به نام خدا
اگه مایلیدخودتون را معرفی کنید(نام و نام خانوادگی) و بگید متولد چه سالی هستید و اهل کدام شهرید؟ رتبه و رشته و گرایشتون را هم بفرمایید.
با سلام خدمت همه دوستان. م. ق. جویباری هستم. متولد ۷۰ از مازندران- جویبار. ساکن قائمشهر. شکر خدا رتبه ۸ و ۱۰ علوم کامپیوتر و ۱۸ هوش مصنوعی، ۳۱ معماری، ۴۱ نرمافزار و ۷۵ الگوریتم و محاسبات رو کسب کردم.
۱- در چه رشته ای کارشناسی گرفتید؟ تمام شده یا در حال تحصیل هستید؟آیا کارشناسی پیوسته خوندید یا کاردانی و بعد کارشناسی؟
کارشناسی پیوسته خوندم. ورودی ۸۸ نرمافزار دانشگاه اصفهان هستم. الآن ترم هشتم.
۲- با اجازه تون برگردیم به دوران نوجوانی و حتی کودکی ،چی شد که اومدین کارشناسی این رشته؟ چطوری وارد دوره کارشناسی شدین؟ یعنی با علاقه و شناخت این رشته را انتخاب کردین یا انتخابتون اول دانشگاه بود بعد رشته؟
از همون نوجوانی قصد داشتم برم کامپیوتر؛ ولی هیچ دیدگاهی درموردش نداشتم. انگیزم از دبیرستان بیشتر شد. به برنامه نویسی علاقهمند شدم. معلم خوبی داشتیم. آقای غلامی. جا داره از ایشون هم تشکر کنم. ۱۹ انتخاب رشته برای کارشناسی داشتم. ۱۰ تای اول تهران نرمافزار و سختافزار. انتخاب بعدی نرمافزار اصفهان که قبول شدم.
۳- در کارشناسی چطور دانشجویی بودید؟ از اونا که همیشه نمره خوبه کلاسند؟یا معمولی بودید؟ یا درسها را بر اساس علاقه میخوندید نه بخاط معدل یعنی از یک درس خوشتون میومد خوب میخوندین و بیست میگرفتین و یکی را دوست نداشتید فقط پاسش میکردید .
دانشجوی درسخون نبودم. شب امتحانی بودم. بیشتر درسها رو دوست داشتم. ولی از بعضی از درسهای ترم ۵ و ۶ راضی نبودم.
۴- از کی به کنکور ارشد فکر کردید؟اصلا" ادامه تحصیل از ابتدای ورود به دانشگاه ، تو برنامه تحصیلی تون بود یا نه؟
قصد ارشد داشتم. آخرای خرداد سال ۹۱ بود که تصمیم گرفتم کنکور بدم. قبلش میگفتم جزء ۱۰ درصدی هستم که مستقیم ارشد قبول میشن و حال و حوصله کنکور ندارم.
۵- آیا وقتی تصمیم گرفتید ارشد شرکت کنید همین رشته میخواستید امتحان بدید یا گرایش دیگری ولی بعدا" وقتی به برنامه ریزی رسیدیننظرتون این رشته و گرایش شد؟
شروع درس خوندنم از تابستون بود. تا اون موقع درمورد گرایش ارشد تصمیم نگرفته بودم. درس هوش مصنوعی رو ترم ۷ گذوندم. این درس برام از کامپایلر و پایگاه داده و طراحی زبانها جالبتر بود.
۶- میشه درصدهاتون را در هر درس بگید. اگه بیش از یک رشته هم کنکور دادین هر دو را بگید.
لینک کارنامهها:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
۷- آیا سال اولی بود که کنکور می دادید؟ اگه المپیادشرکت کردید یا سال دوم یا سوم یا ... هست که برای ارشد امتحان میدید بفرمایید.
اولین سالی بود که کنکور دادم. دوست داشتم المپیاد برم؛ برنامهریزی کرده بودم روش. ولی دیدم دانشگاه اسم من رو رد نکرد.
۸- بنظرتون چقدر درس خوندن تو دانشگاهی که شما درس خوندین برای پایان ترم و برای کنکور با هم تفاوت داره یا شبیه هست به بیان دیگه بنظرتون تو دانشگاه شما بچه های موفق در تحصیل کارشناسی شانس بیشتری واسه آزمون ارشد دارن یا نه اصلاً این دو نوع درس خوندن متفاوت را می طلبه؟
ما که سر کلاس میرفتیم و شب امتحان میخوندیم و آخر یه نمره میگرفتیم و درمیرفتیم. ترم قبل چندتا از درسارو برای کنکور خوندم و سر جلسه رفتم و امتحان دادم. نتیجه بهتر داد. ولی خوب کی حال داره طول ترم بخونه. بعضی درسامون حفظی تدریس میشدن و بعضیهاشون مسئله کار میکردن. درسایی که مسئله حل میکردیم نتیجه بهتری داشت.
۹- از کی دقیقاً برای کنکور ارشد برنامه مطالعاتی گذاشتید ، از کی شروع کردید،آیا سر همون وقتی که در برنامه پیش بینی کرده بودین شروع کردین؟ برنامه تون چند ماهه بود؟ آیا وقفه ای هم پیش اومدمثلاً اتفاقی چیزی که مجبور شید برنامه را عوض کنید؟
درس خوندن من منظم نبود. بطور میانگین سه ماه تابستون رو روزی یک تا دو ساعت خوندم. پنج درس رو تابستون تموم کردم. سیستم عامل و هوش مصنوعی رو ترم ۷ گرفتم و درس رو برای کنکور میخوندم. روزهایی که خونه رفتم رو خوب خوندم. توی خوابگاه نمیتونستم درس بخونم. یه برنامه ذهنی برای خودم درنظر گرفتم و فقط ریاضی مهندسی رو از اون حذف کردم.
۱۰- برنامه تون ثابت بود یا هر از گاهی تا نزدیکای کنکور اصلاحش کردین ؟ اگه اصلاح کردین اصلاحات جزئی بود یا کلی؟
برنامم کلی بود. یه فصل از یک یا دو درس رو میخوندم. فرداش تستاشو میزدم و روی تستا کار میکردم. توی درسا پیشنیاز رو رعایت میکردم. گفتم تابستون باید ساختمان داده و آمار و زبان و مدار منطقی و نظریه زبانها رو بخونم. فقط زبان رو کامل نخوندم. خوابگاه که رفتم خیلی بیخیال شدم. درس نمیخوندم. سرعت درس خوندنم خیلی پایین اومده بود. دو بار بین ترم رفتم خونه. انصافاً خوب خوندم. یه برنامه ریزی داشتم که تا ۴۵ روز مونده به کنکور تمام درسارو خونده باشم. بعدش یه مرور ۱۵ روزه تمام دروس و بعد مرور ۳ روزه تمام دروس و بعد تست و رفع اشکالاتی که داشتم. بنظرم درسای تابستون رو بهتر از بقیه درسا خوندم.
۱۱- بعضی درسها تو آزمون ارشد تاثیر و نمره بیشتری دارن و توجه بیشتری بهشون میشه . شما هم همینکار را کردین؟منظورم توجه به بودجه بندی درسها برای آزمون ارشد هست.
به تاثیر دروس توجهی نداشتم. توی خوندن یک سری از درسا نتیجه نمیدیدم و اون درس رو حذف میکردم. نقطه قوتم رو روی درسایی که تسلط داشتم گذاشتم.
۱۲- آیا هنگام برنام ریزی تو ذهنتون بود که مثلاً تو یه درس خاص ضعیفید و تو یه درس قوی و به درسهای مختلف بر این اساس وزن بیشتر یا کمتر بدین؟میشه در مورد درسهای مختلف بگید؟
درس ریاضی مهندسی رو به همین خاطر حذف کردم. روی زبان هم خیلی کار نکردم. از پایگاه داده و طراحی زبانها خاطره خوشی نداشتم. اینها هم باعث شدن که از کنکور نرمافزار دور بشم.
۱۳- خب شما زمان مشخصی داشتید و پایان زمان مطالعه روز قبل از کنکور هست . پس طبیعی است که منابع مطالعاتی هم نمیتونن اضافه بشن. آیا شما هنگام برنامه ریزی میدونستید برای هر درس کدام منابع یا جزوات را باید(یا میخواهید )بخونید یا نه؟ یعنی مظورم اینه که برنامه ریزی زمانی کردید یا برنامه ریزی براساس منابع . مثالی بزنم . مثلا" شما روی سیستم عامل هفته ای پانزده ساعت وقت گذاشته بودید و با یک منبع مثلا" کتاب پارسه شروع کردین و بخودتون گفته بودید اگر فرصت شد مثلا" کتاب پوران را هم میخونم اگر نرسیدم هم هیچ. یا اینکه برنامه ریزیتون بر اساس خوندن منابع بود یعنی مثلا" گفته بودین من باید سه تا کتاب مشخص را برای سیستم عامل حتما" بخونم و بر این اساس برنامه ریزی کردین؟
یه پرس و جو برای کتابهای مفید داشتم. از سال بالاییهام و از مانشت. یک سری کتاب گرفتم. کاری با بقیه کتابها نداشتم. از بعضی دروس هم کتاب نداشتم. اولین کتابی که دستم رسید رو خوندم.
۱۴- میشه منابع مطالعاتی که واسه هر درس خوندید را بگید.ایا از ویس و فیلم هم استفاده کردین.
زبان: کتاب زبان ارشد از آقای بابک رستمی قراگزلو فکر کنم انتشارات سیمیا بود. گرامرش رو خوندم ولی لغاتش رو نه. کتاب خوبی بود. ازش راضی بودم.
ساختمانهای گسسته: ترم ۲ این درس رو داشتم. کتاب درسیمون کتاب ساختمانهای گسسته دکتر وحیدی بود. تابستون قبل از ترم ۵ کتاب گریمالدی انتشارات نشر دانشگاهی رو یک دور خوندم. انصافاً کتاب خیلی خوبی بود. این کتاب رو به همه دانشجوهای کامپیوتر توصیه میکنم. کتاب حجیمیه؛ یکم وقتگیره؛ ولی متنش خیلی روونه. سرعت خوندن بقیه درساتون رو بالا میبره. دو هفته آخر هم برای مرور تستهای کتاب پوران رو زدم. اگه از اشتباه بد خوندن یه سوال مهندسی کامپیوتر صرف نظر کنم؛ از بین ۲۰ سوال؛ فقط توی یکی از تستهای علوم کامپیوتر دو به شک بودم. بقیه رو درست زدم.
آمار و احتمال: کتاب دکتر طورانی از انتشارات پارسه رو خوندم. کتاب خیلی خوبی بود. صد در صد توصیه میشه. از ۱۰ تست علوم کامپیوتر ۹ تست رو زدم که همش درست بود. سوالات مهندسی کامپیوتر رو هم همشو زدم.
ریاضی مهندسی: کتاب پارسه رو داشتم. اصلاً ازش راضی نبودم. خیلی وقتم رو گرفت و هیچ نتیجهای برام نداشت.
محاسبات عددی: آخرای پاییز از یکی از سال بالایی هام کتاب محاسبات عددی پارسه رو گرفتم. خیلی روی این درس حساب نکرده بودم.
ساختمان داده: کتاب دکتر یوسفی انتشارات پوران پژوهش رو خوندم. کتاب خوبی بود.
مدار منطقی: کتاب دکتر یوسفی انتشارات پوران پژوهش رو خوندم. کتاب خوبی بود. ازش راضی بودم.
نظریه زبانها و ماشینها: کتاب لینز ترجمه آقای تنها انتشارات نص. کتب خیلی خوبی بود. برای تست هم کتاب پارسه رو خوندم.
معماری: کتاب دکتر یوسفی انتشارات پوران پژوهش رو خوندم. کتاب خوبی بود.
سیستم عامل: کتاب دکتر حقیقت پارسه. صددرصد توصیه میشه.
مدار الکتریکی: درس رو از روی جزوه دانشگاه امیرکبیر که فکر کنم آقای Ali آپلود کردن خوندم. جزوه خیلی خوبی بود. هم خلاصه بود و هم مفهوم. خیلی روش کار نکردم و تست هم از این درس نزدم. با این حال از نتیجهاش توی کنکور راضی بودم.
طراحی الگوریتم: کتاب دکتر یوسفی انتشارات پوران پژوهش رو خوندم. این هم کتاب خوبی بود. انصافاً ایشون یه مجموعه خوبی از کتابهای کنکوری در اختیارمون گذاشتن. دستشون درد نکنه.
هوش مصنوعی: کتاب هوش مصنوعی انتشارات راهیان ارشد. خیلی کتاب خوبی بود. متنش روون بود و حل تستهاش هم خوب بود.
کنکور علوم کامپیوتر برای یه کنکور کاملاً آزمایشی بود. با اطلاعات کنکور مهندسی، این کنکور رو هم شرکت کردم. حتی از درسهای کنکور هم اطلاعات دقیق نداشتم. مثلاً نمیدونستم تحقیق در عملیات چیه! ریاضی ۱ و ۲ رو هم از اطلاعات ترم ۱ و ۲ زدم. آنالیز رو هم از همون مرور کتاب محاسبات عددی. از مبانی کامپیوتر هم تست نزدم. سر جلسه امتحان فهمیدم اصول سیستمهای کامپیوتری همون مدارمنطقی و معماری خودمونه.
۱۵- بنظرتون تو رشته و گرایش شما کدام درسها را باید از روی کتب مرجع خوند.
گسسته، چون پایه اکثر دروسمونه. نظریه زبانها، کتاب حجیمی نیست و از کتابهای تستی قویتره.
۱۶- آیا شما در طول تحصیل کارشناسی از کتب مرجع هم استفاده میکردین یا بقول بعضی دوستان جزوه محور بودین؟
جزوه محور که چی بگم! سوال محور بودیم. نه فقط من؛ دوستام هم همین. میدیدیم استادا این چندسالی چجوری سوال میدادن. همونارو میخوندیم.
۱۷- زبان یه درس تقریبا"جداست. آیا شما زبان را واسه کنکور خوندین یا پایه قبلی داشتید یا اصلا" سر کنکور هر چی شد جواب دادین یا کلا" جواب ندادین؟ سطح زبان شما ضعیفه ، متوسطه یا خوبه یا عالی؟
زبانم بین متوسط و ضعیفه. روی لغت هم کار نکرده بودم. بیشتر سوالات گرامر رو زدم. از کنکور علوم کامپیوتر هم به لطف طراحان متن لم تزریق رو زدم. این درس رو زدم که درصدم از صفر بیشتر بشه.
۱۸- در مورد ریاضی چی؟ بنظرتون میشه بالا زد؟ایا همه درسهای ریاضی را باید داوطلبین بخونند یا میشه یکی یا دوتاش را حذف کرد؟
سر ریاضی کنکور مهندسی کامپیوتر خیلی اشتباه داشتم. میتونستم بالا ۶۰ بزنم. چند سوال رو بخاطر کامل نخوندن و عجله اشتباه زدم. مثلاً سوال آخر گسسته، رخ هارو مشابه درنظر گرفتم. قبل از کنکور امیدم روی ریاضی بود. ولی نتیجه ای که میخواستم رو نگرفتم. کنکور علوم رو هم به امید ۳ تا درس رفتم! گسسته، آمار و نظریه زبانها. خدا رو شکر خوب زدم.
درمورد حذف یکی از درسهای ریاضی پیشنهاد قطعی ندارم. ولی اگه کسی دید توی یه درس نتیجه نمیگیره بهتره اون درس رو حذف کنه.
۱۹- اگه میشه در مورد برنامه ریزی کلی تون توضیح بدین و همچنین اگه برای روشن شدن لازمه برنامه ریزی خاص برای یک درس بخصوص که در گرایش شما بیشتر داوطلبین باهاش مشکل دارن بپردازید.
برنامه من خیلی کلی بود. خوندن یک فصل، تست زدن، مرور ماهانه برای جلوگیری از فراموشی. تست، تست، حل مسئله، حل مسئله. سوالات مطرح شده در مانشت برای مرور خیلی مفید هستن. به صراحت میگم برای گسسته و نظریه تا دو هفته مونده به کنکور هیچ کتاب تستی رو نخوندم. فقط سوالات فروم رو حل میکردم.
۲۰- آیا شما تنها مطالعه میکردین یا با دوست یا دوستانی؟ در خانه یا کتابخانه.بنظرتون کدامش بهتره.
درس خوندن من تنهایی بود. چون برنامهریزی دقیق نداشتم نه میتونستم با کسی همراه بشم و نه میخواستم با کسی هماهنگ بشم. چون خوندن اون شخص هم عقب میافتاد. بهترین خوندنم وقتی بود که خونه بودم یا ساعاتی از شب که هم اتاقیهام خواب بودن و خوابگاه ساکت بود. ماه رمضان هم قبل از سحر.
۲۱- حالا بر اساس جواب سوالای قبلی ، سرعت مطالعه تون را چگونه اندازه میگرفتید؟ فیدبک شما یا معیار شما که احتمالاً کند نباشید چی بود؟ آیاحجم مطالب خوانده شده نسبت به حجم مطالب باقیمانده با توجه به زمان باقیمانده یا مقایسه با سایرین در کنکورای آزمایشی یا معیارهای دیگه؟ اگه میشه توضیح بدین.
فقط یه معیار داشتم. حجم خوانده شده از کتابها، حجم باقی مونده. زمان باقی مونده.
۲۲- اگه از برنامهتون عقب می افتادید چگونه جبران میکردین؟آ با باتعداد ساعات بیشتر یا حذف بعضی منابع در یک درس (کم کردن منابع در یک درس)و یا در نهایت یه درس خاص را کنار گذاشتید بنفع بقیه؟
معمولاٌ با افزایش مدت درس خوندن و بعضی مواقع با حذف بعضی از سر فصل ها.
۲۳- اگه در رشته ای که امتحان دادین گرایشهای مختلفی هست ،در برنامه ریزی تون از ابتدا روی گرایش خاصی تمرکزکردین یا در ادامه و کم کم به یک گرایش متمرکز شدین.مثلاً تخصصی ها را در ماههای آخر خوندین؟ یعنی مثلاً از نیمه برنامه مطالعاتی تمرکز کردین روی گرایش معماری یا نرم افزار؟
چون درسخوندنم روی ترتیب پیشنیازها بود تابستون و اوایل پاییز درسهای ریاضی و مشترک رو خوندم. برای همین برای انتخاب گرایش به اندازه کافی وقت داشتم.
۲۴- آیا سرعت شما در حین مدت برنامه ریزی کند و یا تند هم شد؟ چه زمانهایی کند شدید و چه چیزایی انگیزه مجدد برای سرعت گرفتن بهتون میداد.پیش اومد که خسته بشید یا احساس یاس و نومیدی داشته باشید.
مشکل من با درسهای دانشگاه بود. وقتی دانشگاه بودم سرعت درس خوندنم خیلی پایین میاومد. از بعضی درسها و فصلها نا امید میشدم ولی از خود کنکور نه.
۲۵- از کلاس کنکور هم استفاده کردین؟ کدام درسها؟ بنظرتون رفتن به کلاس کنکور لازم بود یابعداً باین نتیجه نرسیدین که اگه خودتون وقت رفتن و برگشتن و نشستن سر کلاس را صرف مطالعه میکردین بهتر بود؟
کلاس کنکوری نمیرفتم. هیچ نظری ندارم. فقط میگم چون توی دانشگاه بیشتر دروس از روی کتاب مرجع تدریس میشد زود با مفهوم کتابهای کنکوری کنار میاومدم. پیشنیازهاش توی ذهنم بود.
۲۶- آیا کنکور آزمایشی هم شرکت کردین؟ کدام موسسه؟همه را شرکت کردین یا بعضی هاش را؟ بنظرتون چقدر در تصحیح مسیر مطالعاتی یا پایبند کردنتون به روندزمانی مطالعه تاثیر داشت؟چقدر در موفقیت تون موثر بود؟
کنکور آزمایشی شرکت نکردم. نظری ندارم.
۲۷- تو برنامه شما جمع بندی هم بود و اگه بود از کی وارد این دوران شدید؟ منظورم اینه که از زمان مشخصی یا بعد از خوندن منابع معینی. یعنی مثلاً تو برنامه تون گفته بودین از اول بهمن هر چی خوندم دیگه کافیه و بعد از این تاریخ میرم سراغ جمع بندی. یا اینکه مثلاً طبق برنامه شما وقتی کتاب سیستم عامل استالینگز و پارسه را خوندید و مسلط شدین رفتید سراغ جمعبندی.یعنی جمعبندی برای همه درسها یک موقع شروع شد یا خیر. میشه توضیح بدین.
چند مرحله جمع بندی داشتم. به نظر مفیدترین قسمت برنامم جمعبندیش بوده. بعد از خوندن هر فصل یه جمع بندی ۵ دقیقهای، بعد تستهای اون فصل (مثلاً تستهای مضرب ۳ یا ۴ یا ۵) تا درس جا بیافته. هر ماه هم یک مرور از درس تاثیرش رو داشت. مرور سوالات مطرح شده در فروم. مرور ۱۵ روزه و ۳ روزه و تستهای جمع بندی هم بنظرم فایدشونو داشتن.
۲۸- برگردیم به روز قبل از کنکور. بنظر شما به چقدر آمادگی مورد انتظار رسیده بودید. مثلا" یه ورزشکار قبل از یه مسابقه مهم خودش میگه من هشتاد درصد آمادگی را در خودم حس میکنم. شما چند درصد این آمادگی را حس میکردید؟ معیارتون چی بود برای این درصدآمادگی:کنکورای آزمایشی ، سوالات کنکور سال قبل یا تسلط به منابع؟
یکی دو روز از برنامم عقب افتادم و نتونستم تستهای دو سال اخیر رو بزنم. صبح کنکور علوم کامپیوتر توی خیابون منتظر دوستم بودم تا بریم فولادشهر. به حدی سرد بود که نیم ساعت اول جلسه اختیار انگشتامو نداشتم. بعد از کنکور ساعت ۴:۳۰ عصر رسیدم خوابگاه. خستگی بعد از جلسه به کنار، حوصله درست کردن غذا رو نداشتم. رفتم سوسیس درست کردم. شبش بخاطر شکم درد نتونستم بخوابم. سر جلسه مهندسی وضعم خوب نبود. تمرکز لازم رو نداشتم.
۲۹- آیا روز قبل کنکور این حس را داشتید که در یه درس مثلاً میتونید صد درصد جواب بدین و در یه درس باید به سی درصد قانع باشید یا اصلاً همچین فکرایی نکردین؟
زیاد دقت نکردم. کاری با درس نداشتم. هرچی میدیدم میزدم. توی تست زدن یه اعتقاد دارم. اگه یک گزینه رو هم حذف کردم، اون تست رو میزنم. مگر اینکه این ریسک ها در حدی باشن که احتمال داشته باشه یه درصد منفی داشته باشم. به نظر خیلی از دوستان این روش منطقی نیست. ولی باز هم حاضرم از این روش استفاده کنم. میگن احتمال اینکه غلط دربیاد خیلیه. ولی من میگم چون تاثیر جواب درست ۳ برابر جواب غلطه میارزه. زبان رو با همین روش به ۱۸ درصد رسوندم. وگرنه باید سفید میبود.
۳۰- سر جلسه کنکور چی؟ شد نومید بشید و یه لحظه حس کنید نمیشه و به هم بریزید؟
سر جلسه زیاد به مشکل بر نخوردم. کنکور علوم رو که بیخیال بودم. نصف درسهارو اصلاً نخونده بودم که استرس نزدنش رو داشته باشم. آخر جلسه هم از امتحانم راضی بودم. کنکور مهندسی هم یه دلگرمی از کنکور علوم داشتم که اگه اینو خراب کردم اون یکی رو دارم.
۳۱- آیا ترتیب و زمانبندی جوابگویی به درسها را قبل کنکور تمرین کرده بودید؟ مثلاً درس خاصی را اول جواب بدین و بعد درس دیگری را . منظورم ترتیبی غیر از ترتیب موجود در دفترچه است.اگه اینطوری بوده میشه توضیح بدین.
به اون ترتیب که فکر میکردم درسهایی که میزم اول باشه که وقت کم نیارم. از گسسته و آمار شروع کردم و بعد از مشترک ها و بقیه ریاضیها رفتم سراغ زبان. دو تا از متنهای هردو کنکور رو نخوندم. در عوض بقیه سوالات رو با خیال راحت حل کردم.
۳۲- وقتی یه سوال را در کنکور میخوندین انتظار داشتید قبلاً مشابهش را دیده باشید یا نه به جنگ سوال میرفتید؟
تست زیاد نزده بودم. برای همین سوالات جدید و آشنا زیاد برام فرقی نمیکرد. نصف به نصف بودن. همشونو باید میزدم.
۳۳- وقت هم کم آوردین یا هر چی بلد بودین را نوشتید و اگه وقت زیاد هم میشد برای شما چندان موثر نبود؟
مشکل وقت نداشتم. برای علوم که علاوه بر حذف بیشتر از نصف سوالات زبان، تحقیق در عملیات رو اصلاً نگاه نکردم. سوالات بقیه دروس به کنار. برای مهندسی هم همینطور بود. نزدن ریاضی مهندسی و زبان بهم وقت داد. برای دفترچه دوم هم که وقتش زیاد بود.
۳۴- آیا جوابهاتون رااز جلسه بیرون آوردینکه بعد کنکور مقایسه کنید؟ اگه اینکار را کردین چقدر درصدهاتون که با کلید اولیه سازمان سنجش محاسبه کردین باآنچه در کارنامه تون اومد تفاوت و یا مشابهت داشت؟آیا تخمین شما از رتبه تون با آنچه بعد از اعلام نتایج دیدین نزدیک بود.
بعضی سوالات رو روی شانس و احتمال زدم. برای همین نمیتونستم درصد دقیق بگیرم. چیزی که انتظار داشتم یه رتبه زیر ۵ برای علوم و یه رتبه بین ۲۵ تا ۵۰ برای هوش بود.
۳۵- بنظرتون هر کدام از موارد زیر چند درصد در موفقیت شما نقش داشت؟
پایه تحصیلی ، دانشگاه کارشناسی، برنامه ریز برای کنکور، کلاس کنکور، کنکور آزمایشی،شرایط سر کنکور، شرایط مطالعه و زندگی (مثل شرایط خانه و...)،سایر عوامل
مهمترین اینها بنظرم پایه تحصیلی بود. الحمدلله گسستم خوب بود. برای همین توی بیشتر درسها به مشکل نمیخوردم. یکی از نقاط ضعف خوندنم خوابگاهه. سعی کنید خونه درس بخونید. بازده بالاتری داره.
۳۶- چقدر توکل بخدا و عبادت در طی این مسیر و رسیدن بهدف بهتون کمک کرده است.
چقدر رو نمیدونم. ولی هیچوقت حس نکردم انجام یکی از وظایف دینیم مانع کنکور و درس و هرکار دیگهای میشه.
۳۷- کسی یا کسانی هستند که در موفقیت شما نقش شاخصی داشته باشه و یا شما موفقیت تون را مرهون او بدونید.
خانوادم خیلی کمکم کردن. چیزی نیست که بتونم توضیح بدم.
۳۸- آیا درسی هست که بنظرتون باید با روش دیگری میخوندید یا بیشتر میخوندید یا از منابع دیگریمیخوندیدویا حذف نمیکردین و در اینصورت میشد نتیجه بهتری گرفت.
بنظرم اگه روی درسی مثل ساختمان داده بیشتر کار میکردم بهتر بود. از مدار هم خیلی ساده گذشتم. روی دایره لغات زبان هم باید کار میکردم.
۳۹- توصیه خاصی برای داوطلبین زیادی که این مصاحبه را میخونن دارید.
خودتون رو دستکم نگیرید. چرا شما نباید رتبه تک رقمی بیارید؟ دنبال رتبهای مثل ۱۰۰ نباشید که با دیدن رتبه ۸۰۰ شکه بشید. این فکر که خودتون رو ضعیفتر از بقیه میدونید رو بریزید دور.
۴۰- و آخرین سوال نظرتون در مورد مانشت،انتظاراتتون از مانشت؟
بنظرم مانشت بستر خوبی برای تقویت دروس ایجاد میکنه ولی بنظرم کاربرای کمی ازش استفاده میکنن. سوالی که مطرح میشه آدم رو به فکر حلش میندازه. هم مطرح کننده سوال به جواب میرسه و هم حل کننده های سوال یه سوال نکته دار رو حل میکنن. کار با حل درست و غلط ندارم. اگه حلشون درست باشه، دفعه بعد با اعتماد بنفس بیشتر و سرعت بالاتر به جواب میرسن. اگرم جواب اشتباه دادن متوجه اشتباه میشن و دیگه تکرارش نمیکنن. مفیدترین جلسات کلاس اساتید جلسه رفع اشکال روز قبل از امتحانه. دانشجوها اشکالات درسیشون رو مطرح میکنن. ایده های جالب برای حل مطرح میشه. هرکدوم از این ایدهها میتونه باعث ایجاد ایده های جدید توی حل مسئله بشه. مانشت مثل همون کلاس درسه. ولی مثل اینکه دانشجوهایی که درس رو خوندن نظر نمیدن و ساکتن.
از اینکه به صحبتهام توجه کردید متشکرم. موفق و سربلند باشید. یاعلی.