زمان کنونی: ۱۰ فروردین ۱۴۰۳, ۱۲:۲۲ ق.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۵۲۳۸۱
۱۳ مهر ۱۳۹۸, ۱۱:۰۱ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۳ مهر ۱۳۹۸ ۰۸:۲۲ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  پس از مدتها تونستم عزت نفس از دست رفته ام رو ریکاوری کنم. بالاخره تونستم خودم رو وسط گذشته های تاریک و روشن پیدا کنم. باورش واسم سخت بود که چی شد که من اینقد اعتماد ب کف شدم.
یه مدت فاصله گرفتن از همه چی خیلی خوب بود؛ این مدت خیلی از کارایی رو که سالها میس کرده بودم رو انجام دادم. دور از هر استرسی، تمام سعیمو کردم که واسم هیچی و هیشکی بجز خودم مهم نباشه. باعث شد کمی در ظاهر متفاوت بنظر برسم چه اینجا چه توی دنیای واقعی. به این نتیجه رسیدم زیادی ساده و خوب و مثبت بودن، آدم رو محکوم به «یکی» یا «هرکی» بودن میکنه. یجاهایی باید رگ گردنت متورم شه از شدت هیجانی ک از عصبانیت، شادی، و یا ناراحتیه بدون اینکه فک کنی هر خری چی در موردت فکر میکنه؛ دقیقا همونجاهایی ک قبلا فک میکردی باید ساکت باشی و رول بچه مثبت قصه رو بازی کنی. ی جاهایی باید انقد بیخیال بود، دقیقا همون جاهایی ک قبل ها لب مرز سکته کردن بودی از استرسش. وقتی بحث مقایسه س، هیچکس هیشکی نیس،عددی نیس که من ازش بترسم یا جلوش پامو جمع کنم و محتاط بشم... من منم. منم مهمترم. باید روی این مورد آخر بیشتر کار کنم.

تجربع ی این همه سال زندگی بهم نشون داده هر جا بیخیال تر بودم موفق تر بودم. به هر کی کمتر اهمیت دادم، بیشتر عاشقم شده. هر هدفی رو کمتر شورش کردم و کمتر بهش فک کردم سریعتر و راحتتر بهش رسیدم.

الان منمو کلی مسیر، یه نفس چاق، کلی کار که باید به سرانجام برسونم. ولی اینبار میدونی چیه؟ کلا «باید» گوه خورده، زندگی رو ب چشم ی بازی بی مزه میبینم؛ یه بازی که «من» میتونم بهش طعم و مزه بدم.
چ قدر آزادی و آزادگی موج میخوره تویمتنتون
دونم نیازب تشویق نداری که بگیم آفرین و خوش ب حالت
ولی واقعا آزادی را میشه فهمیدانگار آدم راحت میشه وقتی این متن را میخونه
اون نفس چاق کردن را با هیچی نمیشه توی دنیا عوض کرد

فقط شروع کردن کافی نیست
با قدرت ادامه بده...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: crevice , WILL , yekan9819 , sazokar19 , kapsool9819 , poonehmedia9819 , anne.shirley , drghanei9819 , shahrahan98195 , esfvisit981901 , s-travel98 , sarmad98195
ارسال: #۵۲۳۸۲
۱۳ مهر ۱۳۹۸, ۱۱:۳۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۳ مهر ۱۳۹۸ ۱۱:۳۱ ب.ظ، توسط marvelous.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۳ مهر ۱۳۹۸ ۰۷:۵۳ ب.ظ)Milad_Hosseini نوشته شده توسط:  
(13 مهر ۱۳۹۸ ۰۴:۱۶ ب.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  لتمه
اگر ناراحت نمی‌شید، اگر نمیاید دستاوردها و افتخارات خودتون رو لیست نمی‌کنید اینجا، اگر نمیگید که اون موقع که من املا می نوشتم شماها معلوم نبود کجا بودید، اگر نمیگید که سن که بزنه بالا این غلط املایی‌ها خیلی رایج و معمولیه و شماها هنوز درک نمیکنید و نمیدونید من چی میگم و و و و..... ؛ من خیلی سریع، کوتاه و مختصر بیام و بگم که: لتمه غلطه و لطمه درسته

موفق باشید.

ببخشید وسط صحبت تون وارد شدم Smile

من کلا املام خوب نبوده برای اینکه زبان دوم سوم داشتم از همون کودکی، Tongue
شوخی میکنم کلا املای من خرابه چون بیشتر انگلیسی مینویسم. با اینکه یکی از ارشدهای من ادبیات باستانی هست ولی روی دیکته مسخره فارسی نظری ندارم خداییش. ممنون که این همه چشمت تیزه میشینی غلط دیکته میگیری از من. اگه راست میگی غلط علمی بگیر.Smile

کلا اینجا انگار همه جمع میشن همو بکوبن، یخرده دوستانه تر رفتار کنید.

ἓν οἶδα ὅτι οὐδὲν οἶδα

Σωκράτης

(The only thing I know is that I know nothing)

Socrates
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: yekan9819 , عزیز دادخواه , kapsool9819 , poonehmedia9819 , drghanei9819 , drhadad9819 , shahrahan98195 , esfvisit981901 , s-travel98 , sarmad98195
ارسال: #۵۲۳۸۳
۱۴ مهر ۱۳۹۸, ۰۱:۵۸ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
امشب صد قفس غمگینم ای دوست
پروازم بیاموز

اینو نمیدونم یعنی یادم نیست شاعرش کی بود، فقط میدونم خانوم معتمدی دبیر ادبیاتمون سال سوم دبیرستان مدام اینو برامون میخوند.
جان مادرم من پرفکت نیستم، من یه آدم ساده هستم عین بقیه که خب مغزش مثل جت داره کار میکنه و آروم نداره و سر از هر دری درآورده. در ضمن وقتی یکی کارگردان میشه باید همه کاره باشه. من الان چند سالیه که دست به سیاه و سفید نزدم و آخرین کارم روی صحنه باغ وحش شیشه ای سال ۹۴ بود که بعد از اون قهر کردم با خودم، با تئاتر. البته چه قهری، نشستم گوشه خونه و دست به هر کاری زدم برای سینما و تئاتر بود. تا الان در خدمت شما هستم و دست به هر کاری زدم تا غصه سرآید. واسه همین همه کاره شده بیدم. همه کاره هیچ کاره وقتی این همه کارش هیچ فایده ای نداره..... Big Grin
احساس میکنم الان وقتش رسیده که داستانمو شروع کنم.
حافظ هم ایرانی ها رو خوب شناخته بود:
ما زیاران چشم یاری داشتیم، خود غلط بود آنچه میپنداشتیم

ἓν οἶδα ὅτι οὐδὲν οἶδα

Σωκράτης

(The only thing I know is that I know nothing)

Socrates
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: yekan9819 , عزیز دادخواه , kapsool9819 , poonehmedia9819 , drghanei9819 , drhadad9819 , shahrahan98195 , esfvisit981901 , s-travel98 , sarmad98195
ارسال: #۵۲۳۸۴
۱۴ مهر ۱۳۹۸, ۱۰:۱۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۴ مهر ۱۳۹۸ ۱۰:۲۰ ب.ظ، توسط WILL.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
منتظر می‌مونم
اینجوری بهتره

(۱۳ مهر ۱۳۹۸ ۰۸:۲۲ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  پس از مدتها تونستم عزت نفس از دست رفته ام رو ریکاوری کنم. بالاخره تونستم خودم رو وسط گذشته های تاریک و روشن پیدا کنم. باورش واسم سخت بود که چی شد که من اینقد اعتماد ب کف شدم.
یه مدت فاصله گرفتن از همه چی خیلی خوب بود؛ این مدت خیلی از کارایی رو که سالها میس کرده بودم رو انجام دادم. دور از هر استرسی، تمام سعیمو کردم که واسم هیچی و هیشکی بجز خودم مهم نباشه. باعث شد کمی در ظاهر متفاوت بنظر برسم چه اینجا چه توی دنیای واقعی. به این نتیجه رسیدم زیادی ساده و خوب و مثبت بودن، آدم رو محکوم به «یکی» یا «هرکی» بودن میکنه. یجاهایی باید رگ گردنت متورم شه از شدت هیجانی ک از عصبانیت، شادی، و یا ناراحتیه بدون اینکه فک کنی هر خری چی در موردت فکر میکنه؛ دقیقا همونجاهایی ک قبلا فک میکردی باید ساکت باشی و رول بچه مثبت قصه رو بازی کنی. ی جاهایی باید انقد بیخیال بود، دقیقا همون جاهایی ک قبل ها لب مرز سکته کردن بودی از استرسش. وقتی بحث مقایسه س، هیچکس هیشکی نیس،عددی نیس که من ازش بترسم یا جلوش پامو جمع کنم و محتاط بشم... من منم. منم مهمترم. باید روی این مورد آخر بیشتر کار کنم.

تجربع ی این همه سال زندگی بهم نشون داده هر جا بیخیال تر بودم موفق تر بودم. به هر کی کمتر اهمیت دادم، بیشتر عاشقم شده. هر هدفی رو کمتر شورش کردم و کمتر بهش فک کردم سریعتر و راحتتر بهش رسیدم.

الان منمو کلی مسیر، یه نفس چاق، کلی کار که باید به سرانجام برسونم. ولی اینبار میدونی چیه؟ کلا «باید» گوه خورده، زندگی رو ب چشم ی بازی بی مزه میبینم؛ یه بازی که «من» میتونم بهش طعم و مزه بدم.

قشنگ بود
مخصوصا اون قسمت که بذاری هیجانت تو رو حرکت بده و بهت شکل بده
هیجان خشم وقتی کسی حقوق عزیزانت رو زیر پا میذاره
آخ، چقدر دوست دارم هیجانمو نشون بدم
چقدر دوست دارم با لبخند رضایت از موضع قدرت زورگو و از خود راضی رو به زانو دربیارم
و اهمیت ندم که چی میگن و چه حکمی می ‌برن و چه قانونی اعمال می‌کنن
دوست دارم لبخند بزنم به لبخندت
فک کنم حالم اصلا خوب نیست
جانور درونم خیلی فعال شده Blush
الان تو مایه‌های گرگ یا روباهم ولی دوست دارم ببر شم یا شیر... نه همون روباه خوبه

ماییم که بی باده و بی جام خوشیم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: yekan9819 , alma1988 , crevice , kapsool9819 , poonehmedia9819 , drghanei9819 , drhadad9819 , shahrahan98195 , esfvisit981901 , s-travel98 , sarmad98195
ارسال: #۵۲۳۸۵
۱۴ مهر ۱۳۹۸, ۱۱:۱۳ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۴ مهر ۱۳۹۸ ۱۱:۱۵ ب.ظ، توسط codin.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
قانع به یک استخوان چو کرکس بودن


به ز آن که طفیل خوان ناکس بودن


با نان جوین خویش حقا که به است


کالوده و پالوده هر خس بودن

این بحث اخیر کریسیو را دوس دارم. نمیدونم حرفی که میزنم مرتبطه یا نه ولی یه مدتی اینطوری بودم که فکر میکردم اگر کاری را من نمیتونم انجام بدم ادم های دیگه همشون توش موفقن. دارم سعی میکنم دیدگاهمو به سمتی ببرم که "وقتی من نمیتونم فلان کارو انجام بدم یعنی واقعاااا کار سختیه"
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: yekan9819 , alma1988 , RASPINA , WILL , crevice , kapsool9819 , poonehmedia9819 , anne.shirley , drghanei9819 , drhadad9819 , shahrahan98195 , esfvisit981901 , s-travel98 , sarmad98195
ارسال: #۵۲۳۸۶
۱۵ مهر ۱۳۹۸, ۰۱:۳۴ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۵ مهر ۱۳۹۸ ۰۱:۵۱ ق.ظ، توسط khayyam.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
.........
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: kapsool9819 , poonehmedia9819 , drghanei9819 , drhadad9819 , shahrahan98195 , esfvisit981901 , s-travel98 , sarmad98195
ارسال: #۵۲۳۸۷
۱۵ مهر ۱۳۹۸, ۰۹:۴۴ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
پَشه با شَب زنده‌داری، خونِ مَردُم می‌خورَد
‎زینهار از زاهِدِ شَب زنده‌دار، اَندیشه کُن

صائب تبریزی

رتبه خواهی همچو خورشید از خلایق دور باش ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: WILL , marvelous , alma1988 , kapsool9819 , poonehmedia9819 , anne.shirley , drghanei9819 , drhadad9819 , shahrahan98195 , esfvisit981901 , s-travel98 , sarmad98195
ارسال: #۵۲۳۸۸
۱۵ مهر ۱۳۹۸, ۰۹:۵۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
امروز از کنار یه گربه رد شدم
هر چی سعی کردم توجهش رو جلب کنم موفق نشدم
داشت به دور دست نگاه میکرد درحالیکه چونه و سرش رو به بالا بود
با خودم گفتم چه شخصیتی چه وقاری چه بی نیازی چه ازادگی
چه عزت نفسی

ماییم که بی باده و بی جام خوشیم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Riemann , marvelous , alma1988 , kapsool9819 , poonehmedia9819 , anne.shirley , drghanei9819 , drhadad9819 , shahrahan98195 , esfvisit981901 , s-travel98 , sarmad98195
ارسال: #۵۲۳۸۹
۱۵ مهر ۱۳۹۸, ۱۰:۵۹ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۵ مهر ۱۳۹۸ ۱۱:۴۶ ب.ظ، توسط Riemann.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
..............
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: WILL , kapsool9819 , poonehmedia9819 , drghanei9819 , drhadad9819 , shahrahan98195 , esfvisit981901 , s-travel98 , sarmad98195
ارسال: #۵۲۳۹۰
۱۶ مهر ۱۳۹۸, ۰۱:۳۹ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۵ مهر ۱۳۹۸ ۰۹:۵۱ ب.ظ)WILL نوشته شده توسط:  امروز از کنار یه گربه رد شدم
هر چی سعی کردم توجهش رو جلب کنم موفق نشدم
داشت به دور دست نگاه میکرد درحالیکه چونه و سرش رو به بالا بود
با خودم گفتم چه شخصیتی چه وقاری چه بی نیازی چه ازادگی
چه عزت نفسی

گربه ها ماجرا دارن، با گوشهاشون باهم صحبت میکنن و رد همو از روی گوش و امواجی که به گوششون میرسه ردیابی میکنن. مطمئن باش اگه در اون لحظه بی حرکت بوده داشته با یه گربه دیگه یه کم دورتر صحبت میکرده. میدونی من چند تا گربه دارم؟ اینجا تو بلوکمون که حدود ۴۰۰ تا خونه داره و خیلی هم بزرگه تمام گربه هاشو من بزرگ میکنم. غذا میدم، واکسن میزنم. بله گربه عزت نفس نداره و برای غذا یا فضولی سرک میکشه.
اینم روانشناسی گربهBig GrinWink

ἓν οἶδα ὅτι οὐδὲν οἶδα

Σωκράτης

(The only thing I know is that I know nothing)

Socrates
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: WILL , kapsool9819 , poonehmedia9819 , drhadad9819 , shahrahan98195 , esfvisit981901 , s-travel98 , sarmad98195
ارسال: #۵۲۳۹۱
۱۶ مهر ۱۳۹۸, ۰۴:۴۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
با خراباط نشینان زکراماط ملاف
هر ثخن جایی و هر نکطه مکانی دارد
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: WILL , ezra , sarmad98195
ارسال: #۵۲۳۹۲
۱۶ مهر ۱۳۹۸, ۱۰:۵۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۶ مهر ۱۳۹۸ ۱۰:۵۲ ب.ظ، توسط WILL.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
گر زخم خوری بر رو رو زخم دگر میجو

اینجا یه نفر یه خط عربی مینوشت و داغون میکرد و میرفت
یادش گرامی باد

(۱۶ مهر ۱۳۹۸ ۰۱:۳۹ ق.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  
(15 مهر ۱۳۹۸ ۰۹:۵۱ ب.ظ)WILL نوشته شده توسط:  امروز از کنار یه گربه رد شدم
هر چی سعی کردم توجهش رو جلب کنم موفق نشدم
داشت به دور دست نگاه میکرد درحالیکه چونه و سرش رو به بالا بود
با خودم گفتم چه شخصیتی چه وقاری چه بی نیازی چه ازادگی
چه عزت نفسی

گربه ها ماجرا دارن، با گوشهاشون باهم صحبت میکنن و رد همو از روی گوش و امواجی که به گوششون میرسه ردیابی میکنن. مطمئن باش اگه در اون لحظه بی حرکت بوده داشته با یه گربه دیگه یه کم دورتر صحبت میکرده. میدونی من چند تا گربه دارم؟ اینجا تو بلوکمون که حدود ۴۰۰ تا خونه داره و خیلی هم بزرگه تمام گربه هاشو من بزرگ میکنم. غذا میدم، واکسن میزنم. بله گربه عزت نفس نداره و برای غذا یا فضولی سرک میکشه.
اینم روانشناسی گربهBig GrinWink

پس گربه عزت نفس نداره

ماییم که بی باده و بی جام خوشیم
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: marvelous
ارسال: #۵۲۳۹۳
۱۷ مهر ۱۳۹۸, ۱۲:۱۵ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
چه مقاله مروری باحاله، هنوز چاپ نشده سایتیشن میخوره Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Amir V
ارسال: #۵۲۳۹۴
۱۷ مهر ۱۳۹۸, ۰۲:۰۷ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۶ مهر ۱۳۹۸ ۱۰:۵۰ ب.ظ)WILL نوشته شده توسط:  گر زخم خوری بر رو رو زخم دگر میجو

اینجا یه نفر یه خط عربی مینوشت و داغون میکرد و میرفت
یادش گرامی باد

(۱۶ مهر ۱۳۹۸ ۰۱:۳۹ ق.ظ)marvelous نوشته شده توسط:  
(15 مهر ۱۳۹۸ ۰۹:۵۱ ب.ظ)WILL نوشته شده توسط:  امروز از کنار یه گربه رد شدم
هر چی سعی کردم توجهش رو جلب کنم موفق نشدم
داشت به دور دست نگاه میکرد درحالیکه چونه و سرش رو به بالا بود
با خودم گفتم چه شخصیتی چه وقاری چه بی نیازی چه ازادگی
چه عزت نفسی

گربه ها ماجرا دارن، با گوشهاشون باهم صحبت میکنن و رد همو از روی گوش و امواجی که به گوششون میرسه ردیابی میکنن. مطمئن باش اگه در اون لحظه بی حرکت بوده داشته با یه گربه دیگه یه کم دورتر صحبت میکرده. میدونی من چند تا گربه دارم؟ اینجا تو بلوکمون که حدود ۴۰۰ تا خونه داره و خیلی هم بزرگه تمام گربه هاشو من بزرگ میکنم. غذا میدم، واکسن میزنم. بله گربه عزت نفس نداره و برای غذا یا فضولی سرک میکشه.
اینم روانشناسی گربهBig GrinWink

پس گربه عزت نفس نداره

ببین کلا گربه ها سیستمشون خیلی خاصه و اصلا ساختار موجودیتشون فرق داره با انسانها. دیدی وقتی گربه ها غذا میخورن خودشونو لیس میزنن بعدش؟ به خاطر اینه که یک اگه زبونشون زخمی شده یا مواد آلوده از زباله مثلا بوده پاک بشه، بعد یه آنزیمهایی اونطوری ترشح میشه که اگه غذای سنگینی خورده باشن هضم کنه. بعد گربه ها فقط خصوصا این روزها دنبال سیر کردن شکمشون هستن. من کلی گربه دارم اینجا و حسابی حتی روی روانشناسی اونا کار کردم. ولی خداییش من گربه رو ترجیح میدم به سگ

ἓν οἶδα ὅτι οὐδὲν οἶδα

Σωκράτης

(The only thing I know is that I know nothing)

Socrates
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: WILL
ارسال: #۵۲۳۹۵
۱۷ مهر ۱۳۹۸, ۰۳:۰۲ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
If P=NP, then the world would be a profoundly different place than we usually assume it to be. There would be no special value in “creative leaps,” no fundamental gap between solving a problem and recognizing the solution once it’s found. Everyone who could appreciate a symphony would be Mozart; everyone who could follow a step-by-step argument would be Gauss; everyone who could recognize a good investment strategy would be Warren Buffett. It’s possible to put the point in Darwinian terms: if this is the sort of universe we inhabited, why wouldn’t we already have evolved to take advantage of it? I

Scott Aaronson



 
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۵,۶۶۸ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۰۳,۹۷۳ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۳۱۲ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۲۹,۷۲۷ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۵۰ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۲۹۴ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۲۱ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۳۱۲ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۱۷۲ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۵۳۵ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close