Autumn.Folio (برای گفتن حسم هنوز یک واژه کم دارم) تاریخ ثبت نام: ۲۵ اسفند ۱۳۹۱ تاریخ تولد: تعیین نشده زمان محلی: ۱۷ November 2024 , 08:45 PM وضعیت: آفلاین |
|
امضای Autumn.Folio
خدا آن حس ریبایی است که در تاریکی صحرا
زمانی که هراس مرگ میدزدد سکوتت را یکی مثل نسیم آرام میگوید کنارت هستم ای زیبا، و دل آرام میگردد |
نظرهای کاربران
|
|
diligent (20 مرداد ۱۳۹۵ در ۰۹:۵۴ ق.ظ) |
|
سلام.ممنون.سلامت باشید. ایشالا که رفع بشه همه گرفتاریا | |
diligent (30 خرداد ۱۳۹۵ در ۰۴:۴۷ ق.ظ) |
|
سلااام. خوبین؟ خبری ازتون نیست.. | |
vesta (29 بهمن ۱۳۹۳ در ۰۹:۲۵ ب.ظ) |
|
Autumn.Folio, سرافراز باشید |
|
vesta (25 بهمن ۱۳۹۳ در ۰۲:۳۱ ق.ظ) |
|
سلام. یادمه که همزمان با رفتن اترنال و گودویشز رفتید، برگشت اونا رو که تبریک گفتیم شما هم مجدد خوش آمدید |
|
azad_ahmadi (17 فروردین ۱۳۹۳ در ۰۹:۵۰ ب.ظ) |
|
مساله ای پیش اومده ؟ رسم رفتن اینطوری نیست. |
|
Eternal (17 فروردین ۱۳۹۳ در ۰۷:۲۶ ب.ظ) |
|
کجا ؟؟؟؟ همه همینجوری میرن ؟؟؟؟!!!!!! ؟؟؟؟ | |
Autumn.Folio (17 فروردین ۱۳۹۳ در ۱۱:۰۳ ق.ظ) |
|
رازی نهفته در پس حرفی نگفته است مگذار درد دل کنم و دردسر شود ای زخم دلخراش لب از خون دل ببند دیگر قرار نیست کسی با خبر شود موسیقی سکوت صدایی شنیدنی است بگذار گفتگو به زبان هنر شود خداحافظ مانشت، خداحافظ همه دوستان خوب برای همه شما دوستان خوبم از خدا آرامشی تمام نشدنی و خوشبختی پایدار میخوام |
|
Autumn.Folio (09 فروردین ۱۳۹۳ در ۱۱:۳۰ ب.ظ) |
|
خدایـــــا . . . مدعیان رفاقت ، هر کدام تا نقطه ای همراهند . . . عده ای تا مرز منفعت . . . عده ای تا مرز مال . . . عده ای تا مرز جان . . . عده ای تا مرز آبرو . . . و همگان تا مرز این جهان . . . تنها تویی که همواره می مانی "خدای من" . . . ! رهـــــایم نـکن . . . |
|
Autumn.Folio (04 فروردین ۱۳۹۳ در ۱۲:۱۱ ق.ظ) |
|
با اجازه یک دوست قدیمی که از پروفایلشون اینو شعر زیبا رو برداشتم تو خودت کاش بیایی... مثل هر بار برای تو نوشتم: دل من خون شد ازین غم، تو کجایی؟ و ای کاش که این جمعه بیایی! دل من تاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره، مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟ تو کجایی؟ تو کجایی... و تو انگار به قلبم بنویسی: که چرا هیچ نگویند مگر این منجی دلسوز ، طرفدار ندارد ، که غریب است؟ و عجیب است که پس از قرن و هزاره هنوزم که هنوز است دو چشمش به راه است و مگر سیصد و اندی نفر از شیفتگانش ، زیاد است که گویند به اندازه یک « بدر » علمدار ندارد! و گویند چرا این همه مشتاق ، ولی او سپهش یار ندارد! =-=-= جواب امام زمان: تو خودت! مدعی دوستی و مهر شدیدی که به هر شعر جدیدی، ز هجران و غمم ناله سرایی ، تو کجایی؟ تو که یک عمر سرودی «تو کجایی؟» تو کجایی؟ باز گویی که مگر کاستی ای بُد ز امامت ، ز هدایت ، ز محبت ، ز غمخوارگی و مهر و عطوفت تو پنداشته ای هیچ کسی دل نگران تو نبوده؟ چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟ چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده؟ چه کسی دست تو را در پس هر رنج گرفته؟ چه کسی راه به روی تو گشوده؟ چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد... و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی... تو کجایی!؟ و ای کاش بیایی! هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی... هر زمان بود تفاوت ، تو رفتی ، تو نماندی. خواهش نفس شده یار و خدایت ، و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت ، و به آفاق نبردند صدایت و غریب است امامت من که هستم ، تو کجایی؟ تو خودت ! کاش بیایی به خودت کاش بیایی...! =-=-=-=-= اللهم عجل لولیک الفرج و جعلنا من خیر انصاره و اعوانه و شیعته و المستشهدین بین یدیه |
|
Eternal (27 اسفند ۱۳۹۲ در ۰۷:۰۶ ب.ظ) |
|
Autumn.Folio (27 اسفند ۱۳۹۲ در ۰۱:۱۸ ب.ظ) |
|
با تو حکایتی دگر، این دل ما بسر کند شب سیاه قصه را، هوای تو سحر کند باور ما نمیشود، در سر ما نمیرود از گذر سینه ما، یار دگر گذر کند شکوه بسی شنیده ام، از دل درد کشیده ام کور شوم جز تو اگر، زمزمه ای دگر کند مقصد و مقصود تویی، عشقم و معبود تویی از تو حذر نمیکنم، سایه مگر سفر کند چاره کار ما تویی، یاور و یار ما تویی توبه نمیکند اثر، مرگ مگر اثر کند مجرم آزاده منم، تن به جزا داده منم قاضی درگاه تویی، حکم سحر گاه تویی |
|
Autumn.Folio (25 اسفند ۱۳۹۲ در ۰۳:۳۹ ب.ظ) |
|
گاﻩ ﯾﮏ ﺳﻨﺠﺎﻗﮏ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﻝ ﻣﯽ ﺑﻨﺪﺩ ... ﻭﺗﻮ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺳﺤﺮ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﯽ ﻟﺐ ﺣﻮﺽ ... ﺗﺎ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ... ﺍﺯ ﺧﻢ ﭘﯿﭽﮏ ﻧﯿﻠﻮﻓﺮﻫﺎ ... ﺭﻭﯼ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺳﺮﺕ ﺑﻨﺸﯿﻨﺪ ... ﯾﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻗﻄﺮﻩ ﯼ ﺁﺏ ﮐﻒ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﺨﻮﺭﺩ .... ﮔﺎﻩ ﯾﮏ ﺳﻨﺠﺎﻗﮏ ﻫﻤﻪ ﯼ ﻣﻌﻨﯽ ﯾﮏ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺳﺖ ... |
|
Autumn.Folio (19 اسفند ۱۳۹۲ در ۰۲:۵۱ ب.ظ) |
|
مهربــــــــــانی را اگر قسمت کنیم من یقین دارم به ما هم می رسد آدمی گر ایســـــــــتد بر بام عشق دست هایش تا خدا هم می رسد |
|
Autumn.Folio (15 اسفند ۱۳۹۲ در ۰۶:۳۰ ب.ظ) |
|
همین خوبه که عطر تو ، هنوز می پیچه تو دنیام همین خوبه که تو هستی، تو این لحظه که من تنهام مثل رویاست که دستاتو ، هنوز میشه نوازش کرد که میشه توی این بن بست دوباره با تو سازش کرد برام عادت شده اینکه، تو باشی توی هر لحظم… به این احساس رویایی همیشه عشق می ورزم هنوزم توی تنهایی ، واسه عشق تو می میرم ! تو وقتهایی که دلتنگی ، منم بد جور دلگیرم برام بسه که می تونم دوباره پیش تو باشم همون لحظه که گم میشم،تو آغوش تو پیدا شم… دستمو ول نکن خدا |
|
diligent (15 اسفند ۱۳۹۲ در ۱۲:۱۵ ق.ظ) |
|
آواتار جدید مبارک... امید بخشه | |
Autumn.Folio (14 اسفند ۱۳۹۲ در ۱۲:۱۱ ب.ظ) |
|
خانــ ه های قـدیمـی را دوستــــ دارم چای همیشــ ه دم استــــ ، روی سمــــاور تـوی قــوری در خانــ ه همیشــ ه بــاز استــــ مهمـانی ها دلیـل و بـرهـان نمی خواهــد غــذاهـا ساده و خـانگی استــــ بــویش نیــازی بــ ه هــود ندارد ، عطرش تا هفت خانــ ه می رود کسی نــان خشکــ ه ندارد ، نــان بــرکتــــ سفــره استـــــ مـهمان نـاخوانده آبـــ خورشتـــ را زیــاد می کنــد دلخوری ها مشاوره نمی خواهد دوستی ها حساب و کتابــــ ندارد سلام ها اینقدر معنــا ندارد سلام گـرگی وجــود نــدارد افســردگی بیمـاری نایابی استــــ . . |
|
انرژی مثبت (۱۰ اسفند ۱۳۹۲ در ۱۱:۲۱ ق.ظ) |
|
Autumn.Folio, سلام اول خواستم از شعر زیبایی که گذاشته بودید تشکر کنم. راستش مثل سابق وقت ندارم و کمی هم دیگه انرژی و انگیزه قبل رو ندارم و ترجیح میدم دوستان پرانرژی تر با وقت بیشتر در این سمت ها باشن. ان شالله که بتونم همیشه حتی رد مقام یه کاربر در خدمت دوستان گرامی باشم. ممنون از شما |
|
**sara** (07 اسفند ۱۳۹۲ در ۰۷:۲۷ ب.ظ) |
|
سلام چه جالب من هم دقیقاً حس خانم سحر رو به پروفایل شما داشتم. یه مدت توی ذهنم خانم بودید. بعد آقا، بعد بین این دو تا شک داشتم. در نهایت آقا شدید :دی |
|
sahar121 (07 اسفند ۱۳۹۲ در ۰۶:۵۹ ب.ظ) |
|
جملاتتونو دخترونه حس میکردم .سخته ، فکر کنم آقایید .خخخخخخخخخخ ممنون از پیام قرآنی... |
|
Eternal (07 اسفند ۱۳۹۲ در ۰۲:۵۵ ب.ظ) |
|
Autumn.Folio, جدا ؟؟؟؟؟ سوم راهنمایی ؟؟؟؟ تو این عکس فوق فوقش مثلا چهارم ، پنجم ابتدایی میخوره بهتون ، شما یادتون رفته از والده گرامیتون سوال کنین | |
You can't send a comment to this user because your usergroup can't send comments. |