زمان کنونی: ۰۶ آذر ۱۴۰۳, ۰۷:۰۸ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۲۶۶۱۱
۲۵ اسفند ۱۳۹۴, ۰۱:۲۲ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۵ اسفند ۱۳۹۴ ۰۱:۲۴ ق.ظ، توسط pezhman.m-AI.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۹:۴۵ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  
(23 اسفند ۱۳۹۴ ۰۸:۴۲ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  فکر کنم آداب دعا و بندگی بلد نیستم
من بهترین صحبت کردن با خدا را توی دعای کمیل دیدم .خوبه که با توجه بخونیش

کاملا موافقم واقعا دعای کمیل بهترین نوع صحبت با خداست و قطعا بهتون آرامش میده. من اولین بار دقیقا ۳ سال پیش تو اسفند ۹۱ که ترجمه ی این دعا رو خوندم، باورم نمیشد که یک همچین متنی به این سادگی و زیبایی وجود داشته و من تا اون زمان نخوندم و ازش غافل بودم. و جالب اینکه هر بار که این دعا رو میخونید یک چیزه جدید توش میبینید.(قرآن مجید و گلستان سعدی هم این خاصیت رو دارن، بخصوص قرآن) چند بار امتحان کنید پشیمون نمیشید.

عجیب است که باز هم این همان دهکده جهانیست که در زیر نور آسمانش بسیجیان رمل های فکه زیسته اند، همان دهکده جهانی که در نیمه شب هایش ماه هم بر کازینو های لاسوگاس می تابیده، هم بر حسینه دو کوهه و هم بر گورهایی که در آن بسیجیان از خوف خدا و عشق به او می گریستند. دنیای عجیبی است نه؟
سید مرتضی آوینی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Parisa-SH , salam az ma , x86 , vesta
ارسال: #۲۶۶۱۲
۲۵ اسفند ۱۳۹۴, ۰۱:۵۶ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۵ اسفند ۱۳۹۴ ۰۲:۰۶ ق.ظ، توسط fo-eng.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دیگه مشکلات اونقدر زیاد شده که


آدم فرصت نمی کنه
واسه همش ناراحت شهTongueSmile

چقدر این جملات زیبایت ... واقعا شما چی می شدید دوستان عزیز

? این پیام را برای دوستانتان فوروارد کنید

️ ﺩﺭﺧﺘﻬﺎ می میرند،

️ ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﻋﺼﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ،

️ ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺗﺒﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮ ﻧﺴﻞ ﺧﻮﯾﺶ.

️ ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻥ ﺗﺒﺎﺭ ﺧﻮﺩ

️ ﻭ ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﯿﺎﻩ می شوند ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻌﻠﯿﻢ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻫﺎ.

️ ﺷﻤﺎ ﺍﮔﺮ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﻮﺩﯾﺪ، ﺍﺯ ﮐﺪﺍﻡ ﺟﻨﺲ ﺑﻮﺩﯾﺪ؟

خداوندا ... کدام نقطه ی زمین، از تو خالیست که خلق تو را در آسمان می جویند؟! منصور حلاج
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: **sara** , afrooz-OMD
ارسال: #۲۶۶۱۳
۲۵ اسفند ۱۳۹۴, ۱۰:۴۸ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
وااااااااااااای عاشقتم خدا، ممنون بخاطر بارونی که از دیشب عاشقانه داره میباره

پ.ن: همه دوستان بی یارBig Grin دست تنهایی خودتون رو بگیرید و برید زیر بارون و زندگی کنید Shy
پ.ن: راستی قبلنا یه نقشی داشتم، میامدم خبر ازدواج بچه های سن پایین تر رو میدادم جهت تضعیف روحیهBig Grin جدیدترین خبر اینکه دهه ۸۰ ای هم ازدواج نمود، دلتان بسوزد و باشد که رستگار شوید Big GrinTongue

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: gogooli , x86 , blackhalo1989 , nina69 , fatemesoleimani , sara9009 , **sara** , Parisa-SH , Bahar_HS , diligent , so@
ارسال: #۲۶۶۱۴
۲۵ اسفند ۱۳۹۴, ۱۱:۴۶ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۰۵ ق.ظ، توسط x86.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
----
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: khayyam , vesta , afrooz-OMD , fatemesoleimani , sara9009 , **sara** , Bahar_HS , diligent
ارسال: #۲۶۶۱۵
۲۵ اسفند ۱۳۹۴, ۱۱:۵۶ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۰۱ ب.ظ، توسط Aurora.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: vesta , shamim_70 , sara9009 , Riemann , **sara** , diligent
ارسال: #۲۶۶۱۶
۲۵ اسفند ۱۳۹۴, ۱۲:۱۷ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۰:۴۸ ق.ظ)vesta نوشته شده توسط:  پ.ن: همه دوستان بی یارBig Grin دست تنهایی خودتون رو بگیرید و برید زیر بارون و زندگی کنید Shy
دست کاکتوسمو بگیرم بریم کافی شاپ Cool
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: vesta , x86 , **sara**
ارسال: #۲۶۶۱۷
۲۵ اسفند ۱۳۹۴, ۱۲:۴۷ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۲:۴۸ ب.ظ، توسط salam5.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خدا این چهارشنبه سوری رو به خیر بگذرونه
از من میشنوید از کنار هیچ پسر نوجوونی رد نشید، مسیر آدم دور بشه بهتر از اینه که منفجر بشهUndecided
هرچی سن و سال کمتر ، احتمال اینکه چیزی که تو دستشونه خطرناک تر باشه بیشتره

"یارب نظر تو برنگردد"
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: gogooli , sara9009
ارسال: #۲۶۶۱۸
۲۵ اسفند ۱۳۹۴, ۰۱:۰۲ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۵ اسفند ۱۳۹۴ ۰۱:۰۲ ب.ظ، توسط khayyam.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
جدیدترین خبر یکی از کاربرهای مانشت عید قراره نامزد کنه بگردید پیدا کنید سنش هم بگم می گماااااااااااااااا .... !!!!!

HeartHeartHeartHeartHeartHeartWinkWinkWink
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: blackhalo1989
ارسال: #۲۶۶۱۹
۲۵ اسفند ۱۳۹۴, ۰۲:۰۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
شیرینی های یزدی خیلی شیـــــریـــــــنه فک کنم اون شیرینی گرد و سفیده شیرینیش از بقیه کمتر باشه!
بعد میخواستم از بازارچه خیریه دانشگاه باقلوا بخرم پسره یزدی بود میگفت نههههه اصلا شیرینیشون اذیت نمیکنه خیلی نرماله..
من: :|
خلاصه مراقب خودتون باشین
اشاره به کاربر خاصیم اصلا نیس

منتظر فردای خیالی نباش...
سهمت را از شادی های زندگی امروز بگیر...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: **sara**
ارسال: #۲۶۶۲۰
۲۵ اسفند ۱۳۹۴, ۰۳:۳۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۵ اسفند ۱۳۹۴ ۰۳:۳۸ ب.ظ، توسط vesta.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۱:۴۶ ق.ظ)x86 نوشته شده توسط:  یه کت گرون قیمت خریدم که بهانه ای بشه برای شروع امر ازدواج.
امان از دست تجمل گرایی

(۲۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۱:۵۶ ق.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  رفتم کاکتوس بخرم گفت ۵ تومن، کمتر از ۵ نداریم، گفتم همینا که قبلا ۳ تومن بود. سکوت کرد. منم سکوت کردم، راهمو گرفتم و رفتم :|
منم ۳ تومن خریدم
اول دوتا خریدم، گلدوناشم عوض کردم، دونه ای هزارتومن هم گلدونش بود، دو روز بعدش رفتم همون گلدون رو میگفت ۱۵۰۰ :| حتی بار جدید هم نبودا، همون قبلیا بود

خواهرم خوشش اومد، رفتم برای اونم خریدم، دیشب هی عروسمون میگفت وستا من از اینا دوست دارم، باید برم واسه اونم بخرم

(۲۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۲:۱۷ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  دست کاکتوسمو بگیرم بریم کافی شاپ Cool
من تا حالا کافی شاپ نرفتم Big Grin فکر کنم هیجان انگیز باشه TongueBig Grin خدایا تو این روزای بارونی کافی شاپ قسمتمون کن Big Grin

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: x86 , gogooli , Aurora , kilookiloo , sara9009 , **sara**
ارسال: #۲۶۶۲۱
۲۵ اسفند ۱۳۹۴, ۰۳:۵۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ اسفند ۱۳۹۴ ۰۲:۰۶ ب.ظ)afrooz-OMD نوشته شده توسط:  شیرینی های یزدی خیلی شیـــــریـــــــنه فک کنم اون شیرینی گرد و سفیده شیرینیش از بقیه کمتر باشه!
بعد میخواستم از بازارچه خیریه دانشگاه باقلوا بخرم پسره یزدی بود میگفت نههههه اصلا شیرینیشون اذیت نمیکنه خیلی نرماله..
من: :|
خلاصه مراقب خودتون باشین
اشاره به کاربر خاصیم اصلا نیس
شما میتونید قطاب بدون قند بگیرید. شیرینیش کمه.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: afrooz-OMD , **sara**
ارسال: #۲۶۶۲۲
۲۵ اسفند ۱۳۹۴, ۰۴:۱۰ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ اسفند ۱۳۹۴ ۰۳:۳۰ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  دیشب هی عروسمون میگفت وستا من از اینا دوست دارم، باید برم واسه اونم بخرم
چه خواهر شوهر مهربونیSmile مگه داریم مگه می شهBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: vesta , **sara**
ارسال: #۲۶۶۲۳
۲۵ اسفند ۱۳۹۴, ۰۴:۴۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
!الهی
تنها مگذار دلی را که جزتو کسی راندارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: vesta , **sara** , afrooz-OMD , Bahar_HS , tabassomesayna
ارسال: #۲۶۶۲۴
۲۵ اسفند ۱۳۹۴, ۰۵:۳۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
یه روز یکی بهم گفت هیچوقت بعد از ساعت ۲ شب تصمیم نگیر، فقط بخواب...
پرسیدم چرا؟
گفت که به نظر من یه هورمونی بعد ساعت ۲ تو بدنت ترشح میشه که باعث میشه یه تصمیمی بگیری یا یه کاری بکنی که هیچوقت ساعت ۷ صبح نمیکنی، بهت جیگر میده تا دیوونه بازی دربیاری، کاری که میکنه اینه که بهت جرعت اینو میده که به یه نفر بگی چقدر دوستش داری یا چقدر دلت براش تنگ شده.
با خودم گفتم پس من هر شب قبل از ساعت ۲ میخوابم که هیچوقت درگیر این هورمون نشم...
سالها از اون روز گذشت، ساعت ۱:۴۵ شب بود، توی تختم بودم و داشتم بهش فکر میکردم.
دیوونه وار عاشقش بودم و میدونستم که حسم متقابل نیست.
برای بقای دوستیم ۱ سال پیش خودم این راز رو نگه داشتم...
همینطور که داشتم فک میکردم و آهنگ گوش میدادم دیدم ساعت شده ۲:۱۵ شب...
داشتم فک میکردم چجوری ۳۰ دقیقه اینقدر سریع گذشت که یهو دیدم بهم تکست داد.
گوشیمو برداشتم دیدم میگه که "حالم خوب نیست"
گفتم چرا؟ چی شده؟
گفت "دلم شکسته" و شروع کرد تعریف کردن که چجوری یه پسری رو دوست داشته و چجوری اون پسره دلشو شکسته.
همون  بود که حس کردم اون هورمون تو بدنم جاری شده...
تو جوابش یه متن بلند بالا نوشتم...
چیزایی نوشتم که الان نگا میکنم، باورم نمیشه اینا رو من نوشتم.
نوشتم که چقدر دوستش دارم و تو جوابم گفت
"خودت میدونی که، من عاشق یه نفر دیگم"
اینو که گفت به خودم اومدم...
یاد اون بنده خدا افتادم که گفت بعد ساعت ۲ هیچ تصمیمی نگیر.
گریه کردم...
براش نوشتم ببخشید، خیلی وقت بود توی دلم بود، بالاخره یه روزی باید میفهمیدی.
ازش خواهش کردم که دوستیشو ازم نگیره.
هیچی نگفت...
یه هفته گذشت و هر دوتامون جوری رفتار کردیم انگار هیچ اتفاقی نیفتاده...
ولی بعده به هفته،
کم کم احساس کردم که دیگه داره کمتر باهام صحبت میکنه،
یه هفته دیگه گذشت...
دیگه حتی سلام هم نمیکرد.
فقط یه نگاه میکرد بهم و منم توی چشاش غرق میشدم.
هر از گاهی هم بهش نگا میکردم، همینطور که میخندید بهم نگا میکرده
الان هم به جای رسیده که حتی جواب تکست هم نمیده...
از یه طرف خیلی ناراحت بودم که از دستش دادم.
از طرف خیلی خوشحال بودم که بالاخره حرف دلمو زدم.
یه چیزی هم یاد گرفتم...
بعد از ساعت ۲ شب... هورمونی توی بدنت ترشح نمیشه بلکه قلبت شروع میکنه به صحبت کردن...
از اون موقع هروقت میخوام تصمیمی رو از ته قلبم بگیرم...
ساعت ۲ شب اینکار رو میکنم...
.
آنتارکتیکا ، هشتاد و نه درجه جنوبی

از آیینه بپرس نام نجات دهنده ات را ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: salam5 , khayyam , **sara** , The BesT , Bahar_HS , tabassomesayna , diligent , MajidManesht2012
ارسال: #۲۶۶۲۵
۲۵ اسفند ۱۳۹۴, ۰۵:۴۵ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
آخ جون چهارشنبه سوری Big GrinBig GrinBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: **sara**


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۶۰,۴۴۲ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۷۴۶,۸۷۸ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۱,۳۶۱ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۶۸,۴۱۰ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۴۴۶ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۵۳۷ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۵۵۵ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۹,۵۸۰ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۲,۶۶۲ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۸,۲۶۶ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close