مانشت تنها سرگرمی مهر تا بهمن ۹۳ واسه من بود
امشب بعد ۲،۳ ماه دلم خیلی تنگ شده بود واسه بچه های اینجا
خیلی از بچه های اونموقع الان نیستن دوس داشتم پستای اونارو هم ببینم، چی شده کجان چرا نمیان خب !
۲ ماه اول که کتابخونه بودم صبح تا شب، بعدشم دو ماهی مامانم خونه نبود تنها بودم ۲ماه بدون آب و غذا ! درس خوندم ، رقبامم بچه های مانشت بودن ! رقیب بعضی وقتا انگیزه میده به آدم! اسم چند تا از بچه ها رو که خیلی درسخون بودن و معلوم بود تهران میخوانو نوشته بودم رو میزم ! الانم هست آثارش
من که سال بعدم پشت کنکور هستم ولی خیلی منتظر خبر قبولی همه کنکوریها مخصوصا اون چند نفری که اسمشون رو میز منه، هستم