انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[maryami]

میبـــــــــینم که بالاخره سروکارم به لیست ریزنمرات گرفتن افتاده
میخوام از ترم بعد چند واحد تدریس تو آزمایشگاه دانشگاه بردارم مدیر گروه گفت لیست ریزنمراتتو بیار. معدلمم پرسید گفت آورین خوبه
نمره هام خوبه غصه م اون نیست. شنیدم باید امضا اینا بگیری بری و بیـــــــــــای

میخوام خودمو غرق کنم تو کار و درس

[diligent]

چند سال پیش یادمه تو یه نشستی، یادم نیست کجا نمایندشون رو از ترکیه انتخاب کرده بودند!

[MarkLand]

راستی سرما و برف مبارک!

[Donna]

قرار بود دو ماهه خونشون حاضر باشه.سه ماه شد.البته خیلی قرارا دیگه هم بود.

[maryami]

در شادی ها، تحسینش کنید
در سختی ها، جستجویش کنید
در خلوت ها، عبادتش کنید
در رنج ها، به او توکل کنید
و در همه حال، شکرگزارش باشید

[Helmaa]

(۰۳ آذر ۱۳۹۱ ۰۱:۳۷ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  ________________________________________________________________________________​________
کاش این مردم غزه هم فقط واسه جنگ ما را نخواهند.
هر وقت میخوان صلح کنند هم حداقل بگن ما هم یه نماینده ای بفرستیم.اینجوری خیلی ضایعه که موشک و اسلحه و پولش را ما بدیم ، صلحش را دیگران بکنند.

فکر نکنم ایران حاضر باشه نماینده ای رو جایی بفرسته که از سران صهیونیست اونجا حاضر باشن واسه صلح!(ایران همچین کم رو هم نیست جایی لازم باشه حتما حضور پیدا میکنه)
اونها تشکر خودشون رو از ایران کردن و علنا گفتن که حمایتهای نظامی مون از ایران بوده! و ضایع نشدیم به نظر من .
خداروشکر که این همه حمایت ها بالاخره جواب داد.

[maryami]

از بس کنار بخاری میشینم درس میخونم کم مونده دیگه بخاری رو بغل کنم
چند بارم دستم سوخت
خب بابا جون چرا اینقدر سرده؟ منم سرماییییییییییی
به به سرعت اینترنت هم که در حد بوندس لیگا
اگر دردم یکی بودی چه بودی

[شاپری]

از زندگیم بدم میاد
از خودم بدم میاددددددددددددددددددددددددددددددددددددددد
خستم !!!!!!!!

[ana_12345]

چه قدر دلم گرفته امروز. افتضاح ترین روز عمرم. بعضی وقتا ادم فکر می کنه تلاش هاش به بن بست می رسه ، وقتی دلیل براش پیدا نمی کنه می زاره تقصیر زمین و زمان و مملکت و ..... ولی حقیقتش اینه که اراده و امید و صبر راسخ می خواد بعضی چیزا
خانم هلما ما که اوضاع روحیمون ریخته بود به هم این خبر شما هم که خیلی ناراحت کننده بود (((

---

(۰۴ آذر ۱۳۹۱ ۱۱:۰۸ ب.ظ)شاپری نوشته شده توسط:  از زندگیم بدم میاد
از خودم بدم میاددددددددددددددددددددددددددددددددددددددد
خستم !!!!!!!!

ا اااا من فکر کردم خودم امروز حالم بد . شاپری جون نگو اینو . همیشه با خودت مهربون باش .ایشالا هر دومون بهتر شیم .

Bache Mosbat، در تاریخ ۰۵ آذر ۱۳۹۱ ۱۲:۳۷ ق.ظ برای این مطلب یک پانوشت گذاشته است:

حلما --- از صبر میاد.

[Helmaa]

(۰۴ آذر ۱۳۹۱ ۱۱:۱۲ ب.ظ)ana_12345 نوشته شده توسط:  ...
خانم هلما ما که اوضاع روحیمون ریخته بود به هم این خبر شما هم که خیلی ناراحت کننده بود (((

---

....

من از شما معذرت میخوام دوست عزیز،حذفش کردم که چشم تون بهش نیافته..
انشالله حالتون خوب بشه،تلاش کن نتیجه هم بسپار به خدا،موفق باشی خانم گل

[SaMiRa.e]

مقصد …
برای شهر قصّه ی بچّه گی ها ست …
دنیای آدم بزرگ ها …
فقط جادّه دارد …!

[MarkLand]

[انرژی مثبت]

خداحافظ ای برادر زینب....

خداحافظ ای قرار و شکیبم
خداحافظ ای حسین غریبم...

[esi]

درود و سلام خدا بر آنکه بر رویه نیزه قرآن می خواند
درود و سلام خدا برآنکه بدن بی سرش بر روی خاک گرم نینوا پاره پاره شد
درود و سلام خدا بر کسی که مظلوم و بیگناه کشته شد
درود و سلام خدا بر کسی که تمام وجودش خدا گشت و عاشقانه به سوی حق شتافت و ناجوانمردانه سر بریدنش
درود و سلام خدا بر خون خدا که بر زمین ریخته شد
درورد و سلام خدا بر تو که اهل بیتت اسیر گشت
درود خدا بر تو ای حسین ، بر تو ای نور دیده پیامبر، ای فرزند زهرا اطهر،
درود خدا بر توای پیر مه سیما،بر تو ای شجاع مرد بی همتا
درود خدا بر حسین، درود بر پیکر بی سرت، درود بر شرف و انسانیت و ایمانت یا حسین
درود خدا بر تو ای حسین(ع) ای سید جوانان بهشت برین

خدایا چه شد در آنروز که اینگونه بی تابیم، چه غوغایی شد که اینگونه حیرانیم
آیا حسین هم مثل ما انسان بود یا ملک یا ظهور خدا در زمین

سلام و دورد بر تو ای حسین(ع) شهید

بخدا سوگند وصف حسین در کلمات نمی گنجد و عالم و آدم قاصر از وصف حسینن

[Breeze]

آب را گل نکنید . . .
شاید از دور علمدار حسین، مشک طفلان بر دوش، زخم و خون بر اندام،‌
می رسد تا که از این آب روان، پر کند مشک تهی، ببرد جرعه آبی برساند به حرم،
تا علی اصغر بی شیر رباب، نفسش تازه شود
و بخوابد آرام . . ....

آب را گل نکنید . . .
که عزیزان حسین، همگی خیره به راهند که ساقی آید، و به انگشت کرم،‌ گره کور عطش بگشاید . . .
آب را گل نکنید . . . ‌
که در این نزدیکی،‌عابدی تشنه لب و بیمار است، در تب و گریه اسیر . . .

آب را گل نکنید . . .
که بود مهریه مادرشان، نه همین آب که هر جای دگر،
رود و نهری جاریست، مهر زهرای بتول است،
از این است که من میگویم،‌آب را گل نکنید، آب را گل نکنید . . .