گاهی چقدر حرف زدن سخت میشه .آدم حس تازه وارد قریب (عمدا با قاف نوشتم
) بهش دست میده
یه دوستی داشتم مکانیک خونده بود. دید جالبی نسبت به ریاضیات داشت. میگفت برای هر چیزی میتونی یه معادله بنویسی. معادله رو که حل کردی راه حل پیدا شده.
چند روزی هست یه معادله دارم که حل نمیشه
معادله "الفت" قهرمان فیلم "شیار ۱۴۳"
توی راه برگشت سینما طبق معمول داشتیم در مورد فیلم حرف میزدیم.ازحس شرمندگی در برابر اونایی که زمانی از همه چی شون گذشتند تا این مملکت حفظ بشه.تا افسوس و حسرت و .....
یکی حرف جالبی زد: بعنوان یه زن بخوای نگاه کنی "الفت" هیچی توی این دنیا نداشت. همسرش رو که از دست داده بود، فرزندش هم به اون شکل. انتظار دهشتناکی که خیلی فراتر از غم از دست دادن هست.
بعد اونوقت همین زن در تمام این مدت همچنان معتقد و شکرگذار بود. حالا بعضی هامون وقتی مشکلات خیلی فشار میاره. اولین گزینه نمازه و روزه هست که تعطیل میشه. بعدش یواش یواش میگیم خدا نیست. یا اگرم هست خیلی ظالمه و از این حرفا.
معادله الفت یه مجهول داره. مجهولی که باعث شد از یه زن با احساسات مادرانه یه آدم بزرگ ساخته بشه. و من هنوز نفهمیدم اون مجهول چیه.