انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[kazhal@]

دوستان یه سوال تخصصیم من دارم . . .
هر کی بلده جواب بده . . .

مامانم از این گل داره ولی برگاش شروع کرده به ریختن. . . میزان نور و آبش هم تغییر داد ولی فرقی نکرد. . . شرایط خاصی واسه نگهداریش لازم داره؟


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

[fa_shinobi]

(۰۳ مرداد ۱۳۹۴ ۱۱:۳۰ ب.ظ)srahimi نوشته شده توسط:  تا حالا هیچ وقت از این منظر به قضیه نگاه نکرده بودم Smile چه حرف جالبی زده AngelAngel

آره دقیقا

[Fardad-A]

(۰۳ مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۲۹ ب.ظ)majoit نوشته شده توسط:  Fardad-A

آقای بهادری هنوزم میان شبکه آموزش. . . البته یه مدت مریض شدن و نیومدن . . .

منم حس میکنم گلا احساس دارن و باید باهاشون مهربون رفتار کرد (هر وقت یکی از برگاشون زرد میشه به داداش کوچیکم میگم از بس داد و بیداد میکنی اینا اینطوری میشن)

+اگه به این کار علاقه دارید و به عنوان شغل بهش نگاه میکنید، برین سمت پرورش کاکتوس. . . درآمدش عالــــــــــــــــــــــــــــیه
میلیونی خرید و فروش میشه. . .

+یه آقایی رو میشناسم، رو پشت بام خونشون کاکتوس پرورش میده . . . درآمدش عالیه . . . البته آدم خیلی خیلی جالبیه . . . مثلا واسه مراسم فوت یکی از عزیزانش، به جای میوه و شیرینی و ...، کاکتوس های کوچیک رو آورد سرِ خاک و به همه میداد و میگفت براش فاتحه بخونن همه هم از خوشحالی میخواستن پر در بیارن یا مثلا تو همایش هایی که برگزار میکنه، به همه یک کاکتوس کوچیک میده. . .

+راستی درباره گلدون سفالی، من شنیدم چون از بدنه گلدون اکسیژن میتونه وارد خاک بشه، به رشد گیاه کمک میکنه! حالا نمیدونم صحت داره یا نه؟!

راستش کاکتوس یه مزیت داره اونهم اینه که خیلی سخت جونه. فقط مشکلش سرماست. ولی یه مشکل دیگه ای که من باهاش دارم اینه که خیلی رشدش کند هست. یعنی حوصله میخواد. بعد میان پیوندیش میکنن که اونهم من بلد نیستم.
تو تهران پرورش گل خیلی سخته . همه گلخانه ها خارج تهرانن. یک مشکل ساده بغیر از دود ، گرد و خاکه. یعنی بسادگی برگها را گرد و غبار میپوشونه و گل نابود میشه. هوای گرم و خشکش هم یه مصیبت دیگه است. ولی کاکتوس زیاد با این شرایط مشکلی نداره.
ولی قیمت بالاش فکر کنم واسه اینه که باید سالها صبر کرد تا مثلا" گل بده.
در مورد گلدان سفالی حق با شماست و سفال میتونه تهویه خوبی برای خاک باشه ولی خب معمولا" سفالها را لعاب میدن که این لعاب حفره هاش را میبنده. ولی فکر کنم خودش یه کم رطوبت را بخودش میگیره و اثر تهویه ایش بهتر از پلاستیکه. خاک تو گلدان سفالی بهتر میمونه.
شاید یه رسم جدید بشه که سر خاک کاکتوس داده بشه . بجای حلوا یا شیرینی!! برای سلامتی هم خوبه.
ولی خب سخته که مردم بگن خیرات برای در گذشته کاکتوس میدیم
شما کدام شهرید ؟؟
در مورد پشت بام ،من آپارتمانی هستم و پشت بام نمیشه بجز گذاشتن کولر آبی (و احیانا" احیانا" دیش ماهواره )چیز دیگری گذاشت!!

---

(۰۳ مرداد ۱۳۹۴ ۱۱:۲۰ ب.ظ)majoit نوشته شده توسط:  دوستان یه سوال تخصصیم من دارم . . .
هر کی بلده جواب بده . . .

مامانم از این گل داره ولی برگاش شروع کرده به ریختن. . . میزان نور و آبش هم تغییر داد ولی فرقی نکرد. . . شرایط خاصی واسه نگهداریش لازم داره؟


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

این گیاه شفلراست اگه درست تشخیص داده باشم. نور غیر مستقیم میخواد ولی صبحها اگه نور مایل آفتاب چند دقیقه بگیردش خوبه. مثلا" تو اتاقی که آفتاب صبح می افته. این گیاه محیط مرطوب را دوست داره چون بومی استرالیاست و آبیاریش هم باید زیاد باشه ولی ممکنه آبیاریش زیادیش شده باشه . بذارید دو روز تا خاکش بخشکد . بعد یه کم خاک را زه کشی کنید تا هوا دار بشه خاک. بعد زیر گلدانش تو زیر گلدانی کمی ریگ یا سنگ بریزید و آبش بدین تا کمی آب تو تشت زیرش بمونه تا هوای اطرافش را مرطوب نگه داره ولی آب به زیر گلدان نفوذ نکنه. منبعد هم خاک که میخشکه ابش بدین .
یه احتمال دیگه هم اینه که خاکش مواد معدنی لازم را نداشته باشه. از این تغذیه های محلول در آب بگیرید هر دو سه هفته یه بار در اب حل کنید بهش بدین. احتمال زیاد حالش خوب میشه .
اگه هوا تون مثل تهران پر گرد و خاکه مخصوصا" تو تابستان که پنجره ها بازند باید برگها را هر چند روز تمیز کنید. یا با اسپری آب بشورید.

مگه اینکه مشکل دیگه ای داشته باشه که دیگه سواد من قد نمیده. بصورت تجربی میشه پیشنهاد عوض کردن خاکش را هم داد ولی این پیشنهاد آخر میتونه باشه که دیگه با وجود رعایت همه چیز گیاه در استانه مرگ کامل باشه.

[diligent]

یه آدم عقده ای با کاراش دو روزه اعصابمو خرد کرده! هر کاری میکنم از فکرم نمیره.. لعنت بهت!!!

[Bahar_HS]

(۰۳ مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۰۲ ب.ظ)software94 نوشته شده توسط:  چقدر همه با سلیقه ان.منم دلم خواست.

باسلیقه ها مشخص شدن!
بی سلیقه ها هم!...

[Riemann]

هیچکس بزرگ نیست.هیچ چیز عمیق نیست.هیچکدام مامهم نیستیم دگر!!تنهاسکوت سطحیه حجم این کتابهاست که زنده اند

[tabassomesayna]

اگه این وضعیت باشه باید یه تاپیک باز کنیم با عنوان "هر چه میخواهد از گیاهانت بگو"

[NP-Cσмρℓєтє]

اینجا چه همه با حوصله و سلیقه اند, من اگه از تجربیات گلداریم بگم احتمالا لنگه کفش نثارم میشه

[kazhal@]

(۰۴ مرداد ۱۳۹۴ ۰۲:۰۶ ق.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط:  راستش کاکتوس یه مزیت داره اونهم اینه که خیلی سخت جونه. فقط مشکلش سرماست. ولی یه مشکل دیگه ای که من باهاش دارم اینه که خیلی رشدش کند هست. یعنی حوصله میخواد. بعد میان پیوندیش میکنن که اونهم من بلد نیستم.
تو تهران پرورش گل خیلی سخته . همه گلخانه ها خارج تهرانن. یک مشکل ساده بغیر از دود ، گرد و خاکه. یعنی بسادگی برگها را گرد و غبار میپوشونه و گل نابود میشه. هوای گرم و خشکش هم یه مصیبت دیگه است. ولی کاکتوس زیاد با این شرایط مشکلی نداره.
ولی قیمت بالاش فکر کنم واسه اینه که باید سالها صبر کرد تا مثلا" گل بده.
در مورد گلدان سفالی حق با شماست و سفال میتونه تهویه خوبی برای خاک باشه ولی خب معمولا" سفالها را لعاب میدن که این لعاب حفره هاش را میبنده. ولی فکر کنم خودش یه کم رطوبت را بخودش میگیره و اثر تهویه ایش بهتر از پلاستیکه. خاک تو گلدان سفالی بهتر میمونه.
شاید یه رسم جدید بشه که سر خاک کاکتوس داده بشه . بجای حلوا یا شیرینی!! برای سلامتی هم خوبه.
ولی خب سخته که مردم بگن خیرات برای در گذشته کاکتوس میدیم
شما کدام شهرید ؟؟
در مورد پشت بام ،من آپارتمانی هستم و پشت بام نمیشه بجز گذاشتن کولر آبی (و احیانا" احیانا" دیش ماهواره )چیز دیگری گذاشت!!

فک کنم آب و هوای اینجا برای رشد کاکتوس خیلی مناسبه . . . چون زمستونا هوا اونقدرا سرد نمیشه! تابستونام که دیگه آفتو جِنگِ (نورِ آفتابِ شدید) شیراز معروفه. . .فعلا هم که از دود خبری نیست . . . ولی گرد و غبار تا حدی هست. . .
ولی خب همونطوری که گفتید صبر زیادی میخواد و کمی هم تجربه . . .
+مگه بعد از توافق شبکه های ملی و غیر ملی ادغام نمیشن؟! این از دیـــــــش ها. . . بارونامونم که بهمون برگردوندن دیگه نیازی به کولر هم نیست. . . اینم از فضای پشت بـــــــــام

+ایشون اینقدر آدم خاصی هستن که اگه تو مراسم قرمز هم میپوشیدن و میومدن کسی تعجب نمیکرد(البته کت شلوار آبی نفتی و پیرهن سفید پوشیده بود بنده خدا ) کاکتوس دادن که کار عادیشه!

+ ایشون بچه های خیلی کوچیکِ کاکتوسارو(در حد یه بند انگشت) جدا میکنن و چهار پنج تاشو میذارن تو ی گلدون و هر کی تقاضای گل میکنه، اینو بهش میفروشن پنج هزار تومن(نرخ چند ماه پیششون بود) . .. اینم واسه اینکه شما رو تکثیر گلاتون حساســــــین گفتم. . .اینم یه راهِ خوبِ که کسی تقاضای گل نکنه

+بابت راهنماییتونم ممنونم. . . امیدوارم پرپر شدنش متوقف بشـــه

[MarkLand]

و حالا من تنهاترینم....
یه سوال توی ذهنمه که جوابی دیگه براش ندارم: واقعن ارزشش رو داشت؟

[NP-Cσмρℓєтє]

بعضی ها هم بشدت با ما بازی میکنن! :|
همون داستان اسلام دین پاکیزگیست و ...این حرفا!
تقبل الله!

[dr.a_AI]

(۰۴ مرداد ۱۳۹۴ ۰۲:۴۵ ب.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  و حالا من تنهاترینم....
یه سوال توی ذهنمه که جوابی دیگه براش ندارم: واقعن ارزشش رو داشت؟

منم گاهی برای یه سری مسائل این سوال رو از خودم میپرسم و ذهنم درگیرش میشه و گاهی هم کلی خودمو شماتت میکنم. ولی جوابی که معمولا به خودم میدم اینه که برای موقعیتی که من داشتم شاید بهتر از این نمیشد. مثل خیلی به در و دیوار زدنا که توی جوونی معموله و بعدا متوجه میشی ارزششو نداره که واسه هر چیزی خودتو به این کار وادار کنی ولی لازمه جوونیه تا پخته شود خاااااااااااامی

[barca]

(۰۴ مرداد ۱۳۹۴ ۰۲:۴۵ ب.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  و حالا من تنهاترینم....
یه سوال توی ذهنمه که جوابی دیگه براش ندارم: واقعن ارزشش رو داشت؟

سلام دوست قدیمی
یه جمله ای هست که میگه اینده زمانیه که گذشته رو تحقیر میکنه
ارزش یه کار فقط به نتیجه اون نیست! فرض کن بری بالای یه کوه یه گل خاصی رو بکاری و ازش مراقبت کنی به امید اینکه یه روزی گل بده فروشنده هم گفته که احتمال گل دادن کمه مثلا ۱۰ درصده اما تو تصمیمت رو گرفتی و یه هدف برای خودت مشخص کردی که احتمالا از نظر دیگران مسخره هست فقط به این امید که اگه گل بده اون گل برای تو بهترین گل دنیا خواهد بود. خلاصه هر روز صب پا میشی میریه بهش اب میدی این مسیر سخت رو بالا میری تو برف و بارون ازش مراقبت می کنی تو گرما... اما اخر سر می بینی که نتیجه ای نداشت! اینجا باید به ابعاد دیگه هم توجه داشت: اول تو از این بالا رفتنه یه ادم ورزیده و سالم تری شدی کلی تجربه تو روزای مختلف به دست اوردی و.... پس بدون نتیجه نبوده می تونیم بگم نتیجه دلخواه ما نبود. دوم زمان معجزه میکنه هیچکس از فردای خودش خبر نداره چه بسا امری رو محال می دونستیم و یه دفعه خدا خواست و شد.
پس سرخورده و نامید نباشیم و به خدا اعتماد کنیم. تو تلاشت رو کردی تلاش "مقدس" خودت رو. بد کسی رو نخواستی کسایی هستن که به خاطر احتمال فقط احتمال منفعت و یا حتی بدون منفعت به ادمای نزدیکشون اسیب زدن اما تو رفتی و مردونه تلاش کردی حتی نوع تلاش می تونه باعث غرور باشه یه لاشخور هم میگه من سیر شدم غذای خوبی بود! اما این سیر شدن کجا و سیر شدن یه شیر کجا؟
چه خوبه اگه حتی بازنده میشیم یه بازنده ای باشیم که بتونیم سرمون رو بالا بگیریم! هر چند که در زندگی اونقد همه چی نسبی هست و تو زمان باید در موردش قضاوت کرد که نمیشه با اطمینان از بازنده یا برنده بودنمون حرفی بزینم. فقط باید سعی کنیم شرمنده خودمون،خدای خودمون و اعتماد دیگران نشیم.

[خانه سبز]

(۰۴ مرداد ۱۳۹۴ ۰۷:۰۰ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  اومدن با من صحبت میکنن و من رو ارشاد میکنن که پایان نامه ام رو بدم بیرون انجام بدن، منم میگم نه، وجدان من قبول نمیکنه، حرفم براشون بی معنی هست که چه وجدانی و اینا، تو زحمتت رو کشیدی، استادا اینجا زحمت نمیکشن و... بیخیال وجدان

ولی من میخواستم بدم بیرون، یکسال پیش میدادم و انقدر حرف نمیشنیدم که چی شد پایان نامه ات و چی نشد، انقدر زجر کش نمیکردم خودم رو
همچنان ترجیح میدم وضعیت تحصیلم نصفه به حال خودش رها شه ولی ندم بیرون انجامش بدن، چون هنوزم حسم بهم میگه اونکار دروغه و بی ارزش هست حداقل برای خودم هیچ ارزشی نداره

شایدم یه روز پشیمون شدم از تصمیمم...

اگر تصمیمتون عوض شد بهم پیام بدین من انجام بدم در خصوص داده کاوی و طراحی سایت

---

(۰۴ مرداد ۱۳۹۴ ۰۷:۳۴ ب.ظ)barca نوشته شده توسط:  سلام دوست قدیمی Smile

ده خط جواب نویشتی..
بهش می گفتی برو قوی شو اگر دنیا رو می خوای
اگه تو زندگی تنها شدی بدون مشکلت تنهایی نیست
بلکه مشکلت چیز دیگه ای هست

[barca]

(۰۴ مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۰۵ ب.ظ)خانه سبز نوشته شده توسط:  ده خط جواب نویشتی..
بهش می گفتی برو قوی شو اگر دنیا رو می خوای
اگه تو زندگی تنها شدی بدون مشکلت تنهایی نیست
بلکه مشکلت چیز دیگه ای هست

جواب من کلی بود . موضوع تنهایی که شما اشاره کردین یه قسمت از زندگیه ولی چیزی که من نوشتم می تونه در مورد کنکور،کار، رابطه با کسی و هر چیز دیگه ای باشه