واااااااااااای چقدر به خودم امیدوار شدم
از صفحه اول تاپیک تا اینجا هر چی عکس بود ذخیره کردم به مامانم نشون بدم .
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
اینقد ناشکری نکنه
هر چقدر من میگم
بینظمی خودش یک نوع نظمه بفهمه چی میگم
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
هر چقدر میگم
این نوع چیدمان از نوع مرتب سازی هشینگ هست و در زمان خطی میشه جستجو و مرتب سازی انجام داد چشاشو گرد نکنه
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
فک نکنه من یه موجود عجیب و الخلقه هستم
![Huh Huh](images/smilies/huh.gif)
عکسای من خیلی وحشتناکه نمیشه گذاشت
همین قدر بگم که یه بار یکی از دفترامو بعد چند هفته باز کردم دیدم توش کرم داره بله درست خوندی کرم (حشرات ریز و چندش اور) یادم اومده یه شب یه پشه رفت لا دفترم منم دفترو بستم پشه تو دفترم له شد ( خدا اموات شما رو هم بیامرزه ) و بعد چند هفته کرم کرده بود
چندشم خودتی ![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
یه چیزی جالب بود برام !تو عکسا یه موضوعی جنسیت رو متمایز میکرد ( پسرا: هندسفری و دخترا: شونه و تل و گیره مو
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
)
من یه متکا(بالشت) داشتم همیشه یار و یاورم بود کتاب که میخوندم رو پام بود . گاهی خسته میشدم و تغییر پوزیشن میدادم میزاشتم زیر زانوم و گاهی بغلم ! .میرفتم اشپزخونه اب بخورم این متکا بغلم بود . روز بعد کنکور میخاستم برم سر کار نمیشد ازش دل بکنم . مث بچم بود( طفلکی اینقد خودکاری شده
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
هنوز دلم نیومده بشورمش
![Big Grin Big Grin](images/smilies/biggrin.gif)
)