زمان کنونی: ۰۴ آذر ۱۴۰۳, ۰۱:۰۹ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۱۵۳۴۶
۲۴ اسفند ۱۳۹۳, ۱۲:۳۳ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۳۵ ب.ظ، توسط virtual girl.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۱۱ ق.ظ)barca نوشته شده توسط:  
(24 اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۵۶ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  پسرا به جیبشون نگاه میکنن شما به دلتون.
حرف سال مانشت ثبت شد! Big Grin

شماها حرف دلتونو روراست به آدم بزنین انقدر غرور نداشته باشین حالاما یه خاکی به سرمون میریزیم با اون جیبهای خالیتون! Big Grin


یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sahar salehi , Nesyan , Bahar_HS , zahra_ce87 , tabassomesayna , x86 , NP-Cσмρℓєтє , khordad.girl , Menrva , alirezaei , abji22 , vesta , RASPINA , emahii
ارسال: #۱۵۳۴۷
۲۴ اسفند ۱۳۹۳, ۱۲:۳۴ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۳۶ ب.ظ، توسط Hamzeh.S.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۱۰:۲۷ ق.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط:  
(24 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۱۹ ق.ظ)Hamzeh-Soltanian نوشته شده توسط:  
(24 اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۵۳ ق.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط:  
(24 اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۳۴ ق.ظ)Hamzeh-Soltanian نوشته شده توسط:  به نظرمن خرج کردن زیادی توی عروسی به درد نمی خوره.یه مدت مردم به به و چه چه می کنن ویادشون می ره ولی بعد این داماد وعروسن که باید با بدهکاری ونداریش کناربیان.

بعضی ها هم همه ی عمر با حسرت یه عروسی خوب که نداشتن باید کنار بیان..

اگر طرف مقابلت همراه و همسفر خوبی برای همه ی عمر باشه،می شه با یه عروسی ساده کنار اومد ولی سوال اصلی اینه :"اون همسفر خوب کجاست؟؟؟؟؟":idea:Dodgy
اگر طرف مقابلتون همراه وهمسفر خوبی نیست خوب اصلا چه کاریه ازدواج؟؟؟؟یعنی دوطرف ازدواج کنن تایه شب به یادماندنی داشته باشن وبعدش عروس وداماد دو تایی بشینن کاسه چه کنم چه کنم دستشون بگیرن با این همه بدهی؟خوب اگراون پول رو بردارن خودشون مثلا بتونن برن یه خونه بخرن ویا.... بهترنیست؟

به شرط اینکه دوتایی باهم تصمیم بگیرن؛مثلا اگر خواستن خونه بخرن هر دونفر توی اون خونه شریک باشن،یا اگر خواستن کاری شروع کنن،سرمایه گذاری ....
شرایط برای هر دو طرف باید یکسان باشه.من اینطوری دوست دارم!SmileSmile

البته حرف شمادرسته.چون پول عروسی سهم عروس هم هست ودامادبایداین رودرنظربگیره.بعدش زندگی مشترک یعنی همین دیگه.یعنی کارهامشترکه وتصمیم گیریها هم طبیعتا مشترکه.نمیشه هرکی ساز خودش روبزنه و بعد بهش بگیم زندگی مشترک!!!!!!!

You have enemies? Good. That means you've stood up for something, sometime in your life
Winston Churchill
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۵۳۴۸
۲۴ اسفند ۱۳۹۳, ۰۱:۱۹ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۲۰ ب.ظ، توسط Bahar_HS.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۳۳ ب.ظ)virtual girl نوشته شده توسط:  
(24 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۱۱ ق.ظ)barca نوشته شده توسط:  
(24 اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۵۶ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  پسرا به جیبشون نگاه میکنن شما به دلتون.
حرف سال مانشت ثبت شد! Big Grin

شماها حرف دلتونو روراست به آدم بزنین انقدر غرور نداشته باشین حالاما یه خاکی به سرمون میریزیم با اون جیبهای خالیتون! Big Grin

بعد از حرف سال مانشت،حالا نوبت ثبت جواب حرف سال مانشت بود!HeartSmile
حرفی داشتید ان شاالله برای سال بعد!
دفتر ثبت حرف/پاسخ سال مانشت بسته شد!

Never give up on something you can't go a day without thinking about

۲) سال ۹۴ : دوباره از نو شروع می کنم.Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Nesyan , zahra_ce87 , tabassomesayna , so@ , NP-Cσмρℓєтє , khordad.girl , happy07 , alirezaei , RASPINA
ارسال: #۱۵۳۴۹
۲۴ اسفند ۱۳۹۳, ۰۱:۵۲ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
زندگی را تاب آوردن ممکن نیست مگر آنکه دیوانگی چاشنی آن باشد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: khordad.girl , Menrva , alirezaei , Bahar_HS
ارسال: #۱۵۳۵۰
۲۴ اسفند ۱۳۹۳, ۰۲:۰۳ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
زیادی برا عروسی راه بیان خوب نیست بعدها می بینین طرفتون یا خانوادش اونطور که باید نیستن حسرتش میخورین. دوستام بودن خیلی دست پایین گرفتن الان بعد چندوقت هنوز دوست دارن دختره همه چی دست پایین بگیره در صورتی که برا کاری دیگه اینطور نیستن ظرفیت طرف رو هم باید سنجید

You can't reach any skills without hardworking
Maybe you fall
You shouldn't give up
You should stand
and
Try again and again...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: NP-Cσмρℓєтє , khordad.girl , Menrva , alirezaei , emahii , Bahar_HS
ارسال: #۱۵۳۵۱
۲۴ اسفند ۱۳۹۳, ۰۲:۳۳ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
یه بیکارایی هم هستن وسط حرفت ازت غلط املایی میگیرن
اینا همونایی ان که بچه که بودن یه بیست از املا نگرفتن
#بی_معنی

heeeeeeeeeeeey YOLO... Wink
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: NP-Cσмρℓєтє , alirezaei
ارسال: #۱۵۳۵۲
۲۴ اسفند ۱۳۹۳, ۰۲:۵۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
پیرو بحث ازدواجBig Grin
عشق در یک نگاه شنیده بودما ولی تا حالا ندیده بودم، که امروز دیدمBig GrinTongue خیلی جالب بود
فکر کن رفته بودم پیش طب سنتی که یه چیزایی برای مامان بگیرم، باید منتظر میموندم، یه آقایی هم بود که منتظر خانم دکتر بود، که نگو دوست و همکارشه، خلاصه من یه ۱۰ تا ۲۰ دقیقه ای اونجا منتظر بودم و یه صحبتای کوتاهی هم بین من و منشی و این آقا رد و بدل شد، بعد خانم دکتر آمد و من سوالام رو پرسیدم و از منشیشون چیزایی رو که میخواستم تهیه کردم، و رفتم، موقع تهیه کردن خانم دکتر و همکارش دیگه پیش من نبودن بعد موقع رفتن من بهم گفت برمیگردی یا داری میری گفتم نه میرم جایی و بعدش برمیگردم و اینایی رو که خریدم رو میبرم، گفت باشه. البته تعجب کردم چون با هم خداحافظی کرده بودیم و آرزوی سال خوش و از این حرفا
خلاصه من یه ۲۰ دقیقه بعد برگشتم و موقع رفتن خانم دکتر با من اومد بیرون چون هنوز دوستش اونجا بود، بعد بهم گفت میدونم تو این شرایط یکم درست نیست ولی قصد ازدواج نداری!!!!! کپ کردم.... واااا ملت چطوری تو چند دقیقه از یکی خوششون میاد

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Menrva , NP-Cσмρℓєтє , x86 , so@ , alirezaei , salam5 , khordad.girl , RASPINA , emahii , software94 , soheila-zd
ارسال: #۱۵۳۵۳
۲۴ اسفند ۱۳۹۳, ۰۲:۵۹ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۳:۰۳ ب.ظ، توسط Menrva.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۳۳ ب.ظ)virtual girl نوشته شده توسط:  شماها حرف دلتونو روراست به آدم بزنین انقدر غرور نداشته باشین حالاما یه خاکی به سرمون میریزیم با اون جیبهای خالیتون! Big Grin
جیباشون خالیه ک هیچ جهیزیه هم میخوان Big Grin کدوم پسری وجود داره که از دختر جهیزیه نخواد Big Grin

(۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۵۱ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  پیرو بحث ازدواجBig Grin
عشق در یک نگاه شنیده بودما ولی تا حالا ندیده بودم، که امروز دیدمBig GrinTongue خیلی جالب بود
فکر کن رفته بودم پیش طب سنتی که یه چیزایی برای مامان بگیرم، باید منتظر میموندم، یه آقایی هم بود که منتظر خانم دکتر بود، که نگو دوست و همکارشه، خلاصه من یه ۱۰ تا ۲۰ دقیقه ای اونجا منتظر بودم و یه صحبتای کوتاهی هم بین من و منشی و این آقا رد و بدل شد، بعد خانم دکتر آمد و من سوالام رو پرسیدم...........
خلاصه من یه ۲۰ دقیقه بعد برگشتم و موقع رفتن خانم دکتر با من اومد بیرون چون هنوز دوستش اونجا بود، بعد بهم گفت میدونم تو این شرایط یکم درست نیست ولی قصد ازدواج نداری!!!!! کپ کردم.... واااا ملت چطوری تو چند دقیقه از یکی خوششون میاد
حالا وستا خانوم کی شیرینی عروسیتون رو بخوریم؟ Big Grin
شما هم دامادرو پسندیدیش ؟ Big Grin

멈추지 말고

My Dream is to fly
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: x86 , so@ , alirezaei , sahar salehi , khordad.girl , vesta , RASPINA , Bahar_HS
ارسال: #۱۵۳۵۴
۲۴ اسفند ۱۳۹۳, ۰۳:۲۲ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
" فکر تو گنجایش هرچیزی را ندارد, پس آن را برای آنچه <<مهم تر >> است , فارغ گردان"
امام علی (ع) غررالحکم, ج,ص ۶۰۶
یه مدت بود ددرگیری ذهنی داشتم و بین چند مورد مونده بودم که چطور انجام بدم , چه برنامه ای بریزم که به همشون برسم, کدومشو شروع کنم.... جند مورد جدای از هم, که هیچ وجه اشتراکی ندارن!
یه کتابی از اردوی مشهد دانشگاه بهمون هدیه داده بودن , امروز پیداش کردم , این جمله توش نوشته شده بود.... بقول بچه ها , راسته کاره خودم بود اختصاصی!
گاهی ما خیلی چیزا رو میدونیم ولی یادمون میره , یه تلنگر میخوایم , یه یادآوری...
مثله همین اهمّ و مهمّ!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Nesyan , Menrva , alirezaei , so@ , **sara** , sahar salehi , salam5 , abji22 , vesta , RASPINA , tabassomesayna , software94 , Bahar_HS
ارسال: #۱۵۳۵۵
۲۴ اسفند ۱۳۹۳, ۰۳:۲۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
از همه آدمهای بدی که در زندگی ام بوده اند سپاسگزارم
آنها دقیقا به من نشان دادند که چه کسی نمی خواهم باشم..

멈추지 말고

My Dream is to fly
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: alirezaei , **sara** , so@ , sahar salehi , RASPINA , emahii , Bahar_HS , zahra_ce87
ارسال: #۱۵۳۵۶
۲۴ اسفند ۱۳۹۳, ۰۵:۰۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۵:۰۱ ب.ظ، توسط sahar salehi.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۳۶ ب.ظ)x86 نوشته شده توسط:  
(24 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۱۹ ب.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط:  دفتر ثبت حرف/پاسخ سال مانشت بسته شد!

ولی دفتر ثبت ازدواج مانشت همچنان باز است Big Grin

پ.ن: دنبال همه چی رفتیم به جز خودمون.
اگه واسم دعا کنید امسال ارشد دانشگاه شما قبول شم منم در ازاش وقتی هم دانشگاهی شدیم می تونم واستون آستین بالا بزنم. Tongue
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Nesyan , x86
ارسال: #۱۵۳۵۷
۲۴ اسفند ۱۳۹۳, ۰۶:۲۲ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۵۱ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  پیرو بحث ازدواجBig Grin
عشق در یک نگاه شنیده بودما ولی تا حالا ندیده بودم، که امروز دیدمBig GrinTongue خیلی جالب بود
فکر کن رفته بودم پیش طب سنتی که یه چیزایی برای مامان بگیرم، باید منتظر میموندم، یه آقایی هم بود که منتظر خانم دکتر بود، که نگو دوست و همکارشه، خلاصه من یه ۱۰ تا ۲۰ دقیقه ای اونجا منتظر بودم و یه صحبتای کوتاهی هم بین من و منشی و این آقا رد و بدل شد، بعد خانم دکتر آمد و من سوالام رو پرسیدم و از منشیشون چیزایی رو که میخواستم تهیه کردم، و رفتم، موقع تهیه کردن خانم دکتر و همکارش دیگه پیش من نبودن بعد موقع رفتن من بهم گفت برمیگردی یا داری میری گفتم نه میرم جایی و بعدش برمیگردم و اینایی رو که خریدم رو میبرم، گفت باشه. البته تعجب کردم چون با هم خداحافظی کرده بودیم و آرزوی سال خوش و از این حرفا
خلاصه من یه ۲۰ دقیقه بعد برگشتم و موقع رفتن خانم دکتر با من اومد بیرون چون هنوز دوستش اونجا بود، بعد بهم گفت میدونم تو این شرایط یکم درست نیست ولی قصد ازدواج نداری!!!!! کپ کردم.... واااا ملت چطوری تو چند دقیقه از یکی خوششون میاد

این ک خوبه حداقل چندجمله ردوبدل شده،چندماه پیش رفته بودیم شیراز،منوخواهرم رفتیم بازار بعد ی اقا که ظاهرشونم معقول بود به من گفت ببخشید ی لحظه ،وسلام واحوالپرسی کرد منم جدی جوابشو دادم فکرمیکردم ازاشناهاس ک من نمیشناسمش
بعدگفت ببخشیدشما شرایطتون واسه ازدواج چیه؟؟بقول وستا کپ کردم میخواستم بگم من اصلا شیرازی نیستم گفتم من اصلا گناوه ای نیستمBig Grin هیچی دیگه گفتم ببخشیدو فرار کردم
همون شب رفتیم شاهچراغ وضوگرفته بودم ک نماز بخونم تازه وارد صحن شده بودم میخواستم برم زیارت ی خانومه گفت ببخشید دخترم شما مجردی؟گفتم بسم الله شیرازیا چشونه امشب،هیچی دیگه به اینم گفتم شیرازی نیستم
عشق بدون حتی ی نگاهBig Grin

به مصلحتم نبود
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Riemann , alirezaei , vesta , Menrva , so@ , Nesyan , x86 , NP-Cσмρℓєтє , RASPINA , emahii , Bahar_HS , soheila-zd
ارسال: #۱۵۳۵۸
۲۴ اسفند ۱۳۹۳, ۰۶:۳۸ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۶:۲۲ ب.ظ)abji22 نوشته شده توسط:  
(24 اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۵۱ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  پیرو بحث ازدواجBig Grin
عشق در یک نگاه شنیده بودما ولی تا حالا ندیده بودم، که امروز دیدمBig GrinTongue خیلی جالب بود
فکر کن رفته بودم پیش طب سنتی که یه چیزایی برای مامان بگیرم، باید منتظر میموندم، یه آقایی هم بود که منتظر خانم دکتر بود، که نگو دوست و همکارشه، خلاصه من یه ۱۰ تا ۲۰ دقیقه ای اونجا منتظر بودم و یه صحبتای کوتاهی هم بین من و منشی و این آقا رد و بدل شد، بعد خانم دکتر آمد و من سوالام رو پرسیدم و از منشیشون چیزایی رو که میخواستم تهیه کردم، و رفتم، موقع تهیه کردن خانم دکتر و همکارش دیگه پیش من نبودن بعد موقع رفتن من بهم گفت برمیگردی یا داری میری گفتم نه میرم جایی و بعدش برمیگردم و اینایی رو که خریدم رو میبرم، گفت باشه. البته تعجب کردم چون با هم خداحافظی کرده بودیم و آرزوی سال خوش و از این حرفا
خلاصه من یه ۲۰ دقیقه بعد برگشتم و موقع رفتن خانم دکتر با من اومد بیرون چون هنوز دوستش اونجا بود، بعد بهم گفت میدونم تو این شرایط یکم درست نیست ولی قصد ازدواج نداری!!!!! کپ کردم.... واااا ملت چطوری تو چند دقیقه از یکی خوششون میاد

این ک خوبه حداقل چندجمله ردوبدل شده،چندماه پیش رفته بودیم شیراز،منوخواهرم رفتیم بازار بعد ی اقا که ظاهرشونم معقول بود به من گفت ببخشید ی لحظه ،وسلام واحوالپرسی کرد منم جدی جوابشو دادم فکرمیکردم ازاشناهاس ک من نمیشناسمش
بعدگفت ببخشیدشما شرایطتون واسه ازدواج چیه؟؟بقول وستا کپ کردم میخواستم بگم من اصلا شیرازی نیستم گفتم من اصلا گناوه ای نیستمBig Grin هیچی دیگه گفتم ببخشیدو فرار کردم
همون شب رفتیم شاهچراغ وضوگرفته بودم ک نماز بخونم تازه وارد صحن شده بودم میخواستم برم زیارت ی خانومه گفت ببخشید دخترم شما مجردی؟گفتم بسم الله شیرازیا چشونه امشب،هیچی دیگه به اینم گفتم شیرازی نیستم
عشق بدون حتی ی نگاهBig Grin

ببخشید شیرازیا چشونه مگه؟! Wink
بعدم مگه بعد حتما باید تو شهر خودت ازدواج کنی شیراز واسه زندگی خیلی خوبه...
شرایطتو میگفتی با خانواده ت صحبت میکردن ! Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: alirezaei , RASPINA
ارسال: #۱۵۳۵۹
۲۴ اسفند ۱۳۹۳, ۰۶:۴۵ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۶:۴۸ ب.ظ، توسط vesta.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۵۹ ب.ظ)Menrva نوشته شده توسط:  حالا وستا خانوم کی شیرینی عروسیتون رو بخوریم؟ Big Grin
شما هم دامادرو پسندیدیش ؟ Big Grin
والا من قصد ادامه تحصیل دارم Big GrinTongue
تو شرایطی نیستم که بخوام ذهنم درگیر این چیزا بشه
نمیدونم چرا جدیدا درباره ی این مسئله خیلی بهم گیر میدنSad خب من نمیخوام... بعدشم میگن نه تو این شرایط خوبه، مامانتم روحیه میگیره
آخه من چطوری بدون تفکر و وقت گذاشتن تصمیم بگیرم!!! یا اینایی که هی بهم پیشنهاد میدن و من رد میکنم بعد اصرار میکنن پیش خودشون میگن اون پسری که بخواد وارد زندگی من بشه، وقت و انرژی و نشاط میخواد، اما من وقت ندارم و الان واقعا شرایطم طوریه که فکر کنم فقط غم داشته باشم، گناه نداره اونوقت اون آدم که با کلی ذوق میخواد با کسی برای زندگی آینده اش شروع کنه!!! بنظرم انصاف نیست

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Menrva , so@ , abji22 , khordad.girl , RASPINA , emahii , Bahar_HS , soheila-zd
ارسال: #۱۵۳۶۰
۲۴ اسفند ۱۳۹۳, ۰۶:۵۵ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۷:۱۲ ب.ظ، توسط abji22.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۴ اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۱۹ ق.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:  هرچی به عید نزدیکتر میشیم بازار این بحثا داغتر میشه داخل این سه روز موضوعات رصد شده: مانتو، حلقه ، فوتبال، معادله دومجهولی آبجی۲۲
من دیگه حرفی ندارمSmile

پ.ن:نمیدونم چرا هروقت نام کاربری ابجی۲۲توذهن میگم حس میکنم باید صدامو بندازم ته گلو و عین آقایون به صورت داش مشتی بگم چرا واقعا؟؟؟Smile

اخی ابجیه بیچاره

khordad.girl نمیدونم از خودشون باید پرسید چشون بود اون شب،تازه ما فرداش برگشتیم گناوه شاید اگه میموندم کیس ها بیشتر میشد
من ک مشکلی ندارم شهرخودمون نباشه همیجوری میگفتم ک یچیزی گفته باشم

فکرکنم شهرهای مختلف قیمت مختلفی داره حلقه،شهرما ک خیلی دستمزد میکشن واسه حلقه ولی شنیدم اصفهان دستمزدش خیلی کمه
دوستم ی حلقه ساده گرفته بود فقط چندنگین داشت۹۰۰ت
عقدهیچ خرجی نداره،واسه عقدخرج نکنید پولاتونو جمع کنیدواسه عروسی خرج کنید،واسه عقد فقط ی حلقه بخرید و برید محضرهمین

(۲۳ اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۴۲ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  آبجی جان، دنبال جواب سوالت اینجا نگرد... آدما و افکارشون و دنیاهاشون مثل هم نیست
اگر من در مواجه با مسئله ای به صورتی رفتار کنم، شاید کس دیگه اینطوری برخورد نکنه... بسته به ذهنیت اون فرد و شرایطی که گذرونده و نتیجه ای که بهش رسیده عکس العملش فرق میکنه

ممنون ولی جواب بچه ها خیلی خوب بود به واقعیت خیلی نزدیک بود مخصوصا جوابDensikeکه ۲ روز باید فکرکنه

به مصلحتم نبود
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: so@ , vesta , khordad.girl , RASPINA


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۶۰,۳۵۸ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۷۴۵,۸۰۲ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۱,۳۳۶ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۶۸,۱۶۴ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۴۴۶ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۵۳۵ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۵۵۱ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۹,۵۷۳ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۲,۶۳۱ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۸,۲۵۹ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close