(۱۰ آذر ۱۳۹۵ ۰۵:۵۰ ب.ظ)Behnam نوشته شده توسط: (10 آذر ۱۳۹۵ ۱۲:۵۷ ب.ظ)codin نوشته شده توسط: تصمیمات وقتی سخت میشه که آدم خودشو و زندگیو بیش از حد جدی میگیره. من خودم از سخت تصمیم گیرنده ترین آدما بودم تا همین چند وقت پیش. اما به این فکر کن که آخرش میمیری میری زیر خاک هر تصمیم درست و غلطی هم که گرفتی میره هوا!! تنها چیزی که میمونه نیت ها هست نه نتایج تصمیمات. خدا کنه نیت هامون درست باشه در زندگی (حتی اگر به خدا معتقد نباشیم اگر خدا رو قبول داشته باشین که حرف خودشه روش بحثی نیست)
ممکنه قبل از اینکه بری زیر خاک و تصمیمت بره هوا، طی اون مدت، نتیجهی تصمیم غلطت زندگیِ خودت و یه عدهی دیگه رو ببره هوا.
بعد من و شمای نوعی مثلاً میخوایم ادامهی تحصیل بدیم و هدفمون اینه که یه تکونی به علم بدیم! الان نیت شما درست هست، فرقی نمیکنه به مالزی بری، در ایران بمونی، اروپا بری یا آمریکا؟ در این حالت مثلاً چه نیتی از رفتن به مالزی و هند خواهد موند؟ آخر عمری این نیت خودش رو چجوری نشون میده؟ این نیت به درد کی خورده؟
حرفهای بالای منبری بود.
اول این که منظورم از تصمیم، تصمیم در حوزه آزادی های فردی هست نه این که تصمیم بگیرم مثلا خودمو منفجر کنم کلی آدم رو ببرم هوا
) واضح بود دیگه :-؟ بلی من اگر همسر و فرزند داشته باشم نباید تصمیماتم اونا رو بیشتر از آزادی های من تحت تاثیر قرار بده. بدیهیه این خب.
ولی کلا بد منظورمو رسوندم یا بد داشت کردی. در مورد همین موضوع خاصی که گفتی یک مثال برات میزنم. من بعد مدت ها فکر کردن با خودم به این نتیجه رسیدم که با توجه به ویژگی های فکری و جسمی ام! توی زیست شناسی احتمالا بهتر میتونم به آدما کمک کنم. خب این باعث شد کلی فرصت عالی اپلای را از دست بدم و مثلا ادامه تحصیلم به تعویق بیفته و تازه بیفتم توی یک رشته ای که بازار کارش حتی توی آمریکا هم تعریفی نداره نسبت به مثلا مهندسی نرم افزار!
خب این تصمیم ریسکی که سرانجامش معلوم نیست ممکنه نه تنها منجر به خدمتی به بشر نشه خودمم آخرش در فقر بمیرم
) ولی من میگم این که آخرش چی میشه نه برای خدا و نه برای خودم اهمیتی نداره و اون چیزی که قدر دانسته میشه نیت کار (خدمت به بشر) و میزان عزم و تلاش و تدبیر خواهد بود.
خلاصه کلام حرف سعدی :
مرا مگوی که سعدی، طریق عشق رها کن
سخن چه فایده گفتن چو پند می ننیوشم؟
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
وگر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم