انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[aatwo]

اینم اتاق من

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[shabgard]

من امسال اصلا نخوندم ولی اگه پارسال از اتاقم عکس مینداختم یه اثر هنری میشد واسه خودش
کتابام هم پوران ،مقسمی،منابع فارسی و انگلیسی بود
به قدری رو صندلی نشستم که دیسک کمر خفیف گرفتم و الانم اذیتم میکنه
به نظر من همه چیز ارشد نیست

[پشتکار]

(۲۹ بهمن ۱۳۹۰ ۱۱:۲۰ ب.ظ)narges_r نوشته شده توسط:  من اگر دورو برم شلوغ و بهم ریخته باشه نمیتونم تمرکز کنم.
همیشه اول مرتب میکردم بعد شروع میکردم به خوندن.
این عکسو ۴صبح گرفتم.
یاد شبهایی که تا صبح درس میخوندم بخیر....

جالبه
میشه بگید این کتابی که زیر کتاب آماره چیه؟ از کدوم انتشاراته؟ من تا حالا ندیده بودم

[Xilinx]

این اتاق قبلی منه


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[blackhalo1989]

یعنی حتی در حالت مرتب هم اتاق من نامرتب تر از narger_r و mthsh هستش.

---

اصلا به صورت ریاضی ثابت میشه که من نمیتونم بیشتر از یه روز مرتب باشم.

[Maryam-X]

(۲۹ بهمن ۱۳۹۰ ۱۱:۳۲ ب.ظ)mam نوشته شده توسط:  اجازه؟! اینجا دور و بر بعد از مرتب شدن دیگه ارزش عکس گرفتن نداره اما من یک عکس از چک‌نویس‌ها می‌گذارم٬ البته میدانم که همه از این برگه‌ها بسیار پر کردن اما من کلاً به این برگه‌ها علاقه دارم البته این‌هایی که فرستادم خوب بودند و ویژه‌هاش رو دور انداخته بودم اما در این دو برگ٬ گسسته٬ طراحی الگوریتم و سیستم عامل دیده میشه.

چه جالب....
من هم علاقه ی عجیبی به چک نویس هام دارم.
دوران لیسانس هر برگه کاغذکاهی رو ۴ تکه می کردم.و خیلی ریزو مرتب توش یک سوالی رو حل می کردم.
یادمه برای امتحان ریاضی ۲ کلی چک نویس صرف تمرین سوالات کرده بودم برای هر سوالی فرمول ها رو کامل تو چک نویس می نوشتم.بعد همه ی اونارو ریخته بودم توی کیفم.سرجلسه امتحان یهویی یکی از این کاغذها از کیفم افتاد بیرون.و استاد اون رو از روی زمین برداشت.حالا بیا و استاد رو راضی کن که این برگه ی تقلب نیست!

[Bache Mosbat]

(۳۰ بهمن ۱۳۹۰ ۱۲:۱۲ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  یعنی حتی در حالت مرتب هم اتاق من نامرتب تر از narger_r و mthsh هستش.

---

اصلا به صورت ریاضی ثابت میشه که من نمیتونم بیشتر از یه روز مرتب باشم.

اتاق من که بد آموزی داره عکسشو بذارم برای جامعه.

[admin]

اینم یه عکس از کتاب‌های یه دوره زمانی من (البته مال بعضی از بچه‌ها هم توش هست )
و یه نقاشی زمان کنکوری!!

[موج]

(۳۰ بهمن ۱۳۹۰ ۱۲:۴۱ ق.ظ)admin نوشته شده توسط:  اینم یه عکس از کتاب‌های یه دوره زمانی من (البته مال بعضی از بچه‌ها هم توش هست )
و یه نقاشی زمان کنکوری!!

کبریت مشکوک میزنه دکتر جان

[Xilinx]

(۳۰ بهمن ۱۳۹۰ ۱۲:۲۶ ق.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط:  

(30 بهمن ۱۳۹۰ ۱۲:۱۲ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  یعنی حتی در حالت مرتب هم اتاق من نامرتب تر از narger_r و mthsh هستش.

---

اصلا به صورت ریاضی ثابت میشه که من نمیتونم بیشتر از یه روز مرتب باشم.

اتاق من که بد آموزی داره عکسشو بذارم برای جامعه.

کاش میذاشتین
خیلی مشتاق دیدنش هستیم
--------------------

من بخاطر اینکه اجزای زیادی توی اتاقم نباشه تختمو باز کردم انداخنم تو گاراژ خونه
هر شنبه هم اتاقمو جارو میکردم
اگه یه پشه میمرد اتاقم پر مورچه میشد حتی یه روز بخاطر همین موضوع نتونستم درس بخونم.داشتم مورچه ها رو جارو میکردم چون با زبون خوش بیخیال جسد پشه نشدن!!!

[Lantern]

چه جالب!من فکر میکردم فقط خودم چکنویس هام رو نگه میدارم.ولی انگار چند نفر دیگه هم اینجا از این کارا میکنن!!!
البته این کار با منظور خاصی نیست فقط اتفاقی گاهی اوقات بعضی چکنویس ها رو لای دفتر و کتابام میذارم و بعد میبینم بعد چند سال هنوز باقی میونده.مثلاً چندوقت پیش چکنویس شب امتحان پایان ترم ریاضی ۱ دانشگاه رو لای دفتر ریاضی ۱ پیدا کردم و کلی واسم تجدید خاطره شد!
الانم چکنویس کنکور از اول امسال رو دارم .داشتم نگاه میکردم دیدم عین اون مسئله بازگشتی گسسته کنکور امسال رو توش حل کرده بودم ولی سر جلسه کنکور نشد به سوالش جواب بدم.کلی حالم گرفته شد.

[a i]

من که اتاق اختصاصی نداشتم یعنی بدلیل گرانی قیمت جا در تهران یکدفعه توی اتاق اشتراکیمون یدفعه توی هال یدفعه تو اتاق دیگه و علی الخصوص آخرشبها تو آشپزخونه درس میخوندم اتفاقا چقدر آشپزخونه مطلب یاد گرفتم بیشتر هوش مصنوعی رو اونجا یاد گرفتم . و تقریبا به نفعم شد که یه جای ثابت نبودم

[fatima1537]

چه اتاقهای مرتبی(جدی بود )

[iliyya]

با سلام
من هم فقط مجبور بودم در اتاق پسر ۴ ساله ام درس بخونم در کنار اسباب بازیهای بهم ریخته اش چون پسرم دوست داشت در حین بازی با اسباب بازیهایش صدای کارتون مورد علاقه اش را هم گوش کند(BEN10) وبعضی موقع هم گیر میداد وکتابهایم را می بست ومی گفت بابا بیا با هم بازی کنیم درس دیگه بس است توکه بچه نیستی درس میخونی!اخه من فقط شبها می بایست در میخوندم چون روزها تا دیر وقت کار میکنم ولی امید بقبولی دارم دعا کنید.

[fateme66]

(۲۹ بهمن ۱۳۹۰ ۱۱:۳۲ ب.ظ)aatwo نوشته شده توسط:  اینم اتاق من

ای کاش زودتر میدم این تاپیک رو.همین دیشب اتاقم رو مرتب کردم، حیف شد
فکر میکردم فقط اتاق من اینجوریه

---