زمان کنونی: ۰۲ آذر ۱۴۰۳, ۰۹:۴۷ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۲۵۳۲۱
۰۱ دى ۱۳۹۴, ۱۰:۱۷ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۱ دى ۱۳۹۴ ۰۸:۳۱ ب.ظ)ezra نوشته شده توسط:  
(30 آذر ۱۳۹۴ ۰۶:۵۵ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  تو کشور خودمون هم من خلاقیت دیدم. اما اگه شما فکر می کنید داخل کشور خلاقیتی نیست به جای مسخره کردن بهتره خودتون دست به کار بشید. وقتی میگید داخلی ها خلاقیتی ندارن یادتون باشه خودتون هم داخل ایران زندگی می کنید و حرفاتون به خودتون هم هست یعنی عملا دارید از خودتون ایراد میگیرید.

مسخره که نبود , بیشتر جنبه ی شوخی داشت!
هرگز عدم خلاقیت هموطنام رو مسخره نخواهم کرد , چون که میدونم خلاقیت بستر میخواد ! که ما نداریم !
پس توقعی ازشون ندارم !

اما خلاقیت دوست عزیز , جایی شکوفا میشه که آرامش کامل وجود داشته باشه !
نه در یک شخصی پر از استرس و فشار روحی و دغدغه آینده و ... , بلکه در شخصی که خیالش از آینده راحته , کسی بهش فشار نمیاره , ترس و احتمال شکست خوردن کارش کمه و. ...


گدشته از اینا , اصولاً زادگاه خلاقیت در ملل راقیه هست ! خلاقیت و ابتکار عمل در هرصنعتی و هر زمینه ای دست کشورهایی هست که در اون صنعت خاص پیشتاز هستن ! نه در مملکتی که اصلاً صنعت نداره (چه رسد به پیشتاز بودن در صنعت) !
به زبون خودمون , خلاقیت رو در کشورهایی میشه زیارت کرد که در لبه های علم سیر وسیاحت میکنن !
نمی تونم ادعا کنم که دیگر ملت های عقب افتاده تر , هیچ وقت فرصت بروز خلاقیت ندارن !
اما ادعا میکنم که در این کشور ها احتمال انجام کارهای خلاقانه به مراتب پاپیین تر و احتمال شکست خوردنشون به مراتب بالاتر از کشورهای پیشرفته هست !

شما همین که مثل اکثریت جامعه ی امروز انسان بدبینی نیستید جای تحسین داره , اما جسارتاً زیادی خوشبین هستید !
اون نیمه ی پر لیوانی که شما می بنید
کفاف تشنگی جامعه ی امروز ما رو نمی ده !
یادتون باشه احتیاج پدر اختراع هست.دقیقا برعکس حرف شما هست وقتی ادم شدیدا تو فشار باشه فکره پیشرفت رو بیشتر داره
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: tabassomesayna
ارسال: #۲۵۳۲۲
۰۱ دى ۱۳۹۴, ۱۱:۳۴ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۲ دى ۱۳۹۴ ۱۲:۰۲ ق.ظ، توسط clint.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
در تایید صحبت های کاربر ezraدرمورد خلاقیت اضافه کنم همه ما خلاقیت داریم اما نیازمند بستر ومحیطی هستیم که درآن خلاقیت رشد کند ؛محیطی که در آن تفکر متفاوت با خطر یا بحران مواجه نشود . جامعه ومحیطی که برای افراد خلاق باتفکر متفاوت بها ومقبولیت قائل است .به گفته دیوید بوهم خلاقیت بالقوه ونهان در هر فرد،اگر با موانع تحکیم یافته ی فرهنگی رو به رو نشود،خیلی بیشتر از آنچه تصورمی شود امکان بروز وظهور را دارد.

از دیدگاه صاحب نظران اگر از زیر سوال بردن سنت ها یا معیار های عام بترسیم ،مطمئنا فرصت های تفکر خلاقانه وپیشرفت را از دست خواهیم داد.برای داشتن جامعه خلاق ابتدا نیازمند قوانینی هستیم که آزادی سخن وآزادی بیان خلاق را صیانت کند.و اینکه افراد جامعه بایدپذیرنده نوآوری باشند ،تفکر غالبی مانع از این میشود که افراد پذیرنده تغییرات ونوآوری باشند
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: ezra
ارسال: #۲۵۳۲۳
۰۲ دى ۱۳۹۴, ۱۲:۵۹ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۱ دى ۱۳۹۴ ۱۱:۳۴ ب.ظ)clint نوشته شده توسط:  در تایید صحبت های کاربر ezraدرمورد خلاقیت اضافه کنم همه ما خلاقیت داریم اما نیازمند بستر ومحیطی هستیم که درآن خلاقیت رشد کند ؛محیطی که در آن تفکر متفاوت با خطر یا بحران مواجه نشود . جامعه ومحیطی که برای افراد خلاق باتفکر متفاوت بها ومقبولیت قائل است .به گفته دیوید بوهم خلاقیت بالقوه ونهان در هر فرد،اگر با موانع تحکیم یافته ی فرهنگی رو به رو نشود،خیلی بیشتر از آنچه تصورمی شود امکان بروز وظهور را دارد.

از دیدگاه صاحب نظران اگر از زیر سوال بردن سنت ها یا معیار های عام بترسیم ،مطمئنا فرصت های تفکر خلاقانه وپیشرفت را از دست خواهیم داد.برای داشتن جامعه خلاق ابتدا نیازمند قوانینی هستیم که آزادی سخن وآزادی بیان خلاق را صیانت کند.و اینکه افراد جامعه بایدپذیرنده نوآوری باشند ،تفکر غالبی مانع از این میشود که افراد پذیرنده تغییرات ونوآوری باشند
یعنی الآن اگه شما تو زمینه تخصصی تحصیلی تون یک خلاقیتی داشته باشید و یک چیزی ابداع کنیدیا یک روش مهندسی جدیدی را برای حل یک مسئله پیدا کنید یک نظر غالبی نمیذاره شما بروز بدین. یا وقتی دارید فکر میکنید و تحقیق میکنید اون نظر غالب میاد نمیذاره کار کنید.؟؟
ممکنه شرایط اقتصادی یا امثالهم نذاره ادم های خلاق به خلاقیت شون برسند ولی نظر غالب مانع نمیشه.

یک چیز جالبی که تو این بحثها هست اینه که بعضی دوستان فکر میکنن تا وقتی ایران هستند خلاقند و چیزی بروز نمیدن همینکه پاشون را گذاشتند بیرون خلاقیت شون یهویی شکوفا میشه . تجربه ای که دوستان من دارند و گاهی صحبت میکنیم اینه که این دوستان در اون محیطها خلاقیت شون بیشتر مورد آسیب قرار میگیره چون خودبخود بعضی محیطها دهها ساله که نخبه جذب کرده اند. این بحث خیلی مفصله ولی فکر میکنم همه میدونن چی میگم.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: software94 , Bahar_HS
ارسال: #۲۵۳۲۴
۰۲ دى ۱۳۹۴, ۰۱:۰۹ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۲ دى ۱۳۹۴ ۱۲:۵۹ ق.ظ)A L I نوشته شده توسط:  
(01 دى ۱۳۹۴ ۱۱:۳۴ ب.ظ)clint نوشته شده توسط:  در تایید صحبت های کاربر ezraدرمورد خلاقیت اضافه کنم همه ما خلاقیت داریم اما نیازمند بستر ومحیطی هستیم که درآن خلاقیت رشد کند ؛محیطی که در آن تفکر متفاوت با خطر یا بحران مواجه نشود . جامعه ومحیطی که برای افراد خلاق باتفکر متفاوت بها ومقبولیت قائل است .به گفته دیوید بوهم خلاقیت بالقوه ونهان در هر فرد،اگر با موانع تحکیم یافته ی فرهنگی رو به رو نشود،خیلی بیشتر از آنچه تصورمی شود امکان بروز وظهور را دارد.

از دیدگاه صاحب نظران اگر از زیر سوال بردن سنت ها یا معیار های عام بترسیم ،مطمئنا فرصت های تفکر خلاقانه وپیشرفت را از دست خواهیم داد.برای داشتن جامعه خلاق ابتدا نیازمند قوانینی هستیم که آزادی سخن وآزادی بیان خلاق را صیانت کند.و اینکه افراد جامعه بایدپذیرنده نوآوری باشند ،تفکر غالبی مانع از این میشود که افراد پذیرنده تغییرات ونوآوری باشند
یعنی الآن اگه شما تو زمینه تخصصی تحصیلی تون یک خلاقیتی داشته باشید و یک چیزی ابداع کنیدیا یک روش مهندسی جدیدی را برای حل یک مسئله پیدا کنید یک نظر غالبی نمیذاره شما بروز بدین. یا وقتی دارید فکر میکنید و تحقیق میکنید اون نظر غالب میاد نمیذاره کار کنید.؟؟
ممکنه شرایط اقتصادی یا امثالهم نذاره ادم های خلاق به خلاقیت شون برسند ولی نظر غالب مانع نمیشه.

یک چیز جالبی که تو این بحثها هست اینه که بعضی دوستان فکر میکنن تا وقتی ایران هستند خلاقند و چیزی بروز نمیدن همینکه پاشون را گذاشتند بیرون خلاقیت شون یهویی شکوفا میشه . تجربه ای که دوستان من دارند و گاهی صحبت میکنیم اینه که این دوستان در اون محیطها خلاقیت شون بیشتر مورد آسیب قرار میگیره چون خودبخود بعضی محیطها دهها ساله که نخبه جذب کرده اند. این بحث خیلی مفصله ولی فکر میکنم همه میدونن چی میگم.
شما در مورد تئوری های مدیریت تغییر چی میدونید ؟نه خیر وقتی سازمان ومحیط اجتماعی یه نوآوری رو قبول نکنه شکست میخوره هرچه قدر هم درست طراحی وپیاده سازی شده باشد چون تفکر غالب وسنتی مثل بتن اجازه رشد نوآوری در هیچ سازمان ومحیط اجتماعی نمیده خواستید مثال ایده های شکست خورده رو هم واستون میزنم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۵۳۲۵
۰۲ دى ۱۳۹۴, ۰۲:۰۸ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۲ دى ۱۳۹۴ ۱۲:۵۹ ق.ظ)A L I نوشته شده توسط:  
(01 دى ۱۳۹۴ ۱۱:۳۴ ب.ظ)clint نوشته شده توسط:  در تایید صحبت های کاربر ezraدرمورد خلاقیت اضافه کنم همه ما خلاقیت داریم اما نیازمند بستر ومحیطی هستیم که درآن خلاقیت رشد کند ؛محیطی که در آن تفکر متفاوت با خطر یا بحران مواجه نشود . جامعه ومحیطی که برای افراد خلاق باتفکر متفاوت بها ومقبولیت قائل است .به گفته دیوید بوهم خلاقیت بالقوه ونهان در هر فرد،اگر با موانع تحکیم یافته ی فرهنگی رو به رو نشود،خیلی بیشتر از آنچه تصورمی شود امکان بروز وظهور را دارد.

از دیدگاه صاحب نظران اگر از زیر سوال بردن سنت ها یا معیار های عام بترسیم ،مطمئنا فرصت های تفکر خلاقانه وپیشرفت را از دست خواهیم داد.برای داشتن جامعه خلاق ابتدا نیازمند قوانینی هستیم که آزادی سخن وآزادی بیان خلاق را صیانت کند.و اینکه افراد جامعه بایدپذیرنده نوآوری باشند ،تفکر غالبی مانع از این میشود که افراد پذیرنده تغییرات ونوآوری باشند
یعنی الآن اگه شما تو زمینه تخصصی تحصیلی تون یک خلاقیتی داشته باشید و یک چیزی ابداع کنیدیا یک روش مهندسی جدیدی را برای حل یک مسئله پیدا کنید یک نظر غالبی نمیذاره شما بروز بدین. یا وقتی دارید فکر میکنید و تحقیق میکنید اون نظر غالب میاد نمیذاره کار کنید.؟؟
ممکنه شرایط اقتصادی یا امثالهم نذاره ادم های خلاق به خلاقیت شون برسند ولی نظر غالب مانع نمیشه.

یک چیز جالبی که تو این بحثها هست اینه که بعضی دوستان فکر میکنن تا وقتی ایران هستند خلاقند و چیزی بروز نمیدن همینکه پاشون را گذاشتند بیرون خلاقیت شون یهویی شکوفا میشه . تجربه ای که دوستان من دارند و گاهی صحبت میکنیم اینه که این دوستان در اون محیطها خلاقیت شون بیشتر مورد آسیب قرار میگیره چون خودبخود بعضی محیطها دهها ساله که نخبه جذب کرده اند. این بحث خیلی مفصله ولی فکر میکنم همه میدونن چی میگم.

دوست عزیز شما اومدید با نظرتون , کامنت آقای clint رو تکذیب کنید , اما برعکس , کاملاً تأییدش کردید !

قبلش بگم که تحقیق داریم تا تحقیق !
هر تحقیقی لزوماً خلاقیت تام نیست!


اما دوست عزیز , اینکه ما می تونیم روش مهندسی جدید در زمینه ی تحصیلی خودمون ارائه بدیم , اتفاقاً دلیلش اینه که تفکر غالبی در زمینه ی تحصیلی ما وجود نداره !

و این یعنی صحه گذاشتن بر نظر دوستمون ! و نه تکذیبش !

یادآوری کنم که ریشه و اصل بحث من و جناب blackhalo , خلاقیت در کسب و کار و کارآفرینیبود ! و نه مباحث پژوهشی !

من دقیق نمی دونم منظور Clint از "تفکر غالب" چی هست ! چون که این جمله عمق زیادی داره !
پس نه تأیید میکنم , نه تکذیب !
ولی اگر قصد رد کردن این نظر رو دارید , بهتره که جمله ی "تفکر غالب" رو به همون بحث اصلی یعنی " خلاقیت کارآفرینی " ارجاع بدید ! و در اون باب ارزیابیش کنید !

 
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۵۳۲۶
۰۲ دى ۱۳۹۴, ۰۲:۱۴ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۲ دى ۱۳۹۴ ۰۲:۱۹ ق.ظ، توسط software94.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
مطمئن باشید ادم های موفق همه جا موفق خواهند بود
الان من تو یکی از شهرستان های ایران درس میخونم استاد من بی هیچ پارتی وفقط بخاطر اراده شخصیش یه شرکتی داره رقیبی های خارجیش جلو خلاقیت هاش زانو میزنن.بارها من خودم رقیبهاش رو تو کنفرانس ها دیدم که چی در موردش میگن.خواستید هرچندتا پروژه موفق تو شهرستانهای محروم براتون مثال میزنم
ادمی که بخواد موفق باشه همه جا میتونه اونی هم که نخواد همه حرفا بهونه است که کار نیست واین امثال حرفا.
هستند اساتید به نامی که میتونستن برن اما موندن این همه دانشجو نخبه وموفق تربیت کردن.دکتر میر فخرایی استاد بی نظیر دانشگاه تهران یه خرده راجع به ایشون مطالعه کنید.اینجا هم جوون های خلاق وموفق زیاده باید فقط دیدت بزرگ باشه
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mohammad.ardeshiri , A L I , tabassomesayna , RASPINA , Bahar_HS
ارسال: #۲۵۳۲۷
۰۲ دى ۱۳۹۴, ۰۲:۲۳ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۲ دى ۱۳۹۴ ۰۲:۱۴ ق.ظ)software94 نوشته شده توسط:  مطمئن باشید ادم های موفق همه جا موفق خواهند بود
الان من تو یکی از شهرستان های ایران درس میخونم استاد من بی هیچ پارتی وفقط بخاطر اراده شخصیش یه شرکتی داره رقیبی های خارجیش جلو خلاقیت هاش زانو میزنن.بارها من خودم رقیبهاش رو تو کنفرانس ها دیدم که چی در موردش میگن.خواستید هرچندتا پروژه موفق تو شهرستانهای محروم براتون مثال میزنم
ادمی که بخواد موفق باشه همه جا میتونه اونی هم که نخواد همه حرفا بهونه است که کار نیست واین امثال حرفا.
هستند اساتید به نامی که میتونستن برن اما موندن این همه دانشجو نخبه وموفق تربیت کردن.دکتر میر فخرایی استاد بی نظیر دانشگاه تهران یه خرده راجع به ایشون مطالعه کنید.اینجا هم جوون های خلاق وموفق زیاده باید فقط دیدت بزرگ باشه

نبود امکانات زیاد تاثیر نداره .همه ما سعی میکنیم با این حرف که امکانات نیست بارو از دوش خودمون بندازیم کنار و یکم به خودمون حق بدیم .بعضی اوقاتم از میترسیم کاری کنیم که واقعا برای اون ساخته شدیم .به هر حال به نظرم نبود امکانات یه حرفیه که فقط آدم یکم سر خودشو کلاه بزاره و بخاطر کارایه نکردش عذاب وجدانو دور کنه
بیشتر آدمهایی که خیلی موفق هستن امکاناتشون خیلی کم بود و جز آدمای ضعیف بودن

با ۱۰۰۰ تومان چیکار میشه کرد؟

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: software94 , A L I , tabassomesayna , Bahar_HS
ارسال: #۲۵۳۲۸
۰۲ دى ۱۳۹۴, ۰۲:۲۷ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
البته من در مقام دفاع از شرایط جامعه نیستم ولی:
جواب کاربر clint مربوط به پست خود ایشان هست.
در جواب ایشان باید گفت که نمیدونم منظور ایشان مدیریت در چجور سازمانی است. من که نیمه وقت تو بخش نیمه دولتی هستم می بینم که خلاقیتی که منجر به بازدهی اقتصادی میشه بشدت ازش حمایت و استقبال میشه.
تو بخش نظامی هم که سربازم قوانین خشکه ولی وقتی کاری بهمون سپرده میشه که نیازمند خلاقیته باز هم تشویق میشم.
اگر هم خلاقیت علمی مورد نظرتون باشه که تو سازمان دانشگاه ,سالیانه هزاران مقاله تو مجله های علمی دنیا چاپ میشه که شاید ده درصدش خلاقیت داره و شاید کمتر از یک درصدش خلاقیت ناب درش هست. کسی هم مانع نیست.دانشگاههای مطرح دنیا هم همین خلاقیت و تلاش را می بینن و افراد را از داخل جذب میکنن.
البته حتما" سازمانهای خشکی هم هستند که سیستم سنتی را ترجیح میدن و اهل خلاقیت نیستند.

در جواب کاربر ezra هم باید بگم خلاقیت در کار افرینی هم هست. من هم اولش فکر نمیکردم. چند بار رفتم تو این شرکتهای دانش بنیان و دیدم هست . شرکتهایی داریم که محصولات فنی به آلمان صادر میکنن. من خودم تو پارک پردیس دیدم.البته در مقابل اینهمه شرکت دانش بنیان خیلی کم اند ولی هستند و وجود دارند.
شرکتهایی هستند که ایده ها را بردند به محصول تبدیل کردند.
تو زمینه فنی خیلی کم ولی تو زمینه های هنری زیادن.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: software94 , mohammad.ardeshiri
ارسال: #۲۵۳۲۹
۰۲ دى ۱۳۹۴, ۰۲:۳۰ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
یه استادی داشتم که یه روز جریان اختراع سوییچ رو برامون تعریف کرد که یه تابوت ساز اختراعش کرده بخاطر شرایط سختش.
اونروز گفت بچه ها تا مجبور نباشید سختی نکشید موفق نمیشید چون وقتی ادم به چیزی نیاز داره مجبوره واسه احتیاجش بسازتش.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Bahar_HS
ارسال: #۲۵۳۳۰
۰۲ دى ۱۳۹۴, ۰۳:۲۳ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۲ دى ۱۳۹۴ ۰۳:۴۴ ق.ظ، توسط ezra.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۱ دى ۱۳۹۴ ۱۰:۱۷ ب.ظ)software94 نوشته شده توسط:  یادتون باشه احتیاج پدر اختراع هست.دقیقا برعکس حرف شما هست وقتی ادم شدیدا تو فشار باشه فکره پیشرفت رو بیشتر داره

(۰۲ دى ۱۳۹۴ ۰۲:۳۰ ق.ظ)software94 نوشته شده توسط:  یه استادی داشتم که یه روز جریان اختراع سوییچ رو برامون تعریف کرد که یه تابوت ساز اختراعش کرده بخاطر شرایط سختش.
اونروز گفت بچه ها تا مجبور نباشید سختی نکشید موفق نمیشید چون وقتی ادم به چیزی نیاز داره مجبوره واسه احتیاجش بسازتش.

من فکر می کنم "احتیاج" با "فشار روحی" فرق داره !
واصلاً ادعا نکردم که احتیاج مانع خلاقیت میشه !

واسه تبیین منظورم از فشار روحی , بزار یه تصویرسازی براتون کنم :

جوانی که شاهد گذر عمر خودش هست
و روز به روز داره به "تشکیل خانواده" نزدیک تر میشه !
اما می دونه که نمی تونه تشکیل خانواده بده !
چون مسکن نداره
مسکن نداره چون پول نداره
پول نداره چون کار نداره !
این یعنی فشار روحی
سریع میره سرکار ! (در فرض بودن کار)
میره سرکار تا پول دراره
پول دراره تا مسکن بخره
مسکن بخره تا ازدواج کنه !
وشما دوست عزیز , نمی تونی از چنین جوون دستپاچه ای انتظار خلاقیت و کارآفرینی با یک ایده ی بکر داشته باشی !
این دوست خیالیمون , به اولین آگهی استخدام چراغ سبز نشون میده !
برای اینکه این فشار روحی رو نداشته باشه ۲ جور توقع میشه ازش داشت
توقع اول اینکه کلاً قید تشکیل خانواده رو بزنه ! و خودش رو وقف علم و خلاقیت و کارآفرینی کنه !
توقع دوم : ترس از آینده نداشته باشه !
و همون طور که گفتم شما نمی تونید همچین توقعات نابجایی از جوان های یک جامعه داشته باشید !

امـا احتیاج !
واسه تصویرسازی "احتیاج" , باید این کاراکتر خیالیمون رو به یه سیاره ی دیگه ببریم !!!
در سیاره جدید , از کار و آگهی استخدام خبری نیست ! هرکس باید واسه خودش کار خلق کنه !
در واقع به جز خلاقیت , گزینه ی دیگه ای رو میز نیست !
پس راز بقا تو این سیاره , خلاقیته !
دوست خیالیمون, خلاقیت داشت میره سرکار
نداشت , لاجرم قید همه ی آمال آرزو ها رو میزنه !

البته همه ی اینا در گرو اینه که فرض کنیم دیگر موانع خلاقیت که گفتم (مثل ترس از شکست خوردن) وجود نداشته باشه !

من مشتاقانه منتظر مثال های شما درباره ی کارآفرینی های خلاقانه ی داخلی هستم . به خصوص در باب رشته ی تحصیلی خودم!

لااقل اگه بدونم بهم انگیزه میده !

ولی در عین حال یه حس بدی بهم میگه که خلاقیتی در کار نیست و غالباً اگه پی شون رو بگیری به یه سمپل خارجیش میرسی !
خواهشاً اگه مثالی میخواید بزنید , قبلش مطمئن باشید که واقعاً خلاقانه بوده ! و نه کپی !

 
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۵۳۳۱
۰۲ دى ۱۳۹۴, ۰۵:۴۹ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۲ دى ۱۳۹۴ ۰۶:۰۲ ق.ظ، توسط Behnam‌.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۲ دى ۱۳۹۴ ۰۲:۲۳ ق.ظ)mohammad.ardeshiri نوشته شده توسط:  نبود امکانات زیاد تاثیر نداره .همه ما سعی میکنیم با این حرف که امکانات نیست بارو از دوش خودمون بندازیم کنار و یکم به خودمون حق بدیم .بعضی اوقاتم از میترسیم کاری کنیم که واقعا برای اون ساخته شدیم .به هر حال به نظرم نبود امکانات یه حرفیه که فقط آدم یکم سر خودشو کلاه بزاره و بخاطر کارایه نکردش عذاب وجدانو دور کنه
بیشتر آدمهایی که خیلی موفق هستن امکاناتشون خیلی کم بود و جز آدمای ضعیف بودن
نبود امکانات زیاد تأثیر نداره جزو شعارهایی هست که توو مقدمه‌ی کتاب‌های صد راز موفقیت و ... مؤلفان ایرانی میشه دید.
زاکربرگ دانشگاه رو ترک کرد و فیسبوک رو پایه‌گذاری کرد، استیو جابز هم به همین ترتیب اپل رو. توو ایران تاجر کله گنده‌ی فرش و اختلاس‌گرا و رمال دیدم که بدون مدرک دانشگاهی موفق بوده باشند ولی برای کارهایی که با علم و فناوری سر و کار دارند فکر نمیکنم یک درصد چنین بستری باشه، حداقل من نمیشناسم. این ۲ تا مثال به وضوح نشون میده که هم محیط یا همون تفکر غالب خیلی مهمه که به یه نفر بدون تحصیلات دانشگاهی اجازه‌ی رشد داده میشه و مهمتر اینکه کلاً حرفش شنیده میشه، هم امکانات خیلی مهمه وگرنه اگه این دو نفر که از تحصیلات آکادمیک هم به نظر استفاده نکردند اگه یه گوشه‌ای از جهان سوم بودند الان داشتند چیکار میکردند؟

حتی اگه فرض کنیم ۵۰ درصد نخبه‌ها میذارن میرن، از نظر "تعداد"، نخبه‌های داخل و خارج از کشور برابر میشن چون به هر حال فقط کسایی که رفتند که نخبه نیستند و داخل هم کم نیست. اما کدامشون بیشتر موفق شدند و اسم و رسم و خروجی بهتری دارند؟ جوابش معلومه و علتش دو حالت داره. یا اینجا امکانات مادی معنوی نداشتند که خب حرف شما که گفتید امکانات زیاد تأثیر نداره رو نقض میکنه، یا منفی‌گرا بودند و به خاطر خود کم‌پنداری نتونستند کاری بکنند که خب میشه تأثیر محیط که باز حرف شما نقض میشه. توزیع ساده‌ی احتمال هست، نمیشه همه‌ی کسایی که رفتند ذاتاً عملگرا بوده باشند ولی کسایی که موندند عملگرا نیستند پس خروجی ندارند.

الان دیگه علم و ریسرچ از بعضی جهات اشباع شده، نمیشه مثل دو قرن پیش یهو فارادی شد و برق اختراع کرد. کار اساسی کردن در اغلب موارد امکانات اساسی میخواد (حداقل در حد تست نمونه‌ی اولیه)، رابطه و لینک و کمک گرفتن از بقیه‌ی جهان میخواد، و الا میشه مونتاژ خودروهای چینی بعد از ۴۰ سال تعرفه‌ی میلیون درصدی زدن روی واردات خودرو. یعنی این مملکت توو ۴۰ سال چار تا استعداد مکانیک و برق و مواد نداشته که لگن هندی هم از پراید نصفه مونتاژی بهتره؟ مسلماً داشته چون حتی شرکت‌های بزرگ هم با یکی دو نفر شروع کردند. چرا پیشرفت حاصل نشده؟ به خاطر غلط بودن محیط و امکانات و مدیریت. هر جایی که نیاز به امکانات و بستر بوده، میلنگیم، اما هر جایی که شده بوده (مثل وزنه‌برداریمون!) یکی بیاد با جرقه و ... کار رو جلو بره فعلاً صورتمون رو سرخ نگه داشتیم.

(۰۲ دى ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ق.ظ)ezra نوشته شده توسط:  من مشتاقانه منتظر مثال های شما درباره ی کارآفرینی های خلاقانه ی داخلی هستم . به خصوص در باب رشته ی تحصیلی خودم!
چرا به هر حال استارت‌اپ‌های خوب یا متوسط مایل به خوب حداقل توو زمینه‌ی نرم‌افزار هستند که لیستش رو از این شرکته که از استارت‌اپ‌ها حمایت میکنه میتونید ببینید. به نظرم زمینه‌ی نرم‌افزار کار بیشتری میشه انجام داد تا سخت‌افزار و نساجی و مکانیک و ... اما انتظار اینکه کسی از داخل ایران بتونه چیزی مشابه فیسبوک یا حتی تلگرام رو اگه ایده‌ش رو داشته باشه بتونه پیاده، تبلیغ و اداره کنه رو نداشته باشید. جزئیات هستند که همیشه باعث تفاوت میشوند و الا همه دو تا دست و یه مغز رو دارند.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: m450ud , clint , ezra , rz.gh
ارسال: #۲۵۳۳۲
۰۲ دى ۱۳۹۴, ۰۸:۵۴ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۲ دى ۱۳۹۴ ۰۵:۴۹ ق.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط:  ..............حمایت میکنه میتونید ببینید. به نظرم زمینه‌ی نرم‌افزار کار بیشتری میشه انجام داد تا سخت‌افزار و نساجی و مکانیک و ... اما انتظار اینکه کسی از داخل ایران بتونه چیزی مشابه فیسبوک یا حتی تلگرام رو اگه ایده‌ش رو داشته باشه بتونه پیاده، تبلیغ و اداره کنه رو نداشته باشید. جزئیات هستند که همیشه باعث تفاوت میشوند و الا همه دو تا دست و یه مغز رو دارند.
دید شما دیگه خیلی خاص هست و به اون یک ده میلیونیوم هر جامعه نگاه میکنید که میتونن مبدع فیس بوک و اینستا گرام باشن.
ما داریم راجع به عموم فارغ التحصیلان بحث میکنیم. من هم از این خیل جدا نیستم و دقیقا" همون سمتی هستم که بقیه هستند ولی مشکل اینه که ما همه مون یک مشکل جدی داریم و اون اینه که منتظریم شرایط مهیا بشه تا ما کاری بکنیم. همه تقریبا" مثل خود من میرن دانشگاه و لیسانس و ارشد میگیرن. بعد هم اگه کاری در حدیکه فکر نکنیم پیدا نکنیم خب میریم.
چند نفرمون این قدرت ریسک را داریم که ایده مون را بعمل برسونیم. البته اگه ایده ای داشته باشیم.
در مورد خودروسازی و یه سری صنایع که دولت ها بعضی وقتها میخوان باهاش قیافه پیشرفته بودن بگیرن و پز بدن نمیشه زیاد حرف زد.
خودروسازی در این مملکت اگه کار درستی بود سرمایه گذار پیدا میکرد. تو دنیا هم مگه چند تا خودروساز موفق هست. همه هم بخش خصوصی هستند چون سرمایه بالا میخواد. مثل صد سال قبل نیست که مثلا" آقای فورد بیاد یه چیزی بسازه .
تو بعضی صنایع اگه بخواد کسی از صفر شروع کنه با منابع موجود نمیشه چون امکان رقابت نداره و له میشه.
باید پذیرفت که خودروسازی تو مملکت ما مثل یه بچه لوس ننر هست که همه باید از جیب شون خرجش را بدن. مردم عادی کوچه بازار که حتی خودرو ندارند درگیر آلودگی و ترافیکش هستند تا افرادیکه زندگی شون و مخارج شون به یک پراید وصله .
مسائل اقتصادی مردم ما دو تا سر داره. یه سرش دولتها هستند که مسئولیتی واسه خودشون نمی بینن که بتونن پول را دست آدم درست و حسابی بدن که بره کار درست بکنه و اشتغال زایی بکنه . یه سرش هم دست اون یک هزارم فارغ التحصیل های نخبه است که ریسک نمیکنن که کاری را راه بندازن و دهها نفر بتونن بیان و شاغل بشن.
اگه من فارغ التحصیل نخبه باشم ,پول هم داشته باشم یا به من بدن بعنوان وام ,چند درصد حاضرن کاری را راه بندازن؟؟؟
بیشتر دوست داریم بریم . چون شرایط مدنی و شرایط اجتماع هم مشکل مضاعفیه و من میگم بابا حالش را داری بیا برو زندگیت را بکن.
من آماری را میخوندم که ما دو میلیون مهندس داریم که یک میلیونشون بیکارند. اون یک میلیون شاغل هم مطمئنا" هفتاد درصدشون کار تخصصی شون را نمیکنن.
دولت هم چون بدنه اش خیلی تنبل و .... هست مزید بر علته. همین معاونت فن آوری و اینجور جاها که وام به کارآفرینها میدن. معمولا" اول که یه برنامه اینجوری کلید میخوره اونقدر آسون میگیرن که هر ننه قمری میره میلیونها تومان وام میگیره . بعدش که پس نمیدن یا کاری انجام نمیشه اونقدر سخت میشه که دیگه شما فیس بوک هم اختراع کنی نمیتونی بگیری. الآن تو پارکهای فنآوری شما بری می بینی چقدر واحدهایی هست که افراد گرفته اند درش را بستن و معلوم نیست کجان. Big GrinTongue خیلی از اینکارهایی که وام میلیاردی گرفته اند سالی دو زار هم سود اقتصادی ندارند. پول را بردند تو کارهای دیگه .
و با وجود اینکه مشکلات بیکاری و عدم شکوفا شدن استعدادها نود درصدش بخاطر خود دولت ها هست ولی از صد ها نخبه هم که در هرسال میتونن کاری بکنن شاید دو نفر فقط ریسک میکنن. بقیه ترجیح میدن بفکر خودشون باشن. برن یه دکترایی اونور بخونن . و بعدشم دیدین دیگه طرف حاضره تو یک کالج نه چندان معتبر یا یک شرکت متوسط به پایین خارجی بعد گرفتن دکترا کار کنه و درگیر ریسک تو مملکت خودش نشه.
چند درصد نخبه ها یی که میرن در سطحی هستن که تو دانشگاههای طراز اول دنیا بتونن کار کنن و مثلا" میشن خانم میرزا خانی .البته که واقعا" اینجور افراد نمیبایست بمونن . ولی باید پذیرفت که از ۱۹۰۰۰ نفری که از قشر تحصیلکرده در سال از ایران میرن شاید ده نفرشون هم اینجوری نباشن. و اون ۱۸۹۹۰ نفر مثل من باشن.Tongue
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۵۳۳۳
۰۲ دى ۱۳۹۴, ۰۹:۲۰ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
سلام دوستان
حالتون خوبه؟
مهلت ثبت نام آزمون تحصیلات تکمیلی تموم شده؟

ای نسخه ی نامه الهی که تویی

ای آینه ی جمال شاهی که تویی

بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست

از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی


(حضرت مولانا)
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۵۳۳۴
۰۲ دى ۱۳۹۴, ۱۱:۰۲ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۲ دى ۱۳۹۴ ۱۱:۱۰ ق.ظ، توسط samane .gh.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
کسانی که تجربه نزدیک به مرگ یا
NDE – near death experience

داشته اند، بعد از بازگشت به دنیای ما، از تجربیات یکسانی صحبت می کنند، چیزهایی مثل:
جدا شدن از بدن و شناور شدن در فضا، تماشای بدن بی جان خود از بالا، گذشتن از یک تونل نورانی، دیدار با آشنایانی که قبلا فوت کرده اند، از بین رفتن درد و رنج و احساس سبکی و آرامش.
بعضی از این تجربه کنندگان، می گویند دانشی به آنها منتقل شده و اتفاقات آیندۀ خود و یا دنیا را دیده اند و بعضی دیگر عنوان کرده اند که با موجودی، ملاقات کرده اند که به نظر آنان وجود پروردگار بوده است و احساس عشقِ عمیقی به آنها منتقل شده است.
اما چیزی که در مورد همه آنان مشترک است، این است که آنچه تجربه کرده اند را دوست داشته اند و بعضی از آنها از اینکه بازگشته اند، اظهار ناراحتی کرده اند.
بعد از این تجربه، این افراد به شدت تغییر کرده اند، انگار معنای جدیدی از زندگی را دریافت کرده اند، بعضی ها روش زندگی خود را تغییر داده اند، به جهان هستی، زمین، طبیعت و انسانهای دیگر عشق ورزیده اند، آدمهای مهربان و صلح طلبی شده اند و به کار های خیرخواهانه و یاری رساندن به انسانهای دیگر روی آورده اند.
البته دانشمندان، این تجربه را به دلیل وضعیت منحصر به فردِ فیزیولوژی عصبی مغز، در هنگام مردن می دانند که باعث می شود فعالیت مغز تا ۸ برابر بیشتر شود. به گفته آنان، کمبود اکسیژن و قند در مغز و آخرین تلاشهای مغز برای زنده ماندن، باعث ایجاد چنین تصاویری می شود.
با این وجود، همچنان سوالهایی هست که جواب روشنی برای آنها وجود ندارد؛
مثلا چرا این اشخاص احساس کرده اند که از بدنشان جدا شده و از بالا به بدن خود نگاه کرده اند؟ اگر این جدا شدن از بدن فقط یک حس غیر واقعی باشد، آنان چگونه از بالا شاهد کارهایی بوده اند که افراد خانواده و پزشکان برای برگرداندن آنها انجام داده اند و حتی صحبتهای آنها را بخاطر داشته و بعدا بازگو کرده اند. از آنجایی که علم به روح اعتقاد ندارد پس این چیزی که از بدن شخص جدا شده و از بالا نظاره گره این اتفاقات بوده است چیست؟
از طرف دیگر، مرگ بعضی از این اشخاص توسط پزشک تایید و امضا شده است، یعنی همه اعضای بدن این اشخاص و همچنین مغزشان دیگر کار نمی کرده، پس گشت و گذار و بازدید از قسمتهای دیگر بیمارستان، دیدن فعالیتهای پرستاران و پزشکان، دیدن و شنیدن گریه و زاری خانواده و فامیل، چگونه اتفاق افتاده است؟ اصلا چگونه اینها را دیده اند و بخاطر سپرده اند؟ حافظه آنان که در مغزشان است، مغزشان هم داخل جمجمه و جمجمه شان هم به همراه بدنشان روی تخت بیمارستان است، پس این چیزهایی که از بالا شاهدش بوده اند، را با چه اندامی دیده اند و چگونه بخاطر سپرده اند؟
و دیگر اینکه چرا در آن سوی تونل نور، آن دسته از دوستان و آشنایان حضور دارند که قبلا مرده اند، و افراد زنده، در بین آنان نیستند؟
در پایان این را هم بگویم که ریچارد فینمن، یکی از بنیانگذاران فیزیک مدرن و برنده جایزه نوبل، با محبوس کردن خود در یک محفظه فشار بالا، این حس را تجربه کرد. بعدا توضیح داد که در آن زمان به آرامی از بدنش جدا شده و به صورت معلق در هوا و از فاصله دور به بدنش نگاه کرده است، او اعتراف کرد که مطمئن نیست چه اتفاقی برایش افتاده، اما همه چی مثل یک رویا بوده است.

در این لینک می توانید با آدمهایی که چنین تجربیاتی داشته اند آشنا شوید:

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

از آیینه بپرس نام نجات دهنده ات را ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: MajidManesht2012 , Pure Liveliness
ارسال: #۲۵۳۳۵
۰۲ دى ۱۳۹۴, ۱۱:۵۹ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۲ دى ۱۳۹۴ ۰۲:۲۷ ق.ظ)A L I نوشته شده توسط:  البته من در مقام دفاع از شرایط جامعه نیستم ولی:
جواب کاربر clint مربوط به پست خود ایشان هست.
در جواب ایشان باید گفت که نمیدونم منظور ایشان مدیریت در چجور سازمانی است. من که نیمه وقت تو بخش نیمه دولتی هستم می بینم که خلاقیتی که منجر به بازدهی اقتصادی میشه بشدت ازش حمایت و استقبال میشه.
تو بخش نظامی هم که سربازم قوانین خشکه ولی وقتی کاری بهمون سپرده میشه که نیازمند خلاقیته باز هم تشویق میشم.
اگر هم خلاقیت علمی مورد نظرتون باشه که تو سازمان دانشگاه ,سالیانه هزاران مقاله تو مجله های علمی دنیا چاپ میشه که شاید ده درصدش خلاقیت داره و شاید کمتر از یک درصدش خلاقیت ناب درش هست. کسی هم مانع نیست.دانشگاههای مطرح دنیا هم همین خلاقیت و تلاش را می بینن و افراد را از داخل جذب میکنن.
البته حتما" سازمانهای خشکی هم هستند که سیستم سنتی را ترجیح میدن و اهل خلاقیت نیستند.
قبول دارم انگیزه های مادی،زیر ساخت مناسب ،از همه مهم تر قوانینی که از یک نوآوری حمایت کند در پذیرش یک خلاقیت تاثیر گذاره اما خوب خلاقیت در جامعه ای ظهور پیدا میکنه که احساس نیاز به تغییر وجود داشته باشد فرض کنید شما یک سیستم CDSS(سیستم تصمیم یار بالینی )رو طراحی کردید( این مثال رو زدم چون قبلا"گفتید که به این حوزه علاقه دارید ) توی بیمارستان ها ی ایران به این جور سیستم ها حداقل تا چند سال آینده نیازی نیست ،پزشک احساس نیاز نمیکنه چون به تخصص خودش ایمان داره ،هیچ قانونی هم حمایت نمیکنه زیر ساختش هم وجود نداره خوب تصمیم شما به عنوان یک فرد خلاق کار آفرین چیه؟ایران می مونید یا مهاجرت میکنید به کشوری که بیمارستان هاش برای اینکه اعتبار سنجی بشن باید از این سیستم ها استفاده کنند
در ضمن من آقا نیستم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: A L I


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۶۰,۲۹۵ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۷۴۵,۰۲۰ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۱,۳۰۶ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۶۷,۸۷۶ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۴۳۷ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۵۲۷ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۵۴۷ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۹,۵۴۲ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۲,۵۸۹ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۸,۲۳۹ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close