تا چند عمر در هوس وآرزو رود
ای کاش این نفس که برآمد فرو رود
مهمان سراست خانه دنیا که اندرو
یک روز این بیاید و یک روز آن رود
بر کام دل به گردش ایام دل مبند
کاین چرخ کج مدار نه بر آرزو رود
آن کس که سر به جیب قناعت فرو نبرد
بگذار تا به چاه مذلت فرو رود
از بهر دفع غم به کسی گر بری پناه
هم غم به جای ماندو هم آبرو رود
آن آبروی چو جوی بود رنج وغصه سنگ
سنگش به جای ماندو آبش زجو رود
ای گل به دست مال هوس پیشگان مرو
مگذار تا ز دست تواین رنگ و بو رود
کردیم هر گناهی و از کرده غافلیم
ای وای اگر حدیث گنه روبه رو رود
امروز رو نکرد به در گاه حق« سنا»
فردا به سوی درگه او با چه رو رود