حالا که بحث خاطره هست منم یه کوچولوش رو میگم:
سکانس اول: سال دوم دبیرستان (هنرستان) یک درس برنامه نویسی داشتیم به زبان کیو-بیسیک. اول کتاب با مفهموم الگوریتم شروع میشد. معلم این درس یک مهندس بود که خیلی ادعا داشت (حرف حدود ۱۳ سال پیش هست که واقعا مهندس کامپیوتر اون موقع کم بود و کلی کلاس داشت).
معلم محترم کلا از روی کتاب میخوند و درس میداد و عین کتاب حرف میزد. جلسه دوم بود که این معلم محترم یک شبه کد (حالت الگوریتم) نوشت که توش این بود:
a= a+2
من گفتم ببخشید مگه میشه a با a+2 برابر باشه، اصلا معنی نمیده (تا اون موقع هم کد نزده بودیم و چیزی به اسم شبه کد هم بلد نبودیم). اونم یکم فکر کرد و یکم بالا و پایین شبه کد که تو کتاب بود رو بررسی کرد و گفت آره و این غلطه و این حرفا.
یه چند صفحه رفت جلو تر و وانجا تو کتاب گفته بود که مفهوم یه خط مثل اونی که گفتم یعنی اینکه به مقدار a، دو واحد اضافه بشه و در a بریزه. اونجا تازه معلمه گفت بله، اینم جواب سوال شما
حالا اینکه طرف چیزی به این واضحی ندونه و ادعا کنه مهندس کامپیوتره از نظر من فاجعه هست. اخه مگه میشه یکی لیسانس کامپیوتر داشته باشه و اینو ندونه. فقط میدونم اون ترم، اخرین ترمی بود که این معلم توی اون هنرستان درس داد
سکانس دوم: ۳-۴ جلسه که از شروع سال تحصیلی گذشته بود و ما مفهوم الگوریتم رو تا حدی فهمیدیم، رفتیم کارگاه برنامه نویسی. تا اون موقع ما حتی ۱ خط به زبان کیو-بیسیک حتی روی کاغذ هم ننوشته بودیم و هر برنامه ای توی ذهنمون بود باید بصورت شبه کد اونم به زبان فارسی می نوشتیم. خلاصه با این سطح دانش ما فرض کنید برید اولین جلسه کارگاهی برنامه نویسی. این معلم نامحترم اولین چیزی که از بخش عملی به ما درس داد منو های محیط کدنویسی بود. هیچ یک از ماها نفهمیدیم داره چی میگه. آخه میشه با این پیش زمینه ما و اینکه تا حالا کد برنامه نویسی ندیده و ننوشته ایم بدانیم کامپایل یعنی چی؟ run کردن یعنی چی؟ دیباگ یعنی چی؟ و ...
هنوز که هنوزه این خاطره برام خیلی عجیبه