انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[blackhalo1989]

عجب هوای خوبی شده. برم دست عشقمو بگیرم بریم بیرون از هوا استفاده کنیم.

[vesta]

اشاره به کاربر خاصی نباشه -------------------> ملت عقده ای شدن


البته شایدم موس جانشون رو پیدا کردن

[fatemesoleimani]

دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ
دانی که پس از عمر چه ماند باقی
مهر است و محبت است و باقی همه هیچ

[Masoud05]

(۱۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۲۲ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  عجب هوای خوبی شده. برم دست عشقمو بگیرم بریم بیرون از هوا استفاده کنیم.

شما نهایتا میتونی دست خودتو بگیری و بری گردش کاری که من الان میخوام بکنم

[blackhalo1989]

(۱۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۵۷ ب.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط:  

(11 اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۲۲ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  عجب هوای خوبی شده. برم دست عشقمو بگیرم بریم بیرون از هوا استفاده کنیم.

شما نهایتا میتونی دست خودتو بگیری و بری گردش کاری که من الان میخوام بکنم

ای بابا. لااقل بذار در حد پست گذاشتن اداشو در بیارم

[fatemesoleimani]

حاصل عمر گابریل گارسیا مارکز در ۱۵ جمله️

?در ۱۵ سالگی آموختم که مادران از همه بهتر می‌دانند، و گاهی اوقات پدران هم.

در ۲۰ سالگی یاد گرفتم که کار خلاف فایده‌ای ندارد، حتی اگر با مهارت انجام شود.

? در ۲۵ سالگی دانستم که یک نوزاد، مادر را از داشتن یک روز هشت ساعته و پدر را از داشتن یک شب هشت ساعته، محروم می‌کند.

در ۳۰ سالگی پی بردم که قدرت، جاذبه مرد است و جاذبه ، قدرت زن.

? در ۳۵ سالگی متوجه شدم که آینده چیزی نیست که انسان به ارث ببرد؛ بلکه چیزی است که خود می‌سازد.

در ۴۰ سالگی آموختم ک رمز خوشبخت زیستن، در آن نیست که کاری را که دوست داریم انجام دهیم؛ بلکه در این است که کاری را که انجام می‌دهیم دوست داشته باشیم.

? در ۴۵ سالگی یاد گرفتم که ۱۰ درصد از زندگی چیزهایی است که برای انسان اتفاق می‌افتد و ۹۰ درصد آن است که چگونه نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند.

در ۵۰ سالگی پی بردم که کتاب بهترین دوست انسان و پیروی کورکورانه بدترین دشمن وی است.

?در ۵۵ سالگی پی بردم که تصمیمات کوچک را باید با مغز گرفت و تصمیمات بزرگ را با قلب.

در ۶۰ سالگی متوجه شدم که بدون عشق می‌توان ایثار کرد اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید.

?در ۶۵ سالگی آموختم که انسان برای لذت بردن از عمری دراز، باید بعد از خوردن آنچه لازم است، آنچه را نیز که میل دارد بخورد.

در ۷۰ سالگی یاد گرفتم که زندگی مساله در اختیار داشتن کارت‌های خوب نیست؛ بلکه خوب بازی کردن با کارت‌های بد است.

? در ۷۵ سالگی دانستم که انسان تا وقتی فکر می‌کند نارس است، به رشد وکمال خود ادامه می‌دهد و به محض آنکه گمان کرد رسیده شده است، دچار آفت می‌شود.

در ۸۰ سالگی پی بردم که دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگترین لذت دنیا است.

? در ۸۵ سالگی دریافتم که همانا زندگی زیباست.

[khayyam]

تو این دور زمونه عشق هم از بین رفته فکر ملت خراب شده ! یه دقیقه آرامش نیست که دنبال عشق بازی این حرفا هم باشه

[!!pariya]

(۱۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۰۷ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  

(11 اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۵۷ ب.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط:  

(11 اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۲۲ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  عجب هوای خوبی شده. برم دست عشقمو بگیرم بریم بیرون از هوا استفاده کنیم.

شما نهایتا میتونی دست خودتو بگیری و بری گردش کاری که من الان میخوام بکنم

ای بابا. لااقل بذار در حد پست گذاشتن اداشو در بیارم

[blackhalo1989]

شیلشو بلدن خندستون ---> خواهر زاده من وقتی داره اتل متل میخونه

[asal71]

یه حسی دارم نمیدونم چیه
پشیمونم؟!!!! نیستم خیلی
نا امیدم؟!!!صددرص

برنامم برای ارشد فوق العاده بود.توپپپپپ.تهران میاوردم
زد و همه زندگی درهم ریخت و گند زد به برنامه من
اون یکی مرد،اون یکی ازدواج کرد، اون یکی بچش به دنیا اومد، مریض شدم، حالا هم داریم نقل مکان بین شهری انجام میدیم

من مقصرم که درس نخوندم توی این اوضاع؟!!!یا دیگران مقصرند؟!!!
من مقصرم که رفتم سرکار؟؟؟

خیلی حال بدی دارم.ولی نمیتونمم توصیفش کنم
خیلی بدم.....

[RASPINA]

(۱۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۳۳ ب.ظ)asal71 نوشته شده توسط:  یه حسی دارم نمیدونم چیه
پشیمونم؟!!!! نیستم خیلی
نا امیدم؟!!!صددرص

برنامم برای ارشد فوق العاده بود.توپپپپپ.تهران میاوردم
زد و همه زندگی درهم ریخت و گند زد به برنامه من
اون یکی مرد،اون یکی ازدواج کرد، اون یکی بچش به دنیا اومد، مریض شدم، حالا هم داریم نقل مکان بین شهری انجام میدیم

من مقصرم که درس نخوندم توی این اوضاع؟!!!یا دیگران مقصرند؟!!!
من مقصرم که رفتم سرکار؟؟؟

خیلی حال بدی دارم.ولی نمیتونمم توصیفش کنم
خیلی بدم.....

طبیعیه توی کنکور همه اتفاقا با هم میفته
همه اینا که می گی برا همه افاق میفته فک کنم فقط مورد آخریه خاص تر باشه اینکه به یه شهر دیگه نقل مکان کردید

[Aurora]

...

[vesta]

(۱۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۱۵ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  شیلو بلدن خندستون ---> خواهر زاده من وقتی داره اتل متل میخونه

خیلی خوبه که بچه ها تو خونه باشن، نشاط و سرزندگی میدن به خونه

یکی از تفریحات خواهرزاده ام این هست که من ببرمش حمام، بس که شیطونی میکنه، امروز بعد حمام که میخواستم لباسشو بپوشونم، در رفت هی میرفتم با حوله میگرفتم و میاوردمش باز انقدر ورجه وورجه میکرد تا میتونست در بره... دیگه با تهدید نشستش

---

(۱۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۹:۱۲ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  امروز وقتی داشتم خونه رو تمیز می کردم، دوتا ۵۰۰ تومنی نصفه پیدا کردم. خوشحال شدم فکر کردم بشه یه ۵۰۰ تومنی کامل، ولی دیدم هر دوش برای یک طرفه :|

وای آرورااااااااا

[Aurora]

...

[asal71]

(۱۱ اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۵۴ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  

(11 اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۳۳ ب.ظ)asal71 نوشته شده توسط:  یه حسی دارم نمیدونم چیه
پشیمونم؟!!!! نیستم خیلی
نا امیدم؟!!!صددرص

برنامم برای ارشد فوق العاده بود.توپپپپپ.تهران میاوردم
زد و همه زندگی درهم ریخت و گند زد به برنامه من
اون یکی مرد،اون یکی ازدواج کرد، اون یکی بچش به دنیا اومد، مریض شدم، حالا هم داریم نقل مکان بین شهری انجام میدیم

من مقصرم که درس نخوندم توی این اوضاع؟!!!یا دیگران مقصرند؟!!!
من مقصرم که رفتم سرکار؟؟؟

خیلی حال بدی دارم.ولی نمیتونمم توصیفش کنم
خیلی بدم.....

طبیعیه توی کنکور همه اتفاقا با هم میفته
همه اینا که می گی برا همه افاق میفته فک کنم فقط مورد آخریه خاص تر باشه اینکه به یه شهر دیگه نقل مکان کردید

همه اینا باعث شدن که به کنکور امسال نرسم
هنوز در حال نقل مکانیم.نقل مکان هم بکنیم باز برمیگردیم به شهر اصلی که خونه اینجا رو هم بچینیم