(۲۳ مرداد ۱۳۹۲ ۱۲:۲۴ ق.ظ)Amir V نوشته شده توسط: خیلی خسته ام...
درسته که خسته ای ولی مطمئنم به اندازه ی من خسته نیستی، تمام عضلاتم درد میکنه ، به سختی نفس می کشم، پاهام درد میکنه ، کلّه م درد میکنه (امروز ضربه ی خیلی بدی بهش خورده ) یه چند روزی هست که میرم بنایی... بنایی که نه... بازی با مرگ ، تاحالا روی داربست کار کردی؟ انصافا دیروز اگه یه لحظه غفلت میکردم از رو داربست طبقه ی سوم اوفتاده بودم پایین و جان به جان آفرین تسلیم می کردم... امروزم که لب چهار چوب پنجره بودم و جلوم تقریبا خالی بود طبقه ی چهارم... داشتیم چوب بست ها رو جابه جا میکردیم آخر وقت هم بود خسته ی خسته، زیر پام هم لیز بود... یه لحظه احساس کردم که رفتم پایین...
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
... از پله ها داشتم میومدم پایین، خونه های تازه ساخت دیدید که پله ندارن و یه جا رو یه مقدار گود کردن به اسم پله، داشتم میومدم پایین، پام لیز خورد راه پله رو با سرسره اشتباه گرفتمو لیز خوردم اومدم پایین...
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
خلاصه سر درد نمیدم خدا خودش رحم کرد... امروز چندین بار هم باری که با بالابر داشتیم میکشیدیم بالا از بالا ول شد و اومد پایین... خلاصه اینجا هم باز خدا رحم کرد... سرم رو هم که گفتم خیلی عجیب به یه آهنی برخورد کرد...
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
... خلاصه کاشی کار و سنگ کار(نما) خواستید ما در خدمتتون هستیم... اینا رو گفتم یه موقع فکر نکنی فقط تو خسته... البته خدا همیشه هوای ما رو داشته سر کار هم همینطور ، مثلا وقتی داری با دو تا فرقون ماسه میکشی بالا یه فرقون یه دفه خراب میشه و مجبوری با همون یه فرقونی که مونده کار کنی ، در نتیجه فرصت برای استراحت خیلی بیشتر میشه...
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
... جای تشکر ویژه هم از خدای خوب خالیه ، چون چند روز پیش یکی از دوستام برای شهریه ی دانشگاهش نگران بود گفتم ، کاری نداره که ۴ روز برو دانشگاه ۳ روز هم برو بنایی، پولش در میاد... گفت من اگه برم بنایی یه آجر پرت کنم خودمم یه دو سه متر پرت میشم ، راست هم میگفت بنده خدا یه مقدار اندامش ظریفه... ولی خدا رو شکر ما می تونیم بریم سر کار... اینم بگم تموم ، امروز سر کار بعد از کلی صحبت با یکی برگشت گفت متولد چندی؟ گفتم چند میخوره؟ گفت : ۶۴ ( ۹۹% پیشبینیه سن من همینه
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
)، گفتم برو بالا... گفت:۶۰ ، گفتم : برو بالا نه پایین... گفت ۶۷/// گفتم نه... گفت:۶۹ گفتم نه...اینو که گفتم سرشو تکون داد گفت بابا بی خیال... گفتم: متولد ۷۰ ام
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
، طرف باور نمیکرد که نمیکرد... آقا چقدر حرف زدم ، درسته که جسمم خستس ولی روحم خیلی سر حاله ، جدی دارم میگم ، خیلی خوشحام ، خدایا این شادی رو از ما نگیر...التماس دعا... یاعلی