انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[marvelous]

(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۱۱:۲۳ ق.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  تجربه خرید از اسنپ مارکت خوب بود. فقط میوه هایی که فرستاده بودن خیلی کیفیت نداشت. میوه پلاس میوه هاش بهتره ولی گرونتره یه مقدار.

یه سوال برام پیش اومد. به عنوان یه سازنده ی کسب و کار اینترنتی، یه سوال ازت دارم.
میخوام بدونم به عنوان یه مشتری دقیقا از چیاش راضی بودی؟ چه مزایایی داشت و چه عیبهایی؟ دوس داشتی چطوری بود؟ یا بهتره بگم چطوری بود بهتر بود؟

با جواب به این سوالات یه کمک بزرگی به من خواهی کرد.

[big cloud]

(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۰۲:۲۹ ب.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  یه سوال برام پیش اومد. به عنوان یه سازنده ی کسب و کار اینترنتی، یه سوال ازت دارم.
میخوام بدونم به عنوان یه مشتری دقیقا از چیاش راضی بودی؟ چه مزایایی داشت و چه عیبهایی؟ دوس داشتی چطوری بود؟ یا بهتره بگم چطوری بود بهتر بود؟

با جواب به این سوالات یه کمک بزرگی به من خواهی کرد.

از دید فنی خیلی مشکل داره که خودتون با مراجعه به سایتش و یکبار خرید میتونید متوجه بشید.
اما از دید یه کاربر معمولی، همین که زمان ارسالش در همون روز بود. زمان های ارسال متعدد داشت و این که جنس هایی که آوردن، له و.. نشده بودن و تاریخ گذشته نبودن، به نظرم خوب بود.

[crevice]

تا وقتی که ما مردم خودمون دست از قضاوتهای بیجا و همراه با خشم بر نداریم، هیچی نمیشیم.
ملت یجور واسه ۱۸ ثانیه کلیپ منتشر شده از سحر قریشی جنجال بپا کردن که هر کی ندونه فک میکنه توی ایران هشتاد میلیون قدیسه زندگی میکنه! شل کن باباااا، من و تو فقط معصومیم.

[عزیز دادخواه]

از گلستان سعدی باب هشتم
موسی، عَلَیهِ السَّلام، قارون را نصیحت کرد که: اَحْسِن کَما اَحسَنَ اللهُ الیک. نشنید و عاقبتش شنیدی.
آن کس که به دینار و درم خیر نیندوخت
سر عاقبت اندر سر دینار و درم کرد
خواهی ممتّع شوی از دنیی و عقبی
با خلق کرم کن چو خدا با تو کرم کرد
عرب گوید: جُد وَ لاتَمنُن فَاِنَّ الفائدهَ اِلَیکَ عائده؛ یعنی ببخش و منّت منه که نفع آن به تو باز می گردد.
درخت کرَم هر کجا بیخ کرد
گذشت از فلک شاخ و بالای او
گر امّیدواری کز او بر خوری
به منّت منه ارّه بر پای او
شکر خدای کن که موفق شدی به خیر
ز اِنعام و فضل او، نه معطّل گذاشتت
منّت منه که خدمت مردم کنی همی
منّت شناس از او که به خدمت بداشتت

[marvelous]

(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۰۲:۴۲ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  تا وقتی که ما مردم خودمون دست از قضاوتهای بیجا و همراه با خشم بر نداریم، هیچی نمیشیم.
ملت یجور واسه ۱۸ ثانیه کلیپ منتشر شده از سحر قریشی جنجال بپا کردن که هر کی ندونه فک میکنه توی ایران هشتاد میلیون قدیسه زندگی میکنه! شل کن باباااا، من و تو فقط معصومیم.

موقعیت اجتماعی خیلی محدودیت ها ایجاد میکنه، کسی که یه موقعیت اجتماعی خاصی داره که به اصطلاح بهش میگن سلبریتی، خیلی تو نظره، باید مراقب کاراش باشه، یا خب اصلا این کارو عمدا میکنه که جنجال ایجاد کنه.
من نه خودم رو قبول دارم و نه هیچ کس دیگه رو، ولی سحر قریشی با توجه به اینکه تو این اجتماع هم از محبوبیت برخورداره و هم از تنفر، باید هم انتظار همچین عکس العملهایی در قبال کاراش از مردم داشته باشیم.
حالا بازم کاری ندارم، فقط بحث سر اینه که سلبریتی شدن فرایندی داره که اینم جزوشه.

[عزیز دادخواه]

اونچه که از اخلاق و آداب زندگی نیاز هست، جز کتاب خدای متعال که آداب زندگی رو کامل آورده در کتاب گلستان سعدی نیز به قشنگ ترین و زیباترن نحوه انسانی و داستانی و تمثیلی صحبت شده. خوبه که آدم گاهی داستانی از گلستان بخونه و جز پند، لذت هم ببره که واقعا شیرین بیان تر و خوش سخن تر از سعدی در ادبیات فارسی نداریم.

داستان نگارش گلستان هم بی شباهت به مجزه نیست. سعدی بعد از نگارش بوستان مدتی نارااحتی و افسردگی داشت و افسوس عمر گذشته میخورد در نهایت رنج و درماندگی تصمیم به نگارش گلستان گرفت و در کمتر از یک سال(جایی خوندم که شیش ماه) گلستان رو نوشت.

یعنی فقط در چند ماه باارزش ترین مرجع اخلاق و ادب به زبان فارسی نوشته شد و بعد از اون ده ها شاعر بزرگ به تقلید از ایشون کتابهای پند آموز مسجع نوشتند.
بد نیست گاهی داستانی از گلستان بخونیم. که چند دقیقه بیشتر وقت نمیگیره.

---

جوانی خردمند از فنون فضایل حظی وافر داشت و طبعی نافر. چندان که در محافل دانشمندان نشستی زبان سخن ببستی. باری پدرش گفت: ای پسر! تو نیز آنچه دانی بگوی. گفت: ترسم که بپرسند از آنچه ندانم و شرمساری برم.

نشنیدی که صوفیی می‌کوفت
زیر نعلین خویش میخی چند
آستینش گرفت سرهنگی
که بیا نعل بر ستورم بند

[SepidehP]

(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۰۲:۲۹ ب.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  یه سوال برام پیش اومد. به عنوان یه سازنده ی کسب و کار اینترنتی، یه سوال ازت دارم.
میخوام بدونم به عنوان یه مشتری دقیقا از چیاش راضی بودی؟ چه مزایایی داشت و چه عیبهایی؟ دوس داشتی چطوری بود؟ یا بهتره بگم چطوری بود بهتر بود؟

با جواب به این سوالات یه کمک بزرگی به من خواهی کرد.

کسب و کار شما چیه یا توی چه حوزه ایه؟

---

تا حالا متوجه اون کادر مشکی ای که دور عکسای پروفایل مون هست، نشده بودم!

[marvelous]

(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۰۶:۵۴ ب.ظ)SepidehP نوشته شده توسط:  

(03 اردیبهشت ۱۳۹۹ ۰۲:۲۹ ب.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  یه سوال برام پیش اومد. به عنوان یه سازنده ی کسب و کار اینترنتی، یه سوال ازت دارم.
میخوام بدونم به عنوان یه مشتری دقیقا از چیاش راضی بودی؟ چه مزایایی داشت و چه عیبهایی؟ دوس داشتی چطوری بود؟ یا بهتره بگم چطوری بود بهتر بود؟

با جواب به این سوالات یه کمک بزرگی به من خواهی کرد.

کسب و کار شما چیه یا توی چه حوزه ایه؟

---

تا حالا متوجه اون کادر مشکی ای که دور عکسای پروفایل مون هست، نشده بودم!

من و همسرم یه تیم هستیم، و گاهی هم که نیاز باشه به افرادمون اضافه هم میشه، و کار طراحی سایت میکنیم. در کنار این کار طراحی سایت، ما تولید بیزینس و کسب و کار اینترنتی هم داریم. به این صورت که مثلا شخصی به ما مراجعه میکنه و میخواد یه کسب و کاری رو شروع کنه، ما بر اساس توانایی هاش و یا بر اساس خواستش شروع میکنیم با یه وب سایت و تا مرحله ی برند شدن حمایتش میکنیم. حالا خیلی موشکافانه صحبت کردم، ولی کلا ما تولید شغل های اینترنتی میکنیم. الان در حال حاضر خصوصا با توجه به شرایطی که پیش اومده، ما تشویق به موندن در خونه میکنیم و اینطوری مشتریای این روزای ما بیشتر موسسات آموزشی و مدارس هستن. کنارش تولید آموزش هم در زمینه های برنامه نویسی و طراحی وب و وردپرس میکنیم، میتونم بگم کلا زمینه ی کاری متنوعی داریم، ولی خب خسته کننده هم میشه گاهی.
الان مثلا یه آموزشگاه یا بهتر بگم دبیرستان غیر حضوری آنلاین دست منه، برنامه نویسیش کمرمو شکسته. ولی خب خیلی حال میکنم با این کار.

البته در کنارش از حرفه ی اصلی خودمم غافل نمیشم و امروز بالاخره بعد از کلی درگیری فکری، سکانس آخر فیلمناممو نوشتم. البته هنوز سکانس های آغازینش مشکل دارم و دارم روشون کار میکنم. گاهی به خودم میگم چه حالی دارم به خدا از این به اون مدام دارم سوئیچ میکنم. هیچکدوم هم هیچ ربطی به هم ندارن.

نمیدونم چرا الان که فکرشو میکنم میبینم زندگی من یه جورایی شبیه به فیلم جاده ی فدریکو فلینی بوده!!!

[Behnam‌]

(۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۰۲:۰۸ ب.ظ)Amir V نوشته شده توسط:  اینجا از هفته دیگه محدودیت ها کمی برداشته میشه.
مشاغل خاص به صورت خیلی محدود، به صورت شیفتی و با قوانین و جریمه های خاص شروع به کار میکنن. ولی همچنان مغازه ها بسته است.
پوشیدن ماسک در سوپرمارکت ها و وسایل حمل و نقل عمومی هم اجباری میشه.
این قوانین فعلا تا ۱۰ آگوست ادامه داره (حدودا آبان ماه).

۱۰ آگوست اینجا میفته وسط تابستون

---

(۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۰۲:۴۲ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  تا وقتی که ما مردم خودمون دست از قضاوتهای بیجا و همراه با خشم بر نداریم، هیچی نمیشیم.
ملت یجور واسه ۱۸ ثانیه کلیپ منتشر شده از سحر قریشی جنجال بپا کردن که هر کی ندونه فک میکنه توی ایران هشتاد میلیون قدیسه زندگی میکنه! شل کن باباااا، من و تو فقط معصومیم.

حرفت در مورد خودقدیس‌پنداری درسته اما در کل من به قضاوت شدنِ سحر قریشی توسط مردم ایرادی نمی‌بینم، چون کسی که هفت میلیون فالور داره میدونه همیشه چند میلیون چشم به دنبالشن، کما اینکه مثل بقیه‌ی سلبریتی؟ها نون خوردن و بقاش به خاطر همین مرکز توجه بودنش هست، حالا یه روز بالا میبرنش، یه روز هم شاید بکوبنش؛ و الا الان هیچ‌کس نمیدونه لیلا حاتمی داره چیکار میکنه چه برسه به اینکه با رفتگر چجوری رفتار میکنه، آخر سال هم میاد یه جایزه به N تا جایزه‌ی داخلی و بین‌المللی‌ش اضافه میکنه میره تا سالِ بعدتر.

[khayyam]

(۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۰۲:۰۸ ب.ظ)Amir V نوشته شده توسط:  اینجا از هفته دیگه محدودیت ها کمی برداشته میشه.
مشاغل خاص به صورت خیلی محدود، به صورت شیفتی و با قوانین و جریمه های خاص شروع به کار میکنن. ولی همچنان مغازه ها بسته است.
پوشیدن ماسک در سوپرمارکت ها و وسایل حمل و نقل عمومی هم اجباری میشه.
این قوانین فعلا تا ۱۰ آگوست ادامه داره (حدودا آبان ماه).

به سلامتی ایران هم کل محدودیت ها برداشته شده و مردم مثل قبل کرونا همه بیرون هستن و شهر شلوغه انگار نه انگار
تو ایران می خوان با کرونا مثل گرانی بنزین و گرانی ماشین و ... کنار بیان و زندگی مسالمت آمیزی باهاش داشته باشن
هر کسی هم مُرد می گن خدا رحمتش کنه و تمام به همین سادگی

[MarkLand]

منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربتست و بشکر اندرش مزید نعمت. هر نفسی که فرو میرود ممد حیاتست و چون برمیاید مفرح ذات. پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمتی شکری واجب
سعدی خوب قدر نقس کشدین رو می دونسته شاید یه دوره کرونایی هم اون زمانها اومده
خوب خدا رو شکر خیلی بهترم اما همچنان حالت ضعف و بی حالی دارم و به اون حالت نرمال قبل با انرژی بر نرگشتم بخصوص شبها که خیلی بی حالتر میشم البته الان دو سه روزه که اونم بهتر شده اما هنوز ادم قبل نشدم ولی باز هم هزاران بار خدا رو شکر
شما هم مراقب باشین و رعایت کنین

[kilookiloo]

(۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۱۱:۱۵ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  فریلنسری برای ی متخصص خوبه ک از کار در شرکت خسته شده باشه

فریلنسری ظاهرش اینطور نشون میده! طرف نگاه میکنه میگه ایول میشینم توی خونه پامو میندازم روی اون یکی پام و آقای خودمم. ولی در باطن مشکلاتی داره که همه‌ی اینارو زیر سوال میبره. مدیریت کار کامل با خودت میشه و ازونجایی که همیشه کارفرماها اگه پروژه رو مثلا ی ماه دیگه لانچ نکنن کلا بیزینس نابود میشه(!) معمولا مشکل زمانی داری. از طرفی فکر نکنم فریلنسری توی ایران وجود داشته باشه که به مشکل پرداختی با کارفرمایی نخورده باشه ی مشکل دیگه اینه که معمولا خود کارفرما نمیدونه چی نیاز داره و تو باید موقع قرارداد تمام نیازها و جزییات رو بهش بفهمونی و حواست باشه قرار داد رو بر اون اساس بنویسی. مشکل دیگه تغییر نیازمندی هاست، سایت رو درمیاری کارفرما میاد میگه لوگو رو عوض کردیم این رنگ و استایل به لوگو نمیاد، فقط قرمز رو بکنی آبی و ی ذره UI رو راند تر بکنی حله کار خاصی نیاز نداره
ولی توی شرکت میری تسک بهت میدن خودت استیمیت زمانی میکنی. تغییری پیش بیاد زمان بهت میدن و پولشم داری میگیری. مطمینی سر ماه حقوقت هست (‌اگه جای خوبی کار کنی) دغدغه‌ی اینو نداری که ای وای این ماه پروژه نرسید چی کنم . ی سری آدم هست که بتونی انتقال دانش انجام بدی (حتی اگه کمتر حرفه‌ای باشن). کار تیمی یاد میگیری، توی اجتماع کار میکنی و ...
البته اینا دیدگاه منه و همیشه این بحث بهتر بودن هست و خواهد بود و هیچوقت به نتیجه نمیرسه چون هرکس باید ببینه کدوم براش بهتره.

[marvelous]

(۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۰۳:۵۶ ب.ظ)kilookiloo نوشته شده توسط:  

(02 اردیبهشت ۱۳۹۹ ۱۱:۱۵ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  فریلنسری برای ی متخصص خوبه ک از کار در شرکت خسته شده باشه

فریلنسری ظاهرش اینطور نشون میده! طرف نگاه میکنه میگه ایول میشینم توی خونه پامو میندازم روی اون یکی پام و آقای خودمم. ولی در باطن مشکلاتی داره که همه‌ی اینارو زیر سوال میبره. مدیریت کار کامل با خودت میشه و ازونجایی که همیشه کارفرماها اگه پروژه رو مثلا ی ماه دیگه لانچ نکنن کلا بیزینس نابود میشه(!) معمولا مشکل زمانی داری. از طرفی فکر نکنم فریلنسری توی ایران وجود داشته باشه که به مشکل پرداختی با کارفرمایی نخورده باشه ی مشکل دیگه اینه که معمولا خود کارفرما نمیدونه چی نیاز داره و تو باید موقع قرارداد تمام نیازها و جزییات رو بهش بفهمونی و حواست باشه قرار داد رو بر اون اساس بنویسی. مشکل دیگه تغییر نیازمندی هاست، سایت رو درمیاری کارفرما میاد میگه لوگو رو عوض کردیم این رنگ و استایل به لوگو نمیاد، فقط قرمز رو بکنی آبی و ی ذره UI رو راند تر بکنی حله کار خاصی نیاز نداره
ولی توی شرکت میری تسک بهت میدن خودت استیمیت زمانی میکنی. تغییری پیش بیاد زمان بهت میدن و پولشم داری میگیری. مطمینی سر ماه حقوقت هست (‌اگه جای خوبی کار کنی) دغدغه‌ی اینو نداری که ای وای این ماه پروژه نرسید چی کنم . ی سری آدم هست که بتونی انتقال دانش انجام بدی (حتی اگه کمتر حرفه‌ای باشن). کار تیمی یاد میگیری، توی اجتماع کار میکنی و ...
البته اینا دیدگاه منه و همیشه این بحث بهتر بودن هست و خواهد بود و هیچوقت به نتیجه نمیرسه چون هرکس باید ببینه کدوم براش بهتره.

اینو راست میگی، با یه مشتریایی طرف میشی که خدا هم نمیتونه درکشون کنه. همین الان من دارم نقاشی های بچه کلاس اولی مشتریمونو میبینم و از روشون صفحه ی اصلی سایت رو درست میکنم، خداشاهده ده بار لوگو رو تو سایت به کار برده و از نظر زیبایی شناسی و فنی اصلا کار درستی نیست. ولی چون گفته منم میگم به من چه همین کارو میکنم. دقیقا راست میگی شما. با یه مشکلاتی درگیر میشیم اینطوری یه کم عجیب.

[khayyam]

حیف چند سال پیش مانشت هم تب کنکور بالا بود هم این تایپیک خیلی داغ بود و چقدر می چسبید سال ۹۵ و ۹۶ بعدش بعضی از دوستان قدیمی کم کم رفتن یه تعدادشون رو می دونم ازدواج کردن و کلا دیگه نمیان ! جالبه از ادمین های اینجا هم بودن از بعضی ها هم هیچ خبری ندارم کلا یهویی رفتن از مانشت .

[crevice]

دلم میخاد کچل کنم الان که جایی نمیرم (: ببینم تا فردا صبح نظرم عوض میشه یا چی :دی