(۰۹ دى ۱۳۹۵ ۱۲:۵۱ ق.ظ)samanbeigmiri نوشته شده توسط: چطور بی نظمی یه نوع از نظمه؟!
chaos theory
به نظرم اگه بشینیم با خودمون بگیم خوب آخرش قراره به کجا برسه، یه کم آروم تر میشیم. این به کجا رسیدن، هم برای برنامه های کوتاه مدت و میان مدتیه که باید انجام بشن (مثلا امروز چه کارهایی دارم یا ۳ ماه آینده قراره کجا باشم و چه کاری انجام بدم و...)، هم اهداف کلی زندگی(آخرِ آخرش قراره به کجا رسیده باشم و دستآوردم چی باشه و...). حتماً به اینا فکر میکنیم، ولی شاید کمتر به این فکر کنیم که برای رسیدن به اهدافمون داریم چی از دست میدیم. قطعاً صدماتی که در اثر استرس، کم خوابی، تغذیه ناسالم، رفتارمون با اطرافیان، کم وقت گذاشتن برای خانواده و دوستان و... و... ممکنه به وجود بیاد و الان ازش غافلیم میتونه خدایی نکرده حتی دوران میانسالی رو برامون سخت کنه، چه برسه به اینکه بخوایم نتیجه ی زحماتمون رو ببینیم و ازش استفاده کنیم.
یا اینکه یه بار برای همیشه به خودمون قول بدیم تا کارهایی که شروع کردیم تموم نشدن، هیچ کار دیگه ای رو قبول نکنیم. به هیچ وجه و بدون هیچ عذر و بهانه ای. البته اینا نظرات منه برای به آرامش رسیدن، حتماً هم مخالفانی داره.
+ دیروز یه جا شنیدم که اگه قبل از خواب، کتاب بخونیم چند برابر سریع تر از وقتی که در فضای مجازی حضور داریم خوابمون میبره. تجربه، حداقل برای خودم ثابتش کرده ولی این هم جزء همون مسائلیه که همه ازش مطلعیم ولی کمتر بهش عمل میکنیم.
- یکی از دلایلی که از مدرنیته بدم میاد، همین شتاب و عجله ی سرسام آورشه. زندگیِ سنتی هرقدر هم که ظاهرِ عقب مونده ای داشته باشه، سادگی و آرامشش نظیر نداره.