زمان کنونی: ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۱۱:۴۶ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۱۶۱۲۶
۲۱ فروردین ۱۳۹۴, ۰۱:۱۱ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دنیا مدیون من است و من مدیون مادرم
"ادیسون"
روزت مبارک ای فرشته زمینی

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند،هر چه قدر اوج بگیری کوچکتر می شوی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mohaddeseh70 , نارین , Bahar_HS , ghazal dl , so@ , vesta , Hamzeh.S , software94 , Menrva , RASPINA
ارسال: #۱۶۱۲۷
۲۱ فروردین ۱۳۹۴, ۰۱:۱۲ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
طفل از غضبِ گاه به گاهِ مادر
باشد چه لطیف،‌ عذرخواه مادر
مادر چه به قهر خیزدش،‌ بگریزد
دانی به کجا، هم به پناه مادر

مادر خوبم شرمنده که هیچوقت کنارت نیستم اونموقع که دبیرستانی بودم بیشتر حواسم به کتابام بود دانشگاه که رفتم ازت دور بودم بعدشم زود ازدواج کردم رفتم یه شهر دیگه ... کلا شرمندتم دختر خوبی برات نبودم کاری برات نکردم دستاتو میبوسم منو ببخش روزت مبارک

You can't reach any skills without hardworking
Maybe you fall
You shouldn't give up
You should stand
and
Try again and again...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: نارین , so@ , vesta , Menrva , maryam_92a , alim93
ارسال: #۱۶۱۲۸
۲۱ فروردین ۱۳۹۴, ۰۲:۱۳ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
آقا شماها هم اینطوری میشید؟؟

بعضی موقع ها خوابم میاد ولی دوس ندارم بخوابم
الان همینطوری شدم

هی ایـــــــــــــــــــــــــــــــــزد...
Angel
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: barabox , نارین , salam5 , tabassomesayna , Menrva , ghazal dl , alirezaei
ارسال: #۱۶۱۲۹
۲۱ فروردین ۱۳۹۴, ۰۲:۱۹ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۲:۱۳ ق.ظ)explorer نوشته شده توسط:  آقا شماها هم اینطوری میشید؟؟

بعضی موقع ها خوابم میاد ولی دوس ندارم بخوابم
الان همینطوری شدم

آره معمولا هم کار مفیدی انجام نمیدم
ولی کلا دوست دارم تو اون سکوت شب فقط بشینم و فکرکنم
و کلا دوست ندارم بخوابم

حس عجیبیه
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: نارین , tabassomesayna , Menrva , alirezaei
ارسال: #۱۶۱۳۰
۲۱ فروردین ۱۳۹۴, ۰۲:۲۱ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۰ فروردین ۱۳۹۴ ۰۵:۴۸ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  
(20 فروردین ۱۳۹۴ ۰۴:۵۴ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  من اعتراض دارم!
منم به طرز لباس پوشیدن دخترا اعتراض دارم :|
اعتراض؟؟Angel برای چی؟؟؟Huh

Never give up on something you can't go a day without thinking about

۲) سال ۹۴ : دوباره از نو شروع می کنم.Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۶۱۳۱
۲۱ فروردین ۱۳۹۴, ۰۲:۲۶ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۹ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۲۶ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  واااااااااااااااااا، آدم نامزد میکنه، بعد میگه فعلا از قلب خبری نیست!!!!!!!!!! بروووووووووووووووو Smile سر مارو شیره نمالBig GrinTongue
(۱۹ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۳۳ ب.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط:  اینا احتمالا تو کار قلوه هستن! Big Grin
نه قلب و نه قلوه خبری از هیچکدوم نیست واقعا بحث شیره مالی هم نیست . من و طرفم هنوط شماره موبایل همدیگه را هم نداریم چه برسه به دل و دوست داشتن . فقط اینو بگم که اره هنوز آدمهای مثل ما هستند آره دادا....
لطفا نگید واع خب بگیر ازش نمیشه اقا جون رومون نمیشه چیکار کنیم دیگه خدا هم ما را اینجوری آفریده Blushاخه بلاخره خودشون حوصلشون نمیاد میاد میگیره دیگه یا شاید از کسی بگیره

(۱۹ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۲۶ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  نارین جان با اسم "نازین" اشتباه گرفتمت... انشاالله نازین هم خبر خوش بده
بعله آجی جون شما اولین نفر نیستین خیلی ها ما را با ایشون اشتباه گرفتن ....

(۱۹ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۵۲ ب.ظ)bluebaran نوشته شده توسط:  مبااااااااااااااااررررررررررررررررررررککککککککککککککککککک دست راستت یادت نره
ممنونم دوست جدید یافته شده ی گل من Heart(ترجمه و به هم وصل کردن و خوندش با خودتون )

(۱۹ فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۱۰ ب.ظ)shayesteNEY نوشته شده توسط:  وای خدایا
به خدا ما ها رو با این همه ذوق واسه عروسی دعوت نکنی میام همه شام عروسیتونو سم میریزم و همه گلهای ماشین عرووس رو هم میکنماااااااااااااااااااااا (کندیدن = هم ریشه کندن = هم خانواده با برکندن و از جا دراوردنBig Grin)گفته باشم نگفی نگفتی
ولی اگه مث یه خانم خیلی ریلکس مارو هم دعوت کنی همش برات حرکات موزون انجام میدیم و مجلست رو شاد نگه میداریم حتی شام هم نمیخوریم Smile
به جان خودم تشریف بیارین آدرس میدم بیاین مثل اینکه قراره عقدو تو تالار بگیریم یعنی مشکل جا هم نداریم واقعا واقعا اگه بتونید بیاید خوشحالمون میکنید مخصوصا واسه این مجلس گرم کنی ها ....HeartTongue

(۲۰ فروردین ۱۳۹۴ ۱۲:۲۷ ق.ظ)Densike نوشته شده توسط:  منم دوباره تبریک میگم بهتون بانو
تشکر سرور (مذکر بانو میشه سرور درسته ؟)Huh
(۲۰ فروردین ۱۳۹۴ ۰۱:۰۰ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  یادم نمیاد سالای پیش بحث ازدواج حتی تو این برهه انقدر داغ بوده باشه. چه خبره امسال؟
دقیقا دلیلش همینه
(۲۰ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۲۳ ق.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط:  میگفتن امسال ,ساله ۱۳۹۴ هست ما باورمون نمیشد!
امشب عقد دوستم بود یهویی دیشب بهمون گف عقدمه فردا شب بیاین من کلی تعجب کردم . امشب که رفتم دیدم وای اون یکی دوستمونم نامزد کرده بعد دیدم یهویی چندتایی گفتن تو هم که آره نامرد چرا به ما نگفته بودی دیگه واقعا داشتم شاخ در می آوردم گفتم شما از کجا میدونید اینکه امشب جشن عقدش بود گف صبح تو کلاس ازدواج چند بار اسمتو صدا زدند نبودی گف منم چشمام و گوشام چهارتا شد هیچی عاغا چشم و گوش و شاخامون امشب همه با هم دراومد در نهایت نتیجه گیریمون این شد که اره امسال واقعا سال عروس هستش ....TongueSmile

(۲۰ فروردین ۱۳۹۴ ۰۲:۰۰ ق.ظ)alim93 نوشته شده توسط:  مبارک باشه....ایشالله به پای هم پیر شیدBig Grin
تشکر هم استانی

(۲۰ فروردین ۱۳۹۴ ۰۱:۴۵ ق.ظ)mcse2010 نوشته شده توسط:  تبریک نارین خانم(۱۰۰۰سکهBig Grin)
انشالله خوشبخت شویدTongue
دستم سبک بود!!!SmileSmile
ممنونم به اطلاعتون برسونم سکه های بنده ۴۰۰ عدد شد . واینکه دستتون چجوری سبک شد برای بنده را ما نفهمیدیم؟!!!Huh


آقای استیو جابز تو یکی از سخنرانیهاشون جمله قشنگی را برای دانشجوها آرزو کردند که برای من خیلی تاثیرگذار بوده ایشون گفتند :
Stay hungry , Stay foolish=حریص باشید ، دیوانه باشید
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Bahar_HS , sahar salehi , vesta , bluebaran , NP-Cσмρℓєтє , alim93 , barabox , mehdi.m2 , Menrva , RASPINA , emahii , abji22
ارسال: #۱۶۱۳۲
۲۱ فروردین ۱۳۹۴, ۰۲:۳۷ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
یه نفر توی مانشت به من یه اعتمادی کرده ، واسم خیلی حالبه که چرا بهم اعتماد کرد ... و اینکه از این موضوع خوشحالم

One day the hands of fate must be forced
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: نارین , shayesteNEY , barabox , maryam_92a , abji22
ارسال: #۱۶۱۳۳
۲۱ فروردین ۱۳۹۴, ۰۴:۴۸ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۰ فروردین ۱۳۹۴ ۱۱:۰۶ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  روزت مبارک مادرم ...
[تصویر:  346107_13665749621.jpg]

پ ن : این عکسی که مشاهده میکنید، ما یه تابلو بزرگشو داشتیم ۱۵ سال پیش!!! خونه ی قدیمیمون ، توی یه وبلاگ دیدمش، یه حس خاصی در درونم به وجود امد Shy

قبل از خوندن پانوشتتون دقیقا همون حس خاص واسه منم بوجود اومد، ما هم یه قاب از این عکس داشتیم قدیما ، یادش بخیرSmile

برای زیبا زندگی نکردن

کوتاهی عمر را بهانه نکن

عمر کوتاه نیست

ما کوتاهی می کنیم ...!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Riemann
ارسال: #۱۶۱۳۴
۲۱ فروردین ۱۳۹۴, ۱۲:۲۴ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۰ فروردین ۱۳۹۴ ۰۱:۰۰ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:  بسم الله الرحمن الرحیم
نمیدونم گفتنش درست یا نه اصن دارم به این فک میکنم که ممکن چه چیزی تو ذهن کسی که داره این متنو میخونه در مورد من حک میشه،
ضحی .......

قرار شده بود من تا اعلام نتایج دیگه مانشت نیام، ولی چند روزیه که میام سر میزنم. چند تا از بچه ها در مورد کتابا سوال داشتن، ما هم یه چیزایی میگیم تا شاید بتونیم گمراهشون کنیم، حوصله داشته باشم پست های بچه ها رو میخونم
یه پستی رو خوندم که واقعا حیفم اومد چیزی ننویسم، مگه میشه آدم همچین احساس قشنگی رو ببینه و در موردش حرف نزنه
بچه ها واقعا دوست داشتنین، مهم نیست بچه کار باشن و لباسشون کثیف باشه یا شاهزاده باشن و لباسشون از طلا باشه. اگه دستای کوچولوشونو بگیرین و تو چشاشون نگاه کنین جز پاکی و معصومیت چیزی نمیتونین پیدا کنین.
اینکه چرا وقتی بزرگ میشن عوض میشن دلایل زیادی داره که یکی از دلایل مهمش بی توجهی ما آدما نسبت به همدیگه است
خیلی از ماها وقتی یه بچه بی سرپرست رو تو خیابون میبینیم بی تفاوت از کنارش میگذریم و شایدم از نظر خودمون لطف کنیم و یه هزاری بذاریم کف دستش بذاریم و یا شایدم قیافه آدمای متمدن رو بگیریم و بگیم نباید بهش پول داد، اما هیچ موقع به خودمون نمیگیم بچه تو این سن نیاز به محبت داره، هیچ وقت بهش نمیگیم کوچولوی عزیز من عصر با بچه خودم، با خواهر زاده ام یا ... داریم میریم شهر بازی تو هم باهامون بیا، البته نه از روی ترحم بلکه با عشق و محبت
خانم آفاق این کار شما یه دنیا ارزش داره، نه به خاطر اینکه تو کتابا خونده باشم و یا از کسی شنیده باشم که کمک به دیگران مخصوصا بچه های بی سرپرست ارزشمنده. نه به خاطر این چیزا نیست، خودم اینو تو زندگی با تمام وجود درک کردم
بچه که بودم یه دوست داشتم، همیشه با هم بودیم و کلی قول و قرار گذاشته بودیم با هم، اما به ۱۵ سالگی که رسیدیم بابای دوستم فوت شد و اداره خانواده افتاد گردن یه پسر ۱۵ ساله، شاگرد اول بود و همیشه از من جلوتر بود. اوایل درسشو رها نکرد و فک کنم دیپلمشو گرفت. مطمئنا یه پسر ۱۵ ساله وقتی بخواد بره سر کار اونم تو این جامعه هیچ وقت یه کار درست و حسابی بهش نمیدن.
خونه مون جابجا شد و دیگه خیلی از هم خبر نداشتیم، بعدا شنیدم معتاد شده و یه مدت هم به جرم قتل زندان بوده( البته این جرمش اشتباه شده بود)
چند وقت پیش با داداشم داشتیم میرفتیم با موتور از کنار ما رد شد، داداشم گفت میدونی کیه؟ فلانیه. وقتی قیافه شو دیدم بدنم یخ کرد، اول زبون پر کردم که صداش بزنم اما بعد گفتم واقعا میخوای بهش چی بگی.
اگه ما آدما یه ذره مهربون تر باشیم و هوای همدیگه رو بیشتر داشته باشیم زندگی هم واسه خودمون و هم واسه دیگران قشنگتر میشه و هیچ وقت واسه دوست من و بقیه بچه های بی سرپرست همچین اتفاقای تلخی نمی افته
اون پسر بچه ای که من میشناختم هیچ شباهتی به همچین آدمایی نداشت. من همیشه خودمو مقصر میدونم، اون اتفاقی که واسه دوستم افتاد میتونست واسه من بیافته. من نامردی کردم و هواشو نداشتم
چند روز پیش با دوستم رفته بودیم کوه، یه پسر بچه ای پایین کوتاه وایستاده بود و گدایی میکرد. همون موقع یه زن و مرد جوون با بچه شون داشتن میرفتن بالای کوه. مرد یه دست بچه رو گرفته بود و زن هم اون یکی دستشو، بالا و پایینش میکردن و میخندیدن. اون پسر بچه یه جوری داشت نگاشون میکرد که ادم دلش میخواست هر چی از زبونش در میاد به خدا بگه.
واقعا اون بچه پیش خودش چی فکر میکنه؟ فک میکنین آینده این دوتا بچه چی میشه؟
اون یکی که تو ناز و نعمت بزرگ میشه احتمالا در آینده وزیری، وکیلی، رئیسی و ... میشه اما اون یکی چی؟
احتمالا دزد و اراذل و اوباش و چمیدونم انگل جامعه میشه و اون یکی بچه که به جایگاه خوبی رسیده که مطمئنا حقش نبوده میاد و با افتخار میگه من امروز جامعه رو از وجود انگل ها پاک کردم، اونم با زندانی کردن و تنبیه.
حرف که در این مورد زیاده ولی خب دوستان حوصله خوندن ندارن
فقط میخوام بگم خانم آفاق این کار شما یه دنیا ارزش داره(اونم تو این زمونه)
من با تمام وجود آرزو میکنم ضحی کوچولو خوشبخت شه اما ضحی تنها بچه بی سرپرست نیست، شما میتونین این احساس قشنگ رو نسبت به بقیه بچه هایی داشته باشین که تو این سن فقط محبت میخوان
اگه به جای نذر کلمه عشق رو بکار ببرین خیلی قشنگتر میشه، چون نذر یه جور معامله است، شما در ازا بدست آوردن چیزی، چیزی رو میدین اما عشق و محبت اینجور نیست. شما وقتی چیزی رو با عشق و محبت به کسی بدین هیچ انتظاری ازش ندارین، حتی اگه قدر کار شما رو ندونه
راستشو بخواین من فک نمیکردم دیگه دختر خانمی پیدا شه که اهل این کارا باشه و همچین احساسات قشنگی داشته باشه و نسبت به دختری که هیچ نسبتی باهاش نداره همچین احساسات مادرانه قشنگی داشته باشه(میدونم ممکنه خانمای محترم ناراحت شن ولی بانوی ایرانی همیشه یه ویژگی هایی داشته که شاید امروزه کمرنگ شده باشن البته شاید من اشتباه میکنم. فک نکنین ما اقایون خودمونو تحویل میگیریم. نه ما آقایون از ازل احساس نداشتیم و تا ابد هم نخواهیم داشت ولی بانوی ایرانی یه چیز دیگه بوده، انشااله الان هم باشه)
امیدوارم روزی برسه که هیچ کودک بی سرپرستی نباشه و وقتی از خیابون رد میشیم و یه بچه ای رو میبینیم که نیاز به کمک داره، احساس کنیم بچه خودمونه و همون جوری با عشق و محبت باهاش رفتار کنیم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: barabox , NP-Cσмρℓєтє , Nesyan , vesta , diligent , so@ , mohaddeseh70 , Menrva , **sara** , alirezaei , zahra_ce87 , Bahar_HS , نارین , shayesteNEY , emahii , M4$0UD , maryam_92a , ghazal dl , alim93 , m.zeinali
ارسال: #۱۶۱۳۵
۲۱ فروردین ۱۳۹۴, ۱۲:۵۱ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
متاسفانه آدم ها صبح تا شبشون رو فقط دارن میدون و واسه همدیگه میرنن و کم مونده همدیگه رو هم بخورن
اگه تموم مردم فارغ از هر چیزی اولویت شون کمک بدون منت باشه
اگه تموم مردم فکرشون جلوبردن جامعه و ترقی و پیشرفت در کنار مردم حالا چه مالی چه علمی و یا هر چیز دیگه باشه
اگه تموم مردم فارغ از شان اجتماعی هر کسی باهاش برخورد داشته باشن (بیشتر تو شهرستانا این شکلیه ، کافیه بچه معلم و کلا فرهنگی باشی یا بابات پولدار باشه هرجایی بری واست خم و راست میشن )

و اگه های خیلی زیاد که متاسفانه انجام نمیشه و نخواهد شد ...
جامعه مون سرعت پیشرفت و ترقی ش چندبرابر میشه
فاصله طبقاتی خیلی کم میشه
مردم افسرده و غمگین ندارییم
وخیلی چیزهای دیگه
البته باید حق بدیم که همه مشکلات دارن ولی خب همه هم میتونن کنار همدیگه و به کمک همدیگه خیلی کارا بکنن ولی ...



تموم اهداف و چیزهای که من میخوام برسم بهشون که بدون تعارف یکیش هم پیشرفت مالی هست
جدا از اینکه بخاطر آیندم و خونوادم باشه
واسه خاطر اینه که بتونم منم دست چندتایی رو بگیرم

خیلی دوست دارم کمک کردن رو و احساس فوق العاده ای به آدم دست میده
ولی خب خیلی کم شرایطش پیش اومده چون نه اون آدم فرهنگی ه شدیم نه پولداره ...
امیدوارم روزی برسه که برسم به جایی و دست چندتایی رو هم بگیرم و برسونم به جایی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: NP-Cσмρℓєтє , vesta , diligent , so@ , mohaddeseh70 , m.teymourpour , Menrva , alirezaei , نارین , shayesteNEY , emahii , ghazal dl
ارسال: #۱۶۱۳۶
۲۱ فروردین ۱۳۹۴, ۰۱:۱۳ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
ای بابا نمیدونم چه بلایی سر ما آدما اومده چه بلایی سر جامعه ما اومده
ماها که هممون قشنگ حرف میزنیم و طرفدار خوبی و کارای خیر هستیم و کمک به همدیگه و نوع دوستی... پس چرا اینطوریه!!!!
وقتی یه سر دور محوطه بیرونی بیمارستان میچرخم، میمونم چه کنم، در و دیورا و ... "فروش کلیه، پیوند کبد و ... جوان، سالم، ..."
نمیدونم چی شده!!! فقط یه چیزایی سر جای خودش نیست
وقتی تو دو ماه اخیر ۴ تا بچه رو میان بیمارستان میگذارن و میرن و پرستارا براشون اسم میگذارن، اشکان، آرش و بهار که چند روز پیش بازی کردنش رو دیدم هنوز یک ماهش نشده و با سرنگ بهش شیر میدن و زیر شیشه بود ولی خواهرم نگذاشت برم تو اتاقش. بچه ای که اونجا فوت شد... بهار کوچولو که محکوم به اینکه معتاد به دنیا بیاد و ترکش بدن و معلوم نیست وضع سلامتیش چطور شه، وقتی بهتر میشن میان و از بهزیستی میبرنشون، خواهرم میگه مسئول بهزیستی اومده بود، یه نوری تو چهره اش بود، انگار بچه خودش رو بغل کرد و برد...
من فقط میبینم و حرفش رو میزنم و بغض میکنم و اینکه خدایا یه مادر به کجا میرسه که بچه اش رو رها میکنه
خیلی چیزا هست که انگار نباید حرفش رو زد...
لحظه ای که چیزی رو درک کنی و نتونی کاری انجام بدی، خیلی سخته و دردناک
فقط امیدوارم به درد بی تفاوتی دچار نشیم
یکی کلاس موفقیت میرفت، حالا یکی از آموزه های کلاسشون اینکه درد و ناله بقیه ربطی به تو نداره خودت رو درگیر نکن!!!! انسانیت کجا میره من نمیدونم

هی، دلم پرههههههه. حرف نزنم بهتره

فقط و فقط دعا میکنم که به "بی تفاوتی" دچار نشیم و نشم که دیگه ذاتم با چیزی که هستم در تضاد خواهد بود

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Nesyan , so@ , mohaddeseh70 , barabox , m.teymourpour , Menrva , software94 , **sara** , alirezaei , tohidi4503 , zahra_ce87 , نارین , shayesteNEY , emahii , ghazal dl , Bahar_HS
ارسال: #۱۶۱۳۷
۲۱ فروردین ۱۳۹۴, ۰۱:۳۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
رلی چاپلین :
وقتی بچه بودم کنار مادرم می‌خوابیدم و هرشب یک آرزو می‌کردم.
مثلاً آرزو می‌کردم برایم اسباب بازی بخرد؛ می‌گفت «می‌خرم به شرط اینکه بخوابی.» یا آرزو می‌کردم برم بزرگترین شهربازیِ دنیا؛ می‌گفت «می‌برمت به شرط اینکه بخوابی.» یک شب پرسیدم «اگر بزرگ بشوم به آرزوهایم می‌رسم؟» گفت «می‌رسی به شرط اینکه بخوابی.» هر شب با خوشحالی می‌خوابیدم. اِنقدر خوابیدم که بزرگ شدم و آرزوهایم کوچک شدند.
دیشب مادرمو خواب دیدم؛ پرسید «هنوز هم شب‌ها قبل از خواب به آرزوهایت فکر می‌کنی؟» گفتم «شب‌ها نمی‌خوابم.» گفت «مگر چه آرزویی داری؟» گفتم «تو اینجا باشی و هیچ آرزویی نداشته باشم.» گفت «سعی خودم را می‌کنم به خوابت بیایم به شرط آنکه بخوابی.

از آیینه بپرس نام نجات دهنده ات را ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Riemann , Hamzeh.S , barabox , m.teymourpour , Nesyan , so@ , NP-Cσмρℓєтє , Menrva , vesta , sahar salehi , alirezaei , نارین , zahra_ce87 , 10:30 , diligent , RASPINA , Bahar_HS , alim93 , masoomeh_s , MajidManesht2012 , archer22
ارسال: #۱۶۱۳۸
۲۱ فروردین ۱۳۹۴, ۰۱:۴۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
به قصد پرواز سقوطم را تجربه کردم..........
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: barabox , NP-Cσмρℓєтє , m.teymourpour , Menrva , vesta , نارین , RASPINA , emahii
ارسال: #۱۶۱۳۹
۲۱ فروردین ۱۳۹۴, ۰۲:۰۲ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
میلاد حضرت زهرا(س) رو خدمت همه مانشتی ها خصوصا بانوان مانشتی تبریک میگم. ان شالله که عیدی های خوبی از دست این بانوی بزگر در این روز عزیز که متعلق به فرزندشون هم هست بگیرید و التماس دعا Smile

عشق صیدیست که تیرت به خطا هم برود/لذتش کنج دلت تا به ابد خواهد ماند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: barabox , MCB , m.teymourpour , so@ , Nesyan , sahar salehi , Menrva , mohaddeseh70 , vesta , salam5 , **sara** , alirezaei , نارین , zahra_ce87 , arezoo174 , shayesteNEY , RASPINA , emahii , Bahar_HS
ارسال: #۱۶۱۴۰
۲۱ فروردین ۱۳۹۴, ۰۲:۱۷ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۱:۴۴ ب.ظ)barca نوشته شده توسط:  
(21 فروردین ۱۳۹۴ ۰۱:۱۳ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  ای بابا نمیدونم چه بلایی سر ما آدما اومده چه بلایی سر جامعه ما اومده
ماها که هممون قشنگ حرف میزنیم و طرفدار خوبی و کارای خیر هستیم و کمک به همدیگه و نوع دوستی... پس چرا اینطوریه!!!!
خیلی واضح و بدون تعارف بگم ما طرفدار کارای خوبیم تا زمانی که در راستای منافعمون باشه!
حتما نیازی نیست که میلیاردر بشیم تا خوبی کنیم! همین که پا روی حق نذاریم همین که واسه پیشرفت خودمون به دیگران ضربه نزنیم همین که حقیقت رو بگیم حتی اگه به ضررمون باشه خیلی خیلی خیلی ادم خوبی بودیم!

حق با شماست ولی تعارف نداریم که
تو وضعیت فعلی پول حرف اول رو میزنه
نمیگم تو همه موارد ولی تو بیشتر موارد
و اگه دقت کنین باز پول هستش که اون موضوع حق و حق خوری و ضربه زدن به دیگران پیش میاد
نمونه هم زیاد داریم تو این موارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: NP-Cσмρℓєтє , barca , vesta


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۴۵۸ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۲۰,۱۲۹ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۶۸ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۴,۸۳۵ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۹۲ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۱ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۲ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۳۱ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۴۵ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۶۱ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close