چندتا از دوستامون باهم رقابت دارن
مثلا وقتی یکیشون یه تولد میگیره، نفر بعدی باید یه تولد بگیره از اون سرتر، که چش قبلی در بیاد
واسه یه بچه ی دو ساله تولدی گرفتن در حد یه عروسی مفصل و پر خرج، تم دادن همه ی مهمونا باید لباس قرمز و مشکی میپوشیدن
امروز تولد خود دوستمون بود یه تولد جمع و جور گرفتن، تم شون سفید مشکی بود
چند روز دیگه ولنتاینه، یعنی قشنگ سرگرم ن ها
آدما با هم متفاوت ن خیلی، لابد حال میکنن با این کارا، ولی من روح م با این همه تجمل سازگار نیست، پسش میزنه، هیچ وقت دوست نداشتم اینجوری زندگی کنم، یه زندگی بی سر و صدا و ساده رو ترجیح میدم به این همه تجمل و شلوغ کاری