زمان کنونی: ۰۸ آذر ۱۴۰۳, ۰۵:۵۸ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۴۶۳۶
۳۰ خرداد ۱۳۹۱, ۱۰:۲۲ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۰ خرداد ۱۳۹۱ ۱۰:۲۳ ب.ظ، توسط SaMiRa.e.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
آرامش چیست؟
نگاه به گذشته و شکر خدا
نگاه به آینده و اعتماد به خدا
نگاه به اطراف و جستجوی خدا
نگاه به درون و دیدن خدا.......
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mosaferkuchulu , انرژی مثبت , eris229 , Parva , mmsaeed , Andrew S.Tanenbaum , narges_r
ارسال: #۴۶۳۷
۳۰ خرداد ۱۳۹۱, ۱۰:۵۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
کلینیک خدا
به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم . . .
خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده.
زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج ۴۰ درجه اضطراب نشان داد.
آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم، تنهایی سرخرگهایم را مسدود
کرده بود و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند.
به ارتوپد رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم.
بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم
فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم، چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.
زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد که مدتی است که صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن می گوید نمی شنوم
خدای مهربانم برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد. به شکرانه اش تصمیم گرفتم از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم.
هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم
قبل از رفتم به محل کار یک قاشق آرامش بخورم
هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و یک لیوان فروتنی بنوشم.
زمانی که به خانه برمیگردم به مقدار کافی عشق بنوشم و
زمانی که به بستر می روم دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم.
امیدوارم خدا نعمتهایش را بر شما سرازیر کند:
رنگین کمانی به ازای هر طوفان
لبخندی به ازای هر اشک
دوستی فداکار به ازای هر مشکل
نغمه ای شیرین به ازای هر آه
و اجابتی نزدیک برای هر دعا...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: blackhalo1989 , ف.ش , انرژی مثبت , goldoonehkhanoom , SaMiRa.e , mamani
ارسال: #۴۶۳۸
۳۱ خرداد ۱۳۹۱, ۱۲:۳۱ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
الآن ساعت ۱۲:۲۸ شبه...(یعنی بامداد ۴ شنبه است)
...دل تنگم هوس چیپس با دلستر کرده...Tongue

آنجا که رویاها به حقیقت می پیوندند...مرا خواهی یافت. ------------------------- وضعیت : [تصویر:  53319_mrsbeasley.gif]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sepid
ارسال: #۴۶۳۹
۳۱ خرداد ۱۳۹۱, ۱۲:۵۸ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خداوندا
دنیای آشفته درونم را که تنها ز نگاه تو پیداست
با لالایی مهربان خود
آرام کن
تا وجود داشتن وبودن را
به زیبایی احساس کنم...
ღ.GOD.ღ

ای نسخه ی نامه الهی که تویی

ای آینه ی جمال شاهی که تویی

بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست

از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی


(حضرت مولانا)
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: انرژی مثبت , **sara** , SaMiRa.e , Sunshine Off , Eternal , Andrew S.Tanenbaum
ارسال: #۴۶۴۰
۳۱ خرداد ۱۳۹۱, ۱۰:۵۴ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۱ خرداد ۱۳۹۱ ۱۰:۵۵ ق.ظ، توسط mosaferkuchulu.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دلم نمی خواد درس بخونم
دلم نمی خواد کنکور انفورماتیک بدم
دلم نمی خواد امتحان مباحث نو بدم
دلم نمی خواد پروژه داشته باشم
دلم نمی خواد ....(واویلا کار آموزی)
...
بابا لیسانسمو بدین من برم!

سپیده که سربزند در این بیشه زار خزان زده شاید گلی بروید شبیه آنچه در بهار بوئیدیم
پس به نام زندگی هرگز مگو هرگز.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۶۴۱
۳۱ خرداد ۱۳۹۱, ۰۱:۱۴ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
این روزا استرسم زیاد شده و نسخه ای برایش ندارم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۶۴۲
۳۱ خرداد ۱۳۹۱, ۰۲:۳۸ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
یه رفیق داریم اسطوره ی مشکلاته !
بدشانس ، بدهکار ، تنها ، مشروط !
یعنی دیگه مشکلی نمونده که این تجربه نکرده باشه !
زنگ زدم بهش ، میدونید آهنگ پیشوازش چی بود؟؟
همه چی آرومه من چقد خوشحالم !

خداوندا ... کدام نقطه ی زمین، از تو خالیست که خلق تو را در آسمان می جویند؟! منصور حلاج
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SaMiRa.e , Aurora , Parva , **sara** , Eternal
ارسال: #۴۶۴۳
۳۱ خرداد ۱۳۹۱, ۰۳:۱۱ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دیگه اشکم در اومده
پروژه کارشناسی ارشد که باید دوماه دیگه دفاع کنی اینقدر پیچیده شده که استادت بگه از پروژه دکتری بدتر شد
ای واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mmsaeed
ارسال: #۴۶۴۴
۳۱ خرداد ۱۳۹۱, ۰۳:۳۵ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۱ خرداد ۱۳۹۱ ۰۳:۱۱ ب.ظ)mamani نوشته شده توسط:  دیگه اشکم در اومده
پروژه کارشناسی ارشد که باید دوماه دیگه دفاع کنی اینقدر پیچیده شده که استادت بگه از پروژه دکتری بدتر شد
ای واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای

استادت و بی خیال!تو می تونی!Wink

سپیده که سربزند در این بیشه زار خزان زده شاید گلی بروید شبیه آنچه در بهار بوئیدیم
پس به نام زندگی هرگز مگو هرگز.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۶۴۵
۳۱ خرداد ۱۳۹۱, ۰۴:۴۳ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۹ خرداد ۱۳۹۱ ۰۸:۵۸ ب.ظ)goldoonehkhanoom نوشته شده توسط:  تقدیر من در همین دکلمه خلاصه میشود:
اگر میدانی در این دنیا کسی هست که با دیدنش رنگ رخسارت تغییر میکند و صدای قلبت آبرویت را به تاراج میبرد...
مهم نیست که اون مال تو باشه...
مهم اینه که فقط باشه،
زندگی کنه،
نفس بکشه و لذت ببره،
حتی بی تو......(مهم اینه که بخواهیم خوب باشن همیشهConfused)

کاش میشد اینجوری فکر کرد.

هر تلاشی بالاخره به نتیجه میرسد...........................
آرامش واقعی ذهن از پذیرش بدترین حالت پیش می آید، زیرا پذیرش آنچه اتفاق اقتاده اولین گام برای غلبه بر پیامدهای هر بداقبالی است.

هرکه اطمینان داشته باشد که آنچه خدا برایش مقدر کرده به او میرسد دلش ارام میگیرد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۶۴۶
۳۱ خرداد ۱۳۹۱, ۰۷:۳۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۵ اسفند ۱۳۹۱ ۱۱:۲۸ ب.ظ، توسط Avicenna.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
سی و یک سال پیش، شمال غربی سوسنگرد، دهلاویه، ساعاتی قبل:
درگیری بالا گرفته بود، نیروهای دو طرف آن قدر به هم نزدیک شده بودند که با نارنجک می‌ جنگیدند. مناجات معروف او با اعضا و جوارحش، در همین شرایط نوشته شده است: "ای قلب من! این لحظات آخرین را تحمل کن... به شما قول می‌دهم که پس از چند لحظه، همه شما در استراحتی عمیق و ابدی آرامش بیابید..."

سی و یک سال پیش، شمال غربی سوسنگرد، دهلاویه، ساعاتی بعد:
دهلاویه برای همیشه آزاد شد، اما برای این آزادی‌ اش تاوان بزرگی را پس داد؛ تاوانی به قیمت خون پاک‌ترین فرزندان این سرزمین؛ تاوانی به بزرگی خون او... دکتر چمران و دیگر یارانش همان‌ جا از قید زمان و مکان رها شدند و به یاران شهیدشان پیوستند. کسی فکرش را نمی‌کرد این روستای کوچک روزی این همه زائر داشته باشد... او با تمام خوبی ها و بزرگی هایش رفت تا امروز ما "باشیم"...

[تصویر:  104508_1_1379091781.jpg]

دنیا آنان را طلب کرد اما آنان نطلبیدند، و اسیرشان کرد اما جانشان را فدا و خود را رهانیدند! نهج البلاغه
روحش شاد...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mosaferkuchulu , Aurora , arixooo , mamat , Parva , MarkLand , reyhaneh64 , Mohammad-A
ارسال: #۴۶۴۷
۳۱ خرداد ۱۳۹۱, ۱۰:۰۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
چرا همیشه باید روز قبل از امتحان برسه و من هیچی نخونده باشم و اون وقت احساس خطر کنم و بخونم؟؟؟؟
چرا مثل آدم حالا که دو روز وقت دارم نمی خونننننننم؟؟؟Sad

سپیده که سربزند در این بیشه زار خزان زده شاید گلی بروید شبیه آنچه در بهار بوئیدیم
پس به نام زندگی هرگز مگو هرگز.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۶۴۸
۳۱ خرداد ۱۳۹۱, ۱۰:۲۳ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۱ خرداد ۱۳۹۱ ۱۰:۰۶ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط:  چرا همیشه باید روز قبل از امتحان برسه و من هیچی نخونده باشم و اون وقت احساس خطر کنم و بخونم؟؟؟؟
چرا مثل آدم حالا که دو روز وقت دارم نمی خونننننننم؟؟؟Sad
چون تنها هستید و از تنهایی دلتون گرفته...
حوصله درس خوندن ندارید.
انگیزه هم همین طور. (ذهنتون ناخداگاهتون انگیزه نداره بخاطره مسائل شخصی هست که تو زندگی دارید)
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۶۴۹
۳۱ خرداد ۱۳۹۱, ۱۰:۴۰ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۳۱ خرداد ۱۳۹۱ ۱۰:۲۳ ب.ظ)mehrdad_rabbi نوشته شده توسط:  
(31 خرداد ۱۳۹۱ ۱۰:۰۶ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط:  چرا همیشه باید روز قبل از امتحان برسه و من هیچی نخونده باشم و اون وقت احساس خطر کنم و بخونم؟؟؟؟
چرا مثل آدم حالا که دو روز وقت دارم نمی خونننننننم؟؟؟Sad
چون تنها هستید و از تنهایی دلتون گرفته...
حوصله درس خوندن ندارید.
انگیزه هم همین طور. (ذهنتون ناخداگاهتون انگیزه نداره بخاطره مسائل شخصی هست که تو زندگی دارید)

من؟از تنهایی دلم گرفته؟Huh

سپیده که سربزند در این بیشه زار خزان زده شاید گلی بروید شبیه آنچه در بهار بوئیدیم
پس به نام زندگی هرگز مگو هرگز.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۶۵۰
۳۱ خرداد ۱۳۹۱, ۱۰:۴۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۳۱ خرداد ۱۳۹۱ ۱۰:۵۳ ب.ظ، توسط خانه سبز.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
اره خب شما...
می دونستم الان این رو میگید.
منظورم ذهنتون هست ضمیر ناخداگاهتون.
ظاهر و باطن می تونن با هم فرق داشته باشن.
کلا اگه به این مباحث علاقه مندید و دوست دارید مشکلتون رو برطرف کنید و به دیگر اطرافیان کمک کنید کتاب "روانشناسی از خودبیگانگی جناب استاد ناتانائیل براندان رو مطالعه فرمایید"
کتاب هیچ پیشنیازی نداره و پر از مطالبی هست که بسیار تکان دهنده می باشد!!!
خلاصه کلام متاسفانه در شرایط فعلی بیشتر افراد به این بیماری گرفتارند امیدوارم شما در این دسته نباشید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۶۰,۴۷۰ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۷۴۸,۶۱۷ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۱,۳۷۳ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۶۸,۷۳۶ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۴۵۰ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۵۳۹ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۵۵۹ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۹,۵۸۵ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۲,۶۸۱ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۸,۲۷۵ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close