زمان کنونی: ۱۰ فروردین ۱۴۰۳, ۱۱:۰۷ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

اولین تجربه کاری من! وقتی پروژه‌ای رو قبول کردم که توش صفر بودم!

ارسال: #۱۶
۱۷ اسفند ۱۳۹۳, ۰۸:۱۱ ب.ظ
اولین تجربه کاری من! وقتی پروژه‌ای رو قبول کردم که توش صفر بودم!
لایک برشما
۲
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Milestone
ارسال: #۱۷
۱۸ اسفند ۱۳۹۳, ۱۱:۳۸ ق.ظ
اولین تجربه کاری من! وقتی پروژه‌ای رو قبول کردم که توش صفر بودم!
بی صبرانه منتظر شنیدن بقیه داستانیم....

فقط شروع کردن کافی نیست
با قدرت ادامه بده...
۲
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۸
۱۸ اسفند ۱۳۹۳, ۰۳:۱۰ ب.ظ
RE: اولین تجربه کاری من! وقتی پروژه‌ای رو قبول کردم که توش صفر بودم!
خیلی خوبه.ممنون از این که تجربه هاتون رو در اختیار بقیه می زارید.
من خودم الان دانشجو هستم و تا الان فقط رو پروژه های مرتیط با درسام کار کردم.خیلی دوست دارم رو پروژه های غیره هم کار کنم و یه چیزی یاد بگیرم.فعلا که با دوستم دنبال یکی از اساتیدمون هستیم کمکون کنه واسه انجام پروژه Dodgy
امیدوارم موفق شیم Big GrinBig Grin
۱
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Milestone
ارسال: #۱۹
۱۸ اسفند ۱۳۹۳, ۰۵:۲۶ ب.ظ
اولین تجربه کاری من! وقتی پروژه‌ای رو قبول کردم که توش صفر بودم!
جالب بود دوست عزیز
منم پارسال این موقع ها بود که وارد همین شرکتی که الان توش کار میکنم شدم در حالی که اصلا وب کار نکرده بودم
ولی خیلی سریع و توی یک ماه یاد گرفتم اونم چطوری؟ با گرفتن شاگرد!!!!!!
شبا میخوندم یاد میگرفتم صبح ها میرفتم آموزشگاه به شاگرده یاد میدادم و با هم تمرین حل میکردیم!!!
هر جا هم اشکال پیش میومد میگفتم خواستم ببینم میفهمی داریم راه رو اشتباهی میریم یا نه Big Grin
بالاخره بعد یک ماه راه افتادم و خیلی سریع توی شرکت تبدیل شدم به یه استعداد Tongue
الان هرکی رو میخوان استخدام کنن میگن یه ماه بیا کار کن ببینیم میتونی مثل مسقدی پیشرفت کنی Big Grin
واقعا خواستن توانستنه
موفق باشید

انقدر شکست میخورم تا راه پیروزی را یاد بگیرم
۱۵
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: عاطفه پارسا , post98 , taha_k , shayesteb , fo-eng , sabafarhadi , parisa.raad , RASPINA , alirezaei , نارین , Milestone , mshelman , zahra_ce87 , shamim_s , Ms. Saba , svk7 , mslinkin001 , sadaf1 , emahii , سجاد۶۷ , tabassomesayna , zorkide , NP-Cσмρℓєтє , Sector , ماه بانو , safoora s , d_felfelak
ارسال: #۲۰
۱۸ اسفند ۱۳۹۳, ۰۹:۲۳ ب.ظ
RE: اولین تجربه کاری من! وقتی پروژه‌ای رو قبول کردم که توش صفر بودم!
وقتی داشتم این متنو میخوندم یاد دقیقا پارسال این موقع افتادم.منم همین روال و داشتم.رفتم مصاحبه یه سایت شیک خارجی گذاشتن جلوم گفتن دو هفته ایی طراحیش میکنی,گفتم نه حداقل چهار هفته وقت بدید.Big Grin.با خودم گفتم چهار سال هم وقت بدن که من نمیتونم.منم با همون فتوشاپ دوران دبیرستان رفتم جلو.البته من الان برنامه نویس نیستم.
این مصاحبه کاری که انجام دادم از یه مهندسی چندسال پیش یاد گرفتم.زمانی که واسه کاراموزی کاردانی رفته بودم بهم گفت چی بلدی گفتم هیچی.گفت دخترم هرجا رفتی مصاحبه بگو بلدم.هرچی گفتن بزن جاده خاکی حرفهاشونو تایید کن حرفایی بزن که فکر کنن خیلی حالیته.ادم میتونه همه چیزو یاد بگیره.وقتی بگی بلد نیستم چیزیو,به اونایی هم که بلدی شک میکنن.
اینجور شد که من تو مصاحبه خیلی شیک هرچی گفتن بلدی کلی واسشون اسمون ریسمون بافتم و کم کم تو کار اکی شدم.
البته من همه هدفم اول ارشد خوندن بود.اما الان میبینم تا چیزی بلد نباشی دکترا هم داشته باشی ارزشی نداره.بعضی از دوستام با لیسانس خیلی بیشتر از اونایی که فوق خوندن حاایشون.البته هنوزم الویت زندگی من درس بعد کار اما باید,کارم یاد گرفت.
۷
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Nesyan , RASPINA , so@ , post98 , darya62 , Riemann , نارین , Milestone , leo.abol , emahii , سجاد۶۷ , zorkide , Sector , ماه بانو , safoora s
ارسال: #۲۱
۱۸ اسفند ۱۳۹۳, ۱۰:۳۵ ب.ظ
اولین تجربه کاری من! وقتی پروژه‌ای رو قبول کردم که توش صفر بودم!
سلام
جالبه این روزا همه یاد پلن B ( برنامه بعد کنکور) افتادن... Big Grin
ولی من خیلی زودتر از این حرفا شروع کردم.... همزمان با کنکور و الان احساس خیلی بهتری دارم حتی اگر درصدهای امسالمم ۱۰۰ یا ۰ باشن واسم مهم نیس چرا که فعلا میدونم تجربه مهمتره تا تئوری بلد بودن!!


پتانسیل انسان آنقدر زیاد است که میتواند صد زندگی همزمان داشته باشد. ما میتوانیم بیاموزیم و در هرچیزی متخصص شویم.


درس و دانشگاه یعنی مانشت و دیگر هیچ
Big Grin
۲
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: MiladCr7 , RASPINA , Riemann , alirezaei , نارین , سجاد۶۷
ارسال: #۲۲
۱۸ اسفند ۱۳۹۳, ۱۱:۲۵ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۸ اسفند ۱۳۹۳ ۱۱:۳۷ ب.ظ، توسط post98.)
اولین تجربه کاری من! وقتی پروژه‌ای رو قبول کردم که توش صفر بودم!
دوستان به نظر من برنامه نویسی اون چیزی نیست که اکثرآ ما گندش کردیم و ازش یه غول واسه خودمون ساختیم.
چیزی که در دوران درگیر شدن با پروژه ها و طراحی وب ..... دیدم (البته منم یه تازه کارم) به این نتیجه رسیدم که برنامه نویسی یه
پروسه بلند مدت هستش اگه بخوایم واقع بین باشیم برای برنامه نویس خوب شدن نیاز داریم برنامه ریزی خوب + صبر +
درگیر شدن در انواع پروژه ها + زبان انگلیسی خوبی هم داشته باشیم.
برنامه ریزی :برنامه ریزی به این دلیل که برای کارمون یه هدف درست داشته باشیم که در طی چند سال آینده به چی میخواهیم برسیم.
صبر :واقعآ خیلی هامون (مثل خودم) توقع داریم با چند ماه کار کردن بشیم یه برنامه نویس خوب ولی اینچنین نیست بلکه یه پروسه
چند ساله هستش (مثلآ ۴ یا ۵ سال)
درگیر شدن در پروژه های مختلف : این رو واقعآ باید جدی گرفت چون تا درگیر پروژه نشی نمیتونی برنامه نویس بشی با توجه به
نحوه شروع دوستان میشه این رو فهمید که پیشرفت و جرقه شروع کارشون درگیر شدنشون با یه پروژه بوده.
زبان: خیلی میتونه موثر باشه چرا که خیلی هامون شده به مشکلی بر بخوریم و یه سوال رو در فروم های ایرانی پرسیده باشیم
هیچ جوابی نگرفتیم با زبان خوب میشه راحت ویدیو های آموزش زبان اصلی دید و ebook ها رو خوند و همیشه بروز بود.
چون همونطور که میدونید اطلاعات به زبان خودمون خیلی کمتر هستش و اگر هم باشه نمیشه زیاد بهش اعتماد کرد که چقدر درسته چیزی
که داره میگه (البته داریم بعضآ کتاب و آموزش های ویدیوی خوبی که به زبان خودمون باشه) .
و در آخر این جمله که همه میدونیم ===> تا برای چیزی واقعآ عرق نریزی و سختی نکیشی بهش نمیرسی.
این چیزایی که به نظر من میرسید و خواستم فقط نظرم رو بگم دوستان باتجربه میتونن در این زمینه کمک بیشتر کنن
۷
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA , darya62 , Riemann , alirezaei , MiladCr7 , Nesyan , نارین , Milestone , mshelman , leo.abol , Bahar_HS , سجاد۶۷ , zorkide , Morza
ارسال: #۲۳
۱۹ اسفند ۱۳۹۳, ۱۲:۲۵ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۹ اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۳۳ ق.ظ، توسط MiladCr7.)
RE: اولین تجربه کاری من! وقتی پروژه‌ای رو قبول کردم که توش صفر بودم!
سلام بر دوستان عزیز.با اجازه دوست عزیزمون (MileStone) منم خاطره اولین کار مربوط طراحی وب سایتمون رو براتون میگم.شاید خیلی خالی از لطف نباشه.
راستش من هم وقتی توی دانشگاه درس میخوندیم خیلی دوس داشتم که دیگه حداقل پول خرجهایی که مربوط که خرد و خوراک و خرید لباس و ایناست رو از جیب خودم بدم و کم کم به اصطلاح از لحاظ مالی مستقل شیم.(ببخشید من مهمولا تو گفتار هم از فعل جمع استفاده میکنم خیلی به این گیر ندیدBig Grin)
من بعد از پایان ترک ۲ فهمیدم حقیقتا این تو دانشگاه خبر خاصی از تدریس درست و حساب و اینا نیست.راستش من قبل از دانشگاه هم خیلی با برنامه نویسی و اینا اشنا نبودم ولی از طریق یکی از دوستام که قبلا کار کرده بود با طراحی و وب و .... اشنا شدم.دوستم خودش asp.net خونده بود برای همین به منم asp رو پیشنهاد داد منم با کلی شوق و ذوق نشستم و شروع به خوندن کردم.sql رو هم خوندم .البته در حد دستورات خیلی ساده و asp هم یه PDF رو خوندم کی فارسی بود و خیلی در هم بر هم .حالا دیگه خودتون بگیرید سطح یادگیری asp من در چه حد بود.
گذشت و گذشت تا ترم ۶ تموم شد.ذو تا از هم اتاقیام یه شب اومدن پیشم گفتن میلاد ما هم طراحی وب رو کار کردیم ولی تو تجربت از ما بیشتره (حالا پیش خودشون من رو کاربلد تر فرض کرده بودن Big GrinBig Grin )بیا بزنیم تو کار طراحی وب و کار بگیریم و هم یه پولی گیرمون میاد هم یاد میگیریم یه چیزایی.گفتم باشه کاری چیزی گیر اومد بگید یه کاریش میکنیم
ماه رمضون شد و من دیگه تقریبا نزدیکای سحر میخوابیدم دوستم نصف شبی زنگ زد با یه هیجان خیلی زیاد زنگ زد گفت یکی از اشناهامون لوازم صوتی و تصویری داره گفته یه سایت براش بزنیم و اگه خوشش بیاد پول خوبی هم میده.ولی گفت میلاد من میترسم خیلی بلد نیستیم اخه گفتم فوقش اینه بعد یکی دو هفته میگیم ما نمیتونیم.نمیخواد که ما رو بزنه.خلاصه کار رو گرفتیم و طرف مقابلمون هم با سایت و اینا اشنایی نسبی داشت و طرح صفحه ها رو هم داد و تنها امتیازی که برای ما قائل شد این بود که من خیلی عجله ندارم فعلا ولی نهایتا تا اول مهر ماه.تقریبا بیش تر از یه ماه فرصت میشد.خیلی خوب بود برامون .قرار شد هر تیکش رو که انجام دادیم دوستم به نمایندگی از ما نشونش بده و هماهنگی های لازم با اونا.حالا ما ۳ نفر هم هر کدوممون تو یه شهر بودیم و کلی دردسر برای انتقال کد و این حرفا .
اول کار با هم قرار گذاشتیم که تا جایی که میتونیم کدی رو از نت کپی نزنیم و خودمون کدنویسی رو انجام بدیم که با سختی های کار و اینا هم اشنا شیم و حداقل یه چیزی یاد بگیریم.
کار شروع شد و بعله موندیم توش همون روز اولی.هیچ کس css رو خوب بلد نبود و فوتشاپ هم به همچنین.با تحقیقات که تو نت ( این نعمت بزرگ الهی) انجام دادیم فهمیدیم باید چیکار کنیم ولی حقیقتا نمیتونستیم پیادش کنیم که خدا رو شکر یکی از بچه های عمران که باهامون اشنایی داشت رو پیدا کردیم و یکی از بچه ها هم که باهاش هم شهری بود قرار شد طرح کار رو بزنه .یه چند روزی گذشت و طرح کار اماده شد و دوستم مثلا کلی ترکونده بودن تو طراحی و اینا یه طرح درختی رو انتخاب کرده بودن و منو ها رو شاخه درخت بود و این حرفاUndecidedUndecided
اولین صفحه سایت رو میدیدی یاد قیلم پارک ژوراسیک میفتادی.اینقد شاخ و برگ داشت .ConfusedConfused به دوستمون گفتیم بابا عکس چند تا تلوییزون و
... اینا بذار این چیه.دوباره رفتن رو طرح و یه طرحی اماده شد.واقعا به نسبت اولی بهتر بودDodgyDodgyهرچند ...
کدنویسی شروع شد حالا ببینید در چه حد کار مبتدیانه بود ما هر قسمتی رو انجام میدادیم کلشو زیپ میکردیم و میفرستادیم برای یکی از بچه ها اونم کدا رو به هم میچسبوند( اقا خنده نداره ، خو بلد نبودیم Cool:coolSmile
اون بنده خدا هم بعدا معلوم شد نزدیکای ۲۰۰ تومن پول گوشی براش اومده از بس زنگ به ما و کدا رو میپرسید چی به چیهBig GrinBig GrinBig Grin
طرف هم که کارو نشونش میدادیم کلی به به و چه چه که عالیه و خیلی قشنگ و و از این حرفا .حالا یه سری ایراد از فونت و ایناش میگرفت . ما هم لیست میکردیم و درستشون میکردیم.
جدول های پایگاه داده رو هم با همدیگه و مشورتی تا جایی که امکان داشت ساده در نظر گرفتیم که مشکل خاصی پیش نیاد و حالا تو این به مشکل بر خوذدیم که چجوری تو asp از این جدولا و اینا استفاده کنیم.HuhHuh
تو اینرنت با مباحثی مثل Linq و ado.net و... اشنا شدیم ولی هیچ کدومو بلد نبودیم.به توصیه یکی از دوستام که قبلا ado کار کرده بود
منم شروع کردم ado رو یاد گرفتن.یه اموزش فارسی بود که واقعا معلوم نبود چی رو داره توضیح داده فقط کدا رو میدیم و منم از روش مینوشتم
تو همین حین بودیم که یه ایمیل از طرف دوستم اومده بود که گفته بود سلام میلاد من یه سفر مهم برام پیش اومد و به مسافرت رفتم و گوشی هم در دسترسم نیست و تا یه هفته هم نمیامExclamationExclamationExclamation
حالا ما مونده بودیم این دیگه چی بود و پروژه اصلی هم پیش ایشون تشریف داشت خلاصه هر جور بود به ریزکاریئ های سایت مشغول شدیم تا دوستم برگشت.حالا شده ۲۰ شهریور.ما هم خیلی از سایت مونده بود.گفتیم چیکار کنیم چیکار نکنیم که گفتیم بریم سنندج(دانشگامون اونجا بود) و پیش هم باشیم کار خیلی سریعتر پیش میره .دلمون خوش بود الان خوابگاهم بازه و مشکل غذا و اینا نداریم.سریع خودمونو رسوندیم و خدا رو شکر خوابگاه هم باز بود و غذا رو هم رزرو کردیم و اماده شدیم.دو روز بعد یه شوک خدایی بزرگ بهمون وارد شد ،دانشگاه غذاها رو کنسل کرد تا ۱ مهر.پرنده تو دانشگاه پر نمیزد فقط ما ۳ تا بودیم.حالا ما هم که مثلا اومده بودیم مستقل شیم و کسب درامد کنیم پشت هم داشتیم زنگ میزدیم خونه و پول میفرستادنBig GrinBig Grin(دیگه به مرز خودکفایی رسیده بودیم:coolSmile
ولی خب کار رو تقریبا با هر زحمتی بود داشتیم جم و جور میکردیم( اقا مدیونید فک کنید کد از اینترنت کپی زدیمTongueTongue).شام و ناهار هم که قربون ساندویج و فلافل برم. صورتامون گود شده بود چشمامون بر اثر کم خوابی همه سرخ.قشنگ مثل قحطی زده های افریقا شده بودیم
کار تموم شد خلاصه به هر سختی بود و اکثرش رو هم ( شاید ۸۰ درصد به غیر اسلاید شو یکی دو تا چیز دیگه ) خودمون نوشته بودیم. حالا یکی از دوستام (همون رابطمون ) گرفت سایت رو تو هم ویژال برای طرف بردشTongueTongueاونم گفته بود این چیه باید اپلودش کنید .
حالا ما کجا . اپلود کجا.بله با انجام تحقیقات متوجه شدیم پدیده ای به نام هاست هم وجود داره انگاری.حالا میخواستیم هاست بگیریم اصلا به هیچی دقت نکردیم و رفتیم ارزونترین هاست ممکن رو خریدیم ( فک نکنید من بودم ، ها دوستان بودنBig GrinBig GrinBig Grin) و شروع به اپلود کردن سایت کردیم.چشمتون روز بد نبینه صفحات رو که اپلود میکردیم و سایت رو میدیدیم اون صفحات ما نمیود و کدای اچ تی ام ال و asp که نوشته بودیم رو فقط نشون میدادHuhHuh
حالا ما هی اپلود میکردیم و اینم هی فقط کدا رو نشون میداد.دیدیم فایده نداره این رفتیم با پشتیبانی تماس گرفتیم و قضیه رو گفتیم اونام گفتن شما هاست مخصوص php گرفتید و asp رو این ساپورت نمیکنه.بعله ما هم فهمیدیم چه سوتی دادیم حالا از ما اصرار جون مادرتون بیاین اینو عوض کنید و از این حرفا Dodgy
واقعا معرفت خرج دادن و هاستو برامون عوض کردن.البته پولش بیشتر شد ( بابام میگفت پسرم بیا خودم خرجتو میدم نمیخواد بیشتر از این مستقل شی من به خاک سیاه دارم میشینم SmileSmile )
اومدیم پایگاه رو اپلود کنیم اونم که مطابق پیش بینی بلد نبودیم و بازم پیشتیبانی عزیز.
گفتش شما فایلتون رو برای ما بفرستید و ما خودمون اپلود میکنیم براتون . گفتیم چه فایلی ؟؟؟؟ گفت یه export بگیرید از پایگاتون.
حالا ما هم که کلا شکل علامت سوال شده بودیم.با شرمندگی تمام زنگ زدیم گفتیم export چیه دیگه ؟؟؟اونم گفت بگید برنامه نویساتون خودشون میدونن چیه(وای نمیدونید یه دفه ترکیدیم از خندهBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin).باور کنید به چه کنم چه کنم افتاده بودیم .دوباره زنگیدیم گفتیم اقا خودمون برنامه نویسیم با همچین واژه ای برخورد نکردیم (یارو ریسه رفته بود از خنده) گفتش چیکار کنیم و پایگاهم اپلود شد و به سلامتی تموم شد.Big GrinBig GrinBig Grin. هوررررررررررا
دوستمم سریع به طرف گفتو اونم یه سری تغییرات گفت و ما هم انجام دادیم.حالا دیگه الوعده وفا!!!! نوبت پول دادن بودشCoolCool
ما هم گفتیم ساندویج و سالاد الویه و ... دیگه کافیه . بریم یه کبابی بخوریم و اولین حقومون رو هم بگیریم.ما هم پیش به سوی کبابی .تو راه گوشی دوستم زنگ خورد و با طرف کلی خوش و بش و اینا دیدم هی چهرش داره تو هم میره.UndecidedUndecidedگوشی رو قطع کرد و دپرس دپرس گفتش بچه ها میگه سایتو نمیخوام خوشم نیومده.حالا ما هم دچار شوک شده بودیم که تا یه ساعت پیش که همه چی عالی بود چی شد یه دفعه؟
هیچی دیگه فایده نداشت.نه قرار دادی داشتیم نه چیزی.برگشتیم خوابگاه منم کاملا شیک رفتم یه ساندویج خوردم Big GrinBig Grin
خیلی بد بود واقعا از اولش هم به خاطر پول اینکارو انجام ندادیم ولی خب انتظار اینم نداشتیم .که کلی هاست رو بگیریم و اخرش به این شکل هیچی به هیچی .خلاصه یه جوری به خودمون گفتیم حداقل این کار برامون یه فایده هاییی هم داشت.اولین درس بزرگی که گرفتیم این بود هیچ وقت حتی برای نزدیک ترین دوستمون هم بدون حساب و کتاب درست و حسابی کاری انجام ندیم .همون اول قرار مدارا رو تنظیم کنیم
ولی خب خیلی چیزا تو طول پروژه یاد گرفتیم از همون css و html گرفته تا ado و asp و اپلود کردن سایتو و .....
و واقعا توی کارای بعدی که انجام دادیم این تجربه ها به کمکون اومد .
بچه ها من خیلی کوچکتر از اونم که بخوام نصیحتی کنم حداقل به عنوان کسی که این سختی رو تجربه کردم ،شب نخوابیدنا و خیلی مشکلات دیگه ولی کسایی که دوس دارن وارد این کار شن و میترسن که البته طبیعی هم هستش بدونید اولین کار سختی های خاص خودشو داره و طبیعی هم هستش.ولی واقعا وقتی کار تموم میشه فوق العاده لذت بخشه و چیزیایی هم که تو کار یاد میگیرید هیچ وقت و توی هیچ منبع اموزشی اونو پیدا نمیکنید.پس اصلا نترسید و به خودتون اعتماد داشته باشید .هیچ چیزی نشد نداره.
بببخشید سرتون رو هم درد اوردم.
موفق باشیدSmile

لحظه ها را دریاب
چشم فردا کور است
نه چراغیست در آن پایان
هر چه از دور نمایانست
شاید آن نقطه نورانی
چشم گرگان بیابانست
۲۲
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Nesyan , post98 , ehsansjs , alirezaei , m.zeinali , mohaddeseh70 , samaneh_aftab , so@ , arefeh.hp , RASPINA , Milestone , shayesteb , Menrva , leo.abol , zahra_ce87 , faza , shamim_s , happy07 , Ms. Saba , darya62 , svk7 , mslinkin001 , **sara** , behruz_p , Bahar_HS , shayesteNEY , mah5 , sadaf1 , emahii , fatemeh69 , roshan , سجاد۶۷ , zorkide , targol , najme60 , Sector , Iranian Wizard , neda_Network , ماه بانو , farhad_vr32 , artmiss , .:tarannom:. , npimmortalpd
ارسال: #۲۴
۱۹ اسفند ۱۳۹۳, ۱۲:۵۵ ق.ظ
اولین تجربه کاری من! وقتی پروژه‌ای رو قبول کردم که توش صفر بودم!
من مطالب بالا رو خوندم خیی ترسم برای سر کار رفتن کم شد بچه ها شما جایی سراغ ندارین یه دوره اموزشی (مثلا جاوا یا.....)توی شرکت برگزار کنن بعد با درامد خیلی خیلیکم شمارو استخدام کنند خیلی پیگیر یه همچین جایی هستم چند سال چیش چند مورد ابن مدلی پیدا کردم نرفتم الان که در گیر پیدا کردن هکچین جاهایی هستم اصلا پیدا نمی کنم!!!!!!!
۰
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۲۵
۱۹ اسفند ۱۳۹۳, ۰۱:۳۲ ق.ظ
اولین تجربه کاری من! وقتی پروژه‌ای رو قبول کردم که توش صفر بودم!
miladcr7 ضمن تشکر!
با اون یارو دم دمکی چی کار کردین؟ یه بار برو ساندویچی بعد از اینکه سفارشت آماده شد بگو نمیخام ببین چی کار میکنن! اونوخ شما هیچی؟؟؟

////////
لطفا بگید کسی که تازه کاره چطور باید پروژه قبول کنه
۲
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: MiladCr7 , zorkide
ارسال: #۲۶
۱۹ اسفند ۱۳۹۳, ۰۲:۲۱ ب.ظ
اولین تجربه کاری من! وقتی پروژه‌ای رو قبول کردم که توش صفر بودم!
عالی بود و امیدوارم در سایر مراحل زندگی هم همینطور موفق باشی
۱
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Milestone
ارسال: #۲۷
۱۹ اسفند ۱۳۹۳, ۰۶:۲۶ ب.ظ
RE: اولین تجربه کاری من! وقتی پروژه‌ای رو قبول کردم که توش صفر بودم!
(۱۹ اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۳۲ ق.ظ)ehsansjs نوشته شده توسط:  miladcr7 ضمن تشکر!
با اون یارو دم دمکی چی کار کردین؟ یه بار برو ساندویچی بعد از اینکه سفارشت آماده شد بگو نمیخام ببین چی کار میکنن! اونوخ شما هیچی؟؟؟
خواهش میکنم.ببینید کار خاصی نمیتونستیم انجام بدیم.به هر حال ما از لحاظ حرفه ای خیلی ضعیف عمل کرده بودیم و نه قراردادی داشتیم نه هیچ چیزی .در ضمن اشنای خیلی نزدیک دوستمون بود و اونم خودش یه مشکلی بود.ولی خب چون اولین کارمون بود دیگه برامون تجربه شد .باور کنید ما توی ۶ یا ۷ ماه بعدش نزدیکای ۶ تومن از کار طراحی وب گیرمون اومد.با اینکه تو دانشگاهم مشغول بودیم.این کار اول فوق العاده مفیده خیلی بیشتر از اونی که فکر کنید

لحظه ها را دریاب
چشم فردا کور است
نه چراغیست در آن پایان
هر چه از دور نمایانست
شاید آن نقطه نورانی
چشم گرگان بیابانست
۴
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Milestone , ehsansjs , alirezaei , **sara** , mah5 , RASPINA , sadaf1 , سجاد۶۷ , zorkide , ماه بانو , npimmortalpd
ارسال: #۲۸
۱۹ اسفند ۱۳۹۳, ۰۶:۲۸ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۰ اسفند ۱۳۹۳ ۰۸:۴۶ ب.ظ، توسط Milestone.)
اولین تجربه کاری من! وقتی پروژه‌ای رو قبول کردم که توش صفر بودم!
سلام
گاهی اوقات که قراره برم و و مثلا با مدیر یه شرکت در زمینه گرفتن پروژه وب سایت صحبت کنم، مثال‌های زیادی براش می‌زنم تا شاید بتونم کار رو ازش بگیرم، یکی از اون‌ها اینه: شرکت‌هایی که خودشون رو تبلیغ نمی‌کنند مثل افرادی می‌مونند که خودشون رو درون یک غار پنهان کردند تا کسی پیداشون نکنه! و دقیقا میشه این مثال رو به افرادی که چیزی بلدند و اون رو نشون نمی‌دن هم تعمیم داد. حالا منم یه چیزی بلد بودم که می‌تونستم ازش درآمدی داشته باشم، پس باید یه جوری خودم رو تبلیغ می‌کردم!

خوبی یک محصول نرم افزاری مثل وب سایت اینه که خودش یه تبلیغه! یعنی در واقع می‌تونه نشون دهنده سطح مهارت شما در پیاده سازی اون وب سایت باشه، شاید حتی بشه بهش گفت یک رزومه، رزومه‌ای آنلاین و قابل دسترس در همه جا، بدون هیچ شرح جداگانه! شما حق دارید امضای خودتون رو هم به عنوان یک طراح در پایین‌ترین قسمت یک وب سایت قرار بدید.

البته برای جذب مشتری در مراحل اولیه قابل اتکا نیست. مخصوصا اگه بدونی وب سایتی که طراحی کردی در روزهای اول شاید روزی ۱۰ تا بازدیدکننده هم نداشته باشه و با اینکه رشد بازدیدکنندگان با گذر زمان به صورت صعودی افزایش پیدا می‌کنه (نه الزاما) ولی هیچ تضمینی نیست که همه بخوان بیان اون قسمت رو بخونن، قصد ایجاد سایت شخصی هم داشته باشند، از طراحی ما هم خوششون بیاد و به شما هم سفارش کار بدن! هدف اولیه هر کسب و کاری در وهله اول پوشش محلی (مثلا شهری) هست که با تعاملات حضوری همراهه و اگه خوب عمل کردیم و موفق بودیم کم کم حوزه این فعالیت رو به شهر بعدی (احتمالا مجاور)، استان، کشور و... گسترش بدیم!

شاید بهتر باشه در همین راستا در مورد آقای
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
که ما مطرح‌ترین شرکت زیرمجموعه‌اش رو با نام تجاری "کاله" می‌شناسیم، بیشتر بدونیم، و ببینیم واقعا از کجا شروع کرد و به کجا رسید! واقعا
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
خوندنیه!


[تصویر:  341963_5on5j3hs5w2qyd68f5yh.png]

بهتر بود برای تبلیغات از نام شخصی خودم استفاده نکنم، البته خیلی از افراد آزادکار از نام خودشون استفاده می‌کنند اما من چون هدفم تشکیل یک گروه بود که فعالیت‌های اون فراتر از طراحی وب سایت می‌رفت گفتم بهتره با یک نام تجاری فعالیت کنیم، البته نه ثبت شده و شرکتی، چون اون موقع حوصله این کارها رو نداشتم. ثبت یک یک شرکت مزیت‌های خوبی به کار می‌ده و بهش اعتباری می‌بخشه که شاید نشه اون اعتبار رو از طریق شخصیت‌های حقیقی به دست آورد.

با این حال من فعلا قصدم این بودم که همینجوری یک نامی انتخاب کنم تا بتونیم از اون در عنوان وب سایت شخصی خودمون، کارت ویزیت و... استفاده کنیم، مثل خیلی جاها یا افراد که در غالب گروه‌های غیرمتمرکز دموکراتیک تو درس مهندسی نرم افزار Big Grin با هم جمع می‌شن و هرکی داخل خونه نشسته و فعالیت می‌کنه یا تو دانشگاه و... . سعی کردم از یک نامی استفاده کنم که بتونه قلمرو فعالیت رو به صورت وسیع‌تری نمایش بده: گروه تولیدات نرم افزاری --- | مجری توسعه سیستم‌های نرم افزاری در شمال کشور!

[تصویر:  341963_879irsvjbeo9ixxax1dl.png]


قدم بعدی طراحی یک وب سایت شخصی برای خودمون بود، به صورتیکه هم بتونیم خودمون رو معرفی کنیم و هم اینکه نمونه کارها رو داخلش قرار بدیم. چرا که اصلا تو بحث تبلیغات داریم که وجود وب سایت، حتی به صورت اسمی (حتی اگه ثبت هم نشده باشه!) خودش افزایش دهنده اعتبار تبلیغاته! (تبلیغات چاپی یا الکترونیک مثل ست اداری، کارت ویزیت، سربرگ، فلش بنر و...). مثلا فکر کنید چقدر بد بود برای تبلیغ کننده فلش بنرهای مانشت که تبلیغش اینجا نمایش داده می‌شد ولی سایتی نداشت که وقتی روی این فلش بنر کلیک می‌کنیم به اون ارجاع داده بشیم.

برای کسب و کارهای جدی خوب نیست که مثلا روی ست اداری چاپ شده خودشون از ایمیل‌هایی مثل یاهو، جیمیل و... استفاده کنند! یا اینکه به جای خرید هاست و دامین و طراحی یک وب سایت به قول خودشون دردسر رو کمتر کنند و محصولات و خدماتشون رو در قالب یک وبلاگ مثل بلاگفا و... نمایش بدن! این حتی خودش یه ضد تبلیغه! خیلی بهتر و اعتبار بخش‌تره که ما بیایم و از آدرس
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
و پست الکترونیکی info@Mysite.ir برای مجموعه خودمون استفاده کنیم.

در همین راستا دامنه ملی (IR.) رو با قیمت ۴۰۰۰ تومان و یک هاست Linux (برای PHP) به ارزش ۵۰۰۰ تومان رو خریدم و اون زمان حوصله نداشتم روی وب سایت کار کنم و نسبت به گذاشتن صفحاتی مثل درباره ما، تماس با ما، شرح خدمات و فعالیت‌ها و همچنین گذاشتن نمونه کارها اقدام کنم و این وضعیت تا یک سال وقت نکردم تغییرش بدم که شما اگه این کار رو شروع کردید (حالا تو هر زمینه‌ای) سعی کنید این کار رو انجام بدید چون یک وب سایت تا حد زیادی نشون دهنده هویت اون کار شماست. ولی خب من تو اون مقطع همین نام وب سایت و یک ایمیل اختصاصی که بتونم اون رو در تبلیغات دیگه استفاده کنم برام کافی بود. هزینه‌ای هم که نداشت نه؟ حتی کمتر از ۱۰ هزار! و هنوز هم یعنی امروز، قیمتش همونه که قبلا بود. این‌ها مقدماتی برای شروع بودند! در پست بعدی به ادامه اقدامات اولیه و نتایج حاصله اشاره می‌کنم.
۱۳
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: MiladCr7 , Nesyan , sahar salehi , ehsansjs , post98 , so@ , alirezaei , shayesteb , darya62 , sss , svk7 , Avril89 , **sara** , mahshar_370 , faza , behruz_p , sabafarhadi , 2471 , leo.abol , fo-eng , happy07 , RASPINA , emahii , نارین , سجاد۶۷ , tabassomesayna , zorkide , targol , Ms. Saba , barabox , mint07 , ماه بانو , npimmortalpd , pioneer01
ارسال: #۲۹
۲۰ اسفند ۱۳۹۳, ۰۳:۳۵ ب.ظ
اولین تجربه کاری من! وقتی پروژه‌ای رو قبول کردم که توش صفر بودم!
سلام خسته نباشید
جایی هست که هم برنامه نویسی یاد بدن و هم کار کنیم براشون؟
۰
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۰
۲۰ اسفند ۱۳۹۳, ۰۶:۰۵ ب.ظ
RE: اولین تجربه کاری من! وقتی پروژه‌ای رو قبول کردم که توش صفر بودم!
سلام دوستان
منم خیلی دوست دارم کار طراحی سایت یاد بگیرم ،میشه دوستان راهنمایی ام کنند چه جوری شروع کنم ؟؟؟ طراحی سایت با فتو شاپ همون Asp میشه ؟؟؟میشه راهنمایی ام کنید.
۰
۰
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
Question در آمد مهندسین در ایران. اشتباه کردم پزشکی نخوندم؟ sepanta1990 ۷۴ ۴۶,۹۲۱ ۲۷ فروردین ۱۴۰۱ ۰۷:۳۲ ب.ظ
آخرین ارسال: SetareSokhanrani
Rainbow درخواست موضوع پروژه برای درس شیوه ارائه Eternal ۳۲ ۴۹,۶۱۵ ۱۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۹:۲۹ ب.ظ
آخرین ارسال: Haniyeh2022
  بلخره پیداش کردم nillshid ۰ ۹۴۳ ۰۶ بهمن ۱۴۰۰ ۱۰:۳۲ ق.ظ
آخرین ارسال: nillshid
  انتخاب موضوع پروژه درباره سیستم عامل آیلا ۱۸ ۱۸,۴۲۵ ۱۳ دى ۱۴۰۰ ۰۵:۴۱ ب.ظ
آخرین ارسال: Cimia
  طراحی یک سیستم عامل (از صفر) sina4everafter ۱۲ ۱۵,۶۲۸ ۰۶ بهمن ۱۳۹۹ ۱۲:۵۳ ب.ظ
آخرین ارسال: nahalmomen2007@yahoo.com
  شعرهایی که وقتی خوندید خوشتون اومد aamitis ۱۹۸ ۵۹,۰۸۲ ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ ۰۳:۵۳ ب.ظ
آخرین ارسال: gerdoo_456
  یادگیری برنامه نویسی تا اجرای پروژه های بزرگ The BesT ۳ ۳,۲۳۴ ۱۲ آذر ۱۳۹۸ ۰۳:۵۸ ب.ظ
آخرین ارسال: marvelous
  آموزش صفر تا صد لینوکس faraz_linux ۰ ۱,۵۹۰ ۱۸ مهر ۱۳۹۸ ۰۹:۱۹ ق.ظ
آخرین ارسال: faraz_linux
  قبول شدگان گروه مهندسی کامپیوتر ۹۷ F.N.44 ۵۱ ۲۷,۱۶۲ ۰۷ مهر ۱۳۹۸ ۱۲:۱۶ ب.ظ
آخرین ارسال: marvelous
Wink قبول شده های (علوم کامپیوتر، مهندسی کامپیوتر و IT ) سال ۹۸ اینجا اعلام کنند gaslakh ۲۵ ۱۳,۷۵۱ ۱۸ شهریور ۱۳۹۸ ۱۱:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: mehdi.m2

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close