انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[MiladCr7]

(۰۷ فروردین ۱۳۹۴ ۰۱:۳۳ ق.ظ)IT Expert نوشته شده توسط:  حیفه که از دستش بدیم. مربی خوبی بود واسه تیم.

هر چند از لحاظ بازی چیز خاصی نداریم ولی منم موافقم کاشکی میموند

[sahar salehi]

چرا آقایون این همه اطلاعات عمومی دارن واقعا؟!!!
مثلا یه بار که من یه سوال در مورد زمانی که طول می کشه تا اجرام آسمانی که از فضا وارد اتمسفر زمین شدن به سطح زمین برسن از داداشم پرسیدم واسش جواب دقیق و علمی داشت .
و کلا تو هر زمینه ای که سوال می پرسی یه جوابی داره همیشه.

[MiladCr7]

کلا علاقه ما به کارای عمومی ( که درس شاملش نمیشه معمولا ) بیشتره.فوتبال که دیگه تو خون اقایونه

[احسان مومنی]

خدا جون نوکـــرتــــم

[abji22]

(۰۷ فروردین ۱۳۹۴ ۱۲:۵۴ ق.ظ)Densike نوشته شده توسط:  

(07 فروردین ۱۳۹۴ ۱۲:۴۷ ق.ظ)abji22 نوشته شده توسط:  خوزستان کجابود؟گناوه ازشهرهای استان بوشهره

من فکر میکردم خوزستانه ... گناوه همونجایی هست که جنس ارزونه دیگه ؟ آخه ما عید ها که میریم اهواز بعضی وقت ها فامیل ها میگن بریم گناوه خرید کنیم

اره چندروز تعطیلات ما از خونه در نمیایم شهر خییییلی شلوغ میشه
ازبچه های مانشت هرکی میخواد بیاد دعوت من

[خانه سبز]

سرررررررررده

[salam5]

شروع یه کار تحقیقاتی جدید از صفر، تو عید چقد سخته
لامصب حکم شکنجه رو داره
راستی، شروع شدن کلاه قرمزی رو به طرافداراش تبریک میگم

[farhud]

آمده‌ام که سر نهم، عشق تو را به سر برم
ور تو بگویی‌اَم که نی، نی شکنم شکر برم

[fo-eng]

محمد ابن زکریای رازی در جوانی مثل خیلی ها عاشق طلا بود، پس به کیمیاگری پرداخت و به چشم درد مبتلا شد.
پزشکی برای معالجه چشمان رازی ۵۰۰ سکه طلا از او گرفت و به او گفت:
کیمیا این است نه انچه تو در جستجوی آنی.
رازی دست از کیمیاگری کشید پزشکی خواند و الکل را کشف کرد.

[vesta]

یه پیشنهاد تهران گردی برای دوستان

باغ گیاه شناسی در پیکان شهر

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
تور مجازی رو تو این لینک ببینید

آدرس مجموعه: اتوبان تهران _ کرج، خروجی پیکانشهر، آزادشهر، بیست متری سرو آزاد، بلوار باغ گیاهشناسی ملی ایران. تلفن تماس: ۰۲۱۴۴۵۸۰۲۸۲-۵
مسیرهای دسترسی به باغ گیاهشناسی ملی ایران از طریق مترو، ایستگاه متروی ایران خودرو و ایستگاه متروی وردآورد می باشد.

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

---

(۰۷ فروردین ۱۳۹۴ ۰۲:۲۹ ب.ظ)fo-eng نوشته شده توسط:  

محمد ابن زکریای رازی در جوانی مثل خیلی ها عاشق طلا بود، پس به کیمیاگری پرداخت و به چشم درد مبتلا شد.
پزشکی برای معالجه چشمان رازی ۵۰۰ سکه طلا از او گرفت و به او گفت:
کیمیا این است نه انچه تو در جستجوی آنی.
رازی دست از کیمیاگری کشید پزشکی خواند و الکل را کشف کرد.

زکریا هم دست از علاقه اش کشید
هی دنیا...
حالا سندیت داره یا همینطوری یه متن هستش؟؟

[explorer]

(۰۷ فروردین ۱۳۹۴ ۰۲:۲۹ ب.ظ)fo-eng نوشته شده توسط:  

محمد ابن زکریای رازی در جوانی مثل خیلی ها عاشق طلا بود، پس به کیمیاگری پرداخت و به چشم درد مبتلا شد.
پزشکی برای معالجه چشمان رازی ۵۰۰ سکه طلا از او گرفت و به او گفت:
کیمیا این است نه انچه تو در جستجوی آنی.
رازی دست از کیمیاگری کشید پزشکی خواند و الکل را کشف کرد.

انریکه هم همش عاشقانه و دپرس میخوند تا اینکه با پیت بول آشنا شد و باقی ماجراها...

[targol]

(۰۶ فروردین ۱۳۹۴ ۱۲:۳۱ ب.ظ)shayesteb نوشته شده توسط:  واقعا نمیدونم چطوریه آدم وقتی تصمیم میگیرم که لاغر کنه یا ورزش کنه همون موقع هوس همه غذاهای خوشمزه (که معمولا چرب و چیلین) نمیزاره ادامه بده تازه از حالت عادی هم بدتر دلش میخواد بخوره (انگار قحطی بیاد آدم هول میشه بیشتر بخوره)

رژیم سخت نگیرید،خیلی بده
رژیم لاغری روی زیبایی اثر خیلی بدی میگذاره
من گرفتم پشیمون شدم حالا باید بخاطر خطوطی که تو صورتم در اثر لاغری بوجود اومده تو این سن برم بوتاکس کنم
تازه همشم باید حرف دیگران رو تحمل کنم که با دیدین من با یه حالت مشمئز کننده ای میگن "وای.. چرا اینقدر عوض شدی" یا "وای... چرا اینقدر پیر شدی"

[A V A]

اگرم بخاطر تعطیلات روزای هفته از دستت در بره، دلگیری عصر جمعه خودش یاداوری میکنه که جمعه ست!

[zahra_ce87]

(۰۶ فروردین ۱۳۹۴ ۰۴:۴۹ ب.ظ)AVA 94 نوشته شده توسط:  

(06 فروردین ۱۳۹۴ ۰۴:۴۲ ب.ظ)Densike نوشته شده توسط:  من همین الان ...

بدترین موردش اینه وقتی میخوای بشینی و به سالی که قراره شمعشو فوت کنی فکر کنی میبینی هیچ کاری نکردی که بخاطرش احساس خوبی داشته باشی
امیدوارم شما امروز به گذشته فکرنکنید
نمیدونم چطور برای خیلیا روز تولد بهترین روز زندگیشونه
برای من که نیست

برا منم روز تولدم روز بیخودیه رو اعصابه اصلا دوست ندارم مخصوصا وقتی تقویم ورق میزنی می بینی سرجات وایسادی

---

(۰۶ فروردین ۱۳۹۴ ۱۲:۳۱ ب.ظ)shayesteb نوشته شده توسط:  واقعا نمیدونم چطوریه آدم وقتی تصمیم میگیرم که لاغر کنه یا ورزش کنه همون موقع هوس همه غذاهای خوشمزه (که معمولا چرب و چیلین) نمیزاره ادامه بده تازه از حالت عادی هم بدتر دلش میخواد بخوره (انگار قحطی بیاد آدم هول میشه بیشتر بخوره)

هر موقع هم میخوای چاق بشی بی اشتهایی میاد سراغت از همه غذاها بدت میاد همون یه ذره غذایی که قبلا میخورد برات میشه کوهه غذا!

[fo-eng]

(۰۷ فروردین ۱۳۹۴ ۰۴:۲۰ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  

(07 فروردین ۱۳۹۴ ۰۲:۲۹ ب.ظ)fo-eng نوشته شده توسط:  

محمد ابن زکریای رازی در جوانی مثل خیلی ها عاشق طلا بود، پس به کیمیاگری پرداخت و به چشم درد مبتلا شد.
پزشکی برای معالجه چشمان رازی ۵۰۰ سکه طلا از او گرفت و به او گفت:
کیمیا این است نه انچه تو در جستجوی آنی.
رازی دست از کیمیاگری کشید پزشکی خواند و الکل را کشف کرد.

زکریا هم دست از علاقه اش کشید
هی دنیا...
حالا سندیت داره یا همینطوری یه متن هستش؟؟

دست از علاقه اش کشید و به علاقه بزرگترش تن داد!
گاهی تغییر مسیر لازم و واجب هست! همین تغییر جهت ها زندگی آدم ها رو دگرگون می کنه.
چند روز قبل هم داشتیم می گفتیم هیچ کار خدا بی حکمت نیست!
در ویکی پدیا هم جستجو کردم که نوشته بود :
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

قوی بمانید چون همه چیز بهتر خواهد شد. شاید اکنون هوا طوفانی باشد، اما تا ابد باران نخواهد بارید.

لبخند بزن؛
برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید رفته را بازگرداند،
تجربه ثابت کرده است که گاه قوسی کوچک ، میتواند معماری بنایی را نجات دهد ...


ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ . . .
ﮐﻪ ﻗﺸﻨﮕﺘﺮﯾﻦ ﻋﺸﻖ
ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ
ﺍﺳﺖ . . .
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺴﭙﺎﺭ . . .
ﻭ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺗﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﭘﺸﺘﺖ
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﮔﺮﻡ ﺍﺳﺖ
ﺗﻤﺎﻡ ﻫﺮﺍﺱ ﻫﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭ
ﺍﺳﺖ . . .



این بنده نداند که چه می باید خواست ، داننده تویی آنچه تو دانی آن ده.


فقط کافیست هنگام گرفتاری بگویید :
" الهی رضاً برضاک "
" خدایا راضیم به رضایت "
تا محال ِ عالم بشود ممکن ِ تو ...
/اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا/

الا بذکر الله تطمئن القلوب / قلبها با یاد خداوند آرام میگیرد