زمان کنونی: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۴:۲۴ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۳۴۷۸۶
۱۰ دى ۱۳۹۵, ۱۲:۲۳ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۰ دى ۱۳۹۵ ۱۲:۰۴ ق.ظ)SepidehP نوشته شده توسط:  
(09 دى ۱۳۹۵ ۱۱:۵۲ ب.ظ)stateless نوشته شده توسط:  تعریف از خود نباشه ولی جزوه های من از کتاب هم کامل تره!Big GrinBig GrinBig Grin
کوچکترین توضیح رو هم مینویسم! حواشیِ کلاس رو هم مینویسم! خاطرات اساتید رو هم مینویسم، جوری که بعضی اوقات روم نمیشه بدم بقیه کپی بگیرن!BlushBlush
Big Grin واقعا؟؟!!!
چشم آقا بهنااااام روشن! این کارا فقط تو تخصص ایشونه! Tongue

ما رو با مدیران درنندازید خواهشاً !!! Big Grin

بی ما تو به سر بری همه عمر...
من بی تو گمان مبر که یکدَم...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: SepidehP
ارسال: #۳۴۷۸۷
۱۰ دى ۱۳۹۵, ۱۲:۲۳ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
امشب حاج آقایی میگفت، خدمت فلان عالم ربانی رسیدیم و گفتیم که نصیحتی بفرمایید، گفتن که اگر دنیا می‌خوایید گناه نکنید، اگر آخرت می‌خوایید گناه نکنید، و اگر پول می‌خوایید گناه نکنید.

خوندن ده مرتبه‌ی این دعا در شب‌های جمعه خیلی توصیه شده.

یَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِیَّةِ یَا بَاسِطَ الْیَدَیْنِ بِالْعَطِیَّةِ یَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِیَّةِ
اى خدایى که فضل و کرمت بر خلق دایم است و دو دست ‏عطا و بخششت به جانب بندگان دراز است اى صاحب بخشش هاى بزرگ

صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَیْرِ الْوَرَى سَجِیَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا یَا ذَا الْعُلَى فِی هَذِهِ الْعَشِیَّةِ
درود فرست بر محمد و آلش که در اصل خلقت و فطرت بهترین خلقند اى خداى بلند مرتبه در همین شب گناه ما را ببخش.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: stateless , Pure Liveliness , shahraz , SepidehP , Majiid
ارسال: #۳۴۷۸۸
۱۰ دى ۱۳۹۵, ۱۲:۴۴ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۹ دى ۱۳۹۵ ۱۱:۳۹ ب.ظ)status نوشته شده توسط:  Putin: I Saw Jesus in Iran's Leader. Sep 2011

بنده ارادت خاصی به جناب پوتین داشتم. با خوندن این جمله ایشون ارادتم دو برابر شد.

توو عالمِ سیاست لازم باشه خدا رو هم توو چشمای بقیه میشه دید ;-)
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: status , Pure Liveliness , SepidehP , mostafaheydar1370 , stateless , sss
ارسال: #۳۴۷۸۹
۱۰ دى ۱۳۹۵, ۱۲:۵۳ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
خداوند طول عمر با عزت به رهبر عزیزمون عنایت کنه! الهی آمین.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Behnam‌ , stateless , shahlaj
ارسال: #۳۴۷۹۰
۱۰ دى ۱۳۹۵, ۰۱:۱۸ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۰ دى ۱۳۹۵ ۰۵:۱۳ ب.ظ، توسط Menrva.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
بی پایان...

멈추지 말고

My Dream is to fly
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۴۷۹۱
۱۰ دى ۱۳۹۵, ۰۱:۲۷ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
آدم این چیزا رو می بینه به زندگی امیدوارتر میشه


فایل‌(های) پیوست شده

یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Menrva , shahraz , SepidehP , MajidNasiri , khayyam , milad.gh71 , stateless , d_felfelak
ارسال: #۳۴۷۹۲
۱۰ دى ۱۳۹۵, ۰۴:۳۲ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۹ دى ۱۳۹۵ ۰۳:۲۸ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  
(08 دى ۱۳۹۵ ۱۱:۰۹ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  بالاخره درخواست انصراف از تحصیل دکتری رو دادیم [تصویر:  wink.gif] [تصویر:  biggrin.gif]
جدا ؟
ببخشید میشه بپرسم چرا دکتری انصراف زدید؟
میخواید الان به جای دکتری چه کارمهمی انجام بدید یعنی منظورم اینه که جایگزین بالاتری نسبت به درس دارید

پ ن : یعنی من خیلی شوکه ام. دفعه اوله میبینم کسی دکتری انصراف میزنه .حوالی من همه میخوان دکتری بخونن

من علت انصراف ایشون رو نمی‌دونم ولی دکترایی که توو ایران خونده میشه، اسمش رو میشه هر چیزی گذاشت به جز دکتری.

دکتری اگه بخوای اصولی پیش ببری و به یه چیزی برسی، یه کار فراتر از تمام‌وقت هست. هفت روز هفته وقت می‌خواد، دم ددلاین کنفرانس‌ها هم به جز چند ساعتی که باید بخوابی بقیه‌ش رو باید روی کار وقت بذاری. توو ایران نمی‌شه این کار رو کرد چون زندگیِ الان‌ات خرج داره در حالی که یه قرون بهت نمیدن (البته اخیراً انگار یه وام‌مانندی میدن). مهمتر اینکه، شما اگه زرنگ باشی توو ۲۹ سالگی مدرکت رو می‌گیری، سربازی مونده و شغلت تضمین شده نیست. در نتیجه باید توو اون ۵ سال دکتری، خودت رو به یه جایی بند کنی یا حداقل یه سابقه کار درست کنی. اینا علاوه بر اینکه وقت و انرژی‌ت رو میگیره، تمرکزت رو سلب می‌کنه و توو کار ریسرچی، عدم تمرکز از بی‌پولی هم بدتر هست. از ورودی‌های من فقط یه نفر مونده که داره دکتری معماری میخونه، دو سه نفر هم نرم‌افزار و هوش دارن دکتری میخونند و اتفاقاً از بچه‌های قوی‌مون هم بودند، ولی هیچ کدوم روی ریسرچ تمرکز نذاشتند. صبر میکنن سال ۵ بشه، دو تا ژورنال بدن دفاع کنند بره پی کارش.

از این گذشته، شما بخوای با علم دنیا خودت رو هماهنگ نگه بداری، باید و باید توو کنفرانس‌ها مقاله بدی و شرکت کنی تا ببینی در مورد چی صحبت می‌کنند و پلنِ بعدی اون فیلد چیه (رجوع شود به پ.ن.۱)، هم اینکه با چار تا استاد خارجی لینک بزنی، پس فردا دو نفر هم تو رو بشناسه. یه کنفرانس رفتن و اومدن اگه توو کشور آسیایی باشه ۸ تومن اینا خرجش میشه، آمریکا و کانادا (اگه ویزا بدن تازه) که خیلی بیشتر. ولی دانشگاه فکر کنم فقط بابت سالی یه کنفرانس، اونم گمونم فقط هزینه‌ی ثبت‌نامش رو میده. خیلی فیلدها مثل معماری کامپیوتر (منظورم رشته‌ی معماری نیست، خودِ فیلد معماری کامپیوتر هست که تووش مقالات
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یا
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
) میدن اصولاً ژورنال مهمی ندارند و کنفرانس‌هاشون خیلی مهمتر و جزو تاپ‌ترین کنفرانس‌های کامپیوتر هست.

گذشته از بحث مالی، کیفیت ریسرچ هم مهمه. اون روز کاربر بلک پرسیده بود که چرا توو ایران استادایی که h-index بالای ۳۰ داشته باشند به ندرت پیدا میشه (رجوع شود به پ.ن. ۲). این باز دو تا علت داری. بی‌سوادی یا بی‌انگیزگی استادا، بی‌سوادی و بی‌انگیزگی دانشجوها. من یه بار به دوستم که از دانشگاه تبریز اومده بود، یه مقدار گله کردم از وضع استادای کامپیوتر شریف، برگشت گفت تو اگه دانشگاه تبریز بودی یا خودت رو میکشتی، یا اونا رو. ۹۰ درصد استادا هیچ انگیزه و علاقه‌ای برای ریسرچ ندارند، چون الان همه‌ش فوقش ۲۰۰ تا citation خورده، خیلی براش فرقی نخواهد کرد که این بشه ۳۰۰ تا. این وسط یکی میره کلاسای کنکور درس میده، یکی میره ملک معامله می‌کنه و ... استاد کامپیوتری میشناسم و می‌شناسید اتفاقاً که تا سر دفاع دانشجوی ارشدش حتی تزش رو یک بار هم نخونده بود. یعنی سر جمع ۱۰ دقیقه در اون دو سال برای این دانشجو وقت نذاشته بود. اصلاً دوست خودم که صنایع میخوند شریف، بنده‌ی خدا به درس علاقه داشت و به طور میانگین روزی ۱۲ ساعت وقت گذاشت جلوی چشم خودم، ولی استادش سر جمع ۲ ساعت هم وقت نذاشت براش. ۲ ساعت رو زیاد گفتم، نیم ساعت، چون حتی ایمیل‌هاشم جواب نمیداد. کسی هم نیست که بره یقه‌ی طرف رو بگیره. خب معلومه این رو بکشی هم دکتری رو اینجا نمی‌خونه. دانشجوها هم البته نمیدونم چه مرگشون شده، علاوه بر اینکه حالا وقت نمیذارن، به طور محسوسی ضعیف‌تر هم شدن خداوکیلی. نمی‌دونم شاید چون رقابت کمتر شده، یا شاید همون استادا دوره‌ی ارشد به دانشجو نحوه‌ی ریسرچ و critical thinking اینا رو یاد نمیدن. مگه میشه دانشجوی خیلی قوی‌ترمون که مونده، سر جمع ۵ تا مقاله‌ی معمولی بده، ولی اونی که رفته و ضعیف‌تر هم بود، ۲۰ تا توو جای خوب. در کل ما همیشه از پزشک جماعت ایراد می‌گیریم که گران‌فروش هست، ولی استاد جماعت توو ایران انصافاً خیلی موجودات کم‌فروشی هستند، که به نظرم از گرون‌فروشی بدتره. البته استادی که وقت نذاره توو خارج هم هست ولی اولاً اونجا پول بهت میدن، ذهنت آزادتره و یه مقداریش رو با وقت گذاشتنِ بیشتر میشه جبران کرد، هم اینکه یه post-doc ایی، یا چار تای دانشجوی دکترای دیگه هستید که می‌تونید فکراتون رو روی هم بذارید. البته باز بعضی از این استادای خارجی که وقت نمیذارن، آدمای مشهوری هستند و ریکامشون علاوه بر پیدا کردنِ کار، حتی توو کیفیتِ تمدید ویزا هم کمکت میکنه.

یکی از دوستای من سال آخر دکتراش ۶ ماه رفت فرصت، توو ۵ سالش توو شریف ۲ تا ژورنال داده بود، توو اون ۶ ماه اونجا ۳ تا داد. تمدید کرد و ۶ ماه اضافی‌تر موند می‌گفت تو نمیدونی چه زجری کشیدم دوران دکتری و به نظر میومد اگه خانومش ایران نبود، یه ۶ سال دیگه هم تمدید میکرد. در کل کسی که بخواد روی علم اپسیلونی اثر بذاره و یا اثر بگیره، دکترا خوندن توو اینجا، با توجه به شرایطی که گفتم و نگفتم، سم هست. مگه اینکه بدونه که مدرکش دستش رو به جایی بند میکنه و ریسرچ اینا براش اهمیتی نداشته باشه، یا از همه جا بی‌خبر باشه مثل مردم کره‌ی شمالی خوشحال باشه.
به قول کاربر بلک که وقتی از تجربه‌های کار توو شرکت‌ها میپرسی میگه گفتنش فایده نداره، باید باشید و خودتون تجربه کنید، الان حرفای من رو هم باید یه ۵-۴ سال توو محیط آزمایشگاه باشید اون موقع بهتر متوجه می‌شید. یه دانشجوی لیسانس داشتیم، قوی بود و دکترای مستقیم شریف هم قبول شده بود (از لیسانس). نمیدونم چون تک‌فرزند و سوسول بود، یا غد بود، یا چون مذهبی بود یا هر چی خلاصه، رفته بود با دانشجو دکتری‌ها و استادا مشورت کرده بود، بهش گفته بودند اپلای کن. بعد این داداشمون علاقه‌ی وافری به استخاره توو جاهای بی‌ربط داشت! مثلا استخاره کرده بود ازدواج کنه، کرده بود و آخرشم با کلی خرج و بدبختی و ماجراجویی طلاق داد. دور از جون شما، هر گاوی متوجه میشد این براش زود هست، نمیدونم چرا بهش اجازه داده بودند. خلاصه. ظاهراً این سری هم استخاره‌ش در مورد اپلای منفی شده بود، دو دل بود. اومد با من مشورت کرد. گفتم لااقل یه اینترشیپ برو، نه سیخ بسوزه نه کباب. اینجا هم یک سالی تجربه‌ی ریسرچ داشت. خلاصه رفت سوئیس و فکر کنم از همونجا مستقیم اپلای کرد آمریکا اصلا برنگشت :| این مثال رو در پشتیبانی از این حرفم آوردم که تجربه‌های دیگه، توو تصمیمات آدم خیلی دخیل هستند. codin فکر کنم متوجه شدی منظورم کی بود.

پ.ن۱ : از اونجایی که همه چی‌مون باید خلاف دنیا باشه، توو ایران حتی یه ژورنال زاغارت هم از مقاله‌ی کنفرانسی بیشتر اهمیت داره! برای همین وقتی به یکی میگی مقاله‌م چاپ شده، برای اینکه وزن کنه که مقاله‌ی خوبی بوده یا نه، به طرز احمقانه‌ای میپرسه ISI بوده یا کنفرانس؟ احتمالاً شنیدید که ژورنالای Transactions از بقیه‌ی ژورنال‌ها، مخصوصاً از اغلب (نه همه) ژورنال‌های Elsevier رنک‌شون بالاتر هست. برای اینکه ارزش مقالات کنفرانسی رو بدونید، مثال بزنم که یک مقاله در
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
(که مخصوص کارهای high-level و سطحِ سیستم هست) با اینکه مقایسه‌ی درستی نیست، ولی حدود ۶ مقاله‌ی IEEE Transactions ِ خوب ارزش داره. کسی رو هم از داخل ایران نمیشناسم اینجا تونسته باشه مقاله چاپ کنه. توو کنفرانس‌های +A و A و B و حتی C، یه سری keynote speaker میان که اغلب غول‌های اون شاخه و یا از مدیران شرکت‌های بزرگ هستند. عملاً حرفای اونا اساسِ جهت‌گیریِ زمینه‌های ریسرچ توو اون سال یا سالای بعدی میشه. اگه اینتل بیاد بگه مثلاً wearable deviceها ارزش نداره، گمون نکنم توو سال‌های بعدی کسی پشیزی برای چیزی که آینده‌ای نداره ارزش قائل بشه. یا بالعکس، توو یکی از کنفرانس‌های اخیر فیلد ما، keynote speaker از مایکروسافت گفته که سری جدید از CPUها برای اینکه برای کارهای Machine Learning تسریع و موازی‌سازی بشن، داخلش از FPGA استفاده شده که قابلیت اجرای موازی دستورات به صورت سخت‌افزاری دارند. این باعث شد که ۵۰ درصدِ تحقیقات این حوزه به سمت بهینه کردن و استفاده از FPGA در کارهای یادگیری ماشین بشه و حتی موقع سابمیت کردن مقاله هم، یه بخش کلاً جدا حتی برای سابمیت مقاله گذاشتند که اگه در مورد این حوزه هست، از این قسمت سابمیت کنید! لذا کنفرانس و اختصاص پول برای اون خیلی مهم هست و وقتی کسی نادانسته مخالفت میکنه، من رو یاد اون خانمی که صنایع میخوند و ترمای اول توو بحث گروهی گفته بود که از نظر من اپلای بسیار بی‌فایده هست چون مثلاً میتونیم جزوه‌های MIT رو دانلود کنیم خودمون بخونیم و با این حرف عده‌ی بسیاری رو توو افق محو کرده بود.

پ.ن ۲: h-index بالای K یعنی یک نفر حداقل K تا مقاله داره که هر کدوم K و یا بیشتر رفرنس خوردند. لذا ممکنه یکی ۳۰ تا مقاله داشته باشه که هر کدوم ۳۰ بار ارجاع خوردند، پس h-indexش ۳۰ هست. ممکنه یکی ۱۰۰۰ تا مقاله داشته باشه که ۳۰تاش هر کدوم یه میلیون ارجاع خوردند، ولی ۹۷۰تای بقیه هر کدوم ۲۹ تا ارجاع خوردند. h-index این هم ۳۰ هست. ۳۱ نیست، چون هنوز ۳۱ تا مقاله نداره که هر کدوم حداقل ۳۱ بار رفرنس خورده باشند.

پ.ن ۳: پست‌های احتمالیِ مخالف رو خواهم خوند با این شرط که سابقه‌ی ریسرچ طرف بیشتر از ۴ سال باشه. اعصابم رو از سر راه نیاوردم.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mostafaheydar1370 , Uther Pendragon , milad.gh71 , gogooli , Pure Liveliness , crevice , ph0en1x , kilookiloo , d_felfelak , codin , Saman , elhamgh , so@ , Menrva , SepidehP , RASPINA , Skyrim , s90211006
ارسال: #۳۴۷۹۳
۱۰ دى ۱۳۹۵, ۱۲:۴۹ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۹ دى ۱۳۹۵ ۱۲:۲۳ ق.ظ)codin نوشته شده توسط:  عه شما کی قبول شدی کی انصراف دادی چقدر سریع..
(۰۹ دى ۱۳۹۵ ۰۳:۲۸ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  جدا ؟
ببخشید میشه بپرسم چرا دکتری انصراف زدید؟
میخواید الان به جای دکتری چه کارمهمی انجام بدید یعنی منظورم اینه که جایگزین بالاتری نسبت به درس دارید

پ ن : یعنی من خیلی شوکه ام. دفعه اوله میبینم کسی دکتری انصراف میزنه .حوالی من همه میخوان دکتری بخونن

سلام ببخشید بچه ها؛ بخاطر اینکه هنوز درگیر پروسه ش هستم شاید بهتر باشه چیزی نگم فعلا!
ولی بهنام حرفای خوبی زد..
اما حرف زیاده واسه گفتن؛ حالا اون مواردی که شاید بدرد امثال من بخوره رو تا جایی که بشه رو میگم.

(۰۹ دى ۱۳۹۵ ۱۱:۳۲ ق.ظ)so@ نوشته شده توسط:  ان شاءالله که هیچ وقت ،هیچ اتفاقی پیش نیاد که خودتونو بابت این انتخاب سرزنش کنید و انتخابتون مسیر زندگیتونو به مسیری سبز هدایت کنه Smile
ممنونم (:
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Saman , so@ , SepidehP
ارسال: #۳۴۷۹۴
۱۰ دى ۱۳۹۵, ۱۲:۵۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۰ دى ۱۳۹۵ ۰۴:۳۲ ق.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  
(09 دى ۱۳۹۵ ۰۳:۲۸ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  
(08 دى ۱۳۹۵ ۱۱:۰۹ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  بالاخره درخواست انصراف از تحصیل دکتری رو دادیم [تصویر:  wink.gif] [تصویر:  biggrin.gif]
جدا ؟
ببخشید میشه بپرسم چرا دکتری انصراف زدید؟
میخواید الان به جای دکتری چه کارمهمی انجام بدید یعنی منظورم اینه که جایگزین بالاتری نسبت به درس دارید

پ ن : یعنی من خیلی شوکه ام. دفعه اوله میبینم کسی دکتری انصراف میزنه .حوالی من همه میخوان دکتری بخونن

من علت انصراف ایشون رو نمی‌دونم ولی دکترایی که توو ایران خونده میشه، اسمش رو میشه هر چیزی گذاشت به جز دکتری.

دکتری اگه بخوای اصولی پیش ببری و به یه چیزی برسی، یه کار فراتر از تمام‌وقت هست. هفت روز هفته وقت می‌خواد، دم ددلاین کنفرانس‌ها هم به جز چند ساعتی که باید بخوابی بقیه‌ش رو باید روی کار وقت بذاری. توو ایران نمی‌شه این کار رو کرد چون زندگیِ الان‌ات خرج داره در حالی که یه قرون بهت نمیدن (البته اخیراً انگار یه وام‌مانندی میدن). مهمتر اینکه، شما اگه زرنگ باشی توو ۲۹ سالگی مدرکت رو می‌گیری، سربازی مونده و شغلت تضمین شده نیست. در نتیجه باید توو اون ۵ سال دکتری، خودت رو به یه جایی بند کنی یا حداقل یه سابقه کار درست کنی. اینا علاوه بر اینکه وقت و انرژی‌ت رو میگیره، تمرکزت رو سلب می‌کنه و توو کار ریسرچی، عدم تمرکز از بی‌پولی هم بدتر هست. از ورودی‌های من فقط یه نفر مونده که داره دکتری معماری میخونه، دو سه نفر هم نرم‌افزار و هوش دارن دکتری میخونند و اتفاقاً از بچه‌های قوی‌مون هم بودند، ولی هیچ کدوم روی ریسرچ تمرکز نذاشتند. صبر میکنن سال ۵ بشه، دو تا ژورنال بدن دفاع کنند بره پی کارش.

از این گذشته، شما بخوای با علم دنیا خودت رو هماهنگ نگه بداری، باید و باید توو کنفرانس‌ها مقاله بدی و شرکت کنی تا ببینی در مورد چی صحبت می‌کنند و پلنِ بعدی اون فیلد چیه (رجوع شود به پ.ن.۱)، هم اینکه با چار تا استاد خارجی لینک بزنی، پس فردا دو نفر هم تو رو بشناسه. یه کنفرانس رفتن و اومدن اگه توو کشور آسیایی باشه ۸ تومن اینا خرجش میشه، آمریکا و کانادا (اگه ویزا بدن تازه) که خیلی بیشتر. ولی دانشگاه فکر کنم فقط بابت سالی یه کنفرانس، اونم گمونم فقط هزینه‌ی ثبت‌نامش رو میده. خیلی فیلدها مثل معماری کامپیوتر (منظورم رشته‌ی معماری نیست، خودِ فیلد معماری کامپیوتر هست که تووش مقالات
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یا
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
) میدن اصولاً ژورنال مهمی ندارند و کنفرانس‌هاشون خیلی مهمتر و جزو تاپ‌ترین کنفرانس‌های کامپیوتر هست.

گذشته از بحث مالی، کیفیت ریسرچ هم مهمه. اون روز کاربر بلک پرسیده بود که چرا توو ایران استادایی که h-index بالای ۳۰ داشته باشند به ندرت پیدا میشه (رجوع شود به پ.ن. ۲). این باز دو تا علت داری. بی‌سوادی یا بی‌انگیزگی استادا، بی‌سوادی و بی‌انگیزگی دانشجوها. من یه بار به دوستم که از دانشگاه تبریز اومده بود، یه مقدار گله کردم از وضع استادای کامپیوتر شریف، برگشت گفت تو اگه دانشگاه تبریز بودی یا خودت رو میکشتی، یا اونا رو. ۹۰ درصد استادا هیچ انگیزه و علاقه‌ای برای ریسرچ ندارند، چون الان همه‌ش فوقش ۲۰۰ تا citation خورده، خیلی براش فرقی نخواهد کرد که این بشه ۳۰۰ تا. این وسط یکی میره کلاسای کنکور درس میده، یکی میره ملک معامله می‌کنه و ... استاد کامپیوتری میشناسم و می‌شناسید اتفاقاً که تا سر دفاع دانشجوی ارشدش حتی تزش رو یک بار هم نخونده بود. یعنی سر جمع ۱۰ دقیقه در اون دو سال برای این دانشجو وقت نذاشته بود. اصلاً دوست خودم که صنایع میخوند شریف، بنده‌ی خدا به درس علاقه داشت و به طور میانگین روزی ۱۲ ساعت وقت گذاشت جلوی چشم خودم، ولی استادش سر جمع ۲ ساعت هم وقت نذاشت براش. ۲ ساعت رو زیاد گفتم، نیم ساعت، چون حتی ایمیل‌هاشم جواب نمیداد. کسی هم نیست که بره یقه‌ی طرف رو بگیره. خب معلومه این رو بکشی هم دکتری رو اینجا نمی‌خونه. دانشجوها هم البته نمیدونم چه مرگشون شده، علاوه بر اینکه حالا وقت نمیذارن، به طور محسوسی ضعیف‌تر هم شدن خداوکیلی. نمی‌دونم شاید چون رقابت کمتر شده، یا شاید همون استادا دوره‌ی ارشد به دانشجو نحوه‌ی ریسرچ و critical thinking اینا رو یاد نمیدن. مگه میشه دانشجوی خیلی قوی‌ترمون که مونده، سر جمع ۵ تا مقاله‌ی معمولی بده، ولی اونی که رفته و ضعیف‌تر هم بود، ۲۰ تا توو جای خوب. در کل ما همیشه از پزشک جماعت ایراد می‌گیریم که گران‌فروش هست، ولی استاد جماعت توو ایران انصافاً خیلی موجودات کم‌فروشی هستند، که به نظرم از گرون‌فروشی بدتره. البته استادی که وقت نذاره توو خارج هم هست ولی اولاً اونجا پول بهت میدن، ذهنت آزادتره و یه مقداریش رو با وقت گذاشتنِ بیشتر میشه جبران کرد، هم اینکه یه post-doc ایی، یا چار تای دانشجوی دکترای دیگه هستید که می‌تونید فکراتون رو روی هم بذارید. البته باز بعضی از این استادای خارجی که وقت نمیذارن، آدمای مشهوری هستند و ریکامشون علاوه بر پیدا کردنِ کار، حتی توو کیفیتِ تمدید ویزا هم کمکت میکنه.

یکی از دوستای من سال آخر دکتراش ۶ ماه رفت فرصت، توو ۵ سالش توو شریف ۲ تا ژورنال داده بود، توو اون ۶ ماه اونجا ۳ تا داد. تمدید کرد و ۶ ماه اضافی‌تر موند می‌گفت تو نمیدونی چه زجری کشیدم دوران دکتری و به نظر میومد اگه خانومش ایران نبود، یه ۶ سال دیگه هم تمدید میکرد. در کل کسی که بخواد روی علم اپسیلونی اثر بذاره و یا اثر بگیره، دکترا خوندن توو اینجا، با توجه به شرایطی که گفتم و نگفتم، سم هست. مگه اینکه بدونه که مدرکش دستش رو به جایی بند میکنه و ریسرچ اینا براش اهمیتی نداشته باشه، یا از همه جا بی‌خبر باشه مثل مردم کره‌ی شمالی خوشحال باشه.
به قول کاربر بلک که وقتی از تجربه‌های کار توو شرکت‌ها میپرسی میگه گفتنش فایده نداره، باید باشید و خودتون تجربه کنید، الان حرفای من رو هم باید یه ۵-۴ سال توو محیط آزمایشگاه باشید اون موقع بهتر متوجه می‌شید. یه دانشجوی لیسانس داشتیم، قوی بود و دکترای مستقیم شریف هم قبول شده بود (از لیسانس). نمیدونم چون تک‌فرزند و سوسول بود، یا غد بود، یا چون مذهبی بود یا هر چی خلاصه، رفته بود با دانشجو دکتری‌ها و استادا مشورت کرده بود، بهش گفته بودند اپلای کن. بعد این داداشمون علاقه‌ی وافری به استخاره توو جاهای بی‌ربط داشت! مثلا استخاره کرده بود ازدواج کنه، کرده بود و آخرشم با کلی خرج و بدبختی و ماجراجویی طلاق داد. دور از جون شما، هر گاوی متوجه میشد این براش زود هست، نمیدونم چرا بهش اجازه داده بودند. خلاصه. ظاهراً این سری هم استخاره‌ش در مورد اپلای منفی شده بود، دو دل بود. اومد با من مشورت کرد. گفتم لااقل یه اینترشیپ برو، نه سیخ بسوزه نه کباب. اینجا هم یک سالی تجربه‌ی ریسرچ داشت. خلاصه رفت سوئیس و فکر کنم از همونجا مستقیم اپلای کرد آمریکا اصلا برنگشت :| این مثال رو در پشتیبانی از این حرفم آوردم که تجربه‌های دیگه، توو تصمیمات آدم خیلی دخیل هستند. codin فکر کنم متوجه شدی منظورم کی بود.

پ.ن۱ : از اونجایی که همه چی‌مون باید خلاف دنیا باشه، توو ایران حتی یه ژورنال زاغارت هم از مقاله‌ی کنفرانسی بیشتر اهمیت داره! برای همین وقتی به یکی میگی مقاله‌م چاپ شده، برای اینکه وزن کنه که مقاله‌ی خوبی بوده یا نه، به طرز احمقانه‌ای میپرسه ISI بوده یا کنفرانس؟ احتمالاً شنیدید که ژورنالای Transactions از بقیه‌ی ژورنال‌ها، مخصوصاً از اغلب (نه همه) ژورنال‌های Elsevier رنک‌شون بالاتر هست. برای اینکه ارزش مقالات کنفرانسی رو بدونید، مثال بزنم که یک مقاله در
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
(که مخصوص کارهای high-level و سطحِ سیستم هست) با اینکه مقایسه‌ی درستی نیست، ولی حدود ۶ مقاله‌ی IEEE Transactions ِ خوب ارزش داره. کسی رو هم از داخل ایران نمیشناسم اینجا تونسته باشه مقاله چاپ کنه. توو کنفرانس‌های +A و A و B و حتی C، یه سری keynote speaker میان که اغلب غول‌های اون شاخه و یا از مدیران شرکت‌های بزرگ هستند. عملاً حرفای اونا اساسِ جهت‌گیریِ زمینه‌های ریسرچ توو اون سال یا سالای بعدی میشه. اگه اینتل بیاد بگه مثلاً wearable deviceها ارزش نداره، گمون نکنم توو سال‌های بعدی کسی پشیزی برای چیزی که آینده‌ای نداره ارزش قائل بشه. یا بالعکس، توو یکی از کنفرانس‌های اخیر فیلد ما، keynote speaker از مایکروسافت گفته که سری جدید از CPUها برای اینکه برای کارهای Machine Learning تسریع و موازی‌سازی بشن، داخلش از FPGA استفاده شده که قابلیت اجرای موازی دستورات به صورت سخت‌افزاری دارند. این باعث شد که ۵۰ درصدِ تحقیقات این حوزه به سمت بهینه کردن و استفاده از FPGA در کارهای یادگیری ماشین بشه و حتی موقع سابمیت کردن مقاله هم، یه بخش کلاً جدا حتی برای سابمیت مقاله گذاشتند که اگه در مورد این حوزه هست، از این قسمت سابمیت کنید! لذا کنفرانس و اختصاص پول برای اون خیلی مهم هست و وقتی کسی نادانسته مخالفت میکنه، من رو یاد اون خانمی که صنایع میخوند و ترمای اول توو بحث گروهی گفته بود که از نظر من اپلای بسیار بی‌فایده هست چون مثلاً میتونیم جزوه‌های MIT رو دانلود کنیم خودمون بخونیم و با این حرف عده‌ی بسیاری رو توو افق محو کرده بود.

پ.ن ۲: h-index بالای K یعنی یک نفر حداقل K تا مقاله داره که هر کدوم K و یا بیشتر رفرنس خوردند. لذا ممکنه یکی ۳۰ تا مقاله داشته باشه که هر کدوم ۳۰ بار ارجاع خوردند، پس h-indexش ۳۰ هست. ممکنه یکی ۱۰۰۰ تا مقاله داشته باشه که ۳۰تاش هر کدوم یه میلیون ارجاع خوردند، ولی ۹۷۰تای بقیه هر کدوم ۲۹ تا ارجاع خوردند. h-index این هم ۳۰ هست. ۳۱ نیست، چون هنوز ۳۱ تا مقاله نداره که هر کدوم حداقل ۳۱ بار رفرنس خورده باشند.

پ.ن ۳: پست‌های احتمالیِ مخالف رو خواهم خوند با این شرط که سابقه‌ی ریسرچ طرف بیشتر از ۴ سال باشه. اعصابم رو از سر راه نیاوردم.
بله متوجه شدم Smile
واقعا عالی بود عین حقیقت بود. من شخصا دیگه به اسم ISI حساسیت پیدا کردم. شما بخوای از تسهیلات بنیاد استفاده کنی مقاله کنفرانس NIPS که تا حالا از ایران کسی نتونسته بده (یا حداقل من ندیدم کسی بده) و اگر یک دانشجوی ارشد بتونه مقاله بده اونجا من پذیرش MIT و استنفوردشو تضمین میکنم ۱۰ امتیاز نا قابل داره... مقاله توی هر کدوم از ژورنال های آت و آشغال ISI بالای ۳۰ امتیاز راحت میگیری (تا ۵۰ امتیاز)...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: crevice , Saman , Behnam‌ , Menrva , SepidehP
ارسال: #۳۴۷۹۵
۱۰ دى ۱۳۹۵, ۰۲:۰۲ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۰ دى ۱۳۹۵ ۰۱:۴۱ ب.ظ)samanbeigmiri نوشته شده توسط:  جدیدا
به قول شکسپیر
هم به او عشق دارم و نفرت هم---------> (مــــانشت رو میگم)
[تصویر:  429060_il2p_oblivion.png]
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Saman , kilookiloo , codin , SepidehP , Pure Liveliness , RASPINA , Skyrim
ارسال: #۳۴۷۹۶
۱۰ دى ۱۳۹۵, ۰۲:۱۳ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۰ دى ۱۳۹۵ ۰۴:۳۲ ق.ظ)Behnam‌ نوشته شده توسط:  من علت انصراف ایشون رو نمی‌دونم ولی دکترایی که توو ایران خونده میشه، اسمش رو میشه هر چیزی گذاشت به جز دکتری.

پ.ن ۳: پست‌های احتمالیِ مخالف رو خواهم خوند با این شرط که سابقه‌ی ریسرچ طرف بیشتر از ۴ سال باشه. اعصابم رو از سر راه نیاوردم.
عالی بود و خسته نباشید میگم بابت تجربه ای که تایپ کردید
تو اطرافیانم که دارن دکتری تو دانشگاه های خوب اینجا هم میخونن ،حرفایی که زدید رو دارم میبینم اونا تازه یه اصطلاح بهش میگن که شایسته نیست من بگم Tongue

چه داماد بی اعصابیTongueTongue

پناه می آورم به تو...
بعد از هرباران،بعد از هر زخم ،قبل از هراتفاق ،بعد از هر حادثه
و بگو جز تو چه کسی می تواند مرهم باشد بردلم ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Behnam‌ , Menrva
ارسال: #۳۴۷۹۷
۱۰ دى ۱۳۹۵, ۰۲:۳۳ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
انصراف از دکتری تو مراحل مختلفی اتفاق می افته یکیشم کلن قبل از کنکور دادن هست
غیر از اون تعداد اندکی که واقعن عشق درسن و خیلی هم کم هستند بقیه خوندنشون برای مسائل مثل هیات علمی شدنه وگرنه دکتری چی داره بهت بده؟ طرف هنوز نمی دونه رزولوشن صفحشو از کجا تنظیم میشه داره دکتری میخونه!
کلن من هر چی ازاد و پردیس دیدم ۹۰ درصدشون گفتن یس دکتری!! تو روزانه دقیقا بر عکس بود شاید به زور از ۲۰ نفر ۴ تاشون پیگیر بودن
یه عده ادم ضعیف میشناسم که جز درس دادن به ادمای صفر کلیومتر هنر دیگه ای ندارن ولی ادعا خیلی دارن اینا دنبال این مسائل به شدت هستن
مگه بیل گیتس و استیو جابز چه مدرکی داشتن؟ اونا ایده داشتن هنر داشتن جسارت داشتن وگرنه می رفتن دکتری می گرفتن معلم بچه ها میشدن

شجاعت، همیشه فریاد زدن نیست؛ گاهی صدای آرامی است که در انتهای روز می گوید : فردا دوباره تلاش خواهم کرد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: gogooli , khayyam
ارسال: #۳۴۷۹۸
۱۰ دى ۱۳۹۵, ۰۲:۴۴ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۰ دى ۱۳۹۵ ۱۰:۰۶ ب.ظ، توسط shahraz.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
.....
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۴۷۹۹
۱۰ دى ۱۳۹۵, ۰۲:۵۸ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۱۰ دى ۱۳۹۵ ۰۲:۴۴ ب.ظ)chokolat نوشته شده توسط:  او مای کامپیوتر
عجب پست اکس پن سیوی [تصویر:  biggrin.gif] (شوخی بود)
خارج از شوخی
چاکلت ولی نمی‌دونم چرا احساس می‌کنم من قبلاً شما رو جایی دیدم Huh
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Pure Liveliness , afrooz-OMD
ارسال: #۳۴۸۰۰
۱۰ دى ۱۳۹۵, ۰۳:۰۶ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۱۰ دى ۱۳۹۵ ۱۰:۰۷ ب.ظ، توسط shahraz.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
.....
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۶۲۰ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۲۱,۸۱۷ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۷۶ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۵,۳۳۰ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۹۹ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۷ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۵ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۵۲ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۷۰ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۷۶ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close