(۰۹ اسفند ۱۳۹۴ ۰۱:۰۵ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: منم نسبت به ماوس قبلیم احساسات صادقانه ای داشتم...اما اون رفت و منو تنها گذاشت...دیگه هیچ ماوسی برای من اون ماوس نمیشه ((((((((((((((((
عزیزم کجایی دقیقا کجایی (((((((((((((((
الان این در ارتباط با صحبت ما سروده شده آیا؟
شما پسرا چقدر خنک هستید. سوال جدی رو مسخره میگیرید، شوخی رو جدی.
البته با خوندن این جملات تقریبا مطمئن شدم، مرد جماعت توی مسائلی که در ارتباط بین عقل و احساس باشه، با چرتکه و حساب کتاب وارد میشه.
vesta
باز شد. ولی واقعا من مث اجنه شدم. رفت و آمدم معلوم نیس.
نویسنده چی میخوای بشی؟ اگه میخوای داستان بنویسی. اونم از نوع کوتاه و مدرن، یه جفت کفش آهنین میخواد و صبر ایوب.
کتاب خاصی نداشتیم، یه جزوه نوشتم که بسیار شلوغه، باید سر فرصت مرتبش کنم. تا بتونی بخونی.
و اما یه دیالوگ داره استادم که کلی حرص منو در میاورد اون اوایل، ولی واقعا شرط لازم نویسنده شدنه. البته لازم نه کافی.
"هر وقت ده هزارتا داستان کوتاه خوندنی یا ۵۰ تا رمان خوب، اونوقت تازه میشه یه چیزی گفت"
یه سری رمان های شاهکار که ایشون لیست کرده برام.
دن کیشون- سروانتس
مادام بواری- گوستاو فلوبر
تربیت احساسات- گوستاو فلوبر
جنگ و صلح- تولستوی
مه- اونامونو
پرنده خارزار- کالین مکالو
برادران کارامازوف- داستایفسکی
وداع با اسلحه- همینگوی
صدسال تنهایی- مارکز
کوری- ژوزه سارماگو
ناطور دشت- سلینجر
فرانی و زویی- سلینجر
بازمنده روز- ایشی گورو
گتسبی بزرگ- فیتز جرالد
دنیای سوفی- گاردر
خشم و هیاهو- ویلیام فاکنر
سور بز- یوسا
گفتگو در کاتدرال- یوسا
جنگ آخر الزمان- یوسا
مرگ در آند- یوسا
پدروپاراماو-خوان رولفو
کافکا در کرانه- موراکامی
شب مادر- کورت ونه گات
عقاید یک دلقک- هاینریش بل
در رویای بابل- براتیگان
مسخ- کافکا
خاطرات صد در صد واقعی یک سرخپوست پاره وقت- شرمن الکسی
چهره مرد هنرمند در جوانی- جویس
نکته:کارای کافکا و آلبر کامو برای تازه وارد ها توصیه نمیشه.
با پرنده خازار و غرور و تعصب شروع کن که یهو اول کاری هنگ نکنی
اینا سرگرم کننده ترن.
همین.
آهان یه چیزی، نوشتن مداوم خیلی مهمه. حداقل روزی نیم ساعت. حتی اگه بنظرت بیاد داری چرت می نویسی.