زمان کنونی: ۰۹ آذر ۱۴۰۳, ۱۲:۵۹ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۲۶۲۲۱
۰۸ اسفند ۱۳۹۴, ۱۱:۱۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
اقا فلوریدا رو با کدوم ف مینویسن ؟ آی ام بی سواد Sad مبارکا باشه اقا بهنام


Sent from my iPad Air

Learn From Yesterday
Live For Today
Hope For Tomorrow

یه معلم
mahmoudi_vahid71@
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Behnam‌ , Pure Liveliness
ارسال: #۲۶۲۲۲
۰۸ اسفند ۱۳۹۴, ۱۱:۲۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۸ اسفند ۱۳۹۴ ۱۱:۲۴ ب.ظ، توسط ezra.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
آغا این قسمت "جنبه ی نوآوری مقاله " تو پروپوزال رو چی باید توش بنویسیم ؟

چه مصیبتی شده این پروپوزال
ما گفتیم مدرسه تموم شد , انشا نوشتن هم تموم شد ! ولی نخییییییییر

 
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۶۲۲۳
۰۸ اسفند ۱۳۹۴, ۱۱:۳۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
روزگاری دارم
............................

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: fatemesoleimani , **sara**
ارسال: #۲۶۲۲۴
۰۹ اسفند ۱۳۹۴, ۱۲:۲۰ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
بچه گانه است، ولی یوقتایی میام اینجا و حرفهای دوستان رو میخونم، میگم ایکاش دغدغه های منم مثل بقیه بود

نمیدونم آخر داستان زندگی من چی میشه، دیگه حوصله این جمله های کوتاهم ندارم که خودت سرنوشتت رو میسازی و...، خوب میدونم و میفهمم که یه اراده ای بالاتر از اراده من هست که یوقتایی اونی رو که من میخوام نمیخواد، هیچ رقمه نمیخواد

پ.ن: هعی، بگذریم. دعاهای مامانم و مادربزرگم در حقم بگیره میدونم که دنیام و آخرتم گلستان میشه

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: aamitis , so@ , fatemesoleimani , diligent , sara9009 , soheila-zd , **sara** , khayyam , salam5 , Aurora , Menrva , Parisa-SH , afrooz-OMD , Bahar_HS , Pure Liveliness , tabassomesayna , قاصدک۲۳
ارسال: #۲۶۲۲۵
۰۹ اسفند ۱۳۹۴, ۱۲:۳۱ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۹ اسفند ۱۳۹۴ ۱۲:۲۰ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط:  بچه گانه است، ولی یوقتایی میام اینجا و حرفهای دوستان رو میخونم، میگم ایکاش دغدغه های منم مثل بقیه بود

نمیدونم آخر داستان زندگی من چی میشه، دیگه حوصله این جمله های کوتاهم ندارم که خودت سرنوشتت رو میسازی و...، خوب میدونم و میفهمم که یه اراده ای بالاتر از اراده من هست که یوقتایی اونی رو که من میخوام نمیخواد، هیچ رقمه نمیخواد

پ.ن: هعی، بگذریم. دعاهای مامانم و مادربزرگم در حقم بگیره میدونم که دنیام و آخرتم گلستان میشه
ان شا الله بهترین هایی برات اتفاق بیفته که به صلاحت باشه و بعدا پی ببری ای وای که چقدر عالی بود و من نمیدونستم و خودمم نفهمیدم چطوری اومدم تو این راهHeartHeartHeartHeartHeartHeartHeart

دوست من

اگه یه روز چشاتو باز کردی و خودت رو وسط یه کوره دیدی ،

نترس و سعی کن پخته بیرون بیای ، وگرنه سوختن رو همه بلدن ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: diligent , **sara** , vesta , Aurora , Menrva , Parisa-SH , Bahar_HS
ارسال: #۲۶۲۲۶
۰۹ اسفند ۱۳۹۴, ۱۲:۵۵ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
حالا چه وقت خواب بهاریِ اخه Sad این بهار اصلا شرایطو درک نمیکنه :|

پناه می آورم به تو...
بعد از هرباران،بعد از هر زخم ،قبل از هراتفاق ،بعد از هر حادثه
و بگو جز تو چه کسی می تواند مرهم باشد بردلم ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: fatemesoleimani , **sara** , قاصدک۲۳
ارسال: #۲۶۲۲۷
۰۹ اسفند ۱۳۹۴, ۰۳:۰۴ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۹ اسفند ۱۳۹۴ ۰۳:۳۲ ق.ظ، توسط Behnam‌.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۹ اسفند ۱۳۹۴ ۱۲:۲۰ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط:  چه گانه است، ولی یوقتایی میام اینجا و حرفهای دوستان رو میخونم، میگم ایکاش دغدغه های منم مثل بقیه بود
نمیدونم آخر داستان زندگی من چی میشه، دیگه حوصله این جمله های کوتاهم ندارم که خودت سرنوشتت رو میسازی و...، خوب میدونم و میفهمم که یه اراده ای بالاتر از اراده من هست که یوقتایی اونی رو که من میخوام نمیخواد، هیچ رقمه نمیخواد
پ.ن: هعی، بگذریم. دعاهای مامانم و مادربزرگم در حقم بگیره میدونم که دنیام و آخرتم گلستان میشه
انشاالله شادی درِ خونه‌ی شما رو هم میزنه به زودی، من دعا میکنم.

از همه‌ی دوستان گل هم تشکر میکنم که از خوشحالیِ من خوشحال شدند، خیلی با ارزشه.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: vesta , ezra , Parisa-SH , afrooz-OMD , Pure Liveliness , RASPINA , قاصدک۲۳ , sara9009
ارسال: #۲۶۲۲۸
۰۹ اسفند ۱۳۹۴, ۱۰:۴۲ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
باید خونه و ماشین و شغل دولتی اش جلوی چشام رو میگرفت.
ولی نگرفت. نمیگیره، هیچی به چشمم نمیاد. هیچی.

مشاور میگه: توی فاز انتخاب که هستی باید فقط به خودت فکر کنی. باید خودخواه باشی. و اونوقت من احمقانه روز و شب به این فکر میکنم، چه بلایی سرش میاد، اگه روزی بفهمه قهرمان زندگی ام نیست. اگه بفهمه بهش افتخار نمیکردم، عاشقش نبودم ولی زنش شدم.
فکر کنم فرو می پاشه. برای مردها این چیزا باید مهم باشه لابد.
ولی نمیفهمه، میفهمه؟!!! مردها اینقدر دقیق و نازک بین نیستن، ها.
خود خرم که می فهمم، نمی فهمم؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
لعنت به این زندگی. زندگی که عزاش ماتمه. عروسی اش هم ماتمه. هیچوقت اونی که میخوای نمیشه. هیچوقت.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: vesta , Menrva , so@
ارسال: #۲۶۲۲۹
۰۹ اسفند ۱۳۹۴, ۱۱:۰۰ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۹ اسفند ۱۳۹۴ ۱۱:۱۰ ق.ظ، توسط khayyam.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۹ اسفند ۱۳۹۴ ۱۲:۲۰ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط:  بچه گانه است، ولی یوقتایی میام اینجا و حرفهای دوستان رو میخونم، میگم ایکاش دغدغه های منم مثل بقیه بود

نمیدونم آخر داستان زندگی من چی میشه، دیگه حوصله این جمله های کوتاهم ندارم که خودت سرنوشتت رو میسازی و...، خوب میدونم و میفهمم که یه اراده ای بالاتر از اراده من هست که یوقتایی اونی رو که من میخوام نمیخواد، هیچ رقمه نمیخواد

پ.ن: هعی، بگذریم. دعاهای مامانم و مادربزرگم در حقم بگیره میدونم که دنیام و آخرتم گلستان میشه

وستا خانم خودتو ناراحت نکن من خودم مواقعی یه حالتی می شم که فکر می کنم بدبخترین فرد روی زمین منم و هر روز این فکرها و افسردگی میاد به سرم که چرا تو این سن اون چیزهایی که می خوام رو ندارم و بابت این قضیه هی خودمو سرزنش می کنم ولی یه چند روزی هست که کلا از یه دیدگاه دیگه به قضیه نگاه می کنم به این صورت که نگاه نمی کنم که دیگران چی دارند و چه حرف هایی در موردم می زنند سعی می کنم به بی خیالی بزنم خودت امتحان کن مثلا اگه یکی اومد و خواست با حرفاش تو رو خرد کنه آخر بهش بخند بگو چی گفتی نفهمیدم بعد بهش بخند حساب کار دستش میاد که دیگه از این غلط ها نکنه بی خیال بابا باور کن همه تو زندگیشون سختی و ناراحتی دارند یکی بابت نداشتن کار یکی نمی تونه ازدواج کنه یکی مریضه فکر می کنی برای همه ، همه چی اوکی هست نه اینطور نیست پس از لحظه به لحظه زندگیت استفاده کن و اینو بدون دیر یا زود مطمئنا اون چیزی که فکر می کنی الان برات مشکله حل میشه فقط دیدگاهتو به مشکلات عوض کن هر چقدر در مقابلشون سر خم کنی بزرگتر می شن مشکلاتو بزرگ نکن برای خودت .....

................................................................................​..............................................................................
ببین چون خودم تمام شرایط سخت رو کشیدم از همه لحاظ می دونم مشکلات یعنی چی اینا رو گفتم بدونی من خودم هر بدبختی رو تجربشو دیدم پس فکر نکن حرف های بالام شعار بود !

(۰۸ اسفند ۱۳۹۴ ۱۰:۳۰ ب.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط:  هورااااا همین الانه الانه الان از فلوریدا هم پذیرش گرفتمممممم Angel Angel
ولی من جای خفن میخوام Sad

بهنام جان تبریک عرض می کنم این شالله همیشه شاد و سربلند باشی

اونور رفتی ما رو فراموش نکنیاااااااااااااااااااااااااااااا ! میام میزنمتا

(۰۹ اسفند ۱۳۹۴ ۱۰:۴۲ ق.ظ)Somayeh_Y نوشته شده توسط:  باید خونه و ماشین و شغل دولتی اش جلوی چشام رو میگرفت.
ولی نگرفت. نمیگیره، هیچی به چشمم نمیاد. هیچی.

مشاور میگه: توی فاز انتخاب که هستی باید فقط به خودت فکر کنی. باید خودخواه باشی. و اونوقت من احمقانه روز و شب به این فکر میکنم، چه بلایی سرش میاد، اگه روزی بفهمه قهرمان زندگی ام نیست. اگه بفهمه بهش افتخار نمیکردم، عاشقش نبودم ولی زنش شدم.
فکر کنم فرو می پاشه. برای مردها این چیزا باید مهم باشه لابد.
ولی نمیفهمه، میفهمه؟!!! مردها اینقدر دقیق و نازک بین نیستن، ها.
خود خرم که می فهمم، نمی فهمم؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
لعنت به این زندگی. زندگی که عزاش ماتمه. عروسی اش هم ماتمه. هیچوقت اونی که میخوای نمیشه. هیچوقت.

ازدواج و انتخاب باید با عقل باشه نه با احساسات بعدشم به نظرم کسی که حداقل لیسانس داره چه نیازی به مشاور داره اصلا مشاور این وسط چه کاره هست که من چطوری زندگی کنم یا نکنم با عقل خودم بلدم چیکار کنم و چیکار نکنم ! بعدم اینو همیشه گفتم مهمترین دلیل فروپاشی یه خانواده و مشکل عظیم دختر خانم ها خودخواهی و پرتوقعی و از روی چشم رو هم چشمی زندگی کردنه اینا رو نداشته باشید محاله زندگی از هم بپاشه مگر اینکه دیگه مرد دیونه باشه که اون بحثش یه چیز دیگه است ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: vesta , afrooz-OMD , Pure Liveliness , RASPINA , قاصدک۲۳ , Behnam‌
ارسال: #۲۶۲۳۰
۰۹ اسفند ۱۳۹۴, ۱۲:۱۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۴۰ ب.ظ، توسط Aurora.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: blackhalo1989 , Somayeh_Y , mohaddeseh70 , Parisa-SH
ارسال: #۲۶۲۳۱
۰۹ اسفند ۱۳۹۴, ۱۲:۲۲ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۹ اسفند ۱۳۹۴ ۱۱:۰۰ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  ازدواج و انتخاب باید با عقل باشه نه با احساسات بعدشم به نظرم کسی که حداقل لیسانس داره چه نیازی به مشاور داره اصلا مشاور این وسط چه کاره هست که من چطوری زندگی کنم یا نکنم با عقل خودم بلدم چیکار کنم و چیکار نکنم ! بعدم اینو همیشه گفتم مهمترین دلیل فروپاشی یه خانواده و مشکل عظیم دختر خانم ها خودخواهی و پرتوقعی و از روی چشم رو هم چشمی زندگی کردنه اینا رو نداشته باشید محاله زندگی از هم بپاشه مگر اینکه دیگه مرد دیونه باشه که اون بحثش یه چیز دیگه است ...
خودخواهی رو اشتباه معنی و برداشت کردید.
منظور اینه که آدم قبل ازدواج و موقع انتخاب فقط به فکر خودش و بهترین انتخاب با توجه به شرایطش باشه. از سر دلسوزی و یا مصلحت های دیگه انتخاب نکنه. تا حد امکان معایب و محاسن طرف مقابلش رو ببینه و بعد که انتخابش رو کرد، اگر ازدواج صورت گرفت چشم روی اون معایب ببنده و خودخواهی کنار بره.
در مورد اینکه ازدواج باید صرفا بر حسب عقل باشه و نه احساسات. مخالفم. ولی خیلی دوست دارم بدونم نظر همه آقایون مثل شماست؟
ضمنا، من فقط نویسنده اون خطوط (پست قبلی) هستم. نویسنده رو با راوی اشتباه نگیرید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: tabassomesayna , قاصدک۲۳
ارسال: #۲۶۲۳۲
۰۹ اسفند ۱۳۹۴, ۰۱:۰۵ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۹ اسفند ۱۳۹۴ ۰۲:۰۶ ب.ظ، توسط blackhalo1989.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
منم نسبت به ماوس قبلیم احساسات صادقانه ای داشتم...اما اون رفت و منو تنها گذاشت...دیگه هیچ ماوسی برای من اون ماوس نمیشه Sad((((((((((((((((
عزیزم کجایی دقیقا کجایی Sad(((((((((((((((
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۶۲۳۳
۰۹ اسفند ۱۳۹۴, ۰۱:۰۸ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
چی شد که یه دفعه بعضیا انقد مقدس شدن،
جوگیری م بد چیزیه، کلا ید طولایی داریم در مقدس سازی
خدا نکنه یکی بگه بالای چشمشون ابروئه

"یارب نظر تو برنگردد"
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۶۲۳۴
۰۹ اسفند ۱۳۹۴, ۰۲:۱۱ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
Somayeh_Y
باهات کار دارم، ولی من تو مانشت از گزینه ایمیل استفاده میکنم، پیامم نمیرسه، یا پیام خصوصیت رو باز کن یا پیام خصوصی بده، خبر بده( به هر دلیلی هم نتونستی، همین جا یه چندتا کتاب معرفی کن بهم، میخوام نویسنده خوبی بشم Smile سوالمم در این زمینه است، یادمه گفته بودی کلاس میری)
ممنون

پ.ن: بعضیام هستن فکر میکنن خیلی بامزه ان یا شوخیاشون قشنگه و خیلی چیزای دیگه در مورد خودشون فکر میکنن، اما تهی هستن( البته بی انصافیه بگم در همه چیز ولی تو زمینه هایی که برای من مهم هست، صفرن)، موقع عمل کردن، روضه هایی که برای بقیه میخونن و خط کشیهایی که ازش حرف میزنن و با اون بقیه رو میسنجن یادشون میره، یادشون میره اول باید بشینن ببینن از اون ایده الی که ازش دم میزنن چقدر فاصله دارن و بعد برای بقیه نسخه بپیچن... اعصابم خورد بودا Big Grin دستم بهش میرسید خفه اشم میکردم Tongue

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۶۲۳۵
۰۹ اسفند ۱۳۹۴, ۰۲:۵۱ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۹ اسفند ۱۳۹۴ ۰۲:۵۶ ب.ظ، توسط Somayeh_Y.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۹ اسفند ۱۳۹۴ ۰۱:۰۵ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  منم نسبت به ماوس قبلیم احساسات صادقانه ای داشتم...اما اون رفت و منو تنها گذاشت...دیگه هیچ ماوسی برای من اون ماوس نمیشه Sad((((((((((((((((
عزیزم کجایی دقیقا کجایی Sad(((((((((((((((

الان این در ارتباط با صحبت ما سروده شده آیا؟ Big Grin
شما پسرا چقدر خنک هستید. سوال جدی رو مسخره میگیرید، شوخی رو جدی.
البته با خوندن این جملات تقریبا مطمئن شدم، مرد جماعت توی مسائلی که در ارتباط بین عقل و احساس باشه، با چرتکه و حساب کتاب وارد میشه.CoolTongueTongue

vesta
باز شد. ولی واقعا من مث اجنه شدم. رفت و آمدم معلوم نیس.
نویسنده چی میخوای بشی؟ اگه میخوای داستان بنویسی. اونم از نوع کوتاه و مدرن، یه جفت کفش آهنین میخواد و صبر ایوب.

کتاب خاصی نداشتیم، یه جزوه نوشتم که بسیار شلوغه، باید سر فرصت مرتبش کنم. تا بتونی بخونی.
و اما یه دیالوگ داره استادم که کلی حرص منو در میاورد اون اوایل، ولی واقعا شرط لازم نویسنده شدنه. البته لازم نه کافی.
"هر وقت ده هزارتا داستان کوتاه خوندنی یا ۵۰ تا رمان خوب، اونوقت تازه میشه یه چیزی گفت"
یه سری رمان های شاهکار که ایشون لیست کرده برام.
دن کیشون- سروانتس
مادام بواری- گوستاو فلوبر
تربیت احساسات- گوستاو فلوبر
جنگ و صلح- تولستوی
مه- اونامونو
پرنده خارزار- کالین مکالو
برادران کارامازوف- داستایفسکی
وداع با اسلحه- همینگوی
صدسال تنهایی- مارکز
کوری- ژوزه سارماگو
ناطور دشت- سلینجر
فرانی و زویی- سلینجر
بازمنده روز- ایشی گورو
گتسبی بزرگ- فیتز جرالد
دنیای سوفی- گاردر
خشم و هیاهو- ویلیام فاکنر
سور بز- یوسا
گفتگو در کاتدرال- یوسا
جنگ آخر الزمان- یوسا
مرگ در آند- یوسا
پدروپاراماو-خوان رولفو
کافکا در کرانه- موراکامی
شب مادر- کورت ونه گات
عقاید یک دلقک- هاینریش بل
در رویای بابل- براتیگان
مسخ- کافکا
خاطرات صد در صد واقعی یک سرخپوست پاره وقت- شرمن الکسی
چهره مرد هنرمند در جوانی- جویس

نکته:کارای کافکا و آلبر کامو برای تازه وارد ها توصیه نمیشه.
با پرنده خازار و غرور و تعصب شروع کن که یهو اول کاری هنگ نکنی Big Grin اینا سرگرم کننده ترن.
همین.

آهان یه چیزی، نوشتن مداوم خیلی مهمه. حداقل روزی نیم ساعت. حتی اگه بنظرت بیاد داری چرت می نویسی.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: ۱۰:۳۰ , vesta , Menrva , tabassomesayna


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۶۰,۴۷۷ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۷۴۸,۸۹۰ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۱,۳۸۹ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۶۸,۸۲۵ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۴۵۱ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۵۳۹ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۵۵۹ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۹,۵۹۳ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۲,۶۸۳ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۸,۲۷۷ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close