زمان کنونی: ۱۰ فروردین ۱۴۰۳, ۰۱:۵۴ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۴۳۲۱۶
۲۶ دى ۱۳۹۶, ۰۱:۲۷ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ دى ۱۳۹۶ ۰۱:۳۵ ب.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  سوالی که ذهنم رو درگیر کرده اینه که ارتباط وجود اون سگ‌ها با احتمال وقوع زلزله چی بود؟ [تصویر:  biggrin.gif]
هرچی فکر می‌کنم نتونستم درک کنم اینو هنوز! [تصویر:  biggrin.gif][تصویر:  tongue.gif][تصویر:  smile.gif])))
زلزله که توو عمق زمین میاد، یه موج اولیه تولید میکنه و چند ثانیه بعدش موج دومیه (secondary wave). حیوونایی مثل سگ (اسب رو هم شنیدم) اون موج اولیه رو می‌تونند حس کنند. این هم یه نمونه‌اش:

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: crevice , Milestone
ارسال: #۴۳۲۱۷
۲۶ دى ۱۳۹۶, ۱۲:۰۹ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۶ دى ۱۳۹۶ ۱۲:۱۱ ب.ظ، توسط blackhalo1989.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
این که چه اتفاقی برای فرد افتاده یا حال روحیش چطوریه بهش مجوز نمیده هرجور که خواست رفتار کنه. فرضا اگه من با یکی تو خیابون دعوام شد قرار نیست بیام خونه اعصاب خوردیم رو سر اهالی خونه خالی کنم.


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: The BesT , James Sullivan , RASPINA
ارسال: #۴۳۲۱۸
۲۶ دى ۱۳۹۶, ۱۲:۴۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ دى ۱۳۹۶ ۰۲:۴۶ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  ماکارونیم تند شد -_- همش یه فلفل انداخته بودم توش :|

وااا.. تند نباشه چی باشه پ؟!
غذا باید تند باشه دیگه Tongue

وقتی درباره تو حرف می زنم
صورتم را
دوست دارم...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: diligent
ارسال: #۴۳۲۱۹
۲۶ دى ۱۳۹۶, ۱۲:۴۶ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۶ دى ۱۳۹۶ ۱۲:۴۱ ب.ظ)SepidehP نوشته شده توسط:  
(25 دى ۱۳۹۶ ۰۲:۴۶ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط:  ماکارونیم تند شد -_- همش یه فلفل انداخته بودم توش :|

وااا.. تند نباشه چی باشه پ؟!
غذا باید تند باشه دیگه Tongue
خوب منم تندی دوست دارم. اگه دوست نداشتم که فلفل استفاده نمیکردم Smile در واقع زیادی تند شده بود

همه در حسرت یک پروازند؛
من به پرواز نمی اندیشم؛
به تو می اندیشم؛
تو که زیباتر از اندیشه یک پروازی..
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SepidehP
ارسال: #۴۳۲۲۰
۲۶ دى ۱۳۹۶, ۱۲:۵۰ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ دى ۱۳۹۶ ۰۳:۵۰ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  
(25 دى ۱۳۹۶ ۰۳:۲۱ ب.ظ)gogooli نوشته شده توسط:  داور دوم ها الکی هستند؟ تحت چه شرایطی اونایی که اولویت دوم هستند انتخاب می شن؟
اگه منظورتون پیپره؛ هیچ کدوم به هیچ کدوم ارجحیت نداره. اگه یکی از داورا بزنه بترکونه کارو؛ حالا چه نفر اول و چه دوم، کار خودشو کرده دگ..
نه منظورم دفاع ارشد بود. کاش گروه محترم یه مقدار فکر می کرد برای انتخاب داور. مثلا فیلد رو در نظر می گرفت. :|
کلا با مدیرگروه ها قرارداد دارم. کارشناسی هم مدیر گروهمون داورم بود. ولی حداقل اون بااخلاق بود. :|
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۳۲۲۱
۲۶ دى ۱۳۹۶, ۰۱:۴۶ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس، دیگری را براى گناهى که از آن توبه کرده است سرزنش کند، نمیرد تا خود آن گناه را مرتکب شود.
____________________________________________
دنیا نی‌ارزد آنکه پریشان کنی دلی...
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: pioneer01 , SepidehP
ارسال: #۴۳۲۲۲
۲۶ دى ۱۳۹۶, ۰۳:۴۹ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۵ دى ۱۳۹۶ ۰۸:۲۱ ب.ظ)reticent نوشته شده توسط:  امروز شروع به مطالعه کتاب مستطاب "تذکره اندوهگینان" حسام‌الدین مطهری کردم، هنوز چند صفحه نخونده خوابم بُرد... الآن یادش هم که اُفتادم خمیازه کشیدم.
ادبیات کهن پارسی رو خیلی دوست دارم، اما به‌شدت خواب‌آوره...

برخلاف مقدمات خواب‌آورش، خودش بسیار جذاب و زیباست.
___________________________________
اندوه آن باشد که بجویی خود را و آن باشد که بجویی "چرا" و "چگونه" را هروله‌کنان.
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SepidehP
ارسال: #۴۳۲۲۳
۲۶ دى ۱۳۹۶, ۰۵:۱۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۶ دى ۱۳۹۶ ۰۵:۵۰ ب.ظ، توسط دختر مهربان.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خاطره اولین و اخرین باری که ننه رو بردم حموم Big Grin

رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود.......

به خاطر یه خاطره یاد این شعر افتادم سعی میکنم به خلاصه ترین شکل بنویسمش

مادربزرگم متولد ۱۲۷۸ یا ۱۲۸۸بود (زمانهای قدیم مثلا توی سن ۱۵ سالگی میرفتن شناسنامه میگرفتن،اینه که تاریخ تولداشون دقیق نبود)
مادربزرگ اوایل زندگیش خیلی شاد و خوشبخت بود و به رسم زمانهای قدیم کلی بچه داشت ، تا اینکه سال ۱۳۴۵ بابابزرگم فوت شد و مادربزرگ ۸تا پسر و تک دخترشو به سختی بزرگ کرد.

مامان بزرگ ، پیر و بزرگ ایل به حساب میومد وبرا خودش بروبیایی داشت، البته خودش حتی با سن و سال بالاش، خیلی تیز وبز بود و خودش دکتر میرفت، ورزش صبحگاهیش برقرار بود،کاراشو انجام میداد،یواش لقمه های غذاش رو می جوید و کلی مراقب سلامتش بود تا اینکه سال ۹۰ پاش لیز خورد و افتاد و لگنش شکست و دیگه سرپا نشد.....

حالا نوبت بچه ها بود از مادرشون مراقبت کنن، روزهای هفته رو تقسیم کردن بین ۷ پسر( عمو کوچکه که ته تغاری بود ی شهر دیگه زندگی میکرد)هرروز ی پسر با خانومش و بچه هاش خونه مادربزرگ بودن.

Big GrinBig Grin تا دی ماه ۹۵ که میخوام براتون بگم چی شد

اونروز نوبت ما بود، بامامان رفته بودیم خونه اش که اون روز پیشش باشیم و ببریمش حموم، مامانم سرمای بدی خورده بود، نگو از خونه نقشه کشیده بود منو مجبور کنه به حموم بردن ننه جان، داشتم کارای خونه مادربزرگو انجام میدادم که مامان بهم گفت ننه جو‌نتو ببر حموم
Sad واویلا، منه وسواسی خل شدم کلی غر زدم: که توی این خونه قدیمی ، با این حموم کهنه ! من نمیبرمش،،،،خلاصه که کلی باهام صحبت کرد و منو راضی کرد....اول کاری رفتم کل حموم و وسایلش رو شستم و آب داغ رو تو تشت باز کردم که بخار کنه و پیرزن سرما نخوره.... خلاصه که ننه رو بردم حموم که مامان ی ژیلت داد و گفت کارای بهداشتیشو انجام بده....منو میگی چاقو میزدی خونم نمیومد!! Confused ولی خب قبول کرده بودم باید انجام میدادم، پیش خودم فکر کردم اگه برهنه اش کنم مریض میشه بنابراین آستین لباسشو تا زدم دادم بالا و شروع کردم دستاشو تمیز کردن ، چون وسواسی ام هستم مدام ژیلتو میزدم به کاسه استیل داخل حموم که تمیز شه که یهو ژیلت کامل شکست و دسته از کله جدا شد !!!ConfusedConfusedConfused بدبختیش این بود که مامان فقط ی دونه آورده بود. Dodgy اول تصمیم گرفتم فقط حمومش کنم ولی دلم برا پیرزن سوخت دوباره تصمیمم عوض شد، با همون وسیله شکسته (
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
) با دقت و وسواس تموم و آهستگی هرچه تمام تر کاراشو انجام دادم. از بس طول کشید کل حمام رو بخار گرفته بود و ننه حسابی تنش دم کرده بود و لیف که میکشیدم مرتب دعام میکرد منم خوشم اومده بود دعا کنه بدتر با لیف پوستشو کندم....خلاصه که کلی ننه رو تمیز کردم و آوردمش بیرون و پیرزن تا خود شب کنار بخاری خوابید.

از اون روز هرکی ننه رو میبرد حموم محکوم میشد که درست حسابی دل به کار نمیده و مامان بزرگ راضی نمیشد به روش حموم دادنشون، و جالبش این بود که به خاطر فراموشی حتی یادش نبود که کی حمومش کرده و مرتب اسم نوه های دیگه رو به بقیه میگفت و مثلا میگفت زهرا از معصومه یادبگیر چجور حمومم کرد و به معصومه میگفت از لیلا یادبگیر چجور حمومم کرد، منم نامردی نکردم و هرگز نگفتم من بودم ننه رو اونجور پوست کندمBig Grin


اینا رو برا این گفتم چون دیروز که سیستمم رو پاکسازی میکردم عکس حموم اون روز مامان بزرگ رو دیدم و یادش افتادم
. با دیدن عکس سیستم یاد این جمله افتادم Heart"رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود........ رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود" Heartبا ی وسیله شکسته تونستم کاراشو انجام بدم،شاید بخندید بگید حرف مسخره چیه ولی اگه ی کاری رو آهسته آهسته انجام بدید بالاخره انجام میشه البته اگه فوریتی در کار نباشه، وقت برای انجامش هست....

اگه اون روز از کارم دست میکشیدم و فقط ی حموم عادی میبردمش،چهار ماه بعد که فوت شدAngel برام عذاب وجدانش میموند، اما الان خوشحالم که تلاشمو کردم

رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: The BesT , فاطمه سلیمانی , SepidehP , RASPINA , negarin_
ارسال: #۴۳۲۲۴
۲۶ دى ۱۳۹۶, ۰۷:۳۱ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۶ دى ۱۳۹۶ ۰۸:۳۷ ب.ظ، توسط αɾια.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۶ دى ۱۳۹۶ ۰۱:۴۶ ب.ظ)reticent نوشته شده توسط:  پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هر کس، دیگری را براى گناهى که از آن توبه کرده است سرزنش کند، نمیرد تا خود آن گناه را مرتکب شود.
یکی این حدیث
و یکی هم این آیه قرآن:

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیم»

"اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید! از بسیارى از گمان‌ها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمان‌ها گناه است و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید و هیچ‌یک از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید تقواى الهى پیشه کنید که خداوند توبه‌‏پذیر و مهربان است!"

اگه این دوتارو رعایت میکردیم چقدر زندگی و روابطمون قشنگ تر بود..

آدم های کوچک و حقیر با عقده های بزرگ ترسناکند،
زیرا از صدمه زدن به دیگران...
هراسی ندارند!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SepidehP , RASPINA
ارسال: #۴۳۲۲۵
۲۶ دى ۱۳۹۶, ۰۹:۴۸ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
هفت بهشت زندگی

بهشت اول:
آغوش مادریست که با تمام وجود بغلت کرد و شیرت داد

بهشت دوم:
دستان پدریست که برای راه رفتنت با تو کودکی کرد

بهشت سوم:
خواهر یا برادریست که برای ندیدن اشکهایت ، تمام اسباب بازیهایش را به تو داد

بهشت چهارم:
معلمی بود که برای دانستنت با تمام بزرگیش هم سن تو شد تا یاد بگیری

بهشت پنجم:
دوستی ست که روز ازدواجت در آغوشت کشید و چنان در آغوشش فشرد که انگار آخرین روز زندگیش را تجربه می کند

بهشت ششم:
همسر توست که باتمام وجود در کنار تو معمار زندگی مشترک تان است ،گویی دو شاخه از یک ریشه اید

بهشت هفتم:
فرزند توست که خالق زیبایی های آینده است

آری شاید هر کدام از ما تمام هفت بهشت را نداشته باشیم ،اما
بهشت همین حوالیست
مادرت را بنگر
پدرت را ببین
خواهر یا برادرت را حس کن
به معلمت سر بزن
دوستت را به یاد بیاور
همسرت را در آغوش بگیر
فرزندت را ببوس

یک وقت دیر نشود برای بهشت رفتنت
بهشت را با همه قلبت حس کن
همین نزدیکیست..

آدم های کوچک و حقیر با عقده های بزرگ ترسناکند،
زیرا از صدمه زدن به دیگران...
هراسی ندارند!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: diligent , فاطمه سلیمانی
ارسال: #۴۳۲۲۶
۲۶ دى ۱۳۹۶, ۱۱:۲۲ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۷ دى ۱۳۹۶ ۱۲:۱۲ ق.ظ، توسط pioneer01.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
[تصویر:  450910_DSC_0022-Edit1024.jpg]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: sss , Milestone , crevice , SepidehP
ارسال: #۴۳۲۲۷
۲۷ دى ۱۳۹۶, ۱۲:۳۷ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
یک روز دوباره سبز خواهد شد دشت
خود را بتکان درخت تنهای بزرگ
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۳۲۲۸
۲۷ دى ۱۳۹۶, ۰۱:۲۹ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خوابم نمیاد :///
امشبو هم با موزیک صبح میکنیم ((:
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۴۳۲۲۹
۲۷ دى ۱۳۹۶, ۰۹:۱۰ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
لذت قرار ملاقات با یک دوست قدیمی... Smile
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RASPINA
ارسال: #۴۳۲۳۰
۲۷ دى ۱۳۹۶, ۱۱:۲۶ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۷ دى ۱۳۹۶ ۰۱:۲۹ ق.ظ)crevice نوشته شده توسط:  خوابم نمیاد :///
(۲۷ دى ۱۳۹۶ ۱۱:۰۹ ق.ظ)crevice نوشته شده توسط:  مررسی؛ دیشب بی هوش شدم الان گوش دادم ارامش بخش بود (:
این یه تکنیکه هر وقت ادم به یکی میگه خوابم نمیاد خوابش میبره
من چند بار امتحان کردمSmile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: salam5 , sss , crevice , SepidehP


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۵,۶۸۰ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۰۴,۱۸۴ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۳۱۷ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۲۹,۸۱۴ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۵۱ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۲۹۴ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۲۲ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۳۱۹ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۱۷۳ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۵۴۰ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close