زمان کنونی: ۲۷ آبان ۱۴۰۳, ۰۴:۰۲ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۳۱۳۵۱
۱۱ مرداد ۱۳۹۵, ۰۹:۴۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۱ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۳۷ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  
(11 مرداد ۱۳۹۵ ۰۳:۰۶ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  از یک جایی به بعد واقعا ذهنت خسته میشه. آرام میشی. چشمات شروع میکنه به دیدن واقعیت ها. دیگه سعی می کنی دست از انکار برداری که نه نمیشه. نه فقط من بودم و چرا. سخته ها. این چرا ها هنوزم با تو هستند. هنوزم یاد می کنی. فقط کم کم کنار میایی. یعنی خودت رو با شرایط جدید تطبیق میدی. آدم بزرگ میشه. واقعا آدم بعد یکسری اتفاقات همون ادم قبلی نیست و بزرگتر شده و این جای شکر داره.

من از این کم کم کنار اومدن می ترسم
میترسم دیگه خودمو و آرزوهامو گم کنم
میترسم بی هدفی و رهاشدگی را در پیش بگیرم
میترسم فراموش کنم که باید دوباره تلاش کنم
شاید اینی که مینویسم مرتبط با متنی که نوشتی نباشه ولی مدتیه اینجوریم که اگه کاری موفق نشدم باهاش کنار میام من دوست دارم مثل اوایل جوانی مثل ۱۸ سالگی دیونگی کنم و برای رسیدن به اهدافم بدوم مثل حسی که موج به صخره میخوره و دوباره ودوباره محکم تر خودش را به صخره می کوبه اصلا باورش نمیشه که قراره متوقف بشه هنوز متوفقم نشده

منم دوست دارم مثل اوایل جوونی دیوونگی کنم... هی جوونی... :-)

بی ما تو به سر بری همه عمر...
من بی تو گمان مبر که یکدَم...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۱۳۵۲
۱۱ مرداد ۱۳۹۵, ۱۰:۰۷ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۱ مرداد ۱۳۹۵ ۰۹:۳۷ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  من از این کم کم کنار اومدن می ترسم
نه منظورم کنار اومدن با خواسته ها نیست.
منظورم مسائلی هست که واقعا کاریش نمی کرد. دست تو نیست دیگه. وقتی انرژی تو می گیره و خسته ات می کنه. هم روحت رو درگیر میکنه هم جسمت رو. داری با خودت می جنگی. آدم نابود میشه وقتی با خودش می جنگه.
می فهمم چی میگی. نمی دونم چی بگم. فقط امیدوارم یک گشایشی تو کارت حاصل بشه.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA
ارسال: #۳۱۳۵۳
۱۲ مرداد ۱۳۹۵, ۰۱:۲۹ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
یکی هم بیاد از موفقیتاش بگه از لذتهای کوچیک و بزرگ زندگی از دیدی گه باعث میشه بهتر فک کنی

شجاعت، همیشه فریاد زدن نیست؛ گاهی صدای آرامی است که در انتهای روز می گوید : فردا دوباره تلاش خواهم کرد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA , Aurora , Saman
ارسال: #۳۱۳۵۴
۱۲ مرداد ۱۳۹۵, ۰۲:۵۱ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۳:۱۹ ق.ظ، توسط Pure Liveliness.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
یه عده ی کمی هم هستن همین دور و بر، که واقعا دلم میخواد بگیرم بزنمشون. واقعا. :| Smile البته اینکاره نیستم و بزرگترین دعوای زندگیم توی مانشت بوده :|

پی نوشت: یه کمی خوبه آدم دیدش مثبت باشه یا ورودی مغزش رو نبنده لااقل. چقدررر مطمئنی به خودت ای انسان!!

وَه که جدا نمی شود، نقش تــو از خیال من
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA , codin , karbar , Skyrim , Behnam‌
ارسال: #۳۱۳۵۵
۱۲ مرداد ۱۳۹۵, ۱۰:۳۲ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
هیچی به اندازه برنامه ای که تا چند دقیقه پیش درست کار میکرد همه چیش ولی الان یهویی ارور میده اعصاب خورد کن نیست.. تازه از جایی قاطی کرده که چند روزی هست درست کار میکرد..فازش چیه؟

دل من اینجاست .. توی یه گوشه دور ولی نزدیک..
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Aurora
ارسال: #۳۱۳۵۶
۱۲ مرداد ۱۳۹۵, ۰۲:۲۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
همین الان یکی از بچه های مانشت خبر نامزدی شو داد, خیلی خـــــــــــــــــــوشحال شدم , از همینجا هم بدون ذکر نام بهش تبریک میگم مجددا [تصویر:  345872_w23.gif]

این پیام یکی از بچه هاست که چند وقت یک بار هرکسی که ازدواج میکرد اینجا، این متنو پست میکرد. حالا من این متن رو برای خودش میزارم Smile
دست و جیغ و هوررررراااااااااااااااااااااااااااااااا

نشونیاشو هم نمیگمTongue

پناه می آورم به تو...
بعد از هرباران،بعد از هر زخم ،قبل از هراتفاق ،بعد از هر حادثه
و بگو جز تو چه کسی می تواند مرهم باشد بردلم ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Aurora , diligent , Saman , ezra , Parisa-SH , Menrva , sara9009
ارسال: #۳۱۳۵۷
۱۲ مرداد ۱۳۹۵, ۰۲:۵۲ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۰۷ ب.ظ)samanbeigmiri نوشته شده توسط:  دبختی هم اینجاست که نمیدونم کسی میتونه اون کمکی رو که باید به امثال من بکنه یا نه.
من یکی رو پیدا کردم. منتظرم بهم وقت برم پیشش ((: البته نمی دونم چطوری حرفامو بزنم و آیا او هم می تونه جواب بده یا نه (: ولی خوبه منتظرم که بشه.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Saman , codin
ارسال: #۳۱۳۵۸
۱۲ مرداد ۱۳۹۵, ۰۳:۱۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۳:۰۰ ب.ظ)samanbeigmiri نوشته شده توسط:  تا زمانی که بلد نباشید مشکلتون رو بیان کنید نمیتونید از هیچ کس کمک بگیرید.
بله تصمیم گرفتم قبل از دیدنش بشینم بنویسم. با نوشته ها برم پیشش. این طوری احتمالا خیلی بهتره.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Saman , codin
ارسال: #۳۱۳۵۹
۱۲ مرداد ۱۳۹۵, ۰۳:۱۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۳:۰۰ ب.ظ)samanbeigmiri نوشته شده توسط:  اخیران من اندازه ی یکی دو سال از همین بچه های مانشت کمک گرفتم،یعنی خدا میدونه که خودم اصلا توش موندم و حیرت زده شدم. سرتون سلامت بچه های مانشت[تصویر:  undecided.gif]
دقیقا منم همینطور. مانشت یه سری ایده آل ها و طرز فکرامو توی بعضی موارد عوض کرد و دید بهتری بهم داد.

همه در حسرت یک پروازند؛
من به پرواز نمی اندیشم؛
به تو می اندیشم؛
تو که زیباتر از اندیشه یک پروازی..
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Aurora , Saman , sss
ارسال: #۳۱۳۶۰
۱۲ مرداد ۱۳۹۵, ۰۴:۵۷ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
هه هه امروز یکی از کاربرای مانشت رو توو آسانسور دیدم، شناختمش ولی (طبیعتاً) اون من رو نمی‌شناخت. برم اخطار بدم تصویر منفی ازم توو ذهنش حک بشه [تصویر:  416903_4.gif][تصویر:  416903_4.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Pure Liveliness
ارسال: #۳۱۳۶۱
۱۲ مرداد ۱۳۹۵, ۰۵:۱۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۴:۵۷ ب.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  هه هه امروز یکی از کاربرای مانشت رو توو آسانسور دیدم، شناختمش ولی (طبیعتاً) اون من رو نمی‌شناخت. برم اخطار بدم تصویر منفی ازم توو ذهنش حک بشه [تصویر:  416903_4.gif][تصویر:  416903_4.gif]

تو کاربرای مانشت رو از کجا میشناسی ؟
لابد شریفی بوده !

 
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۱۳۶۲
۱۲ مرداد ۱۳۹۵, ۰۵:۳۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
ماهی عیدمون الان مرد Sad((((((( تنها کسی که به فکر غذاش بود من بودم...
چرا اصلا ماهی میخریم واسه عید؟ Sad

وَه که جدا نمی شود، نقش تــو از خیال من
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۱۳۶۳
۱۲ مرداد ۱۳۹۵, ۰۵:۵۵ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۵:۵۷ ب.ظ، توسط ezra.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
آخ آخ چه یورشی برد دیشب عادل به این برادران رانت !
حال کردم

(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۵:۳۰ ب.ظ)Pure Liveliness نوشته شده توسط:  چرا اصلا ماهی میخریم واسه عید؟ [تصویر:  sad.gif]

چرا میخریم یا نمی خریم رو کاری ندارم !
اما اینکه بعد از هفت سین چرا تو آب های آزاد رهاشون نمی کنیم رو نمی فهمم !

 
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Pure Liveliness
ارسال: #۳۱۳۶۴
۱۲ مرداد ۱۳۹۵, ۰۶:۱۴ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
امروز دقیقا ۶ امین سال عضویتم تو مانشت هست (۱۲ مرداد ۸۹). باورش سخته که ۶ سال از زمانی که با بچه ها برای کنکور ارشد میخوندیم میگذره...
دوران قشنگ و بیاد ماندنی بود Rolleyes

دوست دارم اسم برخی ها رو بگم که مخصوص اون زمان هستند:

آقایان: esi، Fardad-A ، javadjj. یه آقا حامد هم بود که خیلی توی الگوریتم خوب بود + آقای mfXpert و yasemi
خانم ها: انرژی مثبت، Bache Mosbat، Aurora، homa، Luna ،Mansoureh، Sunshine Off و خانم آفاق که اسمش رو الان عوض کرده.

واللَّه خَیْرٌ وَأَبْقَى
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Aurora , Skyrim
ارسال: #۳۱۳۶۵
۱۲ مرداد ۱۳۹۵, ۰۶:۲۹ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۲ مرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۱۴ ب.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط:  امروز دقیقا ۶ امین سال عضویتم تو مانشت هست

رئیس پیر شدی دیگه

 
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Masoud05


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۶۰,۲۲۶ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۷۳۷,۱۰۷ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۱,۲۷۱ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۶۶,۱۴۹ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۴۳۵ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۵۲۶ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۵۳۸ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۹,۴۹۸ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۲,۵۶۸ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۸,۲۰۴ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close