(۱۶ فروردین ۱۳۹۳ ۰۸:۳۲ ق.ظ)uniquegirl نوشته شده توسط: یه عید خوب رو شروع کردم... دوهفته در کنار سختی هاش خیلی خوش گذشت... اما روز آخر، اتفاقی افتاد که همه ی خوشی های عید و تعطیلات و کنار خونواده بودنو ازم گرفت
حالا هم با دل گرفته، برگشتم خوابگاه... خوشحال رفتم، غمگین اومدم
بچه ها، میشه برام دعا کنید... در واقع برای من نه، اما اگر این مشکل به خیر و خوشی حل بشه، انگار مشکل من حل شده...
دعا کنید
یک روز علامه جعفری سوار تاکسی شده بودند ، در مسیر راه نفس عمیقی میکشه و از ته دل میگه : ای خدای من !
راننده تاکسی با اعتراض میگه یه جوری میگی ای خدای من که انگار فقط خدای شماست !!!
ایشان در جواب فورا دو بیت از سعدی می خواند :
چنان لطف او شامل هر تن است**که هر بنده گوید خدای من است
چنان کار هرکس به هم ساخته**که گویا به غیری نپرداخته
خدا در مکان های دو از انتظار ؛
به دست افرادی دور از انتظار ؛
و در مواقعی تصور ناپذیر ؛
معجزات خود را به انجام می رساند ...
برای آن مهربان ِ توانا ، غیرممکن وجود ندارد !...
همیشه ، همیشه و همیشه امیدی هست ..
ان شالله حاجت شما و همه دوستان هر طور که خدا صلاح می دونه و هر زمان که خودش می دونه و به بهترین صورت ممکن ، چیزی بیش از حد تصورتون روا به خیر بشه. ان شالله.