زمان کنونی: ۲۶ آبان ۱۴۰۳, ۰۷:۵۹ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

چند کلمه حرف با بچه های کنکوری.

ارسال:
۲۶ شهریور ۱۳۹۱, ۱۱:۰۱ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۶ شهریور ۱۳۹۱ ۱۱:۰۶ ب.ظ، توسط jahani.)
چند کلمه حرف با بچه های کنکوری.
میدونم تا حالا این ادمهایی رو که میرند کوه رو دیدید یا نه؟ به سه دسته تقسیم میشوند. دسته اول همون هایی هستند که همون اول راه یه جا اطراق میکنند و خیلی زود از ادامه صعود سر باز میزنند من به اینا میگم واگذار کننده ها دسته دوم اونایی هستند که تا دو سه تا کمپ رو خوب میان اما دیگه بعدش خسته میشن و بیخیال ادامه مسیر میشن اینا اسمشون شرکت کننده ها هستند دسته سوم هم اونهایی هستندکه از اول عزمشون جزم بوده که قله رو فتج کنند و تا به اخر با تمام توان ادامه میدهند اینا رو میگم پیشروها....
کنکوری ها هم دقیقا همین شکلی هستند. دسته اول اونا هستند که هر سال میان پرس و جو میکنند و کلی این ور اونور میکنند که کنکور چی کار کنیم کی شروع کنیم و این جرفها اما خیلی زود به بهانه های مختلف بیخیال میشند. خیلی از شما به این طور ادمها برخورد کردید...
دسته دوم همون شرکت کننده ها هستند همون هایی که کلی پول کلاس و کتاب و هزار تا چیز دیگه میدن اما با شنیدن چند تا خبر نا امید کننده خیلی سریع از ادامه راه منصرف میشوند و یا سرعتشون خیلی کم میشه اینها اونهایی هستند که تحمل فشار و سختی ندارند و همیشه هر جا که شده به بهانه های مختلف از زیر کار پرفشار فرار کردند...
دسته اخر رو هم که همتون بهتر از من میشناسید اونهایی که این قدر میرن تا به قله برسند...
۲- تو یه همایشی در ارتباط با کنکور شرکت کرده بودم که یکی از مشاورها جرف جالبی زد میگفت یه سری مطالعات اماری انجام دادیم دیدیم اکثر بچه ها تو دو دوره زمانی تلاششون خیلی کم میشن و به اصطلاح شل میکنند دوره اول برای اونهایی که از تابستون شروع میکنند اواخر تابستون هست و دوره دوم برای اونهایی که از مهر ماه شروع میکنند اواخر پاییز علتش هم این است که هم بعد چند ماه بی وقفه تلاش کردن خسته میشن هم اینکه اون نتایچی که از خودشون انتظار داشتند نرسیدن مثلا تو پاییز تو ازمونهای ازمایشی رتبه خوبی کسب نکردند و ی تو تابستون هر کاری میکنند نمیتونند به برنامه هایی که برای تابستون خودشون ریختند برسند و به همین علت ناامید میشن...
۳- یه مثالی خوندم تو یه کتاب به اسم سندروم نیاگارا. این سندرم میگفت که آدمها وقتی میفتند تو یه رود خروشان اولش شروع میکنند تند تند پارو زدن بعد با ارومتر شدن رود و عادت کردن با اوضاع کم کم فشار پارو زدن ادمها هم کمتر میشه تا جایی که این پارو زدن به طور کامل قطع میشه و ادمها خودشون رو به طور کامل در مسیر رود قرار میدن همین جور با مسیر رودحرکت میکنند (بدون برنامه و بی هدف) بعد یهو وقتی به خودشون میان که میبینند چند متر دیگه میرسند به آبشار نیاگارا و پرت میشن پایین حالا هی پارو رو دستشون میگیرند شروع میکنند به پارو زدن ولی دیگه اون موقع دیر شده و افاقه ای نمی کنند تو کنکورم زیاد دیدم از این دست ادمها که اولش کلی تقلا میکنند و تلاش بعد کم کم این تلاش هاشون کم و کمتر میشه تا جایی که تقریبا به صفر میرسه بعد یکی دو ماه مونده به کنکور دوباره تلاش هاشون شروع میشه غافل از اینکه اون موقع دیگه فایده ای نداره...
۴- توی فیلم بوی خوش زن ال پاچینو یه دیالوگ معروف داره که میگه همیشه میدونستم راه خوب چیه راه بد چیه ولی هیچ وقت راه خوب رو نرفتم میدونی چرا؟ چون سخت بود....احتمالا همتون میدونید که برای قبول شدن تو کنکور باید چی کار کرد. باید چهار ماه بی وقفه تلاش کرد اما خوب به بهانه های مختلف از این کار سر باز میزنید؟ چرا؟ چون سخته....
۵- نمیدونم چند تاییتون عضو فیسبوک هستید. اصلا بهش سر میزنید یا نه. فیسبوک پنج سال پیش رو یادتون میاد؟ اون موقع ها که تازه کار بود؟ یادتونه کلا چقدر مزخرف بود؟ تو این پنج سال دیدید به کجا رسیده؟ تا حالا دیدید فیسبوک تو یه ماه هیچ اپدیتی نداشته باشه؟ فیسبوک در سایه بدون اینکه مزاحمتی ایجاد کنه دائم در حال بهتر و بهتر شدنه. دائم داره قابلیت های جدید اضافه میکنه و خودشو بهبود میده. احتمالا بگید این دیگه چه ربطی به کنکور داره... کلا مستقل از کنکور تو هر مرحله از زندگی باید تا لحظه اخر تلاش کنی و هیچ وقت دست از بهتر شدن بر نداری. فیسبوک اگه میخواست فکر کنه که الان دیگه تکمیله و چیز دیگه ای نیاز نداره شاید دو یا سه سال پیش دست میکشید اما همیشه داره خودشو بهتر میکنه هر روز داره چیزهای جدید اضافه میکنه و هیچ وقت این اپ دیتهاش تمومی نداره...هر روز که دست از تلاش بر داریم و فکر کنیم دیگه نمیشه کاری کرد اون روز رو از دست دادیم.... اگه میخواهی تو زندگیت به جایی برسی باید فیسبوکی باشی یعنی دائم در حال تلاش باشی و دائم سعی کنی پیشرفت کنی .. پیشرفتها یه شبه حاصل نمیشه بلکه کم کم این تغییرات به وجود میاد تو شما....
۶- تا حالا به امارها دقت کردید؟ میگن ۲۰ درصد جوون های ما بیکارند میگن ۱۰ درصد معتادند میگن ۳۰ درصد مشکل اعصاب دارند یا امار های کنکور که میگه ۵۰ درصد قبول نمیشند یا .....
تا حالا شده از اون ور به امارها دقت کنید؟ مثلا امار اول یعنی اینکه هشتاد درصد سر کارند امار دوم یعنی اینکه ۹۰ درصد جوونها معتاد نیتسند امار سوم یعنی شاید ۷۰ درصد مشکل اعصاب ندارند امار سوم یعنی ۵۰ درصد قبول میشن خود شما تا حالا شده بگی چرا جز ۵۰ درصد قبولی نباشیم؟ چرا جز هشتاد درصدی که کار داریم نباشیم؟ و ... این قضیه یه علت داره اونم اینکه ساختار مغز انسان این طوریه که خبرهای بد رو زودتر میگیره... دیدید دستتون رو بگذارید رو اب جوش چه سریع عکس العمل نشون میدید؟ حالا از یه جای گرم بیاین زیر کولر چقدر طول میکشه تا بدنتون حال بیاد؟ مسئله اینجاست که ذهن انسان به صورت انی خبرهای بد رو دریافت و پردازش میکنه اما برای پردازش خبرهای خوب کمی زمان میبره.. و طولانی تر از خبرهای بد میشه.... پس اگه دائم دارید خبر بد راجع به کنکور میشنوید تعجب نکنید ذهنتون این جوره و این طور عادت کردید به فکر کردن...به خودتون یه کم فرصت فکر کردن بیشتر بدید شاید تو همون خبرها خبرهای خوب هم وجود داشته باشه....


خیلی حرف زدم این چند سطر رو خالی گذاشتم که یه کم فکر کنید به این چیزهایی که گفتم فکر کنید شاید به دردتون بخوره. کنکور دادن فقط درس خوندن مداوم نیست. اول از همه باید بتونی روحیه خودتو حفظ کنی. اینایی که گفتم شاید بتونه تو حفظ روحیه تون کمک کنه شایدم وضع این قدر خراب باشه که هیچ کاری نشه کرد... به هر حال اگه میخواستم دوباره کنکور بدم لااقل تا خود کنکور سعی میکردم خیلی به اخبار منفی توجه نکنم و تمام تلاشم رو بکنم سعی میکردم اسیر سندروم نیاگارا نشم و تلاش کنم اون راهی رو که میدونم درسته و سخته رو ادامه بدم.. تلاش میکردم خیلی زود قانع نشم و تا رسیدن به قله دست از کار نکشم و از همه مهمتر تمام تلاشم رو میکردم که لا اقل برای یه بار که تو عمرم شده تمام تلاشم رو برای یه کار بکنم تا بعدا حسرت فرصت های از دست رفته رو نخورم
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل اگر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم....

من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم تو خواه پندگیر خواه ملال
۱۳۷
۲
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sir_ams , Hamed92 , Sbahar , arg89 , phoenix021 , **sara** , Abrekhoshhal , misagh01 , atti joon , irisadaf , Engineer , Mohammad-A , leila taghizade , egm1176 , Donna , mhd3 , Parva , elize , Xilinx , uka , SaMiRa.e , آرتا , Mahbanoo313 , Pakzad , 8Operation , narges_r , hadirr , white bird , m@hboobe , RadMan , Payam92 , siloi , zohre shah , maryam_ak , GoodStudent67 , zarei1991 , nelli , Sunshine Off , ADELZX , najwa , M.Amin.M , saho , sara_sb92 , zahra 67 , roh_faily , s.sadri , آنجلا , dear-saideh , H.Mohammadi , parya fat , nikou , hp1361 , pouri_sb , banafsheh68 , Mänu , svk7 , berkeley , m_gh , ali ghaemi , Maryam-X , amnhck123 , tahmasebi , Afroz , moha , mary.moj , GAMA , f_a , simorgh-arshad , mahdi20 , web132 , jameshenas , raha0067 , fattaneh66 , SarahRad , رعنا , mis masi , swensen , farima69 , mary atish , mahniya , dasthayekhaly , Masoud05 , shahabkamali , Mehran , aatwo , abbassep , habibshikh , MSZ , MR_KH , kahkeshan , دانیال شیرافکن , Aurora , netsupport , m_sardaari , farnaz.sad , m_zamani0575 , gzara64@gmail.com , Sophia , Amoojan , h4cker , bashir , sulduz , masoudalmas , shima_24 , MShariati , Potential , hnarghani , mohsen_m , srh_beigi , Shady205 , r_h , farnaz55 , tayebe68 , sarhang , sarbaz1214 , friends , aryaeei , mahak_f , zer0ne , fatima1537 , sogand00 , sohrablou , aka1111 , hajar2261 , mahshid .g , fahim.7 , Mahla Mehr , alik , saeed71 , sattar7 , Andrew S.Tanenbaum , Processor , OpenSource , Adel01 , Shiny , kashir , mhbftdb , shark , ania_13 , srj , *farnaz* , goldoonehkhanoom , saadat_2020 , samaneh_aftab , soada , anita_66 , bita_it , beginner , Lonely Palm , just4it , bargozide , yasermrz , Doctorwho , hamid88 , fereshteh JI , monrose , ماه بانو , sama89 , احسان مومنی , setayesh20 , e2000 , student_92 , Good! , mehdian.y , yasminaa , mansoureh69 , jimii , رتبه۱سال۹۴ , s_abdi , ایزدی , mhma_1367 , minami , مهشاد , mahyamk , poorchitsa , mehrn00sh , mrsh1372 , H-Arshad , nazi takpar , ana9940 , Pure Liveliness , mshelman , maniye , ashena1 , asterah , yamahdi , pooyaa , رها-مکانیک , happy07 , atenaa , shayesteb , shishabori , bahman2000 , fatemeh69 , soloplay , الهه۶۹ , Elena_71 , d_felfelak , abby7 , sahar salehi , behruz_p , ma.farshchian , ely1234 , farhad_vr32 , faraaz_mb , blackhalo1989 , A V A , elhamgh , mhr.ash , judi , Behzad TP , golche70 , A.M2015 , ali0281 , elenaghasemi , viase , Alifarki , MajidNasiri , دختر مهربان , alireza.8989 , zahra19 , tara222 , hun73r.9h0s7 , G.H.A.S.E.D.A.K , Javad Street
ارسال:
۲۸ شهریور ۱۳۹۱, ۰۱:۳۵ ب.ظ
RE: چند کلمه حرف با بچه های کنکوری.
امروز یه جایی یه جمله ای خوندم که منتسب به هیتلر بود که گفته بود اشک های بعد از هر شکست من همان عرقهایی هست که برای پیروزی نریختم... کلی به فکر فرو داشت منو این جمله...

من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم تو خواه پندگیر خواه ملال
۶۰
۱
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: آرتا , sir_ams , Mahbanoo313 , Pakzad , Mohammad-A , maryam_ak , zarei1991 , Sunshine Off , najwa , M.Amin.M , zahra 67 , sara_sb92 , Xilinx , parisa68 , hellboy20 , pouri_sb , 8Operation , banafshehjooon , Mänu , f_a , web132 , raha0067 , capitan , mis masi , farima69 , **sara** , dasthayekhaly , Masoud05 , mojimbn , Aurora , siloi , gzara64@gmail.com , Sophia , Amoojan , m..ch , inteligentium , h4cker , sulduz , masoudalmas , MShariati , hnarghani , Shady205 , sarhang , mahak_f , aka1111 , hajar2261 , Andrew S.Tanenbaum , Adel01 , Shiny , kashir , shark , مورتن , Engineer , srj , soada , ana_12345 , anita_66 , Lonely Palm , white bird , bargozide , tabassomesayna , setayesh20 , e2000 , Good! , mehdian.y , yasminaa , رتبه۱سال۹۴ , mhma_1367 , مهشاد , poorchitsa , mcse2010 , mrsh1372 , nazi takpar , mshelman , maniye , ashena1 , رها-مکانیک , happy07 , shayesteb , shishabori , soloplay , d_felfelak , farhad_vr32 , Nesyan , judi , A.M2015 , s2015 , hun73r.9h0s7 , G.H.A.S.E.D.A.K , Javad Street
ارسال:
۲۸ شهریور ۱۳۹۱, ۰۱:۴۴ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۸ شهریور ۱۳۹۱ ۰۲:۴۲ ب.ظ، توسط آرتا.)
RE: چند کلمه حرف با بچه های کنکوری.
دمت گرم . متاسفانه من تا الان افتخار نداشتم این پست شما رو بخونم .
باور کن خیلی از راه حل ها رو توی همین چند سطر گفتی.

بازم تشکر
۲
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: jahani , jameshenas
ارسال:
۲۸ شهریور ۱۳۹۱, ۰۵:۳۹ ب.ظ
چند کلمه حرف با بچه های کنکوری.
ممنون از شما آقای جهانی...واقعا حرفهاتون فوق العاده بود...مخصوصا جمله هیتلر....
۰
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: roh_faily , jahani
ارسال:
۲۸ شهریور ۱۳۹۱, ۰۵:۵۵ ب.ظ
چند کلمه حرف با بچه های کنکوری.
فوق العاده بود دوست عزیر .واقعا اگه با تامل به این جملات توجه بشه میتونه خیلی کمک کننده باشه . و گام هاشون محکمتر بردارند

سپاس ویژه

گاهی

ایجاد تغییر و رسیدن به روز های خوب مستلزم تجربه ای تلخ است
۰
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: jahani
ارسال:
۲۸ شهریور ۱۳۹۱, ۰۷:۵۴ ب.ظ
چند کلمه حرف با بچه های کنکوری.
سلام

به احتمال خیلی قوی این موضوع هایی که شما مطرح کردید برای خیلی از دوستان و البته برای خود من اتفاق افتاده.برای خود من آنقدر تکرار شده که وقتی تصمیم به خواندن میگیرم فوری یاد گذشته می افتم و کارهای بعد تصمیمم از جلوی چشمم رد میشه!تلاش های شدید اولیه شل شدن های بعدی و آخر داستان نیاگارا....

اما من یه حالت دیگه رو هم تجربه کردم!که نمیدونم اونرو چطور تحلیل کنم. و اونم از این شاخه به اون شاخه پریدنه!

من وقتی به وسط داستان سندروم نیاگارا می رسم دست از تلاش بر نمیدارم!بلکه در مسیر دیگه ای تلاشم رو شروع میکنم!حتما میگید چطوری؟
خوب برای مثال امسال من برای مهندسی کامپیوتر با جدیت کامل شروع کردم اما حالا که آخرای تابستانه از مهندسی خسته شدم و دارم یه رشته ی دیگه ای که اصلا ربطی به کامپیوتر نداره برای دل خودم و البته در کنارش یه گوشه چشمی برای ارشد می خونم.جالب هم اینجاست که چنان تمرکزی میکنم که حتی توی مترو چندین ایستگاه از مقصدم رد میشم اما متوجه نمی شم!

به نظر شما این چه سندرمیه؟نیاگارا با ۲ طبقه؟
۰
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: jahani , d_felfelak
ارسال:
۲۸ شهریور ۱۳۹۱, ۱۰:۰۳ ب.ظ
RE: چند کلمه حرف با بچه های کنکوری.
(۲۸ شهریور ۱۳۹۱ ۰۷:۵۴ ب.ظ)hp1361 نوشته شده توسط:  سلام

به احتمال خیلی قوی این موضوع هایی که شما مطرح کردید برای خیلی از دوستان و البته برای خود من اتفاق افتاده.برای خود من آنقدر تکرار شده که وقتی تصمیم به خواندن میگیرم فوری یاد گذشته می افتم و کارهای بعد تصمیمم از جلوی چشمم رد میشه!تلاش های شدید اولیه شل شدن های بعدی و آخر داستان نیاگارا....

اما من یه حالت دیگه رو هم تجربه کردم!که نمیدونم اونرو چطور تحلیل کنم. و اونم از این شاخه به اون شاخه پریدنه!

من وقتی به وسط داستان سندروم نیاگارا می رسم دست از تلاش بر نمیدارم!بلکه در مسیر دیگه ای تلاشم رو شروع میکنم!حتما میگید چطوری؟
خوب برای مثال امسال من برای مهندسی کامپیوتر با جدیت کامل شروع کردم اما حالا که آخرای تابستانه از مهندسی خسته شدم و دارم یه رشته ی دیگه ای که اصلا ربطی به کامپیوتر نداره برای دل خودم و البته در کنارش یه گوشه چشمی برای ارشد می خونم.جالب هم اینجاست که چنان تمرکزی میکنم که حتی توی مترو چندین ایستگاه از مقصدم رد میشم اما متوجه نمی شم!

به نظر شما این چه سندرمیه؟نیاگارا با ۲ طبقه؟
من دو تا چیز میگم شاید به دردت بخوره
اول اینکه یه قانونی هست به اسم قانون پارکینسون این قانون میگه مدیران سازمان برای این که از زیر فشار کاری که باید انجام بدهند فرار کنند هی کارهای خودشون رو زیاد میکنند. به این بهونه که اگه یه روزی ازشون بابت کار نکرده بازخواست بشه بگن ما کلی کار داشتیم نمونه اش تو این مملکت زیاده مثلا یه شهردار قراره یه پل رو ۱۰۰ روزه تموم کنه به محض اینکه می بینه نمیرسه انجام بده سریع اسفالت خیابون ها رو میکنه که دوباره اسفالت کنه یا جدولها رو رنگ میکنند یا ... خلاصه این قدر کار الکی میتراشند که اون کار اصلی رو اگه نکرد بگن نگاه جقدر کار کردیم...جاهای دیگه هم هست مثلا نمونه اش همین پرسپولیس و کارهایی که رویانیان داره میکنه تیم فوتبال نتیجه نمیگیره (کاری که باید بشه) میره دنبال کارهای دیگه....
شما هم شاید داری همین کار رو میکنی کنکوری رو که باید برایش تلاش کنی نمیکنی و داری دنبال چیزها و کارهای دیگه میری و بهونه هاییی برای فرار از فشار کنکور پیدا کردی...
شبهای امتحان هم این حس رو زیاد دارید که مثلا میشیینی کل کتاب رو میخونی حتی اون بخشهایی که تو امتحان نمیاد چون میخوای یه جوری فرار کنی میشینی پاکنویس میکنی یا هزار تا کار بی ربط دیگه...
مشکلت ممکنه ناشی از این باشه اما یه مورد دیگه هم هست.
تو کتاب بابای دارا و بابای ندار نویسنده اش پنج عامل رو باعث شکست معرفی میکنه یکی از اونا تنبلی به بهانه مشغول بودنه..
تو این کتاب میگه
«بسیاری از مردم خود را چنان مشغول میکنند تا فرصتی برای انچه که بایند انجام دهند نماند، نیازی به یادآوری دیگران نیست انان خود به موضوع آگاهند و یادآوری دیگران را نمی پسندند. اگه مشغول نباشند خود را با بچه ها، ماهیگیری، یا گلف سرگرم میکنند. هیچ که نباشد به تماشای تلویزیون می پردازند. ولی خودشان میدانند که از انجام کارهای مهمی باز مانده اند. این آشکارترین نمونه تنبلی است تنبلی به بهانه مشغول بودن"
راه حل برخورد با این تنبلی اندکی آز و آرزو است. بدون داشتن آز و آرزو از حرکت می ایستیم. اختراع های تازه به این دلیل صورت میگیرند که انسان خواستار چیزهای برتر و نوتر است. هر جا که از فعالیت مانده و درجا زدید، از خود بپرسید که " در این کار چه سودی برای من نهفته است؟ " اندکی آزمون باشید تا تنبلی خودتان را درمان کنید.»

امیدوارم این چند سطر به دردتون بخوره دوست عزیز.

من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم تو خواه پندگیر خواه ملال
۳۶
۱
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: white bird , sir_ams , Mohammad-A , Marcel , swensen , farima69 , **sara** , zarei1991 , Mahbanoo313 , mahniya , habibshikh , kahkeshan , siloi , Sophia , Engineer , f_a , Sunshine Off , hnarghani , tahmasebi , farnaz55 , sarhang , Mahla Mehr , atti joon , misagh01 , Parva , Amoojan , Shiny , shark , srj , soada , Doctorwho , setayesh20 , Good! , yasminaa , mrsh1372 , nazi takpar , mshelman , رها-مکانیک , shishabori , fatemeh69 , d_felfelak , ma.farshchian , farhad_vr32 , elenaghasemi , hun73r.9h0s7
ارسال:
۲۸ شهریور ۱۳۹۱, ۱۱:۳۸ ب.ظ
چند کلمه حرف با بچه های کنکوری.
من هر وقت میرم کوه تا نرسم به قله راضی نمیشم, شاید دیر به دیر برم اما هرقت رفتم , تاقله رفتم! همیشه هم برای همراه ها سواله که چه علاقه ای هست که حتما تا آخرین ایستگاه برم? با این مثال زیبای شما یاد کوهنوردی هام افتادم! خدا کنه, امیدوارم این روحیه توی درس خوندنم هم باشه!

من می خواهم و می توانم ...
۰
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال:
۲۹ شهریور ۱۳۹۱, ۰۳:۴۵ ب.ظ
RE: چند کلمه حرف با بچه های کنکوری.
(۲۸ شهریور ۱۳۹۱ ۰۱:۳۵ ب.ظ)jahani نوشته شده توسط:  امروز یه جایی یه جمله ای خوندم که منتسب به هیتلر بود که گفته بود اشک های بعد از هر شکست من همان عرقهایی هست که برای پیروزی نریختم... کلی به فکر فرو داشت منو این جمله...



این جمله من رو هم زمانی به فکر فرو میبرد
اما الان یه چیز دیکه ذهنمو مشغول کرده
من امسال سر نتیجم خیلی گریه کردم که یعنی بله ، درسته، کم کاری کردم... اما باز تلاشمو کردم.. بیکار ننشسته بودم پارسال!
اما
وقتی یکی از آشناها که ۱۰ترمه لیسانس گرفت و پارسال نه کتابی واسه ارشد خرید نه آزمونی رفتنه ،نه کلاسی رفت نه در راه خدا تستی زد!!! حتی از زمان ثبت نام آزاد خبر نداشت ..
حتی نمیدونست کارنامه اومده... ۵ روز بعد از نتیجه فهمید کارنامه ها اومده!!!!!!!!!!!!! Idea
وقتی ازش پرسیدن رتبت چند شد نمیدونست باید کجای کارنامشو بخونه و کدوم رتبشه!!!!!!!! کدوم ترازشه!!!!!!!
بعد دو رقمی شد
شاخ در آوردم

شانسه؟؟؟Confused

حتی ۱ کتاب واسه ارشد نداشت!!!!!!!

بعد فهمیدم باید جای اشک خون گریه کنم

پس با این الفاظ خودتونو سرگرم نکنین... زیادم به فکر فرو نرین... همه جا داره معجزه رخ میده!!!!


من اینو واسه مثبت منفی گرفتن ننوشتم.... تا دلتون میخواد منفی بدین! آزادین!
فقط خواستم حرفی که رو دلم مونده بود و داشت خفم میکرد رو بهتون بگم! هنوزم داره خفم میکنه!

چرااا.... چرا....
۱۳
۱
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: nini naz , jameshenas , Bahar_t , zarei1991 , baran_68 , nana0 , abbassep , atti joon , biniyaz67 , d_felfelak
ارسال: #۱۰
۲۹ شهریور ۱۳۹۱, ۰۷:۴۹ ب.ظ
Reply
(۲۹ شهریور ۱۳۹۱ ۰۳:۴۵ ب.ظ)شاپری نوشته شده توسط:  ... فقط خواستم حرفی که رو دلم مونده بود و داشت خفم میکرد رو بهتون بگم! هنوزم داره خفم میکنه!

شاپری جان
اینجور نیست که همیشه اون اتفاقی که دلمون بخواد بیفته
وقتی که نتایج اعلام میشه اگه واقعا اشکالی وجود نداشته باشه، شما چیزی جز ثمره ی تلاش خودتون نمیبینید
اما خب قبول دارم.. خوش شانسی یا بدشانسی هایی هم وجود داره

شاد باشید ..
۱
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۱
۲۹ شهریور ۱۳۹۱, ۰۸:۳۶ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۹ شهریور ۱۳۹۱ ۰۸:۴۰ ب.ظ، توسط شاپری.)
چند کلمه حرف با بچه های کنکوری.
وقتی که نتایج اعلام میشه اگه واقعا اشکالی وجود نداشته باشه، شما چیزی جز ثمره ی تلاش خودتون نمیبینید

......................................
ممنونم از پاسختون
من کلا آدمی بودم که به شانس اعتقاد نداشتم اما با این اوصاف....!!
تلاش نکرده، عرق نریخته، اما نتیجه دلخواه!
این یعنی معجزززززززززززززه

چرااا.... چرا....
۰
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۲
۲۹ شهریور ۱۳۹۱, ۱۰:۱۴ ب.ظ
RE: چند کلمه حرف با بچه های کنکوری.
"برای دل خودم" "جالب هم اینجاست که چنان تمرکزی میکنم که حتی توی مترو چندین ایستگاه از مقصدم رد میشم اما متوجه نمی شم!"

سلام
به نظر من این کار شما از این شاخه به اون شاخه پریدن نیست. با توجه به حرفاتون شاید رشته ی کامپیوتر علاقه ی اصلی شما نیست. درست مثل خود من. به نظر من با خودتون روراست باشید و کاری رو انجام بدید که بهش علاقه دارید چون قطعا در اون کار پیشرفت می کنید. البته اول مطمئن بشین که علاقتون حقیقیه و برای فرار مقطعی از سختی ها نیست.
۱
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: d_felfelak
ارسال: #۱۳
۳۰ شهریور ۱۳۹۱, ۱۲:۲۲ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ شهریور ۱۳۹۱ ۰۹:۰۳ ب.ظ، توسط انرژی مثبت.)
RE: چند کلمه حرف با بچه های کنکوری.
(۲۹ شهریور ۱۳۹۱ ۰۳:۴۵ ب.ظ)شاپری نوشته شده توسط:  این جمله من رو هم زمانی به فکر فرو میبرد
اما الان یه چیز دیکه ذهنمو مشغول کرده
من امسال سر نتیجم خیلی گریه کردم که یعنی بله ، درسته، کم کاری کردم... اما باز تلاشمو کردم.. بیکار ننشسته بودم پارسال!
اما
وقتی یکی از آشناها که ۱۰ترمه لیسانس گرفت و پارسال نه کتابی واسه ارشد خرید نه آزمونی رفتنه ،نه کلاسی رفت نه در راه خدا تستی زد!!! حتی از زمان ثبت نام آزاد خبر نداشت ..
حتی نمیدونست کارنامه اومده... ۵ روز بعد از نتیجه فهمید کارنامه ها اومده!!!!!!!!!!!!! Idea
وقتی ازش پرسیدن رتبت چند شد نمیدونست باید کجای کارنامشو بخونه و کدوم رتبشه!!!!!!!! کدوم ترازشه!!!!!!!
بعد دو رقمی شد
شاخ در آوردم

شانسه؟؟؟Confused
حتی ۱ کتاب واسه ارشد نداشت!!!!!!!
بعد فهمیدم باید جای اشک خون گریه کنم
پس با این الفاظ خودتونو سرگرم نکنین... زیادم به فکر فرو نرین... همه جا داره معجزه رخ میده!!!!

من اینو واسه مثبت منفی گرفتن ننوشتم.... تا دلتون میخواد منفی بدین! آزادین!
فقط خواستم حرفی که رو دلم مونده بود و داشت خفم میکرد رو بهتون بگم! هنوزم داره خفم میکنه!

بی نهایت جای مثبت داره ... منم حرفتون را قبول دارم

اندکی صبر ، سحر نزدیک است
۲
۲
مشاهده‌ی وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: baran_68 , jameshenas
ارسال: #۱۴
۳۰ شهریور ۱۳۹۱, ۱۲:۳۲ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ شهریور ۱۳۹۱ ۱۲:۳۶ ق.ظ، توسط Masoud05.)
RE: چند کلمه حرف با بچه های کنکوری.
(۲۹ شهریور ۱۳۹۱ ۰۳:۴۵ ب.ظ)شاپری نوشته شده توسط:  من امسال سر نتیجم خیلی گریه کردم که یعنی بله ، درسته، کم کاری کردم... اما باز تلاشمو کردم.. بیکار ننشسته بودم پارسال!
اما
وقتی یکی از آشناها که ۱۰ترمه لیسانس گرفت و پارسال نه کتابی واسه ارشد خرید نه آزمونی رفتنه ،نه کلاسی رفت نه در راه خدا تستی زد!!! حتی از زمان ثبت نام آزاد خبر نداشت ..
حتی نمیدونست کارنامه اومده... ۵ روز بعد از نتیجه فهمید کارنامه ها اومده!!!!!!!!!!!!! Idea
وقتی ازش پرسیدن رتبت چند شد نمیدونست باید کجای کارنامشو بخونه و کدوم رتبشه!!!!!!!! کدوم ترازشه!!!!!!!
بعد دو رقمی شد
شاخ در آوردم
شانسه؟؟؟Confused
حتی ۱ کتاب واسه ارشد نداشت!!!!!!!
بعد فهمیدم باید جای اشک خون گریه کنم

چند تا مورد هست :

- شاید شما تلاش کردید اما بنا به عللی همچون بی برنامگی ، بی منظمی ، منابع نامناسب و یا ... عملا تلاش هایتان زیاد مفید واقع نشده

- کنترل استرس خیلی مهمه و اینکه سر جلسه چه قدر راحت باشی ، مثلا من در دوران دانشجویی که هنوز نصف دروس کنکور رو حتی پاس نکرده بودم ، کنکور دولتی بدون خوندن خاصی از دروسی که پاس کرده بودم ( اونایی که پاس نکرده بودم که دیگه هیچی ) ، حدود ۲۰۰۰ شدم چون راحت بودم و هر چی از سر کلاسا یادم بود نوشتم شاید مثلا ۷ - ۸ سوال .

- بعضیا خودشون رو پرت نشون میدن اما خیلی میخونن ولی به کسی نمیگن تا اگه رتبه بدی آوردن بگن ما که هیچی نخونده بودیم الکی رفته بودیم سر جلسه!!

- اشک ریختن یا نریختن شما در نتیجه تاثیری نداره و اگه هم داشته باشه اثر منفی برای کنکور سال دیگه هست ، پس به جای این افکار آزار دهنده بشین با برنامه درس بخون Smile

واللَّه خَیْرٌ وَأَبْقَى
۱۹
۱
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SaMiRa.e , Xilinx , zarei1991 , Pakzad , Engineer , mshelman , d_felfelak , Nesyan , mrsh1372 , hun73r.9h0s7
ارسال: #۱۵
۳۰ شهریور ۱۳۹۱, ۱۱:۵۷ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ شهریور ۱۳۹۱ ۱۱:۵۹ ب.ظ، توسط zer0ne.)
چند کلمه حرف با بچه های کنکوری.
(۲۹ شهریور ۱۳۹۱ ۰۳:۴۵ ب.ظ)شاپری نوشته شده توسط:  
(28 شهریور ۱۳۹۱ ۰۱:۳۵ ب.ظ)jahani نوشته شده توسط:  امروز یه جایی یه جمله ای خوندم که منتسب به هیتلر بود که گفته بود اشک های بعد از هر شکست من همان عرقهایی هست که برای پیروزی نریختم... کلی به فکر فرو داشت منو این جمله...



این جمله من رو هم زمانی به فکر فرو میبرد
اما الان یه چیز دیکه ذهنمو مشغول کرده
من امسال سر نتیجم خیلی گریه کردم که یعنی بله ، درسته، کم کاری کردم... اما باز تلاشمو کردم.. بیکار ننشسته بودم پارسال!
اما
وقتی یکی از آشناها که ۱۰ترمه لیسانس گرفت و پارسال نه کتابی واسه ارشد خرید نه آزمونی رفتنه ،نه کلاسی رفت نه در راه خدا تستی زد!!! حتی از زمان ثبت نام آزاد خبر نداشت ..
حتی نمیدونست کارنامه اومده... ۵ روز بعد از نتیجه فهمید کارنامه ها اومده!!!!!!!!!!!!! Idea
وقتی ازش پرسیدن رتبت چند شد نمیدونست باید کجای کارنامشو بخونه و کدوم رتبشه!!!!!!!! کدوم ترازشه!!!!!!!
بعد دو رقمی شد
شاخ در آوردم

شانسه؟؟؟Confused

حتی ۱ کتاب واسه ارشد نداشت!!!!!!!

بعد فهمیدم باید جای اشک خون گریه کنم

پس با این الفاظ خودتونو سرگرم نکنین... زیادم به فکر فرو نرین... همه جا داره معجزه رخ میده!!!!


من اینو واسه مثبت منفی گرفتن ننوشتم.... تا دلتون میخواد منفی بدین! آزادین!
فقط خواستم حرفی که رو دلم مونده بود و داشت خفم میکرد رو بهتون بگم! هنوزم داره خفم میکنه!
فکر کنم ایشون تقلب کرده باشن که همچین رتبه ای رو بدون درس خوندن بدست آوردن چون تو کنکور هم تقلب امکان پذیره!!
شانس آوردن تو کنکور بدون خوندن = تقلب
اینا فقط در حق بچه هایی که بیشتر از اونا میدونن ظلم میکنن و جای اونارو تو دانشگاه ها میگیرن!
۲
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: شاپری , d_felfelak


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  سلام بچه های کدهای سیستم تهویه هوا رو کسی داره فاطمه دیبا ۰ ۱,۴۰۶ ۱۲ آبان ۱۴۰۰ ۰۹:۱۲ ق.ظ
آخرین ارسال: فاطمه دیبا
  در نوشتن چند جمله انگلیسی نیاز به کمک دارم fa_karoon ۰ ۱,۶۹۱ ۰۳ شهریور ۱۴۰۰ ۰۱:۰۹ ب.ظ
آخرین ارسال: fa_karoon
  منبع مناسب تستی و کنکوری درس شناسای الگو atousayazd ۷ ۷,۸۶۰ ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ ۰۳:۰۶ ب.ظ
آخرین ارسال: سعید_سخت افزار
  کتاب های کنکوری ارشد هوش مصنوعی bahar1362 ۰ ۲,۳۸۲ ۱۵ دى ۱۳۹۹ ۱۰:۴۷ ق.ظ
آخرین ارسال: bahar1362
  مدیریت سیستم چند پردازنده ای متقارن no_ta2000 ۰ ۱,۷۰۷ ۰۹ مهر ۱۳۹۹ ۰۲:۲۱ ب.ظ
آخرین ارسال: no_ta2000
  صفحه چند سطحی Flash1 ۰ ۱,۷۷۲ ۱۰ تیر ۱۳۹۹ ۰۵:۵۸ ب.ظ
آخرین ارسال: Flash1
  نکات کنکوری روز خواستگاری Fardad-A ۳۷ ۳۴,۹۲۰ ۰۵ دى ۱۳۹۸ ۰۶:۳۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Behnam‌
  کمک برای چند تا سوالات شبکه کامپیوتری Hamedudk ۳ ۶,۳۴۱ ۲۷ آبان ۱۳۹۸ ۱۱:۴۲ ق.ظ
آخرین ارسال: khayyam
  باز شدن یک دیکشنری با کلیک روی یک کلمه moslem73421 ۵ ۴,۶۸۴ ۰۴ مرداد ۱۳۹۸ ۰۷:۰۶ ب.ظ
آخرین ارسال: moslem73421
  چند راه برای این که پرواز طولانی راحت تری را تجربه کنید - خبرگزاری فارس abolfazlda ۰ ۹ ۲۴ بهمن ۱۳۹۷ ۱۱:۰۵ ق.ظ
آخرین ارسال: abolfazlda

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close