زمان کنونی: ۰۵ آذر ۱۴۰۳, ۰۶:۵۶ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۱۲۷۸۱
۲۸ مهر ۱۳۹۳, ۰۷:۳۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خانواده، آشیان عشق است و پدر ومادر، همان سایه بان دلسوز و بی منتی که همواره بر سرمان سایه امنیت و آرامش کشیده اند

روز خانواده بر همه مبارک
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Eternal , atenaa , vesta
ارسال: #۱۲۷۸۲
۲۸ مهر ۱۳۹۳, ۰۸:۵۹ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۸ مهر ۱۳۹۳ ۰۹:۰۰ ب.ظ، توسط mm123456789.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
کاش میشد مسیر زندگی که اومدی دیدی اشتباس با پاکن پاکش کرد و دوباره شروع کرد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: atenaa , vesta , ziba.O
ارسال: #۱۲۷۸۳
۲۸ مهر ۱۳۹۳, ۱۰:۵۵ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۸ مهر ۱۳۹۳ ۱۲:۲۶ ب.ظ)Eternal نوشته شده توسط:  اینجا هم بـــــــــــــــــــــــــــــــــرف باریـــــــــــــــــــــــــــــــــده ، صبح بابام اومد بیدارمون کنه ، میگه پاشین برفو ببینین ، مثل گلوله از جام پریدم رفتم از پنجره بیرونو تماشا کردم Big Grin

خوش برگشتید خانم اترنال
برف ! البته تو ارتفاعات بود .

ای درد توام درمان در بستر ناکامی .... ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم ... لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Eternal
ارسال: #۱۲۷۸۴
۲۸ مهر ۱۳۹۳, ۱۱:۰۵ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۸ مهر ۱۳۹۳ ۱۰:۵۵ ب.ظ)azad_ahmadi نوشته شده توسط:  
(28 مهر ۱۳۹۳ ۱۲:۲۶ ب.ظ)Eternal نوشته شده توسط:  اینجا هم بـــــــــــــــــــــــــــــــــرف باریـــــــــــــــــــــــــــــــــده ، صبح بابام اومد بیدارمون کنه ، میگه پاشین برفو ببینین ، مثل گلوله از جام پریدم رفتم از پنجره بیرونو تماشا کردم Big Grin

خوش برگشتید خانم اترنال
برف ! البته تو ارتفاعات بود .

نه تو ارتفاعات نبود
دانشگاه منم برف اومد
دوستش دارم
اما
میخوام رهاش کنمUndecided

دوست من

اگه یه روز چشاتو باز کردی و خودت رو وسط یه کوره دیدی ،

نترس و سعی کن پخته بیرون بیای ، وگرنه سوختن رو همه بلدن ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۲۷۸۵
۲۹ مهر ۱۳۹۳, ۱۲:۴۱ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۹ مهر ۱۳۹۳ ۱۲:۴۵ ق.ظ، توسط vesta.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
استادم بهم زنگ زدSad نتونستم جوابشو بدم... خیلی بد شد
خیلی وقته بهش گزارش نمیدم اما خب بهش گفته بودم یه مدت کار نمیکنم، میخواستم یه هفته دیگه بهش زنگ بزنم
خیلی زشت شد، خجالت میکشم الان بگم هیچ کاری نکردم، اون اولا منو به بچه های سال بالایش مثال میزد که خیلی اکتیوم، خدایی خیلی پیگیر بودم. خودشم دانشجو نمیگرفت ولی من رو قبول کرد... الان بهش بگم چیHuh خدایا فردا زنگ میزنم خودت آبرومو حفظ کن

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Aurora , Eternal , diligent , RASPINA
ارسال: #۱۲۷۸۶
۲۹ مهر ۱۳۹۳, ۱۲:۵۱ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۸ مهر ۱۳۹۳ ۰۸:۵۹ ب.ظ)mm123456789 نوشته شده توسط:  کاش میشد مسیر زندگی که اومدی دیدی اشتباس با پاکن پاکش کرد و دوباره شروع کرد
منم خیلی وقتا میگم ایکاش با آگاهی الان برمیگشتم به ۱۰ سال پیش
ولی این جمله رو که میخونم، یکم قانعم میکنه

اگر عقل امروزم را داشتم، کارهای دیروز را نمیکردم
ولی اگر کارهای دیروز را نمیکردم، عقل امروزم را نداشتم...!

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mm123456789 , ziba.O , Bahar_HS , Aurora , Eternal , happy07 , diligent
ارسال: #۱۲۷۸۷
۲۹ مهر ۱۳۹۳, ۱۲:۵۳ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
فیلم امیرکبیر میده دیالوگای عاشقانه اون آقا خانومه خیلی جالب بود...الان چیا میگن اون موقع ها چیا میگفتن
جل الخالق
خدایا پناه میاریم به تو آخه خیلی دوست داریم
خدا جون فدایی داری : )

You can't reach any skills without hardworking
Maybe you fall
You shouldn't give up
You should stand
and
Try again and again...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۲۷۸۸
۲۹ مهر ۱۳۹۳, ۱۲:۵۹ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۹ مهر ۱۳۹۳ ۱۲:۵۱ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط:  
(28 مهر ۱۳۹۳ ۰۸:۵۹ ب.ظ)mm123456789 نوشته شده توسط:  کاش میشد مسیر زندگی که اومدی دیدی اشتباس با پاکن پاکش کرد و دوباره شروع کرد
منم خیلی وقتا میگم ایکاش با آگاهی الان برمیگشتم به ۱۰ سال پیش
ولی این جمله رو که میخونم، یکم قانعم میکنه

اگر عقل امروزم را داشتم، کارهای دیروز را نمیکردم
ولی اگر کارهای دیروز را نمیکردم، عقل امروزم را نداشتم...!

وستا جان من خیلی پشیمونم در این جایگاهی که الان هستم
فقط خدا باید بهم کمک کنه
دلم آروم بشه
چون بعضی اوقات تحمل بعضی چیزها خیلی سختهConfused
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: vesta , RASPINA
ارسال: #۱۲۷۸۹
۲۹ مهر ۱۳۹۳, ۰۱:۲۱ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

تست بینایی یا کور رنگی! نمیدونم ولی من که داغونم توش Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۲۷۹۰
۲۹ مهر ۱۳۹۳, ۰۱:۴۱ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۹ مهر ۱۳۹۳ ۰۱:۴۹ ق.ظ، توسط ziba.O.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۹ مهر ۱۳۹۳ ۱۲:۵۱ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط:  
(28 مهر ۱۳۹۳ ۰۸:۵۹ ب.ظ)mm123456789 نوشته شده توسط:  کاش میشد مسیر زندگی که اومدی دیدی اشتباس با پاکن پاکش کرد و دوباره شروع کرد
منم خیلی وقتا میگم ایکاش با آگاهی الان برمیگشتم به ۱۰ سال پیش
ولی این جمله رو که میخونم، یکم قانعم میکنه

اگر عقل امروزم را داشتم، کارهای دیروز را نمیکردم
ولی اگر کارهای دیروز را نمیکردم، عقل امروزم را نداشتم...!

حرفت حرف دله منم هست مرسی که این جمله ی آرومبخشو کنارش گذاشتی.

SleepySleepySleepy


فایل‌(های) پیوست شده


هرکجا لرزیدی، از سفر ترسیدی، فقط آهسته بگو : من خدا را دارم.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mm123456789 , vesta
ارسال: #۱۲۷۹۱
۲۹ مهر ۱۳۹۳, ۱۰:۵۳ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۹ مهر ۱۳۹۳ ۱۱:۰۰ ق.ظ، توسط vesta.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۹ مهر ۱۳۹۳ ۱۲:۵۹ ق.ظ)mm123456789 نوشته شده توسط:  
(29 مهر ۱۳۹۳ ۱۲:۵۱ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط:  
(28 مهر ۱۳۹۳ ۰۸:۵۹ ب.ظ)mm123456789 نوشته شده توسط:  کاش میشد مسیر زندگی که اومدی دیدی اشتباس با پاکن پاکش کرد و دوباره شروع کرد
منم خیلی وقتا میگم ایکاش با آگاهی الان برمیگشتم به ۱۰ سال پیش
ولی این جمله رو که میخونم، یکم قانعم میکنه

اگر عقل امروزم را داشتم، کارهای دیروز را نمیکردم
ولی اگر کارهای دیروز را نمیکردم، عقل امروزم را نداشتم...!

وستا جان من خیلی پشیمونم در این جایگاهی که الان هستم
فقط خدا باید بهم کمک کنه
دلم آروم بشه
چون بعضی اوقات تحمل بعضی چیزها خیلی سختهConfused
برای گذشته ای که گذشت دیگه کاری از دستمون ساخته نیست
الان باید کاری کنیم که چند سال دیگه، بابت از دست دادن زمانی که الان توش هستیم پشیمون نباشیم، و یقینا باید تلاش بیشتری نسبت به بقیه داشته باشیم

(۲۹ مهر ۱۳۹۳ ۰۱:۲۱ ق.ظ)crevice نوشته شده توسط:  
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

تست بینایی یا کور رنگی! نمیدونم ولی من که داغونم توش Big Grin
این که همش ربط به زمان داشت و تا درست نزنیم نمیره گزینه بعد!!! تا ۱۹ رفتم بعد دیگه زمانم تموم شد

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: **sara** , crevice
ارسال: #۱۲۷۹۲
۲۹ مهر ۱۳۹۳, ۱۲:۰۷ ب.ظ
Re: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
نگران آینده نباش! خدا قبل از تو آنجاست.....

شک نکن
درست در لحظه ی آخر، در اوج توکل و در نهایت تاریکی
نوری نمایان می شود، معجزه ای رخ می دهد
و چه زیبا خدا از راه می رسد…
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: vesta , tabassomesayna , Aurora , Bahar_HS , happy07 , diligent , sana2014
ارسال: #۱۲۷۹۳
۲۹ مهر ۱۳۹۳, ۱۲:۱۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۹ مهر ۱۳۹۳ ۱۲:۱۹ ب.ظ، توسط vesta.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۹ مهر ۱۳۹۳ ۱۲:۴۱ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط:  استادم بهم زنگ زدSad نتونستم جوابشو بدم... خیلی بد شد
خیلی وقته بهش گزارش نمیدم اما خب بهش گفته بودم یه مدت کار نمیکنم، میخواستم یه هفته دیگه بهش زنگ بزنم
خیلی زشت شد، خجالت میکشم الان بگم هیچ کاری نکردم، اون اولا منو به بچه های سال بالایش مثال میزد که خیلی اکتیوم، خدایی خیلی پیگیر بودم. خودشم دانشجو نمیگرفت ولی من رو قبول کرد... الان بهش بگم چیHuh خدایا فردا زنگ میزنم خودت آبرومو حفظ کن
به استادم زنگ زدم، خیلی خجالت کشیدم، گفت بخاطر این زنگ زدم که برات یه سری آذوقه خوب پیدا کردم.... خدایا شکرت. خیلی منبع کم داشتم براش، هر چیم میخوندم میشد یه پاراگراف که اونم مربوط به گفته های یه فرد مطرح تو اون حوزه بود
حالا باید بشینم یه مرور کنم و پنج شنبه برم استادمو ببینم و منابع رو ازش بگیرم
فهمید خیلی ناراحتم چون زیاد کار نکردم، گفت حالا اشکال نداره اگر کار نکردی، بیا تا توضیح بهت بدم وکارات زودتر پیش بره
واااااااااااااااااااااای خدا

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Aurora , Donna , **sara** , diligent , sana2014 , mortez28
ارسال: #۱۲۷۹۴
۲۹ مهر ۱۳۹۳, ۱۲:۲۴ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۹ مهر ۱۳۹۳ ۱۲:۱۸ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  
(29 مهر ۱۳۹۳ ۱۲:۴۱ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط:  استادم بهم زنگ زدSad نتونستم جوابشو بدم... خیلی بد شد
خیلی وقته بهش گزارش نمیدم اما خب بهش گفته بودم یه مدت کار نمیکنم، میخواستم یه هفته دیگه بهش زنگ بزنم
خیلی زشت شد، خجالت میکشم الان بگم هیچ کاری نکردم، اون اولا منو به بچه های سال بالایش مثال میزد که خیلی اکتیوم، خدایی خیلی پیگیر بودم. خودشم دانشجو نمیگرفت ولی من رو قبول کرد... الان بهش بگم چیHuh خدایا فردا زنگ میزنم خودت آبرومو حفظ کن
به استادم زنگ زدم، خیلی خجالت کشیدم، گفت بخاطر این زنگ زدم که برات یه سری آذوقه خوب پیدا کردم.... خدایا شکرت. خیلی منبع کم داشتم براش، هر چیم میخوندم میشد یه پاراگراف که اونم مربوط به گفته های یه فرد مطرح تو اون حوزه بود
حالا باید بشینم یه مرور کنم و پنج شنبه برم استادمو ببینم و منابع رو ازش بگیرم
فهمید خیلی ناراحتم چون زیاد کار نکردم، گفت حالا اشکال نداره اگر کار نکردی، بیا تا توضیح بهت بدم وکارات زودتر پیش بره
واااااااااااااااااااااای خدا

خداروشکر مشکلت حل شد Smile

هرکجا لرزیدی، از سفر ترسیدی، فقط آهسته بگو : من خدا را دارم.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Aurora , **sara** , vesta , sana2014
ارسال: #۱۲۷۹۵
۲۹ مهر ۱۳۹۳, ۰۲:۱۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
چرا بعضی وقتا خیلی چیزا به وفق مراد ما ادما نیست.
چرا هر چی تلاش میکنی نمیشه.
؟
خیلی خسته ام از زندگی کردن.خیلی.............

وجود تونل ها در دل کوه،نشانه ای از وجود امید است.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Donna , mm123456789 , **sara**


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۶۰,۳۹۰ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۷۴۶,۵۱۱ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۱,۳۴۹ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۶۸,۳۳۷ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۴۴۶ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۵۳۶ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۵۵۴ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۹,۵۷۷ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۲,۶۵۱ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۸,۲۶۵ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close