زمان کنونی: ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۶:۲۱ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۵۶۴۱
۲۸ شهریور ۱۳۹۱, ۰۳:۱۹ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
واقعاً نمیدونمممم چرااااااااااا همه خبرااای بد باید باهم برسههه !
اونم تو یه روووزز
میخاد یوقت از فرط شادی غش نکنم Sad((
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۶۴۲
۲۸ شهریور ۱۳۹۱, ۱۰:۱۲ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۸ شهریور ۱۳۹۱ ۰۱:۲۲ ق.ظ)esisonic نوشته شده توسط:  دل تنگم:
یکی نیست بگه سواد نداری استاد راهنما نشو...
از ساعت ۴ عصر تا ۹:۳۰ شب تو دانشگاه نشستم پشت در تا نوبتم بشه...(بخاطر دوستام آخرین نفر رفتم تو)
حالا استاد راهنما و استاد داور هیچی از پروژه من سرشون نمیشه...هی می خوان بگن ما بارمونه ، الکی نظر میدن...منم لپ تاپم چت زده بود...
خلاصه سرتون رو درد نیارم...آقایون میگن شما پروژت خوبه...ولی میتونی بهترش کنی،حیفه نمره کم بگیری .. برو واسه بهمن بیا ارائه بده.
ینی میخواستم فک طرف رو خرد کنم.
آخرم با بدبختی اومدم خونه...ساعت ۱:۳۰ نصفه شب رسیدم تهران.
آدم از هرچی درس خوندنه زده میشه...
آخه این چه نظام آموزشیه که هر کیو میکنن استاد؟؟

خیلی سخته .
یه توصیه: بهمن برو همونو نشونشون بده بگو کلی کارا کردم.Big Grin
یاد استاد راهنمای خودم افتادم، به هیچ صراطی مستقیم نبود. اون روزا خیلی ازش متنفر بودم، اما الان خاطره شده برام.
تا قبل اینکه دکترا که پذیرفته بشه، طراحی الگوریتم رو از CLRS درس می داد،اما به محض ورود به دکترا، کلا کرمن رو نقض کرد و میگفت بدرد نمی خوره، یه کتاب دستش بود، خدا وکیلی ۱۸۰۰ صفحه، بچه ها می گفتن سوالای امتحانات پایان ترم،میانترم، کوئیز رو انگلیسی نوشته بودSmile . ادعای الکی زیادی داشت. بهرحال براش آرزوی شادکامی دارم.

ای درد توام درمان در بستر ناکامی .... ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم ... لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: esisonic
ارسال: #۵۶۴۳
۲۸ شهریور ۱۳۹۱, ۱۰:۲۸ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۸ شهریور ۱۳۹۱ ۱۰:۱۲ ب.ظ)azad_ahmadi نوشته شده توسط:  
(28 شهریور ۱۳۹۱ ۰۱:۲۲ ق.ظ)esisonic نوشته شده توسط:  دل تنگم:
یکی نیست بگه سواد نداری استاد راهنما نشو...
از ساعت ۴ عصر تا ۹:۳۰ شب تو دانشگاه نشستم پشت در تا نوبتم بشه...(بخاطر دوستام آخرین نفر رفتم تو)
حالا استاد راهنما و استاد داور هیچی از پروژه من سرشون نمیشه...هی می خوان بگن ما بارمونه ، الکی نظر میدن...منم لپ تاپم چت زده بود...
خلاصه سرتون رو درد نیارم...آقایون میگن شما پروژت خوبه...ولی میتونی بهترش کنی،حیفه نمره کم بگیری .. برو واسه بهمن بیا ارائه بده.
ینی میخواستم فک طرف رو خرد کنم.
آخرم با بدبختی اومدم خونه...ساعت ۱:۳۰ نصفه شب رسیدم تهران.
آدم از هرچی درس خوندنه زده میشه...
آخه این چه نظام آموزشیه که هر کیو میکنن استاد؟؟

خیلی سخته .
یه توصیه: بهمن برو همونو نشونشون بده بگو کلی کارا کردم.Big Grin
یاد استاد راهنمای خودم افتادم، به هیچ صراطی مستقیم نبود. اون روزا خیلی ازش متنفر بودم، اما الان خاطره شده برام.
تا قبل اینکه دکترا که پذیرفته بشه، طراحی الگوریتم رو از CLRS درس می داد،اما به محض ورود به دکترا، کلا کرمن رو نقض کرد و میگفت بدرد نمی خوره، یه کتاب دستش بود، خدا وکیلی ۱۸۰۰ صفحه، بچه ها می گفتن سوالای امتحانات پایان ترم،میانترم، کوئیز رو انگلیسی نوشته بودSmile . ادعای الکی زیادی داشت. بهرحال براش آرزوی شادکامی دارم.
راااااس میگههه فقط کافیه سعی کنی یهجور دیگه تحویلش بدی
میشه یه ریزه یه جاهاییشو کار کنی وو تو ارایه اونا رو مهم جلوه بدی !!!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: esisonic
ارسال: #۵۶۴۴
۲۹ شهریور ۱۳۹۱, ۱۲:۲۷ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
چه کسی میداند که تو در پیله ی تنهایی خود تنهایی؟؟!
چه کسی میداند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟؟!
پیله ات را بگشا…
تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایی…!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: maryami , آرتا , Parva , انرژی مثبت , **sara** , diligent , Eternal
ارسال: #۵۶۴۵
۲۹ شهریور ۱۳۹۱, ۰۲:۴۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
هیچ گاه به کوچه بن بست ناسزا نگو.رنج بن بست بودن برایش کافیست

ای نسخه ی نامه الهی که تویی

ای آینه ی جمال شاهی که تویی

بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست

از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی


(حضرت مولانا)
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SaMiRa.e , انرژی مثبت , **sara** , maryami , diligent , Xilinx , eris229
ارسال: #۵۶۴۶
۳۰ شهریور ۱۳۹۱, ۰۷:۱۶ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
نشد چشمه از پاسخ سنگ، سرد
به کندن در استاد و ابرام کرد
بسی کند و کاوید و کوشش نمود
کز آن سنگ خارا رهی بر گشود
ز کوشش به هر چیز خواهی رسید
به هر چیز خواهی کماهی رسید
برو کارگر باش و امیدوار
که از یاس جز مرگ ناید به بار
گرت پایداری است در کارها
شود سهل پیش تو دشوارها

تحمل مشقت به امید آسایش بهتر از آسایشی است که سختی به دنبال دارد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: maryami , SaMiRa.e , Masoud05 , nomad:D , انرژی مثبت , Parva
ارسال: #۵۶۴۷
۳۱ شهریور ۱۳۹۱, ۰۱:۳۰ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۱ شهریور ۱۳۹۱ ۰۱:۳۹ ق.ظ، توسط fatemeh85.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
روز ثبت نام تو دانشگاه صنعتی بعد از کلی خستگی یکی از دوستای دوره دبیرستانمو دیدم کلی ازدیدن هم اونم بعد از این همه مدت و اونم کجا توی دانشگاه صنعتی ذوق زده شده بودیم امروزم تونستیم بریم به امام زاده سید محمد که نزدیک دانشگاهمونه جای همتون خالی.. هیچ جا حرم امام رضا نمیشه اما خوب محیط خیلی باصفایی داره و حسابی بهم آرامش داد چیزی که اینروزا خیلی بهش احتیاج دارم خدایا خیلی ازت ممنونم که تنها نذاشتی و هوامو داری... به همه دوستایی که اصفهان خصوصا صنعتی قبول شدن توصیه میکنم برن و این امام زاده رو زیارت کنن محیط خیلی باصفایی داره ...

(۲۸ شهریور ۱۳۹۱ ۰۳:۰۶ ب.ظ)maryami نوشته شده توسط:  نمیدونم واسه من که دانشگاه کارشناسیم با کارشناسی ارشدم یکیه لیست ریز نمرات لازمه زمان ثبت نام داشته باشم
نمیدونم آقاهه که گفت لازم نیست مطلع بود یا همینجوری گفت

***
هییییییی دلم گرفته

***
این روزها فقط به خودم فکر می کنم

اما

یواشکی

به تو هم فکر می کنم
آخی دانشگاه ازاد مشهد چقدر دلم براش تنگ شده ... دکتر مهدوی مدیر گروه خوبمون، دکتر یعقوبی و دکتر اکبرزاده... امیدوارم هرجا هستن شاد وسلامت باشن برای شما دوست عزیز هم آرزوی موفقیت میکنم منکه به شخصه خیلی محیط اونجا و اساتیدشو خصوصا دکتر مهدوی رو دوست دارم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: maryami
ارسال: #۵۶۴۸
۳۱ شهریور ۱۳۹۱, ۱۰:۴۳ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
چقدرسـخته یـکـرنگ ماندن در دنیایى که مـردمش بـراى پـر رنگ شدن، حاضـرند هـزار رنگ شوند … Undecided
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: انرژی مثبت , maryami , fatemeh85
ارسال: #۵۶۴۹
۳۱ شهریور ۱۳۹۱, ۱۲:۲۱ ب.ظ
الهی راضیم به رضای تو
دیگر ناراحت نیستم ،

دلم تنگ نیست ،

تنها نیستم ...

[کسی چه میداند ]

شاید دعاهام مستجاب شده ؛

و راضی به رضای خدا شده ام ...
[تصویر:  130220_1_1379088901.jpeg]
منبع : با اندکی تغییر وبلاگ
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

I definitely will win
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sir_ams , fatemeh85 , menrabb , frg_2009 , Parva , SaMiRa.e , mohammadali1990
ارسال: #۵۶۵۰
۳۱ شهریور ۱۳۹۱, ۰۳:۱۱ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۸ شهریور ۱۳۹۱ ۱۰:۱۲ ب.ظ)azad_ahmadi نوشته شده توسط:  یه توصیه: بهمن برو همونو نشونشون بده بگو کلی کارا کردم.Big Grin
(۲۸ شهریور ۱۳۹۱ ۱۰:۲۸ ب.ظ)sang نوشته شده توسط:  راااااس میگههه فقط کافیه سعی کنی یهجور دیگه تحویلش بدی
میشه یه ریزه یه جاهاییشو کار کنی وو تو ارایه اونا رو مهم جلوه بدی !!!
آخه مشکل من اینجاست که اونا از پروژه ی من سر در نمیارن
جفتشون دانشجوی دکترای نرم افزارن...ولی پروژه ی من یه برد الکترونیکی همراهشه که بوسیله ی نرم افزارم کنترل میشه و این دو استاد هیچی از الکترونیک بارشون نیست...هرچی هم گفتم این برد فقط برای تست نرم افزاره نفهمیدن
ینی اینا چطوری کنکور قبول شدن خدا میدونه!!!

آنجا که رویاها به حقیقت می پیوندند...مرا خواهی یافت. ------------------------- وضعیت : [تصویر:  53319_mrsbeasley.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۶۵۱
۳۱ شهریور ۱۳۹۱, ۰۴:۱۳ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۱ شهریور ۱۳۹۱ ۱۰:۴۰ ب.ظ، توسط Sunshine Off.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
حس خوبی دارم،احساس میکنم تازه متولد شده ام نمیدانم این چه حسی است وای خداجونم ،خدایا تنهایم نگذار.

زندگی هدیه خداوند به ماست و ” شیوه زندگی ” ما ، هدیه ما به خداوند .Smile
مراقب باشید انچه می بخشید چون رازی در قلبتان پنهان بماند .
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Eternal
ارسال: #۵۶۵۲
۳۱ شهریور ۱۳۹۱, ۱۱:۴۹ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دلم از این گرفته که فردا ساعت ۶ برمی گردیم. این یکی دو روزه خیلی خوش گذشت. بهشت که می گن همین شماله Smile . قلعه روخان، کاسپین، ماسوله، بندر انزلی ... خدایش دلم حسابی گرفته .
از همین جا، سلام به همه شمالی های عزیز ایران زمین.

ای درد توام درمان در بستر ناکامی .... ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم ... لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۶۵۳
۰۱ مهر ۱۳۹۱, ۱۲:۰۱ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
یه چیزی تو گلوم گیر کرده اگه نگم لال از دنیا میرم.
این واقعا چه شانسیه؟
روزی که خیلی خوشگل و ترتمیز میکنی و تیپ میزنی همه میبیننت به جز اونی که باید ببینه!!
و روزی که قیافه ت مثل از بخت برگشته هاست و کلی هم رنگ و رو پریده و زشت و نچسبه قیافه ت دقیقا اون طرف میاد و میبینتت کاملا اتفاقی!!!
یعنی واقعا این چه شانسیهههههههههههههههههههههههههههه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شجاعت یعنی : بترس ، بلرز ، ولی یک قدم بردار
Heart
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۵۶۵۴
۰۱ مهر ۱۳۹۱, ۱۲:۱۱ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۱ شهریور ۱۳۹۱ ۰۳:۱۱ ب.ظ)esisonic نوشته شده توسط:  
(28 شهریور ۱۳۹۱ ۱۰:۱۲ ب.ظ)azad_ahmadi نوشته شده توسط:  یه توصیه: بهمن برو همونو نشونشون بده بگو کلی کارا کردم.Big Grin
(۲۸ شهریور ۱۳۹۱ ۱۰:۲۸ ب.ظ)sang نوشته شده توسط:  راااااس میگههه فقط کافیه سعی کنی یهجور دیگه تحویلش بدی
میشه یه ریزه یه جاهاییشو کار کنی وو تو ارایه اونا رو مهم جلوه بدی !!!
آخه مشکل من اینجاست که اونا از پروژه ی من سر در نمیارن
جفتشون دانشجوی دکترای نرم افزارن...ولی پروژه ی من یه برد الکترونیکی همراهشه که بوسیله ی نرم افزارم کنترل میشه و این دو استاد هیچی از الکترونیک بارشون نیست...هرچی هم گفتم این برد فقط برای تست نرم افزاره نفهمیدن
ینی اینا چطوری کنکور قبول شدن خدا میدونه!!!

خب نگو که واسه تسته !!! بگووو اون برد یه اپشن اضافه هست که کمک میکنه بفهمیم برناممون درسته یا نه !!
تو اوون موقع به نظر من اصلا اجازه نده حرف بزنن وو بهت گیر بدن !
از قبلش یه داکیومنت درس کن واسه خودت (ترجیحا خیلی زیاد باشه ) بعدش همونو حفظ کن عین بلبل تحویلش بده :ی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: esisonic
ارسال: #۵۶۵۵
۰۱ مهر ۱۳۹۱, ۱۲:۱۳ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
میترسم ... خیلی میترسم ... خدایا کمکم کن
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۳۵۱ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۱۹,۶۶۷ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۶۲ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۴,۶۰۷ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۸۵ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۳۴ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۴۵ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۱۱ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۱۳ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۵۴ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close