زمان کنونی: ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۲:۲۲ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۱۴۷۰۱
۲۵ بهمن ۱۳۹۳, ۰۹:۰۹ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خیلی دلم گرفته
یه هفته از کنکور گذشته ولی من هنوز آروم نشدم
اصلا فکر نمی کردم اینطوری بشه ... هر کی بهم میرسه میگه تو که انقدر خوندی حتما یه رتبه خوب هم میاری ... خبر ندارن که نشد اونطور که باید میشد... وای خدا چی کار کنم ... درگیری با خودم یه طرف ، جواب بقیه رو هم دادن یه طرف ... عید هم که نزدیکه
خدایا خودت یه راهی پیش پام بزار
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: m.teymourpour , solmaz_69 , رتبه۱سال۹۴ , shayesteNEY
ارسال: #۱۴۷۰۲
۲۵ بهمن ۱۳۹۳, ۰۹:۱۹ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
نمی دونم این یه عیبه یا یه مزیت
اینکه اهل تغییر ناگهانی نیستم
من فقط asp.net کار کردم حالا جایی پیشنهادکاردارم،میخوان php کار کنم
من خیلی وقته برنامه دارم که asp را به کمال برسونم یعنی تا mvc و ... طراحی وب را یاد بگیرم
حالا چ جوری بیام بزنم تو همه برنامه هام برم یه چی دیگه یاد بگیرم هرچند برنامه ام این بود که بعد از mvc برم سراغش .

. اصلا یکی نیست ازش راهنمایی بگیرم
Sad

فقط شروع کردن کافی نیست
با قدرت ادامه بده...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۴۷۰۳
۲۵ بهمن ۱۳۹۳, ۰۹:۳۴ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۰۹ ب.ظ)str93 نوشته شده توسط:  خیلی دلم گرفته
یه هفته از کنکور گذشته ولی من هنوز آروم نشدم
اصلا فکر نمی کردم اینطوری بشه ... هر کی بهم میرسه میگه تو که انقدر خوندی حتما یه رتبه خوب هم میاری ... خبر ندارن که نشد اونطور که باید میشد... وای خدا چی کار کنم ... درگیری با خودم یه طرف ، جواب بقیه رو هم دادن یه طرف ... عید هم که نزدیکه
خدایا خودت یه راهی پیش پام بزار


آی گفتین
من فکر میکردم کنکور تموم شه یه هفته میگیرم میخابم و یه نفس راحت میکشم، اما هر روزی که از کنکور میگذره من بیتشر خسته میشم
کلا خواب از سرم پریده، شب کنکور که فقط یک ساعت خوابیدم، الان که دیگه همون یک ساعت هم نیست. فک کنم دارم دانشمند میشمSmile
آخه میگن دانشمندا کم میخوابنSmile
کلی فیلم و کتاب آموزشی زبان اماده کرده بودم که بعد از کنکور برم سراغشون اما فعلا که نرفتم
باز خدارو شکر یه جا هست که روزا میام خودمو مشغول میکنم وگرنه دیوانه میشدم
فک کنم دوران ریکاوری رو میگذرونیمSmile احتمالا به زودی زود باید این خستگی تموم شه
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: str93 , solmaz_69 , رتبه۱سال۹۴
ارسال: #۱۴۷۰۴
۲۵ بهمن ۱۳۹۳, ۰۹:۴۹ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۳۴ ب.ظ)m.teymourpour نوشته شده توسط:  
(25 بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۰۹ ب.ظ)str93 نوشته شده توسط:  خیلی دلم گرفته
یه هفته از کنکور گذشته ولی من هنوز آروم نشدم
اصلا فکر نمی کردم اینطوری بشه ... هر کی بهم میرسه میگه تو که انقدر خوندی حتما یه رتبه خوب هم میاری ... خبر ندارن که نشد اونطور که باید میشد... وای خدا چی کار کنم ... درگیری با خودم یه طرف ، جواب بقیه رو هم دادن یه طرف ... عید هم که نزدیکه
خدایا خودت یه راهی پیش پام بزار


آی گفتین
من فکر میکردم کنکور تموم شه یه هفته میگیرم میخابم و یه نفس راحت میکشم، اما هر روزی که از کنکور میگذره من بیتشر خسته میشم
کلا خواب از سرم پریده، شب کنکور که فقط یک ساعت خوابیدم، الان که دیگه همون یک ساعت هم نیست. فک کنم دارم دانشمند میشمSmile
آخه میگن دانشمندا کم میخوابنSmile
کلی فیلم و کتاب آموزشی زبان اماده کرده بودم که بعد از کنکور برم سراغشون اما فعلا که نرفتم
باز خدارو شکر یه جا هست که روزا میام خودمو مشغول میکنم وگرنه دیوانه میشدم
فک کنم دوران ریکاوری رو میگذرونیمSmile احتمالا به زودی زود باید این خستگی تموم شه
امیدوارم نتیجه همونی بشه که واسش زحمت کشیدید.

در مورد مانشت واقعا حق با شماست، من خیلی وقته عضو مانشت هستم ولی قبل از کنکور فعالیتی نداشتم فقط خواننده پست ها بودم و از منابعی که بچه ها لطف میکردن و قرار میدادن استفاده می کردم، که همین جا لازم میدونم از همه این بزرگواران تشکر کنم خدا خیرشون بده. از بعد کنکور ولی هر روز اینجام و خدا را شکر که این جا هست که تونستم حرف دلم را بگم و یه مقدار احساس سبکی بکنم.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۴۷۰۵
۲۵ بهمن ۱۳۹۳, ۱۰:۰۸ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ بهمن ۱۳۹۳ ۰۸:۴۳ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  چی پختی شکمو ؟؟TongueBig Grin
استامبولی با ته دیگ سیب زمینی Big Grin

همه در حسرت یک پروازند؛
من به پرواز نمی اندیشم؛
به تو می اندیشم؛
تو که زیباتر از اندیشه یک پروازی..
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: vesta
ارسال: #۱۴۷۰۶
۲۵ بهمن ۱۳۹۳, ۱۰:۱۲ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ بهمن ۱۳۹۳ ۱۰:۰۸ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  
(25 بهمن ۱۳۹۳ ۰۸:۴۳ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  چی پختی شکمو ؟؟TongueBig Grin
استامبولی با ته دیگ سیب زمینی Big Grin
منم میخوام، شام ندارم Sad ناهارم یه ریزه خوردم
فردام ماکارونی درست کن با ته دیگ سیب زمینیBig Grin دوست میدارم
واااااای دهنم آب افتاد
دلم به تاب تاب افتاد
Tongue

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: diligent , NP-Cσмρℓєтє , Bahar_HS
ارسال: #۱۴۷۰۷
۲۵ بهمن ۱۳۹۳, ۱۰:۱۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ بهمن ۱۳۹۳ ۱۰:۱۲ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  فردام ماکارونی درست کن با ته دیگ سیب زمینیBig Grin دوست میدارم
خدا رو شکر فردا از غذا پختن معافم؛ قراره خواهرم واسمون خورشت بادمجون بیاره Tongue

همه در حسرت یک پروازند؛
من به پرواز نمی اندیشم؛
به تو می اندیشم؛
تو که زیباتر از اندیشه یک پروازی..
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: vesta , RASPINA , Aseman7
ارسال: #۱۴۷۰۸
۲۶ بهمن ۱۳۹۳, ۱۰:۳۳ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
روزی روزگاری، جزیره ای بود که تمام احساسات در آنجا زندگی می کردند. شادی ، غم ، دانش و همچنین سایر احساسات مانند عشق. یک روز به احساسات اعلام شد که جزیره غرق خواهد شد. بنابراین همگی قایق هایی را ساختند و آنجا را ترک کردند. بجز عشق. عشق تنها حسی بود که باقی ماند. عشق خواست تا آخرین لحظه ممکن مقاومت کند. وقتی جزیزه تقریبا غرق شده بود، عشق تصمیم گرفت تا کمک بخواهد.
ثروت در قایقی مجلل در حال عبور از کنار عشق بود.
عشق گفت: می توانی من را هم با خود ببری؟
ثروت جواب داد: در قایقم طلا و نقره زیادی هست و جایی برای تو وجود ندارد.
عشق تصمیم گرفت از غرور، که او هم سوار بر کشتی زیبایی از کنارش در حال عبور بود درخواست کمک کند.
-"غرور، لطفا کمکم کن"
غرور جواب داد:"عشق، من نمی توانم کمکت کنم . تو خیس هستی و ممکن است به قایقم آسیب برسانی"
غم نزدیک بود ، بنابراین عشق در خواست کمک کرد،" اجازه بده همراهت بیایم"
غم جواب داد:" اه...عشق من خیلی غمگینم و نیاز دارم تنها باشم"
شادی هم از کنار عشق گذشت و بقدری شاد بود که حتی صدای در خواست عشق را نشنید.
ناگهان صدایی به گوش رسید،" بیا عشق، من تو را همراه خود خواهم برد" صدا، صدای پیری بود. عشق درود فرستاد و به حدی خوشحال شد که فراموش کرد مقصدشان را بپرسد. وقتی به خشکی رسیدند، پیری راه خودش را در پیش گرفت.عشق با علم به اینکه چه قدر مدیون پیریست از دانش که مسنی دیگر بود پرسید: "چه کسی نجاتم داد؟ "
دانش جواب داد:" زمان بود"
عشق پرسید:" زمان؟ اما چرا نجاتم داد؟ "
دانش با فرزانگی خاص و عمیقی لبخند زد و جواب داد: " زیرا تنها زمان است که توانایی درک ارزش عشق را داراست"
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Aseman7 , hamedmohsenee , NP-Cσмρℓєтє , so@ , مورتن , پوونه , alim93
ارسال: #۱۴۷۰۹
۲۶ بهمن ۱۳۹۳, ۱۱:۴۶ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
میخوام برم کوه
شکار آهو
تفنگه من, ایناهاش!
تفنگه تو, کو؟
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: so@
ارسال: #۱۴۷۱۰
۲۶ بهمن ۱۳۹۳, ۱۲:۳۳ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ بهمن ۱۳۹۳ ۰۴:۳۱ ب.ظ)zahra.s نوشته شده توسط:  یه دوستی هم بود میگفت همیشه یه پلن B داشته باشید، واقعاً به حرفشون رسیدم این پلن B رو جدی بگیرید!

اول اینکه خوش آمدید!Heart
دوم، توضیحاتتون خیلی عالی بود!Big Grin
سوم،ببخشید پلانB چیه؟Angel

Never give up on something you can't go a day without thinking about

۲) سال ۹۴ : دوباره از نو شروع می کنم.Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Aseman7
ارسال: #۱۴۷۱۱
۲۶ بهمن ۱۳۹۳, ۱۲:۳۶ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۶ بهمن ۱۳۹۳ ۱۲:۳۳ ب.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط:  
(25 بهمن ۱۳۹۳ ۰۴:۳۱ ب.ظ)zahra.s نوشته شده توسط:  یه دوستی هم بود میگفت همیشه یه پلن B داشته باشید، واقعاً به حرفشون رسیدم این پلن B رو جدی بگیرید!

اول اینکه خوش آمدید!
دوم، توضیحاتتون خیلی عالی بود!Big Grin
سوم،ببخشید پلانB چیه؟Angel
فکنم من بودم گفتم پلن بی :-D خودمم ندارم :-D

EVERYTHING that kills me makes me feel ALIVE


EVERYTHING that drowns me makes me feel wanna FLY
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Aseman7
ارسال: #۱۴۷۱۲
۲۶ بهمن ۱۳۹۳, ۱۲:۴۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۶ بهمن ۱۳۹۳ ۱۲:۳۶ ب.ظ)AVA 94 نوشته شده توسط:  
(26 بهمن ۱۳۹۳ ۱۲:۳۳ ب.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط:  
(25 بهمن ۱۳۹۳ ۰۴:۳۱ ب.ظ)zahra.s نوشته شده توسط:  یه دوستی هم بود میگفت همیشه یه پلن B داشته باشید، واقعاً به حرفشون رسیدم این پلن B رو جدی بگیرید!
اول اینکه خوش آمدید!
دوم، توضیحاتتون خیلی عالی بود!Big Grin
سوم،ببخشید پلانB چیه؟Angel
فکنم من بودم گفتم پلن بی :-D خودمم ندارم :-D
آوا من یادمه یه آقاهه بود گفت Big Grin نمیدونم شایدستی هم چند نفر گفتن من خبر ندارم Big Grin
بهار جان توضیحش سخته ,ولی سعی کن داشته باشی ,میگن چیز خوبیه, والا ما که نداریم Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Aseman7
ارسال: #۱۴۷۱۳
۲۶ بهمن ۱۳۹۳, ۱۲:۵۲ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
ترافیک اونترنتم ۰/۰۴ مونده , خدا هم دیده امروز میخواد کلیدا بیاد , یجوری برنامه ریزی کرده من نبینم, من که میدونم Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: vesta , پوونه , A V A , Aseman7 , tabassomesayna , abji22
ارسال: #۱۴۷۱۴
۲۶ بهمن ۱۳۹۳, ۱۲:۵۴ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۶ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۳ ب.ظ، توسط vesta.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
بچه ها اومده بودم برای مامانم ناهار ببرم، مامانم زنگ زد که سرمهام رو قطع کردن و گفتن میخوایم ببریمت اتاق عمل
ولی دکترا صبح چیزی نگفتن
دارم سکته میکنم. آخه دکتر گفت تا زمانی که اورژانسی نشه عملش نمیکنن و صبر میکنن ببینن شیمی درمانی چه جوابی میده
بچه ها خیلی دعا کنید

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: پوونه , so@ , Nesyan , Aseman7 , NP-Cσмρℓєтє , m.teymourpour , Aurora , tabassomesayna , MiladCr7 , abji22 , happy07 , diligent , IT.setareh91 , mohaddeseh70 , Pure Liveliness , 10:30 , fatemeh69 , alim93 , hamedmehdihamed , **sara** , Bahar_HS , kingmax , stu.it , parizadgh , tohidi4503 , hnarghani , hamsargol , Menrva , newwink , Good! , WILL , SaMiRa.e , dr.a_AI , soheila-zd
ارسال: #۱۴۷۱۵
۲۶ بهمن ۱۳۹۳, ۰۱:۰۵ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۶ بهمن ۱۳۹۳ ۱۲:۵۴ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  بچه ها اومده بودم برای مامانم ناهار ببرم، مامانم زنگ زد که سرمهام رو قطع کردن و گفتن میخوایم ببریمت اتاق عمل
ولی دکترا صبح چیزی نگفتن
دارم سکته میکنم. آخه دکتر گفت تا زمانی که اورژانسی نشه عملش نمیکنن و صبر میکنن ببینن شیمی درمانی چه جوابی میده
بچه ها خیلی دعا کنید

صبور باش
خدایا همه بیماران را شفا بده.
امین

در کمین فرصت باشید. امام علی(ع)Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Aseman7 , nlp@2015 , alim93 , **sara** , Bahar_HS , kingmax , hnarghani , RASPINA , Good!


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۴۳۶ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۱۹,۹۵۶ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۶۷ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۴,۷۸۴ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۹۲ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۱ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۲ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۲۷ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۲۷ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۶۰ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close