(۰۲ دى ۱۳۹۴ ۰۷:۴۰ ب.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط: به هر حال در مورد این ارقامتون موافق نیستم. میگم، اول باید دایرهی نخبگی رو محدود کرد تا اون ۱۹۰۰۰ نفر، بشه ۱۹۰ نفر نخبه. اینطوری مشکل حل میشه و دیگه نمیشه گفت سطح نخبهها پائین هست. دوم حداقل ۲۰ ۳۰ نفر رو خودم میتونم معرفی کنم که وارد شرکتهای بزرگی مثل گوگل و اینتل و ... شدند که خب احتمالش هست بعداً کرسی استادی هم بگیرند (چون لزوماً بلافاصه وارد پستهای آکادمیک نمیشن). بعضیهاشون هم با اینکه استعدادش رو داشتند ولی یه زندگی راحت و کار خوب و بدون دغدغه رو ترجیح دادند به نخبه بودن و اختراع و از این شاخه به اون شاخه پریدن.
خیلی جملات آخرتون را نفهمیدم.
ارقام از من نیست. ارقامی است که معاونت علمی ریاست جمهوری منتشر کرده که سالیانه از ایران ۱۹۰۰۰ نفر برای ادامه تحصیل میرن خارج از کشور و اینکه ایران از این نظر دهمین کشور دنیاست.
یادم میاد که در زمان دولت قبل دکتر سهراب پور که قبلا" رئیس دانشگاه شریف بود و معاون سازمان حمایت از نخبگان تعریفی را از نخبگی ارائه کرد که بموجب اون هزاران نفر از کسانیکه عضو بنیاد نخبگان هستند از نخبگی خارج میشدند.
مثلا" همین الآن اگه یکی رتبه زیر صد کنکور سراسری باشه عضو بنیاد نخبگان میشه.
این چه ملاکیه آخه!!!!
یا این اختراعات بدرد نخور که یه مدتی مد شده بود مثلا" بچه دبیرستانی داروی ضد سوختگی میساخت و نخبه میشد. نمیگم نخبه بودن حتما" مدرک دانشگاهی میخواد ولی مثلا" برای من قابل هضم نبود که اینهمه کارخانه داروسازی با اینهمه ازمایشگاه و لابراتوار و اینهمه دانشمند علم شیمی ,را میشه دور زد و با معلومات دبیرستان و بدون نیاز بهیچ آزمایشگاهی تو خونه مون داروسازی کنیم. عجیب تر اینکه اینها ثبت شده و بعضیا ده بiO?? تا از اینجور اختراعات دارند و عضو بنیاد ملی نخبگان هستند و ماهیانه پول میگیرند.
حالا از اعتماد بنفس کاذب وحشتناکشون هم که نمیشه چیزی گفت
از طرفی بنظرم مثلا" هر کی ایرانیه تو گوگله یا تو ناساست حتما" نخبه است. ما یه دوستی داریم که از یه دانشگاه خیلی ..... در مالزی دکترا گرفته. تا وقتی هم اینجا بود هیچ اثری از نخبگی در وجودش یافت نمیشد.یعنی نه علاقه ای نه ابتکاری و نه حتی تکلیف و پروژ ه های درسی.
الآن ایشان مدتیه رفته گوگل روی پروژ ه ای برای پست داکش کار میکنه.
امیدوارم هر کی نخبه است قدر نخبگی خودش را بدونه و موفق باشه.
(۰۲ دى ۱۳۹۴ ۱۱:۵۹ ق.ظ)clint نوشته شده توسط: قبول دارم انگیزه های مادی،زیر ساخت مناسب ،از همه مهم تر قوانینی که از یک نوآوری حمایت کند در پذیرش یک خلاقیت تاثیر گذاره اما خوب خلاقیت در جامعه ای ظهور پیدا میکنه که احساس نیاز به تغییر وجود داشته باشد فرض کنید شما یک سیستم CDSS(سیستم تصمیم یار بالینی )رو طراحی کردید( این مثال رو زدم چون قبلا"گفتید که به این حوزه علاقه دارید ) توی بیمارستان ها ی ایران به این جور سیستم ها حداقل تا چند سال آینده نیازی نیست ،پزشک احساس نیاز نمیکنه چون به تخصص خودش ایمان داره ،هیچ قانونی هم حمایت نمیکنه زیر ساختش هم وجود نداره خوب تصمیم شما به عنوان یک فرد خلاق کار آفرین چیه؟ایران می مونید یا مهاجرت میکنید به کشوری که بیمارستان هاش برای اینکه اعتبار سنجی بشن باید از این سیستم ها استفاده کنند
در ضمن من آقا نیستم
یک قسمت سخت کار همینه که گفتید.
یعنی اینکه بتونید احساس نیاز به کاری که میکنید را ایجاد کنید. دیر یا زود تکنولوژی مرزها را طی میکنه و میرسه اینجا. اونوقت همین کار را یه واسطه یا دلال میکنه و میره از انور میخره میاد اینجا میفروشه.
اگه شما اینکار را نکنید او اینکار را میکنه و سودش نصیب او میشه. همچین هم این افراد پیگیرندو بازاریابی میکنن که هر کی ندونه فکر میکنه این چیزی که این وارد کرده از نون شب واجب تره. جالب اینکه زحمتش را خارجیه کشیده و این بازاریابها قیافه اش را میگیرن.
امروز اولین چهارشنبه زمستون بود.
چشم بهم بزنیم آخرین چهارشنبه زمستون یا همون چهارشنبه آخر سال میشه . که شب قبلش چهارشنبه سوریه.
بقول اون خواننده معروف .....:
این غافله عمر عجب میگذرد