اینکه گفته شد مدیر باید الگو باشه دقیقا در مورد نظم اینجا بود
کاری به بحث کردن ها نداشتم هر کس نظر و اعتقادات خاص خودش رو داره و همه محترمه
ارسال ها رو که دنبال میکردم میدیدم یه سری ارسال های دوستان غیب شده در صورتیکه بقیه بهش جواب دادن
بچه ها یه صحبتی دارم که دوست دارم بیانش کنم حالا که چنین بحثی شده
عده ای میگن هزار تا خواستگار داریم اما با ملاک های ما سازگار نیستن
بحثی ندارم به هر حال خدا واسه همه بنده هاش یه زیبایی هایی قرار داده که به هرحال غیر ممکنه که یه دختر هوادار نداشته باشه مگراینکه اصلا قابل رویت نباشه(با جامعه قهر کرده باشه)
این مطلب را میخواستم عرض کنم که گاهی همین ملاک ها مناسب نیستند
به دلیل خراب شدن وضعیت شغل پسرها ،کار که به پستشان میخورد سر کار میروند در حالیکه دختر ها که اجباری در کارکردنشان نیست و به قول معروف نان آور نیستند ادامه تحصیل میدهند حال آنکه بعد از اخذ فوق ملاک خود را ارشد یا دکتری بودن پسر میگذارند
اما علم فرهنگ نمی آورد
مطلب دیگر که متوجه شدم متاسفانه برخی فکر میکنند این سایت که علمی هست افراد متشخصی دارد در حالیکه باز هم تکرار میکنم
علم فرهنگ نمی آورد و دو مقوله جداست
هرکس در چت بگه دوستت دارم عاشقتم دیوونتم میام خواستگاری باور نکنید
دخترا قلب بسیار مهربانی دارند و پسر ها از این موضوع سوء استفاده میکنند....چت کردن راه مناسبی نیست فردا همین پسر به شما خواهد گفت تو که با من چنین برخوردی داشتی حتما با افراد دیگری هم چت کردی ،آدرس دادی و گرفتی
باز هم تاکید میکنم فکر نکنید کسی که شریف و تهران میخونه دیگه آخرشه
باهاتون حرف هایی میزنه دیگه کشته مردتونه و چون درس خونده نامردی نمیکنه
یه پسر بود بیرون خوابگاه و در محیط دانشگاه انقدر متشخص و خوش برخورد بود که هیچ دختری فکر بد به ذهنش راه نمیداد انقدر محترمانه برخورد میکرد با خانم ها که زبانزد خاص و عام بود اما در خوابگاه کارهایی میکرد که از بیان آن معذورم (دانشجوی دانشگاه تهران)
خیلی حرف ها دارم و دوست داشتم از زندگی یکی از اساتیدخوب با همسرشون رو براتون بگم اما حوصلتون رو سر بردم ببخشید زیاد حرف زدم
البته نمیخوام باعث بشم که در مورد این دانشگاه های خوب افکار منفی پیدا کنید اما انقدر هم خوشبینانه به آن نگاه نکنید
ممکنه تمام مطالب من واسه یه نفر اندازه سر سوزن سودمند نباشه
و بخنده اما همین که فقط یه نفر رو آگاه کنم برام یک دنیا ارزش داره
کتاب بافرهنگ و بی فرهنگ محمد علی اسلامی ندوشن رو مطالعه کنید حتما .متوجه میشیم بسیاری از اندیشه ها و معیارهامون برای زندگی خوب غلط هست
خواهش میکنم حتما مطالعه بفرمایید
متشکرم
خواهش میکنم
این تیکه رو فقط بخونید بقیه رو نخونید فقط همین قسمت پایین
«در همین زندگی روزمره به کسانی برمیخوریم که طبیبی برجسته، ادیبی عالیقدر یا مهندسی نامآورند، اما در نگاه آنان برق آدمیت نیست. در خلق و شیوۀ زندگی و سلوک آنان نشانهای از فرهنگ دیده نمیشود. اینان دانش را به کار میبندند، با همان روحیه که نعلبند از فن نعلبندی خود استفاده میکند. برعکس، هستند کسانی که سواد خواندن و نوشتن ندارند، یا خیلی کم دارند. لیکن روح آنان مایهای از فرهنگ در خود نهفته، یعنی به حد تشخیص نیک از بد و صواب از خطا رسیده است. در وجود اینان، همان درسهای زندگی یا آموزش مکتبخانه یا نصیحت پدر تبدیل به فرهنگ شده است. در داستانها و در تاریخ به اینگونه اشخاص زیاد برمیخوریم. کریمخان زند بیسواد بود. ستارخان و باقرخان و مشهدی باقر بقال نیز سواد نداشتند، اما فرهنگ در آنان بیشتر از فرهنگ در بعضی از کسانکه دانشمند شناخته میشوند، رشد کرده بود.
ممکن است دانش بیکمک فرهنگ، بشر را به پیشرفتهای شگفت مادی نایل کند، ممکن است یک دانشمند بیفرهنگ نیز از جهتی سودمند واقع شود، به کشف میکربی دست یابد، یا کتابی مثلا در زمینۀ نجوم بنویسد. ولی سرانجام چه؟ چنین دانشی برای جامعه پیشرفت میآورد، اما حل مشکل نمیآورد. خاصه امروز که اجتماع گستردهتر شده، جامعه بیشتر از پیش محتاج است که بر فرهنگ مبتنی گردد. تماس بیشتر مردم، مستلزم گذشت بیشتر است و این گذشت باید از تفاهم سرچشمه گیرد، نه الزام. برای آنکه فرهنگ پدید آید، باید ادب همراه با آگاهی گردد و آگاهی همراه با ادب. همانگونه که دانش بدونِ ادب ممکن است حکم دزدیِ با چراغ بیابد، ادبِ بدون آگاهی نیز به حرکتی واکنشی شبیه میشود مثل سگِ پاولف، مثل ادبِ پیشخدمتها که به اقتضای شغل یا بر حسب اجبار ایجاد شده و به صورت عادتی درآمده است.»