زمان کنونی: ۰۹ آذر ۱۴۰۳, ۰۷:۰۹ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۱۰۱۵۶
۱۲ بهمن ۱۳۹۲, ۰۵:۵۳ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
برف میبارد
دانه دانه
سپیــــــــــــــد
آرام و
بی صدا

گوشهایت را که به طبیعت دهی
سکوت مطلق را میشنوی!

برف میبارد
آرام و
بی صدا

در کنج بی برف حیاط
دسته ای گنجشک و سینه سرخ
بالهایشان را پف داده اند
و کز کرده اند

به چه می اندیشند ؟
به روزی شان
یا

برف میبارد
آرام و
بی صدا

از پای پنجره دانه های سپید را دنبال میکنی
از بالا به پایین
نرم و رها

گربه ای را میبینی که بی تاب شده
میداند پشت این دیوار
طعمه مهیاست
اما برف او را محاصره کرده
و نمیتواند از مخفی گاهش خارج شود
لحظه به لحظه
حریص تر میشود
اما نمیتواند درون این برفها پا بگذارد
و بی تاب و مشتاق
دور خود می چرخد

چکمه هایت را به پا
و مشتی گندم و برنج با خودت همراه می کنی

در را که باز میکنی
گنجشکها می پرند
آرامششان را به هم میریزی
همه با هم پرواز میکنند
و در بالاترین شاخه درختی
تو را به نظاره می نشینند

اما تو دوستی
و آنها نمیدانند

حق دارند
ترک خطر احتمالی ، عقلا واجب است !

برف میبارد
آرام و
بی صدا

پله ها را طی میکنی و
در پی آخرین پله تا میانه ساق ، به درون برف فرو میروی

اما
اما
هیچ حسی نداری
دیگر
فرو رفتن در برف شیرین نیست
دست زدن به پنبه های سپید و سرد
شیرین نیست
کودکی ات را مرور میکنی
ذوق و شوق و تمنایی که داشتی
و اکنون
تنها دلت برای پرنده ها سوخته است

برف میبارد
آرام و
بی صدا

عینکت را بخار نفسهایت گرفته
و تو
جایی را نمیبینی
رد پای مادرت را به سمت کنج حیاط
جایی که صبح برای پرنده ها دانه پاشیده بود
دنبال میکنی

و میروی بدون آنکه مایل باشی
شیشه های نگاهت را پاک کنی
و این طبیعت آرام و یخ زده را شفاف ببینی
فقط میروی

برف میبارد
آرام و
بی صدا

تنها صدایی که به گوشت میرسد
صدای قدمهایت است
که به هر سمت میرود
تعدادی گنجشک را از تو دور میکند

دانه ها را بر زمین می پاشی
و راهت را به سمت خانه کج میکنی

و چیزی گلویت را می بندد
و حسی قلبت را می فشارد

برف میبارد
آرام و
بی صدا
عینکت را بخار پوشانده
و قلبت را مه
و وجودت را حس ِ تلخ ِ ...

آه
برف میبارد
میبارد
و میبارد
و غصه تو
تنها پرنده ها نیستند

۱۲ بهمن ۹۲
هــــــــــــــــع ع
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Autumn.Folio , Eternal , انرژی مثبت , vesta
ارسال: #۱۰۱۵۷
۱۲ بهمن ۱۳۹۲, ۰۷:۱۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
امروز روز بد، شایدم پرتجربه بود برام
تو این چند سال خیلی درس از زندگی گرفتم
خیلی آدما اومدن و با کارایی که کردن حالا چه خوب چه بد از پشت پرده هایی که نمیدیدم پرده برداری کردن، از همشون ممنونم چون شاید اگه نبودن هیچ وقت نمیفهمیدم حقایقی که هست تو زندگی و من با حال و هوای بچگی و سادگی اومده بودم تو این میدون.
بعد اینم خیلی راه هست که باید طی کرد، گاهی با سادگی، گاهی با زرنگی باز همراه با همه آدمای بد و خوب.
فقط گاهی از دست آدمایی ناراحت میشم، اما باید یاد گرفت از هیچکس انتظاری نداشت، ناراحتی ها از انتظارات بوجود میاد.
فقط میمونه یه حرف، یه واژه، یه اسم، یکی که خیلیه، خیلی..... بین این همه اسم، واژه، موضوع و دغدغه فکری با این همه ماجراها که برات پیش میاد...
خدا...


خونه بی چراغ من از تو همیشه روشنه
بخشش چندمه توه توبه چندمه منه؟
تو بهترین رفیقمی نمیشه از تو دل جدا
گمم نکن تو تاریکی دستمو ول نکن خدا

خدا آن حس ریبایی است که در تاریکی صحرا
زمانی که هراس مرگ میدزدد سکوتت را
یکی مثل نسیم آرام میگوید
کنارت هستم ای زیبا، و دل آرام میگردد

یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sahar121 , good-wishes , fulgent , Eternal , **sara** , انرژی مثبت
ارسال: #۱۰۱۵۸
۱۲ بهمن ۱۳۹۲, ۰۷:۱۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دل تنگ حال و هوای عرفانی و خدایی ماه رمضون شدم...

[تصویر:  salavat14saqeb.ir_.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: blackhalo1989 , good-wishes
ارسال: #۱۰۱۵۹
۱۲ بهمن ۱۳۹۲, ۱۰:۵۳ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انسانم آرزوست.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: kati , انرژی مثبت , sahar121
ارسال: #۱۰۱۶۰
۱۲ بهمن ۱۳۹۲, ۱۱:۱۳ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دل تنگم بدجوری گرفته،،،،،،،فکر میکردم امروز ی روز برفیه خیلی قشنگ باشه اما نبود،،،،،پیر زن همسایمون فوت کرد اونی که خیلی باهاش خاطره داشتیم از بچگی تا الان خوب و بد،،،،دلم خیلی براش تنگ میشه نمیتونم باور کنم دیگه نیست،،،،بدجوری دلتنگشم.....
چرا آدما انقد بدن،،،چرا حتما باید یکی بمیره تا بیشتر قدرشونو بدونن،،،،چرا تا وقتی زنده ایم با هم خوب نیستیم،،،،،،چرا چرا چرا چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا​اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا​اااااااااااااااااااااااااااااااا.......
دوست دارم خاله جون،،،،منو ببخش اگه ی وقتایی ناراحتت کردم،،،،،دوست داررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررم...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: انرژی مثبت , Breeze , sahar121 , **sara**
ارسال: #۱۰۱۶۱
۱۲ بهمن ۱۳۹۲, ۱۱:۵۵ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۲ بهمن ۱۳۹۲ ۱۱:۵۸ ب.ظ، توسط blackhalo1989.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۲ بهمن ۱۳۹۲ ۱۱:۳۴ ب.ظ)پوونه نوشته شده توسط:  عقده ای شدم فکر کنم.. عقده دانشگاه خوب.. هر شب میرم فیـض و همینجوری شانسی یکی رو پیدا میکنم که از بچه های شریف و یا بقیه دانشگاه های تاپ باشه..بعد هی یکی یکی پروفایل ها رو میخونم فرندها رو میبینم.. بعد هی غصه میخورم.. از خودم بدم میاد و کلی حس ناخوشایند دیگه..
امشب تو پروفایل پروفسور قدسی عکس یکی رو دیدم که قبلا هم اون عکس رو تو مانشت دیده بودم. فکر کردم فکر کردم فکر کردم یادم افتاد ایشون همون آقای AmirV سایت هستند. یه لحظه روحیه گرفتم پروفایلشون رو دیدم و گفتم خب قرار نیست که همه کارشناسی رو تو دانشگاه نامبر وان ایران بخونن. میشه یه سال ریاضت کشید و ارشد قبول شد. خلاصه که توی دلم ارزو کردم من هم تو کنکور سال بعد چنان رتبه ام خوب بشه که شریف قبول بشم و بنویسم studied AI at sharif univeristy of technology. هییییی یعنی میشه؟ ارزو بر جوانان عیب نیست که، هست؟ : )))))
و شاید برسه روزی که میگید این بود شریف؟!!
از خدا نخواید شریف قبول شید. از خدا بخاید هرچی صلاحه همون بشه. ممکنه یه چیزایی باشه که با شریف قبول شدن از دست بدید که دکترای شریف که هیچ، استادی تو شریف هم ارزششو نداشته باشه.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: انرژی مثبت , good-wishes , پوونه , IT.setareh91 , AEM4949 , Breeze , فوژان , sahar121 , SaMiRa.e , azad_ahmadi
ارسال: #۱۰۱۶۲
۱۲ بهمن ۱۳۹۲, ۱۱:۵۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۲ بهمن ۱۳۹۲ ۱۱:۵۹ ب.ظ، توسط ایزدی.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
و شاید برسه روزی که میگید این بود شریف؟!!

فککککککککککککک کنننننننننننننننن
چه رویاییBlush

تو قهوه تلخ مستشارو معتاد کرده بودن بلد بهش می گفت حستو می خرمAngel
حالا الان منم حاضرم این حس منفی که می دونم خیلی زجر دهنده است رو بخرم
Big GrinCool

CoolBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: پوونه
ارسال: #۱۰۱۶۳
۱۳ بهمن ۱۳۹۲, ۱۲:۳۱ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۲ بهمن ۱۳۹۲ ۱۱:۵۸ ب.ظ)ایزدی نوشته شده توسط:  و شاید برسه روزی که میگید این بود شریف؟!!

فککککککککککککک کنننننننننننننننن
چه رویاییBlush

تو قهوه تلخ مستشارو معتاد کرده بودن بلد بهش می گفت حستو می خرمAngel
حالا الان منم حاضرم این حس منفی که می دونم خیلی زجر دهنده است رو بخرم
Big GrinCool
چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شر شما در آن است. و خدا می‏داند، و شما نمی‏دانید. ۲۱۶بقره
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: good-wishes , پوونه , Breeze , Aurora , فوژان , انرژی مثبت , sahar121 , SaMiRa.e
ارسال: #۱۰۱۶۴
۱۳ بهمن ۱۳۹۲, ۰۲:۴۸ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه، قدرت و جرات لازم است . وگرنه هر ماهی مرده ای
می تواند از طرف موافق جریان آب حرکت کند.

"چشم اندازها" پس از "دست اندازهاست"... هر "چاله ای" ... "چاره ای" به من آموخت. "دوباره" فکر کن .... فرصت ها "دوباره" نمیشوند. "بکوش" .... ناامیدی را "بکش"... برای جلوگیری از "پس رفت" ... "پس باید رفت".
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: good-wishes , انرژی مثبت , SaMiRa.e , fatemesoleimani , neda_Network , vesta
ارسال: #۱۰۱۶۵
۱۳ بهمن ۱۳۹۲, ۰۹:۱۵ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۳ بهمن ۱۳۹۲ ۱۲:۳۱ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شر شما در آن است. و خدا می‏داند، و شما نمی‏دانید. ۲۱۶بقره
دقیقا همینطوره
یادمه توی دوران دبیرستان علاقه زیادی به رشته شیمی و داروسازی داشتم ولی به اصرار برادرم دانشگاه آزاد رشته کامپیوتر را انتخاب کردم.
اولش اصلا از رشته کامپیوتر خوشم نمیومد بخصوص درس برنامه نویسی که هیچ آشنایی باهاش نداشتم و حتی خود بچه های ریاضی هم باهاش مشکل داشتند. ولی الان خیلی خوشحالم که این رشته را انتخاب کردم Smile


و اما گزارش هواشناسی، صرفا جهت سوزاندن دل دوستان Big Grin
چهارمین سری برف زمستانه اصفهان از دیشب تا به حال در حال باریدن است. Tongue
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Aurora , انرژی مثبت , SaMiRa.e , fatemesoleimani , vesta
ارسال: #۱۰۱۶۶
۱۳ بهمن ۱۳۹۲, ۱۰:۱۸ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۳ بهمن ۱۳۹۲ ۰۹:۵۵ ق.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  جهت بیشتر آب کردن دل ما یه آدم برفی هم بسازید Tongue و برای ضربه آخر عکسشم بزارید Big Grin
خوش به حالتون . موقع برف بازی کردن از ما هم یادی کنید Smile

چشم حتما ولی الان خیلی برف جمع نشده Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Aurora , انرژی مثبت
ارسال: #۱۰۱۶۷
۱۳ بهمن ۱۳۹۲, ۱۰:۲۳ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
می‌گویند پسری در خانه خیلی شلوغ‌کاری کرده بود. همه‌ی اوضاع را به هم ریخته بود وقتی پدر وارد شد، مادر شکایت او را به پدرش کرد. پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت. پسر دید امروز اوضاع خیلی بی‌ریخت است، همه‌ی درها هم بسته است، وقتی پدر شلاق را بالا برد، پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد! خودش را به سینه‌ی پدر چسباند شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد.

شما هم هر وقت دیدید اوضاع بی‌ریخت است به سوی خدا فرار کنید: «وَ فِرُّوا إلی الله مِن الله»

به نقل از "حاج محمد اسماعیل دولابی"

" وَ عَسَی أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَ هُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَ عَسَی أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ "

" و چه بسا چیزی را خوش نمی دارید، حال آنکه خیر شما در آن است، و چه بسا چیزی را دوست می دارید حال آنکه شر شما در آن است،و خدا می داند و شما نمی دانید. " بقره، ۲۱۶
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Eternal , good-wishes , انرژی مثبت , sahar121 , sun-shine , Breeze , **sara** , SaMiRa.e , fulgent , blackhalo1989 , fatemesoleimani , neda_Network , vesta
ارسال: #۱۰۱۶۸
۱۳ بهمن ۱۳۹۲, ۱۱:۳۷ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۳ بهمن ۱۳۹۲ ۱۱:۴۷ ق.ظ، توسط فوژان.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۳ بهمن ۱۳۹۲ ۱۰:۲۳ ق.ظ)elham_sh219 نوشته شده توسط:  می‌گویند پسری در خانه خیلی شلوغ‌کاری کرده بود. همه‌ی اوضاع را به هم ریخته بود وقتی پدر وارد شد، مادر شکایت او را به پدرش کرد. پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت. پسر دید امروز اوضاع خیلی بی‌ریخت است، همه‌ی درها هم بسته است، وقتی پدر شلاق را بالا برد، پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد! خودش را به سینه‌ی پدر چسباند شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد.

شما هم هر وقت دیدید اوضاع بی‌ریخت است به سوی خدا فرار کنید: «وَ فِرُّوا إلی الله مِن الله»

به نقل از "حاج محمد اسماعیل دولابی"
Sad((((((
خدااااا
استرس گرفتم خودت کمک کن امروز اوکی بشه ......
--------------------------------------------------------------------------
من امروز چم شده خودمم دارم تعجب میکنم ..... منی که به این آسونیا استرس نمیگرفتم امروز معلوم نیس چم شده
مخم داره به قلبم میگه فوژانننننننن یا accept میشی یا reject میشی این چه وضعیه آخه؟؟ تو تویه شرایط سخت تر هم بودی نبودی؟ چرا انقدر حساس میشی روی یه موضوع

[تصویر:  banner.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۰۱۶۹
۱۳ بهمن ۱۳۹۲, ۱۱:۵۹ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خدایا به خاطر همه نعمت هایی که به ما میبخشی ممنونم
از تو میخوام از گناهان ما چشم پوشی کنی تا نعمت هامون به بلا تبدیل نشه

از جمعه داره برف میاد و از شنبه قطع نشده . الان ارتفاعش از نیم متر گذشته . خدایا خودت رحم کن
البته ممنون میشم تا چهارشنبه همین حجم رو نگه داری تا کلاس چهارشنبه هم تعطیل بشه Big Grin با تشکر
دیگه خودت میدونی که این هفته چقدر کار دارم Cool

میخواستم امروز برم آدم برفی بسازم اما برم حیاط خودم تبدیل به آدم برفی میشم Tongue
دارم فکر میکنم چه شکلی باشه . میدونید چند ساله من آدم برفی نساختم ؟!
یادم نمیاد آخرین بار کی بوده شاید زمانی که ۱۲-۱۳ ساله بودم
هــــــــــــــــــــــــــــــع ع
نه که برف نیامده باشه . من نساختم Sleepy
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: انرژی مثبت , sahar121 , sun-shine , Breeze , fulgent , Eternal , **sara** , SaMiRa.e , fatemesoleimani , neda_Network
ارسال: #۱۰۱۷۰
۱۳ بهمن ۱۳۹۲, ۰۲:۳۳ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
ناراحتمSad

یک چشم من از روز جدائی بگریست / چشم دگرم گفت چرا گریه ز چیست؟

چون روز وصال شد فرازش کردم / گفتم نگریستی نباید نگریست .........
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: ec_a_j


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۶۰,۴۷۳ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۷۴۸,۷۹۳ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۱,۳۸۷ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۶۸,۸۰۷ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۴۵۱ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۵۳۹ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۵۵۹ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۹,۵۸۸ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۲,۶۸۲ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۸,۲۷۶ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close