زمان کنونی: ۰۸ دى ۱۴۰۳, ۱۲:۵۲ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۲۱۲۷۱
۳۰ خرداد ۱۳۹۴, ۰۴:۴۳ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
کافیه یه نفر دو کلمه حرف بزنه تا مشخص بشه جقدر ذهنش دقیقه.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۱۲۷۲
۳۰ خرداد ۱۳۹۴, ۰۴:۵۷ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ خرداد ۱۳۹۴ ۰۵:۰۶ ب.ظ، توسط diligent.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
همین الان یه پیغام از دوستم دیدم، داشتم تو دلم میگفتم باز چی شده سراغی از من گرفته/ حتما میخواد ببینه من چیکار میکنم منم ک حوصله ندارم، ای خدا گرفتار شدیماا .. ولی پیامش خیلی ناراحتم کرد :
"سلام/خوبی/چند هفته پیش میخواستم بهت زنگ بزنم ولی نتونستم/..../مامانم آخر فروردین فوت کرد ...... "

خیلی ناراحت شدم،آخه پدرشم وقتی شش سالش بود فوت شده بود. فکر نمیکردم بعد از چند ماه بی خبری با همچین پیامی بیاد... و من چقدر زود قضاوت کردم ..

+دوستان لطفا هر کی اینو میخونه یه فاتحه براش بفرسته. ممنون

همه در حسرت یک پروازند؛
من به پرواز نمی اندیشم؛
به تو می اندیشم؛
تو که زیباتر از اندیشه یک پروازی..
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: shayesteNEY , tabassomesayna , **sara** , ƊƦЄƛM , vesta , sahar121 , Pure Liveliness , IT.girll , barabox , Menrva , d_felfelak , Bahar_HS , emahii , RASPINA , kingmax , Ms. Saba
ارسال: #۲۱۲۷۳
۳۰ خرداد ۱۳۹۴, ۰۵:۰۷ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۰ خرداد ۱۳۹۴ ۰۴:۵۷ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  همین الان یه پیغام از دوستم دیدم، داشتم تو دلم میگفتم باز چی شده سراغی از من گرفته/ حتما میخواد ببینه من چیکار میکنم منم ک حوصله ندارم، ای خدا گرفتار شدیماا .. ولی پیامش خیلی ناراحتم کرد :
"سلام/خوبی/چند هفته پیش میخواستم بهت زنگ بزنم ولی نتونستم/..../مامانم آخر فروردین فوت کرد ...... "

خیلی ناراحت شدم،آخه پدرشم وقتی شش سالش بود فوت شده بود. فکر نمیکردم بعد از چند ماه بی خبری با همچین پیامی بیاد... و من چقدر زود قضاوت کردم ..
آخی خدا بیامرزدش... انشالله سایه پدر مادرا بالا سرمون باشه سالیان سال
، هرکیم که از دستشون داده خدا بیامرزدشون Sad

Stop talking. Start walking
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: **sara** , vesta , diligent , Pure Liveliness , Menrva , Bahar_HS , emahii , RASPINA , kingmax , Ms. Saba
ارسال: #۲۱۲۷۴
۳۰ خرداد ۱۳۹۴, ۰۵:۳۰ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
شرم می کنم با ترازوی کودک گرسنه کنار خیابان، سیری ام را وزن کنم! ای کاش یک ماه نیز موظف بودیم از اذان صبح تا غروب آفتاب فقرا را سیر کنیم نه این که گرسنگی و تشنگی کشیده تا فقط رنج آن ها را درک نماییم! آری هزاران بار افسوس که دیریست وا مانده ایم در ظاهر دیندهانمان پر شده است از غلظت تلفظ حرف "ض" ولاالضالین ولی غافل از آن که خود عمریست در گمراهی به سر میبریم ...به راستی ما به کجا می رویم

هرگز، منتظر" فرداى خیالى" نباش.
سهمت را از" شادى زندگى"، همین امروز بگیر

هر کس در زندگی خود یک کوه اورست دارد که سرانجام یک روز باید به آن صعود کند...!!!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: diligent , Pure Liveliness , d_felfelak , Bahar_HS , vesta , kingmax , alim93 , tabassomesayna
ارسال: #۲۱۲۷۵
۳۰ خرداد ۱۳۹۴, ۰۶:۳۶ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ خرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۳۷ ب.ظ، توسط Behnam‌.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۰ خرداد ۱۳۹۴ ۰۷:۵۹ ق.ظ)MShariati نوشته شده توسط:  عذر می‌خوام، چه کسی امکان فرگشت را در مرغابی و محیط مرغابی روبه‌راه نمود؟
به طور واضحتر، قوانین این فرایند را چه کسی طرح ریخته و راه انداخته است؟
خودبه‌خود بوده؟ اینکه خیلی ناگواره، اگه برید تو بحرش!
قطعاً شما در زندگی روزمره‌ی خود نظم پدیده‌ها و ارتباط شگفت چیزها باهم رو لمس کرده و می‌کنید؛ اینکه این پیچیدگی‌ها و زایش‌ها را به یک عنصر بسیط ربط بدیم عاقلانه‌تره یا اینکه بخواهیم اون‌ها رو در مدلی تفسیر کنیم که جامع‌تر و فراتر از همه‌ی اینهاست؟
اول باید بگم که این نشونه‌ی خوبی هست که لااقل وجود فرگشت رو قبول دارید ظاهراً، چون از روز اول، مذهب در برابر این قانون مقاومت میکرد تا وقتی که ادله‌های بیشمار مثل نیم عمر کربن رو دید. کلاً به ازای هر قدمی که علم جلو میذاره، دین یک گام به عقب برمیگرده.

در ثانی، وقتی میگم چند ده میلیون سال طول کشیده، واضح هست که به خود به خودی این فرایند تأکید میکنیم. سؤال شما یه جور نقض غرض هست. من میگم N میلیارد سال زمان کافی برای آزمون و خطا بوده تا ز بین میلیاردها سیاره، یک کره‌ی زمینی پیدا بشه. همانطور که از هر N نفری که در بخت‌آزمایی شرکت میکنند بالاخره یکی برنده میشه. شما نمیتونید ادعا کنید که "پیچیدگی‌ها دنیا خیلی بیشتر از یک بخت‌آزمایی هست و احتمالش خیلی کم هست"، چون اولاً باید عمر ۳ و نیم میلیارد ساله‌ی کره‌ی زمین رو در نظر بگیرید. ثانیاً تعداد کهکشان‌هایی که داره به سمت بی‌نهایت میل میکنه رو لحاظ کنید. ثالثاً، نمیشه ادعا کرد که جهانی که ما میبینیم به اندازه‌ی کافی سیستماتیک هست که نیاز به نیروی ویژه برای خلقت داشته باشه چون هیچ سیستم منظم دیگه‌ای برای مقایسه وجود نداره. یعنی شما نمیتونی ادعا کنی به حد کافی منظم هستیم.
برهان نظم برای اثبات وجود خالق به تنهایی هیچوقت کافی نبوده و نیست. قصد ندارم مطالب رو کپی پیست کنم برای همین شما رو رجوع میدم به "پندار خدا" داوکینز و همچنین "مکالماتی درباره‌ی دین طبیعی" نوشته‌ی دیوید هیوم. دومی فلسفی هست، ممکنه اذیت کنه. اگر بدون پیش‌داوری خوندید و هنوز معتقد به "لزوماً نظام‌مند بودن جهان" بودید اون موقع من هم حرف شما رو قبول میکنم. اگر وقت نداشتید میتونید حداقل
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
رو بخونید. اگر تونستید ایرادات وارده رو جواب بدید قطعاً اولین جایزه‌ی نوبل فلسلفه رو شما میگیرید.

در مورد قسمتی از حرفتون که بولد کردم هم، اتفاقاً من شدید رفتم بحرش و اصلاً ناگوار نبود. ناگوار خرافاتی هست که اونقدر تکرار کردند تا بخشی از ژنتیک ما شده.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: IT.girll , Riemann , d_felfelak
ارسال: #۲۱۲۷۶
۳۰ خرداد ۱۳۹۴, ۰۷:۲۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
این XML و تکنولوژی های مرتبطش خیلی جالب هستن و کارهای جالبی میشه باهاشون انجام داد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Bahar_HS , RASPINA
ارسال: #۲۱۲۷۷
۳۰ خرداد ۱۳۹۴, ۰۷:۳۳ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
الحـــــــــمد ا....

[تصویر:  salavat14saqeb.ir_.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Pure Liveliness , **sara** , RASPINA , vesta
ارسال: #۲۱۲۷۸
۳۰ خرداد ۱۳۹۴, ۰۹:۱۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۰۹ ب.ظ، توسط IT.girll.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۰ خرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۳۶ ب.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط:  [quote='MShariati' pid='369482' dateline='1434770945']

ناگوار خرافاتی هست که اونقدر تکرار کردند تا بخشی از ژنتیک ما شده.

آفرین عاااااالی بود !!!


یاد جمله ای که چند روز پیش خوندم افتادم که میگه حرف هایی که بیشتر تکرار میشن و برای همه باور شده احتمال دروغ بودنشون بیشتره (حالا اصل جمله و کسی که گفته رو فراموش کردم)
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: tabassomesayna
ارسال: #۲۱۲۷۹
۳۰ خرداد ۱۳۹۴, ۰۹:۲۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۹ خرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۴۶ ب.ظ)codin نوشته شده توسط:  من سعی کردم اروم خودمو تکون بدم تا خودشون بیدار بشن اما قطعا نمیام با داد و بیداد شخصیت یه نفر رو لگدمال کنمShy
بله بلههههههBig Grin که اینطووووووووووووووورBig Grin [تصویر:  369575_4fvgdaq_th.gif]
پسرا چه مراعاتی مییکنناBig Grin [تصویر:  369575_hanghead.gif]

멈추지 말고

My Dream is to fly
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: **sara** , Bahar_HS
ارسال: #۲۱۲۸۰
۳۰ خرداد ۱۳۹۴, ۰۹:۳۷ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۰ خرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۱۸ ب.ظ)IT.girll نوشته شده توسط:  آفرین عاااااالی بود !!!
"به قول معروف" قضیه رو کــِش ندید حالا ;')
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۱۲۸۱
۳۰ خرداد ۱۳۹۴, ۰۹:۴۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۰ خرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۳۶ ب.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط:  ناگوار خرافاتی هست که اونقدر تکرار کردند تا بخشی از ژنتیک ما شده.
wow
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۱۲۸۲
۳۰ خرداد ۱۳۹۴, ۰۹:۴۲ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۰ خرداد ۱۳۹۴ ۰۴:۴۳ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  کافیه یه نفر دو کلمه حرف بزنه تا مشخص بشه جقدر ذهنش دقیقه.
چجوری؟

멈추지 말고

My Dream is to fly
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۱۲۸۳
۳۰ خرداد ۱۳۹۴, ۰۹:۴۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ خرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۵۴ ب.ظ، توسط Faridfo.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۰ خرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۳۶ ب.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط:  
(30 خرداد ۱۳۹۴ ۰۷:۵۹ ق.ظ)MShariati نوشته شده توسط:  عذر می‌خوام، چه کسی امکان فرگشت را در مرغابی و محیط مرغابی روبه‌راه نمود؟
به طور واضحتر، قوانین این فرایند را چه کسی طرح ریخته و راه انداخته است؟
خودبه‌خود بوده؟ اینکه خیلی ناگواره، اگه برید تو بحرش!
قطعاً شما در زندگی روزمره‌ی خود نظم پدیده‌ها و ارتباط شگفت چیزها باهم رو لمس کرده و می‌کنید؛ اینکه این پیچیدگی‌ها و زایش‌ها را به یک عنصر بسیط ربط بدیم عاقلانه‌تره یا اینکه بخواهیم اون‌ها رو در مدلی تفسیر کنیم که جامع‌تر و فراتر از همه‌ی اینهاست؟
اول باید بگم که این نشونه‌ی خوبی هست که لااقل وجود فرگشت رو قبول دارید ظاهراً، چون از روز اول، مذهب در برابر این قانون مقاومت میکرد تا وقتی که ادله‌های بیشمار مثل نیم عمر کربن رو دید. کلاً به ازای هر قدمی که علم جلو میذاره، دین یک گام به عقب برمیگرده.

در ثانی، وقتی میگم چند ده میلیون سال طول کشیده، واضح هست که به خود به خودی این فرایند تأکید میکنیم. سؤال شما یه جور نقض غرض هست. من میگم N میلیارد سال زمان کافی برای آزمون و خطا بوده تا ز بین میلیاردها سیاره، یک کره‌ی زمینی پیدا بشه. همانطور که از هر N نفری که در بخت‌آزمایی شرکت میکنند بالاخره یکی برنده میشه. شما نمیتونید ادعا کنید که "پیچیدگی‌ها دنیا خیلی بیشتر از یک بخت‌آزمایی هست و احتمالش خیلی کم هست"، چون اولاً باید عمر ۳ و نیم میلیارد ساله‌ی کره‌ی زمین رو در نظر بگیرید. ثانیاً تعداد کهکشان‌هایی که داره به سمت بی‌نهایت میل میکنه رو لحاظ کنید. ثالثاً، نمیشه ادعا کرد که جهانی که ما میبینیم به اندازه‌ی کافی سیستماتیک هست که نیاز به نیروی ویژه برای خلقت داشته باشه چون هیچ سیستم منظم دیگه‌ای برای مقایسه وجود نداره. یعنی شما نمیتونی ادعا کنی به حد کافی منظم هستیم.
برهان نظم برای اثبات وجود خالق به تنهایی هیچوقت کافی نبوده و نیست. قصد ندارم مطالب رو کپی پیست کنم برای همین شما رو رجوع میدم به "پندار خدا" داوکینز و همچنین "مکالماتی درباره‌ی دین طبیعی" نوشته‌ی دیوید هیوم. دومی فلسفی هست، ممکنه اذیت کنه. اگر بدون پیش‌داوری خوندید و هنوز معتقد به "لزوماً نظام‌مند بودن جهان" بودید اون موقع من هم حرف شما رو قبول میکنم. اگر وقت نداشتید میتونید حداقل
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
رو بخونید. اگر تونستید ایرادات وارده رو جواب بدید قطعاً اولین جایزه‌ی نوبل فلسلفه رو شما میگیرید.

در مورد قسمتی از حرفتون که بولد کردم هم، اتفاقاً من شدید رفتم بحرش و اصلاً ناگوار نبود. ناگوار خرافاتی هست که اونقدر تکرار کردند تا بخشی از ژنتیک ما شده.
این حرف که بازای هر قدم که علم جلو میذاره دین یه قدم میره عقب بیشتر آدم را یاد حرفای کمونیستهای قدیمی میندازید. از فیلسوفاشون تا دانشمندانشون.
حداقل اینکه دین ما با علم متضاد نیست را دیگه کمتر کسی رد میکنه.
در مورد منظم بودن هم ما منظم بودن کل را از دو جا میگیریم: منظم بودن اجزا و منظم بودن کارکرد اجزا در کنار هم.
برای منظم بودن اگه بخواهیم مقایسه کنیم آخرش میرسیم بجایی که شما رسیدین. بهر حال برای هر خط کشی یه خط کش دیگه پیدا میشه تا میرسیم بجایی که دیگه ته همه خط کشهاست. برای همین مقیاس طول را براساس مقایسه مطرح نمیکنن. یعنی این را حتی در حد پدیده های خیلی ابتدایی فیزیک بشر بهش پی برده.
جهان را ما قبول داریم که باندازه کافی منظم نیست.
حالا شما بمن بگو یه برگ از چی برگ شده که مثل یه کارخانه میتونه فتو سنتز کنه. اگه اتفاقی است اولش چی بوده.
خود اینکه کربن نیمه عمر داره هم که خودش منظمه. شما یه مثال بزنید که از نامنظمی کامل ایجاد شده باشه. مثلا" کربن و هیدروژن و اکسیژن چجوری و بر چه اساسی میتونن یه برگ بشن . اخه میلیاردها تصادف خیلی عالی در جهان رخ داده. از نظر مهندسی احتمال وقوعش بدون ناظم چند هست. احتمال مهندسی وپیشامدهای مستقل که یادتون هست؟؟/
اینجا دوست عزیز جای این بحثها نیست. هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. یه تاپیک باز کنید تا بحث کنیم.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: IT.girll , m.teymourpour , mohaddeseh70 , kingmax
ارسال: #۲۱۲۸۴
۳۰ خرداد ۱۳۹۴, ۰۹:۴۹ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۰ خرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۴۲ ب.ظ)Menrva نوشته شده توسط:  
(30 خرداد ۱۳۹۴ ۰۴:۴۳ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  کافیه یه نفر دو کلمه حرف بزنه تا مشخص بشه جقدر ذهنش دقیقه.
چجوری؟
یه متن فنی میخوندم طرف اصطلاحاتو اشتباه به کار برده بود و سیستم کد نویسیش واسه چند سال پیش بود.
وقتی یه نفر کتابخانه و پلتفورم و فریورک رو به جای هم به کار میبره من همون موقع تو ذهنم پیش فرض ایجاد میشه که طرف فرق اینارو نمیدونه.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Menrva
ارسال: #۲۱۲۸۵
۳۰ خرداد ۱۳۹۴, ۰۹:۴۹ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ خرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۱۴ ب.ظ، توسط m.teymourpour.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۰ خرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۳۶ ب.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط:  برهان نظم برای اثبات وجود خالق به تنهایی هیچوقت کافی نبوده و نیست. قصد ندارم مطالب رو کپی پیست کنم برای همین شما رو رجوع میدم به "پندار خدا" داوکینز
بحث بین کسانی که خدا رو قبول دارن و کسانی که منکر خدا هستند، همیشه داغ و جذاب بوده. من به صاحب نظران کاری ندارم اما خیلی از افراد معمولی رو میشناسم که منکر خدا هستند چون میدونن اگه بخوان خدا رو قبول کنن باید خیلی چیزای دیگه رو هم قبول کنن و ممکنه زندگی براشون سختتر بشه
من در مقامی نیستم که بخوام کتاب پندار خدا (توهمی به نام خدا) رو نقد کنم. فقط چند تا نظر رو مینویسم
منظورتون از خرافات چیه؟ باور خدا یا چیز دیگه؟
یه چیز جالب دیگه هم وجود داره اینه که
اگه کسی خدا رو قبول نداره پس باید با همه ادیان مشکل داشته باشه اما مثل اینکه از نظر آقای داوکینز(نویسنده کتاب توهمی به نام خدا) اسلام دینی جدا از بقیه ادیان است

اینم نظرات صاحب نظران

واکنش ها
به دنبال وارد شدن داوکینز به حوزه فلسفه و الهیات، گروهی از متفکرین به او انتقادهایی را وارد نمودند. در میان این افراد، الهی دانان مسیحی، فیلسوفان، و بعضاً برخی از خدا ناباوران و شک گرایان دیده می‌شوند.

الوین پلانتینگا، در مقاله‌ای در نقد کتاب پندار خدا با تایید این امر که داوکینز یک نویسنده با استعداد در زمینه‌های علمی است می‌نویسد: "با وجود اینکه این کتاب [پندار خدا] در اصل فلسفی است، داوکینز فیلسوف نیست. او یک زیست شناس است... واقعیت این است که بسیاری از استدلال‌های او در کلاس درس فلسفه نمره قبولی نمی‌گیرند."[۴۱] او در ادامه به یکی از این نوع استدلال‌های اشتباه داوکینز اشاره می‌کند:

We know of no irrefutable objections to its being possible that p;Therefore p is true

آلیستر مکگرات الهی دان آکسفورد، در مقابل موضع گیری داوکینز که از علوم طبیعی به نتیجه‌ای فلسفی (مبنی بر عدم وجود خدا) رسیده‌است، گفتاری از دیگر دانشمندان می‌آورد که علم محدود است و از فلسفه و الهیات جداست:

--زیست شناس شک گرا، استفان جی گولد:
علم با ابزارهای قانونی خود قادر نیست در مورد موضوع سرپرستی احتمالی خدا بر طبیعت قضاوت کند. ما نه آن را تایید و نه آن را رد می‌کنیم؛ بلکه به عنوان دانشمند از نظر دادن در مورد آن خود داری می‌کنیم.[۴۲][۴۳]

--پیتر مداوار برنده جایزه نوبل در فیزیولوژی پزشکی:
اینکه برای دانش مرزی هست، به دلیل وجود پرسشهایی که نمی‌تواند به آن پاسخ دهد بسیار محتمل شده‌است و هیچ پیشرفتی در علم نخواهد توانست علم را قادر به پاسخگویی آنها کند.[۴۴][۴۵]

--مارتین ریس اختر فیزیکدان و رئیس سابق انجمن سلطنتی بریتانیا:
معمای بزرگ این است که چرا اصلاً چیزی وجود دارد. چه چیزی زندگی را به معادلات فیزیک می‌افزاید و آنها را در یک گیتی واقعی فعال می‌کند. این پرسشها در ماورای علم هستند و در محدوده فیلسوفان و دین شناسان قرار می‌گیرند.[۴۶][۴۷]

عبدالکریم سروش در دانشگاه استنفورد به نقد دیدگاه داوکینز پرداخت و طرح پرسش هایدگر که «چرا موجودات به جای آنکه نباشند ، هستند ؟» ، پاسخ این پرسش را فلسفی و نه علمی دانست . سروش در این ادامه با بحث در باب مفهوم زمانمدی و علیت به اثبات خدا پرداخته و سپس با صحبت در باب مبنای اخلاقی بودن ، نکاتی در معقولیت خداباوری بیان میکند .او نتیجه می گیرد عموم کسانی که دستی در فلسفه و کلام دارند استدلالات داوکینز را بسیار سخیف و ضعیف بر شمرده اند.
در سال ۲۰۰۴ کتابی به چاپ رسید با عنوان پندار داوکینز. در این کتاب نویسنده، آلیستر مکگرات، نکاتی را در مقابل استنتاج‌های ضّد دینی داوکینز بیان می‌کند. از جمله می‌نویسد که نظریه فرگشت لزوماً موید هیچ مرام و مسلکی نیست، چه الحاد و چه ایمان. وی تأکید می‌کند که موافقت با داروین لزوماً منتهی به خدا ناباوری نمی‌شود. مایکل شرمر، پایه گذار جامعه شکاکان -که داوکینز نیز عضو آن است- با ذکر این مطلب که این کتاب اثباتی برای وجود خدا نمی‌آورد می‌نویسد:

دفاع [مکگرات] از ایمان دینی یک دفاع جانانه و محترمانه‌است و او نشان می‌دهد که برخی از ارزیابی‌های داوکینز در مورد مذهب قطعاً بیش از اندازه ساده انگارانه یا گزینشی هستند.

[۴۸][۴۹]مک‌گرات معتقد است که داوکینز از الهیات مسیحی ناآگاه است و نتیجتاً نمی‌تواند به طرز هوشمندانه‌ای با دین و ایمان ارتباط برقرار کند[۵۰]. داوکینز، در پاسخ، می‌پرسد «آیا برای باور نکردن لپرکان‌ها لازمست لپرکان شناسی خوانده باشید؟»،[۵۱] و در نسخه با جلد کاغذی پندار خدا - او به پی زی میرز زیست‌شناس آمریکایی که این خط استدلال را با «پاسخ درباری» خواندن به سخره گرفته بود اشاره کرد.[۵۲] داوکینز در فستیوال ادبی ساندی تامیز در ۲۰۰۷ مناظره مفصلی با مک‌گرات داشت.[۵۳]
تری ایگلتون -که از او با عنوان یکی از تاثیر گذارترین منتقدین زنده بریتانیا نام برده می‌شود- در "نقد کتاب لندن" نظرات داوکینز در مورد الهیات را به نظرات کسی شبیه می‌داند که در مورد زیست شناسی داد سخن می‌دهد ولی اطلاعات او در این موضوع در حد کتاب پرندگان بریتانیاست. [۵۴]
مجله پراسپکت که سال قبل از انتشار کتاب پندار خدا، داوکینز را در زمره سه شخصیت روشنفکر برتر معرفی کرده بود، در تغییر موضعی قابل توجه در مقاله‌ای به قلم اندرو براون این کتاب را بی دقت و غیر منسجم خواند.[۵۵]
مایکل روس در باره این کتاب نوشت: "[کتاب] پندار خدا مرا از خدا ناباوری خود خجل می‌کند." وی با ذکر مثالی از استدلال‌های فلسفی داوکینز، اظهار می‌دارد که خدا ناباوران جدید، دانشوری را جدی نمی‌گیرند.[۵۶]
ژورنال فلسفه فرگشتی، در مقاله‌ای به قلم رابرت استوارت، داوکینز را متهم به این می‌کند که مفاهیم سوال برانگیز را با واژه‌های علمی می‌پوشاند تا به آنها چهره موجه بدهد. او به این مساله اشاره می‌کند که داوکینز مبحث "تکامل کیهانی" را در لوای تکامل زیست شناسی به خواننده القا می‌نماید بدون اینکه ذره‌ای دلیل برای اثبات آن بیاورد.[۵۷]

اسلام
داوکینز بین اسلام و ادیان دیگر تفاوتهایی قایل است و برخی را خطرناکتر از برخی دیگر می‌داند. او در این میان اسلام را بزرگترین خطر جهان می‌داند و معتقد است[۵۸][۵۹]:

اسلام یکی از بزرگترین نیروهای اهریمنی جهان است.

موضع گیری اختصاصی داوکینز در مورد اسلام انتقاد برخی نویسندگان غربی را بر انگیخته است.[۶۰][۶۱] از جمله اوئن جونز در پاسخ به یکی از اظهارات داوکینز نوشت[۶۲]:

اگر خداناباوری به معنای تعصب یک جانبه در مورد مسلمانان، یا تلاش برای اخراج مؤمنان از زندگی اجتماعی است در آن صورت من خداناباور نیستم.



مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: kora , kingmax


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۶۰,۹۱۵ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۷۶۶,۲۳۹ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۱,۵۱۸ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۷۳,۲۴۴ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۴۶۸ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۵۶۹ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۵۸۳ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۹,۷۱۹ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۲,۸۷۰ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۸,۳۴۸ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close