انجمنصفحه اولجستجوی انجمن

[Amir V]

(۰۹ مهر ۱۳۹۸ ۰۲:۳۱ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  بچه هایی که در حال حاضر در کشورهای اروپایی هستن(تاکید میکنم تا کس دیگه ای جواب نده) یاد گرفتن آلمانی یا هلندی یا زبان دیگه از انگلیسی چقدر سخت تره؟ به نظرتون چقد زمان میبره تا یه نفر مسلط بشه؟

۲ ۳ سال

[marvelous]

(۰۹ مهر ۱۳۹۸ ۰۲:۵۲ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  

(09 مهر ۱۳۹۸ ۰۲:۱۶ ب.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  

(09 مهر ۱۳۹۸ ۰۱:۳۷ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط:  

(09 مهر ۱۳۹۸ ۰۱:۰۶ ب.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  ببخشید که پشت سر هم پست میزنم، خیلی برام گرون تموم شد، واسه اینکه اون موقع که خیلیا تو موز چیکیتا هم نبودن، ما داشتیم ماشینامونو گل میمالیدیم تا از وسط عراقیا فرار کنیم.
اون موقعی که هنوز موز چیکیتا تو ایران نبود هنوز ما تو زیرزمینها و زیر پله ها صدای بمب و موشک تحمل میکردیم، هر چی باشه من تقریبا نیم قرن سن دارم و هر چی باشه یه سرد و گرمهایی چشیدم که شما خوابشم نمیبینین. بنابراین از حالا میگم اولا از این به بعد سعی میکنم کمتر اینجا پست کنم. دوما اینکه سعی نکنید با من خودتونو قیاس کنین، نمیخوام بگم بهترم، اصلا قضیه فرق داره.

کتابم اسمش هست وزولود میرهولد که تالیف و ترجمه هست، یعنی به کمک یه استاد بیومکانیک در مورد بنیانگذار بیومکانیک در هنرهای نمایشی اونو تالیف کردم که اسمش جاناتان پیچز هست. از نشر قطره هم چاپ شده و تجدید چاپ هم شده. طراح جلد و صفحاتش هم خودم بودم.
کتاب بعدی بیومکانیک در سینمای آیزن اشتاین هست که الان دست ویرایش در چاپخونه هست. چاپ بشه اونو هم میگم

حالا مهم نیست به خدا این چیزا. من دوست دارم باهم دوست باشیم، گاهی احساس میکنم شما فکر میکنین من خودمو گنده میبینم. در حالیکه فیل هم گندس به خدا. من فقط از هر دری نوکی زدم در کنار درسهایی که خوندم و الان تو تصمیمم برای هوش مصنوعی جدی هستم که میشه ادامه ی همین بیومکانیک که تو دورانهای تحصیلی قبلیم کار کردم.
اوچیک همه شما هم هستم

اینجا فضای مجازیه ادم ها همدیگه رو نمی شناسن هر چیزی میشه گفت ، من خودم به شخصه دیگه نمی خوام درباره کسی قضاوت کنم ولی یه سوال بزرگی چند وقته ذهنمو درگیر کرده و اون اینکه شما که این همه در تمام زمینه ها فعالیت دارید و تخصص و تجربه چطور این همه وقتتون رو اینجا تلف می کنید !

من کارم تو فضای مجازیه و خیلی هم خاک تو سرمه عاشق این مملکتم. بعدم ترجیح میدم وقتمو اینجا بگذرونم یه چیزیه کاملا شخصی.

اینکه شما کجا و چیکار می کنید فقط به خودتون مربوطه ولی اینکه اینجا شما در لابلای صحبت هاتون یجوری به کاربرهای مانشت توهین می کنید دیگه به خودتون مربوط نیست فقط ، شما هم سعی کنید پست های کوتاه مثل سایر کاربران تو انجمن قرار بدین طوری که توهینی به کسی نشه

من به کسی توهینی نکردم، احساس کردم بهم توهین شد.

[عزیز دادخواه]

در درون شهر کوران دردها دارم ز بینایی
من سخنهای بد و نیک همه خامان این ره را شنیدستم
آن کسان را کز رسن بالا شده بر سوی بامی
پس چنان دانند کز آن بر فلک بالا برفتستند، دیدستم
در درون شهر کوران دردها دارم ز بینایی
همچنین هرگز نخواهم در میان بوق بیهوده دمیدن
تا بدانندم کسان اکنون رسیدستم
این شتاب خام زیبد کودکان را
می رسد زی منزل خود کاروان یک روز
از پی چه خسته کردن کاروان را ؟

[big cloud]

با یه فلاسک چای و یه بشقاب میوه، میریم که استارت بزنیم یه شب کاری خفن را. به امید این که مغز یاری کنه و بتونم کارام را جمع و جور کنم

[Behnam‌]

(۰۹ مهر ۱۳۹۸ ۰۲:۳۱ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  بچه هایی که در حال حاضر در کشورهای اروپایی هستن(تاکید میکنم تا کس دیگه ای جواب نده) یاد گرفتن آلمانی یا هلندی یا زبان دیگه از انگلیسی چقدر سخت تره؟ به نظرتون چقد زمان میبره تا یه نفر مسلط بشه؟

من چند ماه آلمان بودم آخراش با یه سری از مغازه‌دارا و اینا عین بلبل صحبت می‌کردم. البته اینکه تُرک بودند هم شاید بی‌تأثیر نبوده

[big cloud]

(۱۰ مهر ۱۳۹۸ ۰۱:۲۶ ق.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  من بودم آخراش با یه سری از مغازه‌دارا و اینا عین بلبل صحبت می‌کردم. البته اینکه تُرک بودند هم شاید بی‌تأثیر نبوده

[ezra]

دیشب الهیه بودم کارم تا ساعت ۱ شب طول کشید
کار ما تموم شد و دور دور خلق الناس جردن نشین تموم نشد!

(بقیه ی متن الفاظ بی ادبانه داره)
تو خیابونهایی مثل فرشته, نمیتونی ۴قدم برداری بدون اینکه صدای قَهقه ی یه مشت دختر پولدار رو از پشت ماشین های میلیاردی نشنوی
قهقه هایی که به مرز جنون میکشونت
با بعضی چیزا نمیتونم کنار بیام, اینجور صحنه ها حالمو خیلی بد میکنه
این تفرعن های عشوه آلود و متکبرانه اونم دقیقاً از یه مشت عنتر قرتی بی صاحاب, که سر تا پاشون ۲زار نمی ارزه... ولش کن! فکرشم اذیتم میکنه. اگه بخوام راجع بش حرف بزنم تا صبح باس فحش تایپ کنم
هروقت گذرم به اون بالا بالاها میخوره نفسم به زور بالا میاد, برعکس همیشه خدا رو شکر میکنم که پولدار نیستم. ایشالله شما هم انقدر پولدار نشید که زهوار زندگیتون از دستتون در بره و جز اسکناس هیچی نداشته باشید.
حالا یکی میبینی دکتری, مهندسی چیزی هست, پشت ثروت کلانش شب نخوابی و عرق ریختن و زحمت کشیدنه باز بهش میوفته
ولی یه دختر ۲۰ ساله واسه چی باید پشت ماشینی بشینه که قیمتش از مجموع ۳۰ سال حقوق والدین ما بیشتره؟
من نمیفهمم. اصلاً نمیتونم با این چیزا کنار بیام. حالم بد میشه.
دغدغه ی خیلیا اینه که چجور پول درارن
دغدغه ی بعضیا اینه که با پولشون چکار کنن!!
قربون برم خدا رو

---

(۰۹ مهر ۱۳۹۸ ۰۱:۰۶ ب.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  ما داشتیم ماشینامونو گل میمالیدیم تا از وسط عراقیا فرار کنیم

جبهه هم بودید؟

---

(۰۸ مهر ۱۳۹۸ ۰۹:۴۷ ب.ظ)ele نوشته شده توسط:  دوستان یه راهنمایی میخوام گوشی بگیرم از دیجی کالا سفارش بدم بنظرتون بهتره یا تو شهر خودم بگیرم؟؟؟ اینجا گوشی فروشا از یکی از شهرهای مرزی همجوار شهر خودم سفارش میدن نمیدونم خوبه یا نه

من قبلنا خیلی دیجی کالا رو قبول داشتم و گوشی و لپ تاپ زیاد ازش میگرفتم
اما خیلی وقته از چشام افتاده و دیگه اون اعتبار سابق رو نداره
گوشی فروشای کوچیک هم قابل اعتماد نیستن و خیلی کم پیش میاد جنس پلمپ بهت بدن
اما اینکه میگید شهر مرزی؛ چجور میخواید رجیستری کنید؟

[Saman]

(۱۰ مهر ۱۳۹۸ ۰۱:۲۶ ق.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  

(09 مهر ۱۳۹۸ ۰۲:۳۱ ب.ظ)big cloud نوشته شده توسط:  بچه هایی که در حال حاضر در کشورهای اروپایی هستن(تاکید میکنم تا کس دیگه ای جواب نده) یاد گرفتن آلمانی یا هلندی یا زبان دیگه از انگلیسی چقدر سخت تره؟ به نظرتون چقد زمان میبره تا یه نفر مسلط بشه؟

من چند ماه آلمان بودم آخراش با یه سری از مغازه‌دارا و اینا عین بلبل صحبت می‌کردم. البته اینکه تُرک بودند هم شاید بی‌تأثیر نبوده

یعنی خداییش کاش هر سایتی رو اولش چک میکنه آدم بتونه اینقدر باهاش بخنده

[marvelous]

من جبهه نبودم، جبهه اومد تو شهر ما. ما آبادانی بودیم و از اونجا آواره تهران شدیم. من اون موقع یه بچه کم سن بودم ولی منورها رو تو آسمون شب میدیدم و میترسیدم. میگفتم یه روز برای همه تعریف میکنم. یادم نمیره یه مشت از خدا بی خبر از عقب ماشین دوچرخه های ما رو دزدیدن و ما برای همیشه گریون شدیم. شهر ما برای مدت چند سال متروکه شد. هنوز هم باعث شرمساریه که سرتو بالا بگیری تو آبادان روی دیوار ها هنوز پر از جای ترکشه. من بچگیمو با جمع کردن خرج موشک از محله های بمباران شده آبادان سری کردم.

[kilookiloo]

بعضی از آرزوها خیلی بزرگن، طوری که بیشتر از یکی دو ثانیه نمیتونیم بهشون فک کنیم و مغزمون میترکه. اینا همونایی ان که باید بدست بیاریمشون ....

[diligent]

این هوا جون میده برا تماشای یه فیلم عاشقانه، خصوصا که تم فیلم هم پاییزی باشه : )

[WILL]

(۱۰ مهر ۱۳۹۸ ۰۹:۴۸ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  این هوا جون میده برا تماشای یه فیلم عاشقانه، خصوصا که تم فیلم هم پاییزی باشه : )

پاییزو حس کردین
من که حس نکردم پاییز شده


دنبال یه مستند از زندگی دو تا آدم عاشق هستم. یه مستند واقعی که از آشنایی اولیه تا زمان پیری توش باشه.

[marvelous]

Sweet November

با بازی کیانوریوز و شارلیز ترون

[RASPINA]

هرچی میرم و دوباره بر می گردم کسی پست نذاشته
پنج شنبه ها سرتون شلوغه

[kilookiloo]

آدمای زیادی رو میبینم که دست از تلاش برای موفق «تر» شدن برداشتن. دلم براشون میسوزه حتی برای اونایی که خیلی موفق تر از منن. همیشه میترسم از روزی که دیگه انگیزه ای برای پیشرفت نداشته باشم