زمان کنونی: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۳:۵۹ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۶۹۹۱
۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۱۱:۰۲ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۱:۰۳ ق.ظ، توسط Amir V.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۱:۳۴ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  مگه روز خواستگاری روز سختیه؟Sad
میگن! Tongue

نقل قول: از طرفی کسانیکه براشون فداکاری کردین کم کم ناپدید میشن و میرن دنبال زندگیشون.کم کم یادشون میره که شما بخاطر خودتون درگیر نشدین و اونها هم باید به مسئولیت شون عمل کنند. خلاصه شما میمونید و حل مشکلاتی که براتون ایجاد شده. البته این مشکلات اگه از داخلش جان سالم بدر ببرین برای آینده تون مفیده.Smile
ای آقا، یه روزی میرسه که من و شما رفتیم و دیگه حتی هیچ کس یادش نیست که روزی روزگاری توی این دنیا فرداد و امیری زندگی می‌کردن! حتی بچه‌هامون... Blush

There is no there there.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: esisonic
ارسال: #۶۹۹۲
۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۰۳:۵۹ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۴:۰۳ ب.ظ، توسط azad_ahmadi.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انشالله که به دوستان شیرازی و اطراف خوش بگذره. حیف که فرصت نمیشه در محضر این بزرگان بود. Sad

[تصویر:  173886_1_1379084221.jpg]

ای درد توام درمان در بستر ناکامی .... ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم ... لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: narges_r , ماه بانو , SaMiRa.e
ارسال: #۶۹۹۳
۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۰۴:۱۷ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۴:۱۸ ب.ظ، توسط narges_r.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۳:۵۹ ب.ظ)azad_ahmadi نوشته شده توسط:  انشالله که به دوستان شیرازی و اطراف خوش بگذره. حیف که فرصت نمیشه در محضر این بزرگان بود. Sad

کنسرت گروه کامکار باشه اونم تو شیراز...
منم میخوام برم...Sad

من پنجشنبه میرم کنسرت گروه رستاک، جای همه خالی Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: azad_ahmadi
ارسال: #۶۹۹۴
۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۰۶:۵۸ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دنیا فقط گرفته.
آدما هم رنگین هم گرفته.
دل من ار از این همه گرفتگی، گرفته.

هر تلاشی بالاخره به نتیجه میرسد...........................
آرامش واقعی ذهن از پذیرش بدترین حالت پیش می آید، زیرا پذیرش آنچه اتفاق اقتاده اولین گام برای غلبه بر پیامدهای هر بداقبالی است.

هرکه اطمینان داشته باشد که آنچه خدا برایش مقدر کرده به او میرسد دلش ارام میگیرد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SaMiRa.e , Autumn.Folio , maryam70 , M*Gh
ارسال: #۶۹۹۵
۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۰۷:۲۷ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۷:۲۸ ق.ظ، توسط Xilinx.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
لِرَجُلٍ أَفْرَطَ فِى الثَّنَاءِ عَلَیْهِ وَ کَانَ لَهُ مُتَّهِماً : «أَنَا دُونَ مَا تَقُولُ وَ فَوْقَ مَا فِى نَفْسِکَ» .( نهج البلاغه،حکمت۸۳)
امام علی به شخصى که در ستایش امام افراط کرد ، و آنچه در دل داشت نگفت ، فرمود : «من کمتر از آنم که بر زبان آوردى و برتر از آنم که در دل داری.»

تحمل مشقت به امید آسایش بهتر از آسایشی است که سختی به دنبال دارد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Fardad-A , SaMiRa.e , fatemeh85 , انرژی مثبت , good-wishes , maryam70 , Autumn.Folio , esmaeli.sh , sahar121 , Eternal , nina69 , M*Gh , **sara** , eris229 , azad_ahmadi
ارسال: #۶۹۹۶
۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۰۷:۵۰ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
امروز با نوازش زمین از خواب بیدار شدیم....
چقدر هم زمین لرزه طولانی ای بود
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Xilinx , Fardad-A , ماه بانو
ارسال: #۶۹۹۷
۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۰۸:۱۲ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
میدونم که ندارمش...

There is no there there.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۶۹۹۸
۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۱۲:۱۰ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۹:۳۱ ق.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  این خانم ۵ دقیقه است واسه یه سپاس داره میدوند.
میخوایم یه سپاس دیگه بزنیم خجالت میکشیم از ایشان. کاش میشد به خودشون هم سپاس بدیم.Big Grin

حالا چرا یه آقا رو نمیارید این کارو کنه؟! Big Grin
دارید ظلم میکنیدا !

pǝnuıʇuoɔ ʍoɥs ǝɥʇ 'lnɟıʇnɐǝq sı ǝɟıl
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mhd3
ارسال: #۶۹۹۹
۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۰۱:۳۲ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۱:۳۳ ب.ظ، توسط ۱-۱.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
پیرمرد نارنجی پوش در حالی که کودک را در آغوش داشت با سرعت وارد بیمارستان شد و به پرستار گفت:خواهش می کنم به داد این بچه برسید.بچه ماشین بهش زد و فرار کرد…
پرستار:این بچه نیاز به عمل داره باید پولشو پرداخت کنید.
پیرمرد:اما من پولی ندارم پدر و مادر این بچه رو هم نمی شناسم.خواهش می کنم عملش کنید من پول و تا شب براتون میارم…
پرستار:با دکتری که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید.
اما دکتر بدون اینکه نگاهی به کودک بیندازد گفت : این قانون بیمارستانه. باید پول قبل از عمل پرداخت بشه.
اما صبح روز بعد..
دکتر بر سر مزار دختر کوچکش اشک می ریخت…
و چه قدر زود دیر می شود

یه شب سه نفر اشتباهی دستگیر میشن و در نهایت ناباوری به اعدام روی صندلی الکتریکی محکوم میشن....
نوبتِ نفر اول میشه که بشینه روی صندلی. وقتی میشینه میگه : من توی دانشگاه , رشته خداشناسی خوندم و به قدرت بی پایان خدا اعتقاد دارم .... میدونم که خدا نمیذاره آدم بیگناه مجازات بشه .....
کلید برق رو میزنن ... ولی هیچ اتفاقی نمیفته .....
به بی گناهیش ایمان میارن و آزادش میکنن ...
نفر دوم میشینه روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه حقوق خوندم ....
به عدالت ایمان دارم و میدونم واسه آدم بی گناه اتفاقی نمیفته ....
کلید برق رو میزنن و هیچ اتفاقی نمیفته ....
به بی گناهی اون هم اعتقاد میارن و آزادش میکنن ....
نفر سوم میاد روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه , رشته برق خوندم و به شما میگم که وقتی این دو تا کابل به هم وصل نباشن هیچ برقی وصل نمیشه به صندلی
خوب بقیه داستان هم مشخصه، مسوولین زندان مشکل رو میفهمن و موفق به اعدام فرد میشن
....
نتیجه: لازم نیست همه جا راه حل مشکلات رو عنوان کنید
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: good-wishes , SaMiRa.e , sahar121 , esisonic , LORD0098 , Autumn.Folio , **sara**
ارسال: #۷۰۰۰
۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۰۳:۴۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دلم تنگ نیست...اصن دلم نگرفته!!!...بازه باز...!
( گفتم یکم تنوع بشه! Big Grin )

آنجا که رویاها به حقیقت می پیوندند...مرا خواهی یافت. ------------------------- وضعیت : [تصویر:  53319_mrsbeasley.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: reyhaneh64 , good-wishes , maryam70 , شاپری , Autumn.Folio , kati , sahar121 , M*Gh
ارسال: #۷۰۰۱
۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۰۴:۱۴ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۹:۳۱ ق.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  این خانم ۵ دقیقه است واسه یه سپاس داره میدوند.
حالا از کجا فهمیدید خانوم هستن ایشون؟!!!
من همیشه فکر میکردم ایشون اقا هستن Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Fardad-A , reyhaneh64 , Dark Knight , homa , SaMiRa.e , Mänu , m2m3m92 , **sara**
ارسال: #۷۰۰۲
۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۰۷:۱۴ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
چطور میتونم از خدا طلب ببخشش کنم در حالیکه خودم نمیتونم خودمو به خاطر اتفاقای دو سال اخیر ببخشم
من فقط خواستم همرنگ آدما باشم ولی برام خیلی گرون تموم شد. یه وقتی دیدم خودمو کشتم میخوام دوباره خودمو زنده کنم ولی.........
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Autumn.Folio , شاپری , esmaeli.sh , sahar121 , Dark Knight , nina69 , Eternal
ارسال: #۷۰۰۳
۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۰۷:۱۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن کوچه گذشتم،
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم،
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق دیوانه که بودم.
در نهانخانة جانم، گل یاد تو، درخشید
باغ صد خاطره خندید،
عطر صد خاطره پیچید:
یادم آم که شبی باهم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دل‌خواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.
تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت.
من همه، محو تماشای نگاهت.
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشة ماه فروریخته در آب
شاخه‌ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم آید، تو به من گفتی:
” از این عشق حذر کن!
لحظه‌ای چند بر این آب نظر کن،
آب، آیینة عشق گذران است،
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است،
باش فردا، که دلت با دگران است!
تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن!
با تو گفتم:‌” حذر از عشق!؟ - ندانم
سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم،
نتوانم!
روز اول، که دل من به تمنای تو پر زد،
چون کبوتر، لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم، نه گسستم ...“
باز گفتم که : ” تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم، نتوانم! “
اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب، نالة تلخی زد و بگریخت ...
اشک در چشم تو لرزید،
ماه بر عشق تو خندید!
یادم آید که : دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم.
نگسستم، نرمیدم.
رفت در ظلمت غم، آن شب و شب‌های دگر هم،
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم،
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم ...
بی تو، اما، به چه حالی من از آن کوچه گذشتم!

[تصویر:  2hpj6v9.png]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: LORD0098 , SaMiRa.e , homa , kati , انرژی مثبت , esmaeli.sh , 1-1 , maryam70 , atti joon , Mänu , m2m3m92 , mhd3
ارسال: #۷۰۰۴
۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۰۹:۱۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۹:۵۵ ب.ظ، توسط شاپری.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۹:۳۱ ق.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  این خانم ۵ دقیقه است واسه یه سپاس داره میدوند.
میخوایم یه سپاس دیگه بزنیم خجالت میکشیم از ایشان. کاش میشد به خودشون هم سپاس بدیم.Big Grin



دقیقااااااااااااااااااااااااااااااااااا
دیگه نمیشه سپاس گذاشت اصلا
همش میدود. اخرشم بعد ۵ دقیقه گاهی یک ارور هم میگذارندو حال مون را میگیرد!!Big Grin

.................................................


بازم زمین لرزه!

ای زمین
چت شده؟
درد داری که این همه خشمگینی!
دلتو شکوندن که این همه میلرزی و ویرانه به جا میزاری؟ کی دلتو شکونده؟!
چرا این همه خشم!
آرام باش Sad

چرااا.... چرا....
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Autumn.Folio , atti joon , Mänu , M*Gh
ارسال: #۷۰۰۵
۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۲, ۰۱:۱۶ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
چرا بعضی ادما پر رو هستن؟
یه کلاسی ثبت نام کردم،منشیش زنگ زد خونمون گفت به دخترتون بگید عصر بیاد اموزشگاه..
منم که همینکه اومدم خونه،بهم خبر دادن زنگیدن و کارت داشتن...منم شماره اونجا رو گرفتم..و گفتم شما یه ساعت پیش تماس گرفتید فلانی هستم،امری داشتید؟واس چی بیام؟
منشیش با حالت خنده و غرور ... خوب شما بیاین من بگم امرم چیه؟؟
منو بگین Huhتو دلم گفتم اگه قراره احترام باشه اونم که باید احترام بزاره لااقل میگفت تشریف بیارید
یا اگه قراره مثل طرف خودمو زیاد تحویل بگیریم و بگه شما بیا که من بگم امرم چیه ..پس مام پیشقدم شیم بگیم کاری داشتید که گفتید من تشریف بیارم!!!

والله از خنده داشتم میمردم بعد اینکه تلفنو قطع کردم Cool

[تصویر:  salavat14saqeb.ir_.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Dark Knight , atti joon , Mänu , reyhaneh64 , **sara**


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۶۴۱ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۲۲,۱۷۷ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۸۰ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۵,۶۸۴ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۲۰۲ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۹ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۵ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۵۵ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۸۷ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۷۸ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close