زمان کنونی: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۶:۰۷ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۳۰۳۶۱
۱۳ تیر ۱۳۹۵, ۰۳:۰۷ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۳ تیر ۱۳۹۵ ۰۲:۱۳ ق.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:  اول بریم اون آب اناریه که ایشون در دره سیلیکون به اسم علی بابا و دوستان بود ؟چی بود یادم نیست[تصویر:  smile.gif] تاسیس کرده بودن ،بعد بریم شیرینی بعدش هم رستوران گردان [تصویر:  biggrin.gif]
من نمیدونم. هر جا رفتین منم باهاتون میام. حرفم نباشه Big Grin

همه در حسرت یک پروازند؛
من به پرواز نمی اندیشم؛
به تو می اندیشم؛
تو که زیباتر از اندیشه یک پروازی..
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sara9009 , so@
ارسال: #۳۰۳۶۲
۱۳ تیر ۱۳۹۵, ۰۳:۰۸ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۳ تیر ۱۳۹۵ ۰۳:۱۰ ق.ظ، توسط so@.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۳ تیر ۱۳۹۵ ۰۲:۲۰ ق.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط:  پاشدی رفتی رو یادم بود نخواستم بگم، ک خودت گفتی،
خیلی جالب بود حرکتت، کاملا جوانمردانه و ورزشی

علی بابا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مگه سنباده؟؟ عمو فری و دوستان!
Smile))))))))))
اون صفت چطوری منصوب کردی؟؟؟

Big Grin
عموفری و دوستانTongue
بگم لو میره Big Grin
من قصدم اینه که باهاش یه واحد درسی دیگه بردارم Big Grin

پناه می آورم به تو...
بعد از هرباران،بعد از هر زخم ،قبل از هراتفاق ،بعد از هر حادثه
و بگو جز تو چه کسی می تواند مرهم باشد بردلم ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۰۳۶۳
۱۳ تیر ۱۳۹۵, ۰۴:۱۲ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۳ تیر ۱۳۹۵ ۰۴:۱۳ ق.ظ، توسط blackhalo1989.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
به عنوان تماشاگر دوست داشتم آلمان بره بالاکه رفت چون هجومی و زیباتر بازی می کنه.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: khayyam
ارسال: #۳۰۳۶۴
۱۳ تیر ۱۳۹۵, ۰۴:۱۲ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
پارسال شهریور بود!
واسه سراسری نخونده بودم و رتبه‌ام شد ۲۰۲۱ و قبول نشده بودم...
فکر اینکه یکسال دیگه از هدفم عقب بیفتم و خونه‌نشین بشم منو به روزی انداخته بود که بدون علت وزن کم می‌کردم. هر چقدر می‌خوردم بازم وزنم همینطوری با شتاب کم می‌شد.
دکتر با توجه به شرایطم انواع و اقسام آزمایش‌ها و رادیولوژی و سونوگرافی رو واسه تشخیص سرطان برام نوشت...
داغون شدم... به معنای واقعی کلام تو اول ۲۳ سالگی داغون شدم... تا اون‌موقع به آینده و هدفم فکر می‌کردم... اما از اونروز کارم شد فکر کردن به مرگ خودم و حال پدر و مادرم بعد از خودم...
چند روز بعد نتیجه آزاد هم اومد... شدم ۲۳ ... اولویت اولم که همین علوم تحقیقات بود قبول شدم... به خاطر بیکار بودن خودم و نیفتادن بار سنگین شهریه روی دوش پدرم نخواستم برم... اما پدر و مادرم که بعد از دادن ازمایشام بالأخره از حالم متوجه قضیه شده بودن گفتن همینو برو... گفتم اگر ارشد رو هم آزاد بخونم واسه دکتری ۱۰۰℅ به مشکل می‌خورم و نه سراسری میتونم بخونم و نه آزاد... اما پدرم گفت آدم هیچوقت خودشو محدود به یک مسیر نمی‌کنه... فعلاً این مسیری که خدا پیش پات باز کرده رو برو... واسه بعدشم خدا بزرگه...
__________________
علوم تحقیقات ثبت‌نام کردم... نتیجه آزمایشاتم هم اومد... سالم سالم سالم بودم... و چون خیالم هم تا حدودی راحت شده بود مشکل کاهش وزن بدون علتم هم حل شد...
__________________
می‌خوام بگم هیچوقت نذارید به خاطر هیچ موضوعی نااُمیدی و ترس اونقدر بهتون غلبه کنه که به حال و روز اون روزای من گرفتار بشید...
اثر نااُمیدی ترس درست شبیه به سرطانه و آدمو نابود می‌کنه...
__________________
این روزا هم که مدام به کنکور دکتری و آینده فکر می‌کنم... هروقت احساس ترس و نااُمیدی می‌کنم فوری به خودم لبخند می‌زنم و میگم نترس! خدای پارسال خدای سال آینده و سال‌های آینده‌اش هم هست... Smile

منتها امسال یه تکونی به خودم دادم و برخلاف پارسال دارم تلاشمو برای قبولی می‌کنم! Big Grin
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Pure Liveliness , archer22 , khayyam , Iranian Wizard , alirezaei
ارسال: #۳۰۳۶۵
۱۳ تیر ۱۳۹۵, ۰۴:۵۴ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۳ تیر ۱۳۹۵ ۰۴:۱۲ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  پارسال شهریور بود!
واسه سراسری نخونده بودم و رتبه‌ام شد ۲۰۲۱ و قبول نشده بودم...
فکر اینکه یکسال دیگه از هدفم عقب بیفتم و خونه‌نشین بشم منو به روزی انداخته بود که بدون علت وزن کم می‌کردم. هر چقدر می‌خوردم بازم وزنم همینطوری با شتاب کم می‌شد.
دکتر با توجه به شرایطم انواع و اقسام آزمایش‌ها و رادیولوژی و سونوگرافی رو واسه تشخیص سرطان برام نوشت...
داغون شدم...
__________________
می‌خوام بگم هیچوقت نذارید به خاطر هیچ موضوعی نااُمیدی و ترس اونقدر بهتون غلبه کنه که به حال و روز اون روزای من گرفتار بشید...
اثر نااُمیدی ترس درست شبیه به سرطانه و آدمو نابود می‌کنه...
__________________
این روزا هم که مدام به کنکور دکتری و آینده فکر می‌کنم... هروقت احساس ترس و نااُمیدی می‌کنم فوری به خودم لبخند می‌زنم و میگم نترس! خدای پارسال خدای سال آینده و سال‌های آینده‌اش هم هست... Smile

واقعا واقعا ارشد و دکتری اصلا در این حدا نیست که شما حتی بخاطرش ۱ سال خودتون رو هم بخواید اذیت کنید. من خودم سال اولی که کنکور ارشد قبول نشدم به خودم گفتم مسعود ایرادی نداره. برو سربازی و در کنارش هم برای ارشد بخون و اصلا هم غصه نخوردم (فقط روز نتایج شاید یه نیم ساعت ناراحت شدم!!).
سال بعد در کنار سربازی نشستم برای ارشد خوندم. خیلی کمتر از سال قبلش هم خوندم اما قشنگ و با برنامه خوندم. کلی تکنیک قشنگ هم بکار بستم و خدا رو شکر قبول شدم. بازم استرس خاصی نداشتم. یادمه روزی که نتایج اومده بود آقای barca بهم پیام داد گفت رتبه ات چند شده، گفتم الان محل خدمتم دسترسی به نت ندارم. بعد که اومدم خونه دیدم سایت سنجش باز نمیشه و تخت گرفتم خوابیدم بدون اینکه نتایجم رو ببینم. بعد ۲-۳ ساعت که بیدار شدم دیدم کلی sms و miss call دارم. دوستام، بنده خداها فکر میکردن من تو شک هستم و از روی فشار و ناراحتی جواب نمیدم Big Grin

دکتری پارسال که قبول نشدم همون موقع حتی یه اپسیلون ناراحت نشدم (ناراحت شدم منتهی باز همون یه نیم ساعت اول). منتهی یه تجربه خاص پیدا کردم و به خوبی درک کردم که اگر چند تا ناراحتی و مشکل موچک کنار هم داشته باشید میتونه خیلی براتون گران تمام بش، در حالی که هریک به تنهایی هیچ اثری نداره!! پس اگر مشکلی پیش اومد سعی کنید خیلی رو هم جمعشون نکنید...

واللَّه خَیْرٌ وَأَبْقَى
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: khayyam , Iranian Wizard , alirezaei , codin , pezhman.m-AI , Pure Liveliness , dr.a_AI , Parisa-SH , Happiness.72 , mahyamk , Skyrim , reza.s
ارسال: #۳۰۳۶۶
۱۳ تیر ۱۳۹۵, ۱۰:۱۹ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۳ تیر ۱۳۹۵ ۰۴:۵۴ ق.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط:  
(13 تیر ۱۳۹۵ ۰۴:۱۲ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  این روزا هم که مدام به کنکور دکتری و آینده فکر می‌کنم... هروقت احساس ترس و نااُمیدی می‌کنم فوری به خودم لبخند می‌زنم و میگم نترس! خدای پارسال خدای سال آینده و سال‌های آینده‌اش هم هست... :)

واقعا واقعا ارشد و دکتری اصلا در این حدا نیست که شما حتی بخاطرش ۱ سال خودتون رو هم بخواید اذیت کنید.
اگر چند تا ناراحتی و مشکل موچک کنار هم داشته باشید میتونه خیلی براتون گران تمام بش، در حالی که هریک به تنهایی هیچ اثری نداره!! پس اگر مشکلی پیش اومد سعی کنید خیلی رو هم جمعشون نکنید...
سلام.
اول اینکه مجدداً بابت تمام راهنمائی‌هاتون تو این مدت تشکر می‌کنم.
در این مورد هم با شما موافقم اما خب شرایطم طوریه که این ارشد و دکترا خیلی برام مهم شده.
من سال‌هاست که تنها هدف و آرزوم این شده که یه روز بتونم برگردم دانشگاه و تدریس کنم. تنها کاری که واقعاً بهش علاقه دارم. من حتی تصورشم نمیتونم بکنم که تو یه اداره یا شرکت مشغول به کار بشم و کل هفته ۸ صبح تا ۴ عصر کار اداری یا برنامه‌نویسی کنم.
اما درس و تحقیق و دانشگاه واقعاً علاقه قلبی من هستن...
و البته خیلی چیزای دیگه هم برای من وجود داره که برای رسیدن بهشون باید از این مسیر بگذرم...
واسه همینه که این موضوع انقدر برام مهمه... یعنی برام حکم کلید تمام آرزوها و اهدافم رو پیدا کرده... پدرم خیلی مخالف این تک بعدی فکر کردنه اما من واقعاً در این مورد (فقط در مورد کار و تدریس) نمی‌تونم جور دیگه‌ای فکر کنم... فقط دوست دارم تو یکی از واحدای دانشگاه خودمون مشغول بشم و با تمام علاقه‌ام تدریس و تحقیق کنم...
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۰۳۶۷
۱۳ تیر ۱۳۹۵, ۱۱:۲۰ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۳ تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۲۱ ق.ظ، توسط codin.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
حالا نظر منه شاید خیلی ها مخالف باشن اما توی زندگی سعی کنید بدون goal (هدف) زندگی کنید. هدف ها رضایت آدم از لحظه رو از فرد میگیرن چون تا به هدفت نرسیدی انگار هیچ کاری نکردی. یک mission برای خودتون تعریف کنید و در لحظه سعی کنید بهترین کارو در راستای اون انجام بدین. مثلا میتونه ماموریتون این باشه که آدم خوبی باشین. یا در راستای آگاه کردن جامعه مفید باشین یا از زندگی لذت ببرید. به خودتون و جهان بینیتون برمیگیرده و قطعا منحصر به فرده ماموریت آدم...

مقاله در مورد زندگی بدون هدف :

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


درسته که گاهی مجبور به تعیین اهداف هستیم اما همین که سعی کنید هدف هامون minimal باشه هم خیلی خوبه

پ.ن: شاید هدف ترجمه خوبی از goal نباشه. شاید ترجمه بهتر این تئوری "زندگی بدون برنامه ریزی" باشه
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: nina69 , mahyamk
ارسال: #۳۰۳۶۸
۱۳ تیر ۱۳۹۵, ۱۱:۳۷ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۳ تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۲۰ ق.ظ)codin نوشته شده توسط:  حالا نظر منه شاید خیلی ها مخالف باشن اما توی زندگی سعی کنید بدون goal (هدف) زندگی کنید. هدف ها رضایت آدم از لحظه رو از فرد میگیرن چون تا به هدفت نرسیدی انگار هیچ کاری نکردی. یک mission برای خودتون تعریف کنید و در لحظه سعی کنید بهترین کارو در راستای اون انجام بدین. مثلا میتونه ماموریتون این باشه که آدم خوبی باشین. یا در راستای آگاه کردن جامعه مفید باشین یا از زندگی لذت ببرید. به خودتون و جهان بینیتون برمیگیرده و قطعا منحصر به فرده ماموریت آدم...

مقاله در مورد زندگی بدون هدف :

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


درسته که گاهی مجبور به تعیین اهداف هستیم اما همین که سعی کنید هدف هامون minimal باشه هم خیلی خوبه

پ.ن: شاید هدف ترجمه خوبی از goal نباشه. شاید ترجمه بهتر این تئوری "زندگی بدون برنامه ریزی" باشه

دوست عزیز دقت کنید که تحت تاثیر برخی مطالب روان شناسی که در سایت های مشابه zenhabits یا tinybuddha گذاشته میشه قرار نگیرید. این وبسایت ها در واقع تمرین آیین بودایی است. شاید برخی مطالب آن به ظاهر مفید باشد اما اگر به عمق مفاهیم اون دقت کنید آثار تربیت و کلام بودا رو می بینید. البته شاید بگید چه اشکالی دارد از مطالب سودمند سایر آیین ها استفاده شود اما این را در نظر بگیرید که ما مسلمان هستیم و برنامه تربیتی که دین اسلام برای ما قرار داده بسیار پر بار تر و کامل تر از سایر ادیان است. کافی است مقدار بیشتری روی فهم مطالب دین اسلام وقت بگذاریم و عمق آن را درک کنیم. از نظر من ممکنه با خوندن مطالب این جور سایت ها دیدمون نسبت به خدا عوض بشه چون بحث هایی که میشه اغلب به تکیه به نفس اشاره می کنه در حالی که در اسلام تنها بر تکیه بر خدا تاکیید شده.
موفق باشید
مشاهده‌ی وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۰۳۶۹
۱۳ تیر ۱۳۹۵, ۰۱:۲۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
از آدمای دروغ گو متنفرم نمیدونم همشم با دروغگو ها هم کلامم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۰۳۷۰
۱۳ تیر ۱۳۹۵, ۰۲:۱۱ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
رفته بودم پیش مشاور
بحث ازدواج شد گفت چرا ازدواج نمیکنی گفتم زندگی متاهلی دردسر داره جذاب نیست واسم Big Grin
سه ساعت نشسته بود از مزایای ازدواج میگفت Big Grin Big Grin Big GrinBig GrinBig GrinBig Grin
ولی همچنان موندم این مزایا به دردسراش می ارزه یا نه .
D Big Grin Big GrinBig GrinBig Grin:

کامیابی و شادمانی تو در درونت قرار دارد، اراده کن که شاد بمانی، آن زمان، تو و شادمانی‌ات، میزبان نامریی دشواریها خواهید بود.((هلن کلر))Big GrinBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Parisa-SH
ارسال: #۳۰۳۷۱
۱۳ تیر ۱۳۹۵, ۰۲:۲۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
چه اصراری به دکتری هست؟ من تو ورودی خودمون از هر کی می پرسیدم میگفت معلوم نیست که بخونن با نه ولی هر کدوم از بچه های پردیس رو دیدم گفت حتما حتما باید دکتری هم بخونم!!!
مقسمی که اینقد با کتاباش کل بازار کتاب کامپیوتر رو دست گرفت فوق بود الان نمی دونم شاید دکتری هم گرفته باشه اما اون زمان که فوق بود یا هادی یوسفی هم فوق بود.
دکتری ارزش خاصی نداره به درد کسی می خوره یکی بهش قول کار با اون مدرک داده یا الان استخدام باشه البته نظر شخصی من اینه
یه مهندس کامپیوتر باید به تکنولوژی مسلط باشه وگرنه چهار تا درس مدار منطقی و معماری و... اینا که به درد همون کنکور می خوره وبس!

شجاعت، همیشه فریاد زدن نیست؛ گاهی صدای آرامی است که در انتهای روز می گوید : فردا دوباره تلاش خواهم کرد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: explorer , diligent
ارسال: #۳۰۳۷۲
۱۳ تیر ۱۳۹۵, ۰۳:۲۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
هوا ۴۳ درجه سلسیوس
:|


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۰۳۷۳
۱۳ تیر ۱۳۹۵, ۰۳:۳۴ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۳ تیر ۱۳۹۵ ۰۳:۳۶ ب.ظ، توسط Masoud05.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۳ تیر ۱۳۹۵ ۱۰:۱۹ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  
(13 تیر ۱۳۹۵ ۰۴:۵۴ ق.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط:  
(13 تیر ۱۳۹۵ ۰۴:۱۲ ق.ظ)hamideh1371 نوشته شده توسط:  این روزا هم که مدام به کنکور دکتری و آینده فکر می‌کنم... هروقت احساس ترس و نااُمیدی می‌کنم فوری به خودم لبخند می‌زنم و میگم نترس! خدای پارسال خدای سال آینده و سال‌های آینده‌اش هم هست... Smile

واقعا واقعا ارشد و دکتری اصلا در این حدا نیست که شما حتی بخاطرش ۱ سال خودتون رو هم بخواید اذیت کنید.
اگر چند تا ناراحتی و مشکل موچک کنار هم داشته باشید میتونه خیلی براتون گران تمام بش، در حالی که هریک به تنهایی هیچ اثری نداره!! پس اگر مشکلی پیش اومد سعی کنید خیلی رو هم جمعشون نکنید...
سلام.
اول اینکه مجدداً بابت تمام راهنمائی‌هاتون تو این مدت تشکر می‌کنم.
در این مورد هم با شما موافقم اما خب شرایطم طوریه که این ارشد و دکترا خیلی برام مهم شده.
من سال‌هاست که تنها هدف و آرزوم این شده که یه روز بتونم برگردم دانشگاه و تدریس کنم. تنها کاری که واقعاً بهش علاقه دارم. من حتی تصورشم نمیتونم بکنم که تو یه اداره یا شرکت مشغول به کار بشم و کل هفته ۸ صبح تا ۴ عصر کار اداری یا برنامه‌نویسی کنم.
اما درس و تحقیق و دانشگاه واقعاً علاقه قلبی من هستن...
و البته خیلی چیزای دیگه هم برای من وجود داره که برای رسیدن بهشون باید از این مسیر بگذرم...
واسه همینه که این موضوع انقدر برام مهمه... یعنی برام حکم کلید تمام آرزوها و اهدافم رو پیدا کرده... پدرم خیلی مخالف این تک بعدی فکر کردنه اما من واقعاً در این مورد (فقط در مورد کار و تدریس) نمی‌تونم جور دیگه‌ای فکر کنم... فقط دوست دارم تو یکی از واحدای دانشگاه خودمون مشغول بشم و با تمام علاقه‌ام تدریس و تحقیق کنم...

ببینید اصلا منظورم این نبود که برای ارشد و دکتری تلاش نکنید. اگه به متن من دقت کنید گفتم ناراحت نشدم که قبول نشدم اما سال بعدش باز تلاشم کردم که قبول بشم (البته در کنار کنکور به فعالیت های مختلف غیر درسی هم مشغول بودم و تک هدفه دیگه نبودم).

منظورم دقیقا این بود که مدارک تحصیلی اونقدری ارزش نداره که حتی بخاطرش ۱ سال خودتون رو ناراحت و اذیت کنید و بخواهید از سلامتی تون براش مایه بزارید.

اگر به علم علاقه دارید واقعا دانشگاه مسیر خوبی نیست (حداقل بهترین مسیر نیست) و بجاش کار در شرکت های خوب + استفاده از منابع آنلاین مانند coursera.org خیلی خیلی بهتره. منتهی بنظرم با دید لیسانس خیلی نمیشه سمت این منابع سطح بالا رفت چون در لیسانس چیزی به اسم تحقیق رو یاد نگرفتیم و دیدمون خیلی محدود به کتابایی هست که دیدیم و ضمنا دیدمون بیشتر جنبه یادگیری مفاهیم تئوری بود تا استفاده از آنها. پس من خودم به غالب دوستام ارشد رو توصیه میکنم برن اما دکتری بنظرم واجب نیست (البته باز بستگی به هدفتون داره)

واللَّه خَیْرٌ وَأَبْقَى
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mahyamk
ارسال: #۳۰۳۷۴
۱۳ تیر ۱۳۹۵, ۰۳:۳۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۳ تیر ۱۳۹۵ ۰۳:۲۶ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  هوا ۴۳ درجه سلسیوس
:|
درصد رطوبت‌تون ۴% هست. اون بیسکوئیت تردهای نمکی هم ۸-۷ درصد رطوبت دارند [تصویر:  413388_21.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Pure Liveliness , blackhalo1989 , diligent , Skyrim
ارسال: #۳۰۳۷۵
۱۳ تیر ۱۳۹۵, ۰۳:۵۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دوستان شریفی یه سوال، درس یادگیری ماشین رو تو شریف کدوم استاد ارائه میدن؟
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۶۲۱ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۲۱,۸۶۳ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۷۶ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۵,۳۵۶ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۹۹ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۷ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۵ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۵۳ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۷۲ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۷۶ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close