kati (خدایا توکل به خودت ...) تاریخ ثبت نام: ۱۴ شهریور ۱۳۹۱ تاریخ تولد: تعیین نشده زمان محلی: ۲۳ November 2024 , 02:32 PM وضعیت: آفلاین |
|
|
نظرهای کاربران
|
|
Amir V (18 آبان ۱۳۹۳ در ۰۲:۵۲ ق.ظ) |
|
قیافشو. | |
M*Gh (24 تیر ۱۳۹۳ در ۱۱:۵۸ ق.ظ) |
|
بهترین راه برای در امان ماندن از دلشکستگی ها این است که هیچ وقت، هیچ چیزی را از هیچ کسی توقع نداشته باشیم. |
|
maneshty (18 فروردین ۱۳۹۳ در ۰۱:۲۳ ق.ظ) |
|
شب آرامی بود می روم در ایوان، تا بپرسم از خود زندگی یعنی چه؟ مادرم سینی چایی در دست گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا لب پاشویه نشست پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد شعر زیبایی خواند و مرا برد، به آرامش زیبای یقین با خودم می گفتم : زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست رود دنیا جاریست زندگی، آبتنی کردن در این رود است وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟ هیچ !!! زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت زندگی درک همین اکنون است زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است، که نخواهد آمد تو نه در دیروزی، و نه در فردایی ظرف امروز، پر از بودن توست شاید این خنده که امروز، دریغش کردی آخرین فرصت همراهی با، امید است زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک به جا می ماند زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق زندگی، فهم نفهمیدن هاست زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست فرصت بازی این پنجره را دریابیم در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم پرده از ساحت دل برگیریم رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند چای مادر، که مرا گرم نمود نان خواهر، که به ماهی ها داد زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست من دلم می خواهد، قدر این خاطره را ، دریابیم "سهراب سپهری" |
|
M*Gh (15 فروردین ۱۳۹۳ در ۱۱:۰۳ ب.ظ) |
|
منم زیبا که زیبا بنده ام را دوست میدارم تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید: ترا در بیکران دنیای تنهایان رهایت من نخواهم کرد رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود تو غیر از من چه میجویی؟ تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟ تو راه بندگی طی کن عزیزا من خدایی خوب میدانم تو دعوت کن مرا با خود به اشکی .یا خدایی میهمانم کن که من چشمان اشک الوده ات را دوست میدارم طلب کن خالق خود را.بجو مارا تو خواهی یافت که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که وصل عاشق و معشوق هم،اهسته میگویم، خدایی عالمی دارد تویی زیباتر از خورشید زیبایم.تویی والاترین مهمان دنیایم. که دنیا بی تو چیزی چون تورا کم داشت وقتی تو را من افریدم بر خودم احسنت میگفتم مگر ایا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟ هزاران توبه ات را گرچه بشکستی.ببینم من تورا از درگهم راندم؟ که میترساندت از من؟رها کن ان خدای دور آن نامهربان معبود.آن مخلوق خود را این منم پروردگار مهربانت.خالقت.اینک صدایم کن مرا.با قطره اشکی به پیش اور دو دست خالی خودرا. با زبان بسته ات کاری ندارم لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم غریب این زمین خاکی ام.آیا عزیزم حاجتی داری؟ بگو جز من کس دیگر نمیفهمد.به نجوایی صدایم کن.بدان اغوش من باز است قسم بر عاشقان پاک با ایمان قسم بر اسبهای خسته در میدان تو را در بهترین اوقات اوردم قسم بر عصر روشن ، تکیه کن بر من قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد برای درک اغوشم,شروع کن,یک قدم با تو تمام گامهای مانده اش با من تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید ترا در بیکران دنیای تنهایان.رهایت من نخواهم کرد سهراب |
|
M*Gh (09 فروردین ۱۳۹۳ در ۱۲:۲۲ ق.ظ) |
|
«وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یجْعَل لَّهُ مخْرَجاً . وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یحْتَسِب وَ مَن یَتَوَکلْ عَلى اللهِ فَهُوَ حَسبُهُ إِنَّ اللهَ باَلِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکلِّ شىْءٍ قَدْراً»؛(طلاق/۲و ۳) (هر کس تقواى الهى پیشه کند خداوند راه نجاتى براى او فراهم میکند. و او را از جائى که گمان ندارد روزى مىدهد، و هر کس بر خداوند توکل کند کفایت امرش را مىکند، خداوند فرمان خود را به انجام مىرساند، و خدا براى هر چیزى اندازهاى قرار داده است.) |
|
maneshty (07 فروردین ۱۳۹۳ در ۰۲:۴۷ ق.ظ) |
|
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید. |
|
good-wishes (29 اسفند ۱۳۹۲ در ۱۱:۰۷ ب.ظ) |
|
سلام دوست خوبم سال نو مبارک بهترین ها رو براتون آرزو میکنم |
|
diligent (29 اسفند ۱۳۹۲ در ۰۱:۲۹ ق.ظ) |
|
سلام عزیزم ممنون، تو هم سال نوی خوبی داشته باشی، خوشحالم کردی با برگشتنت :* |
|
sun-shine (28 اسفند ۱۳۹۲ در ۰۲:۱۹ ب.ظ) |
|
بر سر سفره احساس اگر جایی بود سخن ساده تبرک مرا جای دهید سین هشتم سخن ساده تبریک من است جا سر سفر اگر نیست به دلها بدهید سال نو پیشاپیش مبارک |
|
Eternal (27 اسفند ۱۳۹۲ در ۰۷:۰۹ ب.ظ) |
|
|
|
Breeze (27 اسفند ۱۳۹۲ در ۰۵:۵۹ ب.ظ) |
|
برآمد باد صبح و بوی نوروز به کام دوستان و بخت پیروز مبارک بادت این سال و همه سال مبارک بادت این روز و همه روز |
|
M*Gh (27 اسفند ۱۳۹۲ در ۰۴:۴۷ ب.ظ) |
|
دی شد و بهمن گذشت فصل بهاران رسید / جلوهء گلشن به باغ همچو نگاران رسیـد سال نو پیشاپیش مبارک باد . . . |
|
M*Gh (18 اسفند ۱۳۹۲ در ۱۱:۱۱ ب.ظ) |
|
آتشی نمى سوزاند " ابراهیم " را ، و دریایى غرق نمی کند " موسى " را ؛ مادری ،کودک دلبندش را به دست موجهاى خروشان "نیل" می سپارد ، تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش ؛ دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند ، سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد ! مکر زلیخا زندانیش می کند ، اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند... از این "قِصَص" قرآنى هنوز هم نیاموختی؟! که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند ، و خدا نخواهد ؛ نمی توانند ... او که یگانه تکیه گاه من و توست ! |
|
M*Gh (09 اسفند ۱۳۹۲ در ۱۲:۱۳ ق.ظ) |
|
دعا میکنم غرق باران شوی چو بوی خوش یاس و ریحان شوی دعا میکنم در زمستان عشق بهاری ترین فصل ایمان شوی |
|
mhd3 (04 اسفند ۱۳۹۲ در ۱۱:۱۱ ب.ظ) |
|
kati, مبارک باشه کتی جون. موفق باشی |
|
mhd3 (04 اسفند ۱۳۹۲ در ۰۴:۳۳ ب.ظ) |
|
مرسی کتی جون بابت اعتبار :* راستی قضیه این دانشجوی کارشناسی ارشد که تو پروفایلت نوشتی چی بید :-؟ |
|
Eternal (29 بهمن ۱۳۹۲ در ۰۶:۳۶ ب.ظ) |
|
kati, واقعا ؟؟؟!!!؟؟؟ آورین به این شجاعت | |
Eternal (29 بهمن ۱۳۹۲ در ۰۵:۲۳ ب.ظ) |
|
سلام کتی جان ، عجب گربه ملوسی گذاشتیواس آواتارت | |
kati (28 بهمن ۱۳۹۲ در ۰۴:۰۳ ب.ظ) |
|
شازده کوچولو پرسید، پس آدمها کجا هستند.... آدم در بیابان احساس تنهایی می کند... مار گفت : آدم با آدم ها هم احساس تنهایی می کند... |
|
انرژی مثبت (۲۷ بهمن ۱۳۹۲ در ۰۱:۳۸ ب.ظ) |
|
kati,سلام، شکه چرا؟ نگفتم که کلا قراره برم دیگه سر نزنم گفتم از مدیریت بازنشسته بشم | |
You can't send a comment to this user because your usergroup can't send comments. |