چندروز نبودم گفتم یه خبر بدم تا دوستام مثل قبل نگران نشن
حال مامانم بد شد یدفعه دیگه رفتیم اورژانس و بستری شدن، خیلی سخت بود
دردش با مورفین خوابید، بمیرم براش که تازه درد داره شروع میشه ... امروز ساعت ۱ ترخیص شدیم و فردا صبح دوباره میریم که تو بخش خودشون بستری شن
آقاااااااا خیلی سخته، خیلی... از زندگیم میشه یه فیلم با سبک تراژدی ساخت
یکی از بیمارا که نگرانش بودم، رفت
دردناکه واقعا، کسی رو نشانسی و بعد ببینیش و چندروز بعدش بهت بگن برای همیشه رفت.... نمیدونم چه امتحانیه خدا داره میگیره، روزهای سختین
صبحی سرما خوردم اساسیییی، له لِهما ... ایناش به کنار هر چی دکتر و پرستارم آدم رو میبینه میگه چون والدینتون زیر ۵۰ سال بیماری خاص داشتن باید حتما بررسی شید، هیچی دیگه خیلی خوشیم از این به بعدم با توهم همچین بیماری باید سر کنیم، طفلک همراهای دیگه هم میان میگن به تو هم اینطوری گفتن میگم آره نگران نباشید یا تو این علائم و ... رو نداری! روی هر چیزی حساس شدن و کاملا درکشون میکنم
خدایا نمیدونم چی برام نوشتی ولی تو رو حق خداوندیت من رو بیمار نکن، یدفعه بزن مرگ مغزی شم و اعضام هم به درد کسی بخوره، یکی مثل اکرم، که سه سال تو صف پیوند کبد هست و ۶ سالی از من کوچکتر، خداروشکر چیز زیادی از بیماریش نمیدونه از شهرستان اومده بود و زیاد متوجه لهجه اش نمیشدم اما امید تو وجودش زنده بود، دو روز با هم بودیم به من میگفت آجی
خدااااااااااااااااااااااااااااااااااا برای تو دارم مینویسم تو که دیگه نامه نگاری نمیخوای، نگاهی ...
برم بخوابم که تب و لرز دارم و صبح باید بیدار شم و این چندروزم جای خواب نداشتم
به امید خدا همه چی حل میشه
پ.ن :
خدارو شکر میکنم که پزشکی نخوندم هر چند همه میگن ایکاش میخوندی، من با این روحیه دووم نمیاوردم و دوست ندارم دل کسی بشکنه، کار خیلی سختیه باید اعصاب فولادین و دل دریایی داشته باشی تا کسی ازت نرنجه، سخته تو چشای یه آدم نگاه کنی و امیدش رو ازش بگیری، سخته تو حامل خبرای بد باشی، هر چند میتونی خبر تولد نوزادی رو بدی و خوشحالش کنی یا بر عکس خبرای خوب بدی، اما خب سختیای دیگه هم داره
غصه شب عیدم نخورید هر چند نبودن دور هم خیلی سخته اما همین که بدونی بقیه هرجا هستن سلامتن و خیالت از جانبشون راحته واقعا جای شکر داره
اندازه ۶ روزی که نبودم براتون نوشتم
با لهجه پسرخاله: مگه چیه
دنیا همه هیچ
اهل دنیا همه هیچ
دانی که پس از عمر، چه ماند باقی؟
مهر است و محبت است و باقی همه هیچ ...
مولانا