زمان کنونی: ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۹:۲۰ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۲۶۷۴۶
۰۱ فروردین ۱۳۹۵, ۰۶:۰۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
سلام به همه مانشتی های عزیز.سال نو را به تک تک تون تبریک میگم امیدوارم سالی پر و از خیر و برکت برای همه اتون باشه


(۲۹ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۵۵ ب.ظ)samanbeigmiri نوشته شده توسط:  [url=https://manesht.ir/forum/post-399174.html#pid399174][/url]دعا کنید مامان بزرگم پیدا بشه...
ان شالله خیلی زود پیدا بشن من هم دعاشون

فقط شروع کردن کافی نیست
با قدرت ادامه بده...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: fatemesoleimani , SaMiRa.e , salam5 , afrooz-OMD , Parisa-SH , sara9009 , **sara** , so@ , soheila-zd
ارسال: #۲۶۷۴۷
۰۱ فروردین ۱۳۹۵, ۰۶:۱۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
سال نوی همتون مبارک مانشتی های گل Heart آرزو میکنم امسال به آرزوهاتون برسین Smile

همه در حسرت یک پروازند؛
من به پرواز نمی اندیشم؛
به تو می اندیشم؛
تو که زیباتر از اندیشه یک پروازی..
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: fatemesoleimani , SaMiRa.e , salam5 , vesta , RASPINA , Parisa-SH , sara9009 , **sara** , so@ , soheila-zd
ارسال: #۲۶۷۴۸
۰۱ فروردین ۱۳۹۵, ۰۸:۲۹ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
آرزو دارم :
برقرار مثل سیسکو ،
محبوب مثل گوگل ،
پایدار مثل اینتل ،
انعطاف پذیر مثل اپل ،
قوی مثل لینوکس ،
موفق مثل مایکروسافت ،
......
باشید


دوستان مهربون "هر چه می خواهد دل تنگت بگو" سالهای خوبی رو اینمجا با خاطرات خوب گذراندیم. برای همتون از درگاه خداوند آرزوی سلامتی و شادمانی دارم.
نوروزتان پیروز

خداوندا ... کدام نقطه ی زمین، از تو خالیست که خلق تو را در آسمان می جویند؟! منصور حلاج
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: fatemesoleimani , diligent , kilookiloo , MisTeR , Parisa-SH , sara9009 , **sara** , salam5 , gogooli , Bahar_HS
ارسال: #۲۶۷۴۹
۰۱ فروردین ۱۳۹۵, ۰۹:۴۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۱ فروردین ۱۳۹۵ ۰۸:۲۹ ب.ظ)fo-eng نوشته شده توسط:  انعطاف پذیر مثل اپل ،
مطمئنی؟
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: gogooli
ارسال: #۲۶۷۵۰
۰۲ فروردین ۱۳۹۵, ۱۲:۵۳ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
ممنون از همگی بابت همراهی و مهربونیتون...
خداروشکر مامان بزرگم پیدا شد
خدارو خیلی خیلی شکر
.......
عید همه مبارک
برای همتون آرزو های خوب دارم

منتظر فردای خیالی نباش...
سهمت را از شادی های زندگی امروز بگیر...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: fatemesoleimani , x86 , The BesT , diligent , sara9009 , Saman , **sara** , Aurora , SaMiRa.e , vesta , gogooli , salam5 , so@ , RASPINA , amineh89
ارسال: #۲۶۷۵۱
۰۲ فروردین ۱۳۹۵, ۰۱:۱۱ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۰۵ ق.ظ، توسط x86.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
---
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: The BesT , diligent , sara9009 , jazana , Potential , **sara** , MShariati , afrooz-OMD , Aurora , SaMiRa.e , samane .gh , vesta , salam5 , so@ , kilookiloo , Riemann , elhamgh , blackhalo1989 , fatemesoleimani , fo-eng , roghaye14 , Ms. Saba , RASPINA , Bahar_HS , nlp@2015 , barca , amineh89 , mohaddeseh70 , manesht95 , M4$0UD , AmiriManesh , SepidehP , viase , Parisa-SH , smasoud , نارین , Iranian Wizard , soheila-zd
ارسال: #۲۶۷۵۲
۰۲ فروردین ۱۳۹۵, ۱۱:۴۵ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۲ فروردین ۱۳۹۵ ۰۱:۱۱ ق.ظ)x86 نوشته شده توسط:  چند روز پیش با اتوبوس داشتم میومدم شهرمون. یه پیرمرد هفتاد و سه چهار ساله با یه بقچه کنارم نشسته بود. بنده خدا میگفت بچه هام از خونه انداختنم بیرون دارم میرم خونه ی خواهرم. همینطور که میگفت اشکاشم داشت میریخت. میگفت هیچ چی از گلوم پایین نمیره، دندونم نداشت پیرمرد. میگفت کارگره و خیلی وقت ها میره چاه می کنه، میگفت متری ۱۰ هزار تومن کار می کنم آخرشم بیشتر صاحب کارا پولمم نمیدن. آقا سرتون رو درد نیارم یه تراژدی بود برای خودش. میگفت من آزارم به یه مورچه هم نمیرسه تو گوشه ی خونه میشنم اگه فوتبال پخش کنه میبینم، اونم بچه ها میان میزنن یه کانال دیگه. میگفت برای بچه ها موتور خریدم، کامپیوتر خریدم، لباس کتابو هر چیزی که بخوان، آخرش الان برگشتن میگن تو بابا نیستی، اگه بابا بودی برامون ماشین میخریدی. هیچ چی دیگه دلش از از عروس هاش هم خیلی پر بود. میگفت هنوز که زنده ام دارن سر خونه ای که با جونو دل ساختمش تصمیم گرفتن. به خواهرشم زنگ نزده بود که خونه هست یا نه، میگفت اگه زنگ میزدم میگفت خونه نیستم، سر زده میرم که راهم بده. هی بچه هاشو نفرین میکرد، بهش میگفتم نفرین نکن دعا کن که سر به راه بشن، میگفت نمی خوام بشن. آقا تو رو خدا قدر والدینتونو بیشتر بدونید، تو رو خدا به والدین همسرتون، به مادر بزرگ هاتون، به پدر بزرگ هاتون احترام بزارید، اونا یه پاشون این دنیاست یه پاشون اون دنیا. نذارید این آخر عمری دلشون رنجور بشه. نمیخواستم اینو اینجا بگم ولی ازین موارد زیاد دیدم گفتم بلکه تذکری بشه به خودم و دیگران.

دعا برای سر به راهی این جور آدما فایده ای نداره , پست ترین آدما کسایی اند که جواب لطف و محبت رو با نامردی میدن , حالا لطف و محبت و عشق پدر و مادر که نمیشه روش اندازه گزاشت. یه جا خوندم که درسته دنیا در حال پیشرفته ولی توی زندگی ی نفر تاریخ و اتفاقات , عجیب تکرار میشه! اگه دست یکی رو گرفتی ی جا یکی دستتو میگیره , اگه زیرآب کسی رو زدی ی جا یکی زیرآبتو میزنه و برای این داستان شما هم مطمین باشید ی روز میاد که یاد پدرشون میفتن وقتی نشسته گوشه ی ی محله و داره اشک میریزه ( البته بگذریم از این که این پدر گرامی هم شاید داره تاوان ی چیز دیگرو پس میده )

راهی به انتها هست؟
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Riemann , elhamgh , **sara** , Parisa-SH , نارین
ارسال: #۲۶۷۵۳
۰۲ فروردین ۱۳۹۵, ۱۲:۴۴ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
سلام دوستان.عیدتون مبارک.
یه نرم افزار حسابداری نسبتاً ساده واسه یه مغازه میخوام..کسی میشناسه؟!

من نه آنکه گویی هستم نه آنکه گویند / من همانم که همانم ..
مشاهده‌ی وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: fatemesoleimani
ارسال: #۲۶۷۵۴
۰۲ فروردین ۱۳۹۵, ۰۱:۳۵ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۲ فروردین ۱۳۹۵ ۰۲:۲۸ ب.ظ، توسط salam5.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انگار خیلی از ما به حریم خصوصی اعتقادی نداریم
یه نمونه ش اینکه وقتی گوشی یه نفر دم دستته، حق نداری ورش داری کل پیاما و تلگرام و عکس شو چک کنی
حتی اگه اون آدم نزدیک ترین شخص بهت باشه

"یارب نظر تو برنگردد"
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: gogooli , fatemesoleimani , **sara** , نارین , sara9009
ارسال: #۲۶۷۵۵
۰۲ فروردین ۱۳۹۵, ۰۲:۵۲ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۲ فروردین ۱۳۹۵ ۱۰:۳۸ ب.ظ، توسط fatemesoleimani.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
عیدتون مبارک باشه انشالله سال خوبی داشته باشید
از چن ساعت بعد سال تحویل همسایه هامون اومدن رفتن، فامیلهامون هم لا به لای همسایه ها اومدن رفتن
تازه یه کم فرصت استراحت پیدا کردم ، انشالله همه دلشون خوش باشه و ارامش داشته باشن حتی تو اوج مشکلات

یاد خدا آرام بخش دلهاست
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA , **sara** , نارین , amineh89 , sara9009
ارسال: #۲۶۷۵۶
۰۲ فروردین ۱۳۹۵, ۰۳:۱۳ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۲ فروردین ۱۳۹۵ ۱۱:۴۵ ق.ظ)kilookiloo نوشته شده توسط:  
(02 فروردین ۱۳۹۵ ۰۱:۱۱ ق.ظ)x86 نوشته شده توسط:  چند روز پیش با اتوبوس داشتم میومدم شهرمون. یه پیرمرد هفتاد و سه چهار ساله با یه بقچه کنارم نشسته بود. بنده خدا میگفت بچه هام از خونه انداختنم بیرون دارم میرم خونه ی خواهرم. همینطور که میگفت اشکاشم داشت میریخت. میگفت هیچ چی از گلوم پایین نمیره، دندونم نداشت پیرمرد. میگفت کارگره و خیلی وقت ها میره چاه می کنه، میگفت متری ۱۰ هزار تومن کار می کنم آخرشم بیشتر صاحب کارا پولمم نمیدن. آقا سرتون رو درد نیارم یه تراژدی بود برای خودش. میگفت من آزارم به یه مورچه هم نمیرسه تو گوشه ی خونه میشنم اگه فوتبال پخش کنه میبینم، اونم بچه ها میان میزنن یه کانال دیگه. میگفت برای بچه ها موتور خریدم، کامپیوتر خریدم، لباس کتابو هر چیزی که بخوان، آخرش الان برگشتن میگن تو بابا نیستی، اگه بابا بودی برامون ماشین میخریدی. هیچ چی دیگه دلش از از عروس هاش هم خیلی پر بود. میگفت هنوز که زنده ام دارن سر خونه ای که با جونو دل ساختمش تصمیم گرفتن. به خواهرشم زنگ نزده بود که خونه هست یا نه، میگفت اگه زنگ میزدم میگفت خونه نیستم، سر زده میرم که راهم بده. هی بچه هاشو نفرین میکرد، بهش میگفتم نفرین نکن دعا کن که سر به راه بشن، میگفت نمی خوام بشن. آقا تو رو خدا قدر والدینتونو بیشتر بدونید، تو رو خدا به والدین همسرتون، به مادر بزرگ هاتون، به پدر بزرگ هاتون احترام بزارید، اونا یه پاشون این دنیاست یه پاشون اون دنیا. نذارید این آخر عمری دلشون رنجور بشه. نمیخواستم اینو اینجا بگم ولی ازین موارد زیاد دیدم گفتم بلکه تذکری بشه به خودم و دیگران.

دعا برای سر به راهی این جور آدما فایده ای نداره , پست ترین آدما کسایی اند که جواب لطف و محبت رو با نامردی میدن , حالا لطف و محبت و عشق پدر و مادر که نمیشه روش اندازه گزاشت. یه جا خوندم که درسته دنیا در حال پیشرفته ولی توی زندگی ی نفر تاریخ و اتفاقات , عجیب تکرار میشه! اگه دست یکی رو گرفتی ی جا یکی دستتو میگیره , اگه زیرآب کسی رو زدی ی جا یکی زیرآبتو میزنه و برای این داستان شما هم مطمین باشید ی روز میاد که یاد پدرشون میفتن وقتی نشسته گوشه ی ی محله و داره اشک میریزه ( البته بگذریم از این که این پدر گرامی هم شاید داره تاوان ی چیز دیگرو پس میده )

سلام سال نو مبارک
در مورد مردم قضاوت نکنیم این بنده خدا تاوان چیزی رو میده یا یه امتحان اللهیه خدا میدونه. یادمون باشه ما انسانها تنها در مواردی حق قضاوت داریم که ازمون خواسته بشه اون هم در حدی که خواسته شده. سعی کنیم قضاوت کردن عادتمون نشه.
موفق باشید

«اللهم اغننی بحلالک عن حرامک و بطاعتک عن معصیتک ؛
خدایا مرا بی نیاز کن با حلالت از حرامت و با فرمانبرداریت از نافرمانیت»
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Bahar_HS , fatemesoleimani , tabassomesayna , نارین
ارسال: #۲۶۷۵۷
۰۲ فروردین ۱۳۹۵, ۰۳:۱۳ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۲ فروردین ۱۳۹۵ ۱۲:۵۳ ق.ظ)afrooz-OMD نوشته شده توسط:  ممنون از همگی بابت همراهی و مهربونیتون...
خداروشکر مامان بزرگم پیدا شد
خدارو خیلی خیلی شکر
.......
عید همه مبارک
برای همتون آرزو های خوب دارم
خدا را شکر من خیلی نگرانشون بودم دیشب براشون دعا کردم.
امروز صبح که رفتم زیر بارون دعا کنم اولین دعام پیدا شدن مادر بزرگتون بود .خدا را شکر
همیشه دلم میخواست مادر بزرگم زنده بود می رفتم خونه اش را تمیز می کردم ، براش غذا می پختم ، خریداش را می کردم مثل بچگی هام . یادم میاد شاید ۶-۷ سالم بود رفته بودم خونه اش براش جارو زدم خونه اش را گرد گیری کردم اونم بهم خوراکی میداد اونروز بهم یه۵۰ تمنی خشک داد هنوز دارمش

فقط شروع کردن کافی نیست
با قدرت ادامه بده...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: fatemesoleimani , Riemann , **sara** , afrooz-OMD , Parisa-SH , نارین
ارسال: #۲۶۷۵۸
۰۲ فروردین ۱۳۹۵, ۰۶:۴۳ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۲ فروردین ۱۳۹۵ ۰۶:۴۵ ب.ظ، توسط gogooli.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
با خود عهد کنید که از سال جدید:

آنقدر قوی باشید که هیچ چیز نتواند آرامش فکری شما را مختل کند.

در دیدار با مردم درباره ی سلامت، شادمانی و خوشبختی صحبت کنید.

در دوستان خود این احساس را بوجود آورید که توانایی هایی دارند.

طرف روشن همه چیز را ببینید و خوش بینی خود را واقعیت بخشید.

فقط به بهترین ها فکر کنید، بهترین ها را انجام دهید و بهترین ها را انتظار داشته باشید.

همان اندازه مشتاق موفقیت دیگران باشید که خواهان موفقیت خود هستید.

اشتباهات گذشته را فراموش کنید و بر پیشرفت های بزرگ تر آینده تاکید داشته باشید.

همیشه چهره بشاشی داشته باشید و به همه ی مخلوقات هستی لبخند بزنید.

آن قدر وقتتان را صرف اصلاح خود کنید که برای انتقاد کردن دیگران وقت نداشته باشید.

در برابر نگرانی ها فوق العاده بزرگ، در برابر خشم بسیار متین، در برابر ترس قوی و مشکلات را مجاز دانسته و شاد باشید.

خودتان را خوب بدانید و این واقعیت را به جهان اعلام کنید، اما نه در کلام، بلکه با رفتار و کردار عالی.

با این اعتقاد زندگی کنید که همه جهان با شماست، مشروط بر آنکه همان بهترینی باشید که در وجودتان است.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: fatemesoleimani , **sara** , نارین , قاصدک۲۳ , Bahar_HS
ارسال: #۲۶۷۵۹
۰۲ فروردین ۱۳۹۵, ۰۶:۵۳ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۲ فروردین ۱۳۹۵ ۰۳:۱۳ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  
(02 فروردین ۱۳۹۵ ۱۲:۵۳ ق.ظ)afrooz-OMD نوشته شده توسط:  ممنون از همگی بابت همراهی و مهربونیتون...
خداروشکر مامان بزرگم پیدا شد
خدارو خیلی خیلی شکر
.......
عید همه مبارک
برای همتون آرزو های خوب دارم
خدا را شکر من خیلی نگرانشون بودم دیشب براشون دعا کردم.
امروز صبح که رفتم زیر بارون دعا کنم اولین دعام پیدا شدن مادر بزرگتون بود .خدا را شکر
همیشه دلم میخواست مادر بزرگم زنده بود می رفتم خونه اش را تمیز می کردم ، براش غذا می پختم ، خریداش را می کردم مثل بچگی هام . یادم میاد شاید ۶-۷ سالم بود رفته بودم خونه اش براش جارو زدم خونه اش را گرد گیری کردم اونم بهم خوراکی میداد اونروز بهم یه۵۰ تمنی خشک داد هنوز دارمش

برای منم دعا کن Heart
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: نارین
ارسال: #۲۶۷۶۰
۰۲ فروردین ۱۳۹۵, ۰۷:۵۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۲ فروردین ۱۳۹۵ ۰۳:۱۳ ب.ظ)salam az ma نوشته شده توسط:  
(02 فروردین ۱۳۹۵ ۱۱:۴۵ ق.ظ)kilookiloo نوشته شده توسط:  
(02 فروردین ۱۳۹۵ ۰۱:۱۱ ق.ظ)x86 نوشته شده توسط:  چند روز پیش با اتوبوس داشتم میومدم شهرمون. یه پیرمرد هفتاد و سه چهار ساله با یه بقچه کنارم نشسته بود. بنده خدا میگفت بچه هام از خونه انداختنم بیرون دارم میرم خونه ی خواهرم. همینطور که میگفت اشکاشم داشت میریخت. میگفت هیچ چی از گلوم پایین نمیره، دندونم نداشت پیرمرد. میگفت کارگره و خیلی وقت ها میره چاه می کنه، میگفت متری ۱۰ هزار تومن کار می کنم آخرشم بیشتر صاحب کارا پولمم نمیدن. آقا سرتون رو درد نیارم یه تراژدی بود برای خودش. میگفت من آزارم به یه مورچه هم نمیرسه تو گوشه ی خونه میشنم اگه فوتبال پخش کنه میبینم، اونم بچه ها میان میزنن یه کانال دیگه. میگفت برای بچه ها موتور خریدم، کامپیوتر خریدم، لباس کتابو هر چیزی که بخوان، آخرش الان برگشتن میگن تو بابا نیستی، اگه بابا بودی برامون ماشین میخریدی. هیچ چی دیگه دلش از از عروس هاش هم خیلی پر بود. میگفت هنوز که زنده ام دارن سر خونه ای که با جونو دل ساختمش تصمیم گرفتن. به خواهرشم زنگ نزده بود که خونه هست یا نه، میگفت اگه زنگ میزدم میگفت خونه نیستم، سر زده میرم که راهم بده. هی بچه هاشو نفرین میکرد، بهش میگفتم نفرین نکن دعا کن که سر به راه بشن، میگفت نمی خوام بشن. آقا تو رو خدا قدر والدینتونو بیشتر بدونید، تو رو خدا به والدین همسرتون، به مادر بزرگ هاتون، به پدر بزرگ هاتون احترام بزارید، اونا یه پاشون این دنیاست یه پاشون اون دنیا. نذارید این آخر عمری دلشون رنجور بشه. نمیخواستم اینو اینجا بگم ولی ازین موارد زیاد دیدم گفتم بلکه تذکری بشه به خودم و دیگران.

دعا برای سر به راهی این جور آدما فایده ای نداره , پست ترین آدما کسایی اند که جواب لطف و محبت رو با نامردی میدن , حالا لطف و محبت و عشق پدر و مادر که نمیشه روش اندازه گزاشت. یه جا خوندم که درسته دنیا در حال پیشرفته ولی توی زندگی ی نفر تاریخ و اتفاقات , عجیب تکرار میشه! اگه دست یکی رو گرفتی ی جا یکی دستتو میگیره , اگه زیرآب کسی رو زدی ی جا یکی زیرآبتو میزنه و برای این داستان شما هم مطمین باشید ی روز میاد که یاد پدرشون میفتن وقتی نشسته گوشه ی ی محله و داره اشک میریزه ( البته بگذریم از این که این پدر گرامی هم شاید داره تاوان ی چیز دیگرو پس میده )

سلام سال نو مبارک
در مورد مردم قضاوت نکنیم این بنده خدا تاوان چیزی رو میده یا یه امتحان اللهیه خدا میدونه. یادمون باشه ما انسانها تنها در مواردی حق قضاوت داریم که ازمون خواسته بشه اون هم در حدی که خواسته شده. سعی کنیم قضاوت کردن عادتمون نشه.
موفق باشید

دوست عزیز قضاوتی نکردم گفتم شاید تاوان گناهان قبلش باشه همونجور که شما هم گفتی شاید امتحان الهی باشه . ولی خیلی از عذاب ها و سختی هایی که ما توی این دنیا میکشیم رو اگه ی نگاه به گذشته بندازیم دلیلش رو پیدا میکنیم . خود من این رو دیدم که میگم. مثل متن یکی از دوستان که گفته بود : هیچ وقت نگید اگه منجای فلانی بودم این کار رو نمیکردم چون دنیا تمام تلاششو میکنه و تو رو جای اون میزاره ببینی چی میکنی! ( فک کنم مضمونش نزدیک به این بود Smile )

راهی به انتها هست؟
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: **sara** , salam az ma , نارین


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۴۶۲ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۲۰,۲۵۷ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۷۰ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۴,۸۷۹ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۹۲ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۴ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۲ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۳۶ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۴۸ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۶۱ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close