زمان کنونی: ۳۰ فروردین ۱۴۰۳, ۰۲:۴۴ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۲۲۷۴۱
۱۴ مرداد ۱۳۹۴, ۰۸:۵۵ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۴ مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۵۸ ب.ظ، توسط hotmail.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۳ مرداد ۱۳۹۴ ۰۱:۳۲ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  ......

سلامی به پهنای کیهان بر بزرگوارانی که دلهایشان این کیهان را ستوه اورده


به چهرت می بینم که دلتنگی. ای بزرگمرد مگر پارسی را چگونه باید سرود؟
زبانی که بر فرهنگ بیگانگان اراسته شده؟
یا زبانی که بر اصل فرهنگ ایران نهفته؟
ای عالم ربانی و ای سردمدار انجمن شما را چه شد که حیرت بر چهر این رهگذر درویش ندیدی؟
شما را چه شد؟ ایا حضور من شما را دلتنگ همی گرداند؟ که صورتکی دلتنگ را به صورت کلام شما می بینم؟
میزبان رسم را بر چه دیده و جزم بر کجا گذاشته؟

خداوند عالم اگر جان این بنده را خلق کرد به دل عشق برنهاد و ز غیرش بدان عزل کرد
اگر حال درویش را دگرگون بدیدی همی. بدان کین عشق ابوتراب را به دل پروریدش همی.
و این سخنان را به صورت دیدی و بر حال ندیدی و رنه جز عشق نبینی.

هنگ را بر چهر من دیدی یا بر صورت کلام؟

چون از درویش حالش پرسی که چون بر سفره خداجویان حاضر شود چه سان دگرگون شود؟
شما سفره را چه دیدید؟ مگر سفره به تکه گوشتی هست؟ مگر ان کس که بر صورت بریانی نشیند عزت به سرش اید؟ چنین نباشد که عزت هم نیست.
مگر او که بر روی خاک نان خورد و او را ابوتراب لقب دادند جز بر عزتش بود؟ ایا او مولای متقیان نبود؟
مگر او که نان جوین بر خود برگزید بر جدش ادم همی برتری جست که لب به گندم نزد او که بود؟
چنین نیست که عاشقان حضرت دوست عشقبازی با حق را به تکه نان و گوشتی نفروشند. عشقبازی علی در سفره به کیسه ای که بدان مهر زده بود که مبادا حسنین ان را روغن اغشته کند. به شکم برنگزید جز ان که فقیران بر ان سفره بودند.

لفظ سفره در گفتار پیش مجازی بیش نبود که بر صورت سفره نانی هست ولی بر بطن همی محفل عارفان.

به دل تنگ گشتم به اوصافتان. به چشمان همی اشک بردم به دیدارتان.
مگر عشق گفتن مرا عار بود؟ مگر راه عاشق بگفتن مرا خار بود؟
به دل خون همی گشتم از لحن و اوازتان. به صورت همی خار گشتم از صورت و سازتان.
مگر حال گفتن به ذلت بُود. مگر راز گفتن شرارت بُود.
اگر بر سفره شاهانه ی خود فقیری چون مرا برانید بدانید دلی خون کنید . تمام و کمال به صورت و سیرت گفتارهای بعد را دیدم. دیگر مپرس.

تا دل به پرواز نیاید اوج عشق نبیند نه پرواز هوایی و هوسی هواخواهانه. پروازی بر بال عشق.

.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۲۷۴۲
۱۴ مرداد ۱۳۹۴, ۱۰:۲۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
زمان خیلی خیلی خیلی سریع میگذره! باورم نمیشه سال تحصیلی جدید باز داره شروع میشه!

"Many of life 's failures are people who did not realize how close they are to success when they gave up "
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: termeh93
ارسال: #۲۲۷۴۳
۱۴ مرداد ۱۳۹۴, ۱۱:۳۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
امروز مامانم میگه بیا بریم طلافروشی برای تولد عروسم ، طلا بخرم.
خیلی حس بدی بهم دست داد Sad Sad Sad

به مامانم میگم مامان خانم، ۲۶سال از عمرم گذشته یکبار منو نبردی طلافروشی بگی برا تولدت ،طلا بخرم برات.....
اونوقت حالا عروس جونت دو روزه اومده عروسمون شده میخوای بری براش طلا بخری...............

واقعا یک حسی بهم دست داده بود انگار یکی گلوم فشار میداد.تازه فهمیدم چرا میگن خواهر شوهرها حسودن
ولی والا ما حسود نیستیم ،تبعیض قائل میشن ، تبعیضضضضضضضض
Sad Sad Sad
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Parisa-SH , ziba_090 , نارین , nlp@2015 , tabassomesayna , kora , soheila-zd , Bahar_HS , termeh93 , targol
ارسال: #۲۲۷۴۴
۱۴ مرداد ۱۳۹۴, ۱۱:۵۳ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۴ مرداد ۱۳۹۴ ۱۱:۵۵ ب.ظ، توسط samane .gh.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دلم

موزیسین است

تو که نیستی

شور می زند .....

از آیینه بپرس نام نجات دهنده ات را ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: نارین , **sara** , Bahar_HS , MajidManesht2012
ارسال: #۲۲۷۴۵
۱۵ مرداد ۱۳۹۴, ۱۲:۱۲ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۴ مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۵۵ ب.ظ)hotmail نوشته شده توسط:  
(13 مرداد ۱۳۹۴ ۰۱:۳۲ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  ......

سلامی به پهنای کیهان بر بزرگوارانی که دلهایشان این کیهان را ستوه اورده


به چهرت می بینم که دلتنگی. ای بزرگمرد مگر پارسی را چگونه باید سرود؟
زبانی که بر فرهنگ بیگانگان اراسته شده؟
یا زبانی که بر اصل فرهنگ ایران نهفته؟
ای عالم ربانی و ای سردمدار انجمن شما را چه شد که حیرت بر چهر این رهگذر درویش ندیدی؟
شما را چه شد؟ ایا حضور من شما را دلتنگ همی گرداند؟ که صورتکی دلتنگ را به صورت کلام شما می بینم؟
میزبان رسم را بر چه دیده و جزم بر کجا گذاشته؟

هنگ را بر چهر من دیدی یا بر صورت کلام؟

چون از درویش حالش پرسی که چون بر سفره خداجویان حاضر شود چه سان دگرگون شود؟
شما سفره را چه دیدید؟ مگر سفره به تکه گوشتی هست؟ مگر ان کس که بر صورت بریانی نشیند عزت به سرش اید؟ چنین نباشد که عزت هم نیست.
مگر او که بر روی خاک نان خورد و او را ابوتراب لقب دادند جز بر عزتش بود؟ ایا او مولای متقیان نبود؟
مگر او که نان جوین بر خود برگزید بر جدش ادم همی برتری جست که لب به گندم نزد او که بود؟
چنین نیست که عاشقان حضرت دوست عشقبازی با حق را به تکه نان و گوشتی نفروشند. عشقبازی علی در سفره به کیسه ای که بدان مهر زده بود که مبادا حسنین ان را روغن اغشته کند. به شکم برنگزید جز ان که فقیران بر ان سفره بودند.

لفظ سفره در گفتار پیش مجازی بیش نبود که بر صورت سفره نانی هست ولی بر بطن همی محفل عارفان.

به دل تنگ گشتم به اوصافتان. به چشمان همی اشک بردم به دیدارتان.
مگر عشق گفتن مرا عار بود؟ مگر راه عاشق بگفتن مرا خار بود؟
به دل خون همی گشتم از لحن و اوازتان. به صورت همی خار گشتم از صورت و سازتان.
مگر حال گفتن به ذلت بُود. مگر راز گفتن شرارت بُود.
ای دوست من کیهان را بستوه نیاورده ام ولی علیک سلام.
بنده حقیر کجا و عالم ربانی کجا! بیش از این خجالت به خورد حقیر ندهیدSmile
سردمدار انجمن هم نیستم که سردمدار لشکر خواهد و مرا انگشتی و کی بوردی بیشتر در مقابل نباشد Big Grin

استاد بزرگوار! هنگ دیدنی نباشد که برچهره یا کلام شما نشیند. هنگ را حالتی است که بر مغز یا cpu در اثر فرآیندهای ناسازگار حادث شود و به بن بست انجامد . مخلص کلام آنکه جسارتی بر چهره یا کلام شما نیست مغز مخلص کوچک و به سان ۸۰۸۰ اینتل کار میکندBig Grin

خجلت بر من استوار همی گشت که دل خون شدید .
جسارت اینکه راز کسان را گفتن نوعی شرارت است و فکر کنم بواسطه تنظیم قافیه فرموده اید که در بحث ما جایی نداشت.
هم اینک کلام در کشم و زیاده گویی حمل بر جسارت شود و در اندیشه تعویض cpu و افزایش cache باشم که دور از اداب جوانمردی باشد رنجاندن دوستان.Shy


از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر ............ یادگاری که در این گنبد دوار بماند..
.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: ziba_090 , 10:30 , **sara** , so@ , termeh93
ارسال: #۲۲۷۴۶
۱۵ مرداد ۱۳۹۴, ۱۲:۱۵ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خوب یاد گرفته ایم ورانداز کردن همدیگر را!
یک خط کش این دستمان !
یک ترازو آن دستمان !
اندازه می گیریم و وزن می کنیم
آدم ها را
رفتارشان را
انتخاب هایشان را
تصمیم هایشان را
حتی قضا و قدرشان را !!
به رفیقمان یک تکه سنگینی می اندازیم،بعد می گوییم:
خیر و صلاحت را می خواهم !
غافل از اینکه چه برسر او می آوریم !
در جمع ، هرکس را یک جور مورد بررسی قرار می دهیم
آن یکی را به ازدواج نکرده اش
...
آن دیگری را...
یکی هم نیست گوشمان را بگیرد که :
آهای!
چندبار به جای او بوده ای
که حالا اینطور راحت نظر می دهی

حواسمان نیست که چه راحت
با حرفی که در هوا رها میکنیم
چگونه یک نفر را به هم می ریزیم
چندنفر را به جان هم می اندازیم
چه سرخوردگی یا دلخوری بجای میگذاریم
چقدر زخم میزنیم...
حواسمان نیست که ما می گوییم و رها میکنیم و رد می شویم
اما یکی ممکن است گیر کند
بین کلمه های ما
بین قضاوت های ما
بین برداشت های ما
دلی که می شکنیم ارزان نیست ...
خدایا ما را ببخش،آنقدر غرق در قضاوت شده ایم که فراموش کرده ایم قاضی تویی...
پروردگارم!
قاضی تویی...

خداوندا ... کدام نقطه ی زمین، از تو خالیست که خلق تو را در آسمان می جویند؟! منصور حلاج
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: vesta , ziba_090 , Parisa-SH , نارین , **sara** , kader , targol , kora , soheila-zd , Bahar_HS , nina69 , captain , pezhman.m-AI
ارسال: #۲۲۷۴۷
۱۵ مرداد ۱۳۹۴, ۱۲:۵۹ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۵ مرداد ۱۳۹۴ ۰۱:۰۰ ق.ظ، توسط ziba_090.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خسته شدم از آدمای دور و برم، از اینکه فکر میکنن همه پر از ایرادن و فقط خودشون کاملاً و به بقیه خورده میگیرنAngry

امام حسین علیه السلام: زنهار زنهار بپرهیز از ظلم به کسی که در مقابل تو یاوری جز خدا ندارد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: نارین , crevice , tabassomesayna , kora , soheila-zd , termeh93 , nina69
ارسال: #۲۲۷۴۸
۱۵ مرداد ۱۳۹۴, ۰۹:۰۲ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۵ مرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۵۹ ق.ظ)ziba_090 نوشته شده توسط:  خسته شدم از آدمای دور و برم، از اینکه فکر میکنن همه پر از ایرادن و فقط خودشون کاملاً و به بقیه خورده میگیرنAngry
دقیقا...
نمیدونم قضیه چیه که اکثر ما ایرانیا کپسول اعتماد به نفس کاذبیم!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: tabassomesayna , ziba_090 , kora , soheila-zd , Bahar_HS , termeh93 , neda_Network
ارسال: #۲۲۷۴۹
۱۵ مرداد ۱۳۹۴, ۱۲:۱۶ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خسته شدم از خودم که این همه با خودم نامهربون بودم به خاطر دیگران
من مقصرم.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: tabassomesayna , M4$0UD , targol , kora , vesta , soheila-zd , Bahar_HS , termeh93 , alim93
ارسال: #۲۲۷۵۰
۱۵ مرداد ۱۳۹۴, ۱۲:۵۸ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۵ مرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۱۶ ب.ظ)**sara** نوشته شده توسط:  خسته شدم از خودم که این همه با خودم نامهربون بودم به خاطر دیگران
من مقصرم.
اما
من خسته شدم از خودم که این همه با دیگران نامهربون بودم به خاطر خودم

وضعیت شما خیلی بهتر از منه، قدر خودتون رو بدونید. اینکه دیگران هم از ما راضی باشن نعمت بزرگیه
ای کاش من می تونستم مثل شما باشم

امام حسن عسکری (ع) : جدال مکن تا احترامت برود و شوخی مکن تا بر تو گستاخ شوند.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: **sara**
ارسال: #۲۲۷۵۱
۱۵ مرداد ۱۳۹۴, ۰۱:۲۶ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۵ مرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۵۸ ب.ظ)targol نوشته شده توسط:  اما
من خسته شدم از خودم که این همه با دیگران نامهربون بودم به خاطر خودم

وضعیت شما خیلی بهتر از منه، قدر خودتون رو بدونید. اینکه دیگران هم از ما راضی باشن نعمت بزرگیه
ای کاش من می تونستم مثل شما باشم
مطمئناً اینطور که میگید نیست. همیشه آدمهای خوب و مهربون متواضع هستند. شما هم همینطور هستید.

ممنون ترگل جان. شما به من لطف دارید.
ولی خوب نیست که همیشه به فکر راضی کردن دیگران باشیم.
باید تعادل رو حفظ کنیم. ما در قبال خودمون هم مسئولیم
و در نهایت اینکه اگر روزی برسه که خودمون از خودمون شاکی باشیم، ممکنه خدای نکرده همون دیگران رو ناخواسته برنجونیم.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: tabassomesayna , emahii , kora , targol , soheila-zd , Bahar_HS , Parisa-SH
ارسال: #۲۲۷۵۲
۱۵ مرداد ۱۳۹۴, ۰۱:۳۵ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۵ مرداد ۱۳۹۴ ۰۱:۳۵ ب.ظ، توسط tabassomesayna.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
همه چیز از خودمون شروع میشه..اگه با خودت مهربونی به خودت عشق میورزی.. خودتو دوست داری.. خودتو باور داری بدون که برنده ای!
مهربون ترین ادمها اونایی هستن که اول از همه با خودشون مهربونن و به خودشون ظلم نمیکنن..!

من نه آنکه گویی هستم نه آنکه گویند / من همانم که همانم ..
مشاهده‌ی وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: **sara** , ziba_090 , emahii , kora , targol , Bahar_HS , Riemann , neda_Network , Pure Liveliness , alim93 , Parisa-SH
ارسال: #۲۲۷۵۳
۱۵ مرداد ۱۳۹۴, ۰۱:۴۶ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۵ مرداد ۱۳۹۴ ۰۱:۳۵ ب.ظ)tabassomesayna نوشته شده توسط:  همه چیز از خودمون شروع میشه..اگه با خودت مهربونی به خودت عشق میورزی.. خودتو دوست داری.. خودتو باور داری بدون که برنده ای!
مهربون ترین ادمها اونایی هستن که اول از همه با خودشون مهربونن و به خودشون ظلم نمیکنن..!
کاملاً درسته موافقمHeart
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: tabassomesayna , یاس رازقی , fatemeh87
ارسال: #۲۲۷۵۴
۱۵ مرداد ۱۳۹۴, ۰۲:۳۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۳ مرداد ۱۳۹۴ ۰۳:۴۵ ب.ظ)mahnaz.p نوشته شده توسط:  بله گفتن دهه ی اول.پارسال ک دوم اومد
اره احتمالا همون نیمه دوم میاد ولی کاش زودتر بیادش بتونیم بهتر برنامه ریزی کنیم

think positive
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۲۷۵۵
۱۵ مرداد ۱۳۹۴, ۰۴:۵۹ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۵ مرداد ۱۳۹۴ ۰۲:۳۶ ب.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  
(13 مرداد ۱۳۹۴ ۰۳:۴۵ ب.ظ)mahnaz.p نوشته شده توسط:  بله گفتن دهه ی اول.پارسال ک دوم اومد
اره احتمالا همون نیمه دوم میاد ولی کاش زودتر بیادش بتونیم بهتر برنامه ریزی کنیم
منظورم دوم شهریور هست الانم گفتن هفته ی اول میاد دیگ
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: MarkLand


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۱۱۶ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۱۷,۱۲۹ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۳۷۰ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۳,۲۳۶ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۶۸ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۱۱ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۳۰ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۳۸۷ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۲۱۱ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۰۷ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close