انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[zizigolo]

دوست عزیز شما یک لطفی بکن برای من یک تاپیک بزن
من میخواستم ارشد آموزش زبان شرکت کنم میخواستم ببینم کتاب های کدوم موسسه خوب وجامع است من میخوام ببینم کسی بوده کتاب یه موسسه رو خونده باشه قبول شده باشه بدون کلاس همین من یه تاپیک با این موضوع میخوام ایجاد کنم بلد نیستم اگه میتونید این تاپیک رو برام بزنید

---

دوست عزیز شما یک لطفی بکن برای من یک تاپیک بزن
من میخواستم ارشد آموزش زبان شرکت کنم میخواستم ببینم کتاب های کدوم موسسه خوب وجامع است من میخوام ببینم کسی بوده کتاب یه موسسه رو خونده باشه قبول شده باشه بدون کلاس همین من یه تاپیک با این موضوع میخوام ایجاد کنم بلد نیستم اگه میتونید این تاپیک رو برام بزنید

---

چی شد ..........

[azad_ahmadi]

فرداد رو دیدم خوشحال شدم.
دل تنگت بودیم جناب علیخانی.
یه زمانی ما هم مدیر بودیم ، برو بیایی داشتیم
پیر شدیم رفت !
والا دیگه ۹۰% مانشتی ها رو نمی شناسم. یه زمانی مثل هم روستایی همه همدیگه رو میشناختیم

[zizigolo]

باشه پس خدا حافظ شما اگر میدونستم ثبت نام نمیکردم نمیشه اکانتمو ببندم؟

---

مهندسا خدانگهدارتون

[mohammad.ardeshiri]

(۲۱ تیر ۱۳۹۴ ۱۲:۲۷ ق.ظ)zizigolo نوشته شده توسط:  باشه پس خدا حافظ شما اگر میدونستم ثبت نام نمیکردم نمیشه اکانتمو ببندم؟

---

مهندسا خدانگهدارتون

واقعا فکر میکنی با رجیسترت خدمت بزرگی به مانشت کردی؟
نه توروخدا بزار بمونه اکانتتو پاک نکن
خدایا شکرت چند وقتیه چیزایه جالب انگیز زیاد میبینم

[RASPINA]

دختر داداشم که ۴سالش هر روز میاد میپرسه تو بیکاری؟؟
منم میگم آره
بعد یه نگاه همراه تاسف به من میکنه و میگه ای عمه بیکار ما مثل همیم منم بیکارم
!!!!!!!!!!

[gogooli]

(۲۱ تیر ۱۳۹۴ ۱۲:۳۲ ق.ظ)mohammad.ardeshiri نوشته شده توسط:  

(21 تیر ۱۳۹۴ ۱۲:۲۷ ق.ظ)zizigolo نوشته شده توسط:  باشه پس خدا حافظ شما اگر میدونستم ثبت نام نمیکردم نمیشه اکانتمو ببندم؟

---

مهندسا خدانگهدارتون

واقعا فکر میکنی با رجیسترت خدمت بزرگی به مانشت کردی؟
نه توروخدا بزار بمونه اکانتتو پاک نکن
خدایا شکرت چند وقتیه چیزایه جالب انگیز زیاد میبینم

به هر حال سایتها به تعداد کاربرانشون افتخار می کنند...آدم وقتی به نظرش سایتی مفید نمی آید یا به هر دلیلی از سایتی خوشش نمی آید گاهی دوست دارد اکانتش رو بتونه از سایت حذف کنه...به نظر من هم اگر این امکان بود خوب بود
مسخره کردن هم نداره!

---

RASPINA

[fo-eng]

پیش از آنکه چیزی بگویی

یک لحظه مکث کن و به این بیاندیش
که اگر همین حرف را کسی به تو می گفت

چه حالی داشتی

[انرژی مثبت]

این سریال یوسف پیامبر رو چند وقت یه بار تلویزیون پخش می کنه. اتفاقی یکی دوقسمتش رو مجددا دیدم و الان دیدم چقدر بعضی جملاتش رو لازم دارم. کاش می شد اجراشون کرد مثل جمله ای با این مفهموم "خدا اسماعیل رو وقتی به ابراهیم برگرداند که تصمیم قطعی گرفت که اسماعیلش رو برای خدا قربانی کند." برای خدا از غیر اون حتی اگر عزیزترین کست باشه بگذر تا خدا هم همه چیز رو به پات بریزه. کار خیلی خیلی سختیه. خیلی سخت ....

[kazhal@]

یـــکی از این دنیـــا رفــت و حــس کردم تنــها شــدم. . .

یـکی بعدش به دنــیا اومد و حس کردم دیگه تنـها نیســـتم!
.
.
.
.
+ولی امروز. . . یاد گرفتم که . . . "نباید زندگیم را مشروط به بودنـها کنم"

[انرژی مثبت]

یهو دلم برای همه دوستان قدیم مانشتی تنگ شد. چه اونهایی که هستن. چه اونهایی که کمتر هستن و چه اونهایی که دیگه سر نمیزنن. ان شالله هر جا هستید شاد و سلامت و خوشبخت باشید و باشند. گفتم از همه برای لجظات خوب و خاطره انگیزی که برام ایجاد کردید و کردند تشکر کنم ممنون از همگی.

[mohammad.ardeshiri]

(۲۱ تیر ۱۳۹۴ ۱۲:۵۳ ق.ظ)gogooli نوشته شده توسط:  

(21 تیر ۱۳۹۴ ۱۲:۳۲ ق.ظ)mohammad.ardeshiri نوشته شده توسط:  

(21 تیر ۱۳۹۴ ۱۲:۲۷ ق.ظ)zizigolo نوشته شده توسط:  باشه پس خدا حافظ شما اگر میدونستم ثبت نام نمیکردم نمیشه اکانتمو ببندم؟

---

مهندسا خدانگهدارتون

واقعا فکر میکنی با رجیسترت خدمت بزرگی به مانشت کردی؟
نه توروخدا بزار بمونه اکانتتو پاک نکن
خدایا شکرت چند وقتیه چیزایه جالب انگیز زیاد میبینم

به هر حال سایتها به تعداد کاربرانشون افتخار می کنند...آدم وقتی به نظرش سایتی مفید نمی آید یا به هر دلیلی از سایتی خوشش نمی آید گاهی دوست دارد اکانتش رو بتونه از سایت حذف کنه...به نظر من هم اگر این امکان بود خوب بود
مسخره کردن هم نداره!

---

RASPINA

ترجیح میدم بهت بگم زنگه طبقه بالا رو بزنی فک کنم با اونا کار داری

[afrooz-OMD]

:|

+اعصاب همه ضعیف شده!

[vesta]

(۲۱ تیر ۱۳۹۴ ۰۱:۱۰ ق.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط:  "خدا اسماعیل رو وقتی به ابراهیم برگرداند که تصمیم قطعی گرفت که اسماعیلش رو برای خدا قربانی کند." برای خدا از غیر اون حتی اگر عزیزترین کست باشه بگذر تا خدا هم همه چیز رو به پات بریزه. کار خیلی خیلی سختیه. خیلی سخت ....

دردناکترین کار دنیاست، یوقتایی هم حس میکنی به خاطر خدا داری میگذری و تحمل میکنی اما بخاطر خودته
یوقتایی هم نمیدونی اسماعیلی که باید قربانی کنی چیه!!!! غرورت، محبتت، کارِت، درسات، اهدافت... تو برهه ای از زمان باید بگذری تا برسی اما این گذشتن اگر بسته به جونت باشه و مثل من بزرگ نباشی و بیتابی کنی ذره ذره آبت میکنه

[Fardad-A]

(۲۱ تیر ۱۳۹۴ ۱۲:۰۷ ق.ظ)azad_ahmadi نوشته شده توسط:  فرداد رو دیدم خوشحال شدم.
دل تنگت بودیم جناب علیخانی.
یه زمانی ما هم مدیر بودیم ، برو بیایی داشتیم
پیر شدیم رفت !
والا دیگه ۹۰% مانشتی ها رو نمی شناسم. یه زمانی مثل هم روستایی همه همدیگه رو میشناختیم

میگن حتما" لازمه یه دوست کرد و یک دوست خوزستانی داشته باشید.
حالا جاهای دیگه هم دوستان خوبی میشه داشت دوست شیرازی دوست مشهدی دوست آذری دوست لر.
آقای احمدی یکی از اون دوستای خوبه که مثل همه کردها تو معرفت حرف نداره.

[diligent]

اینم من جایی خوندم به نظرم خیلی قشنگ اومد-شما هم بخونید
-----------------
"لیلی و مجنون"
معروف است که روزی مجنون در خانه کعبه شنید که مردی لیلی را می خواند
دلشاد شد که بی گمان لیلی در همان حوالی است و دمی بعد به دیدار او خواهد رسید
اما به جای لیلی زن دیگری را دید که آمد و با آن مرد به راهی رفتند
مجنون از این واقعه سخت در شگفت شد و چون به یاران رسید، گفت
امروز حادثه ای عجیب دیدم که مردی نام لیلی را می بُرد و مقصودش کسی دیگر بود
و عجبا از این حادثه که هر روز در زندگی ما رخ می دهد هر روز نام لیلی یگانة عالم را که هزار لیلی مجنون اوست بر زبان می آوریم و کسی دیگر یا چیزی دیگر را اراده می کنیم
آن گدا گوید "خدا" از بهر نان
متقی گوید خدا از عین جان
سالها گوید "خدا" آن نان خواه
همچو خر مصحف کشد از بهر کاه
مولانا
بر گرفته از مقدمه کتاب گنج رحمت
به قلم حسین الهی قمشه ای