زمان کنونی: ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۱۲:۳۴ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۳۰۷۰۶
۲۱ تیر ۱۳۹۵, ۱۰:۳۷ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ تیر ۱۳۹۵ ۰۶:۳۷ ب.ظ)@s@kur نوشته شده توسط:  یه دوست دبیرستانی دارم چند سالی ازش بیخبر بودم ولی به لطف تلگرام اون دوباره منو پیدا کرد. دختر خیلی خوب و مهربونیه اما همیشه ناله و شکایت میکنه از همه چی..
بهش بگین که این دیدیش به مسائل به خودش و بقیه اسیب می رسونه اگه می تونین کمکش کنین مثبت فک کنه

شجاعت، همیشه فریاد زدن نیست؛ گاهی صدای آرامی است که در انتهای روز می گوید : فردا دوباره تلاش خواهم کرد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RangiRangi , **sara**
ارسال: #۳۰۷۰۷
۲۱ تیر ۱۳۹۵, ۱۰:۳۹ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ تیر ۱۳۹۵ ۰۶:۳۷ ب.ظ)@s@kur نوشته شده توسط:  یه دوست دبیرستانی دارم چند سالی ازش بیخبر بودم ولی به لطف تلگرام اون دوباره منو پیدا کرد. دختر خیلی خوب و مهربونیه اما همیشه ناله و شکایت میکنه از همه چی به خصوص از پدرخونده اش که چند سال میشه با مادرش ازدواج کرده
من هر وقت باهاش حرف میزنم به دلایلی کاملا خنده دار من و پدرم با هم حرفمون میشه!! بدترینش اول فروردین بود که وحشتناک و بی سابقه بود اون بگو مگوی من و بابام! درحالیکه من و پدرم همیشه خیبیلی صمیمی هستیم با هم. من و بابام انقدر رفیق هستیم با هم که یه بحث ساده چند دقیقه ای هم عجیبه برای من.
آخریش چهار شب پیش بود.. به دلیل خیلیی مسخره و دقیقا یه ساعت بعد از صحبت کردن با این دوستم من و بابام حرفمون شد.. دلیلش انقدر خنده داره که حتی باورم نمیشه سر این اعصاب جفتمون کل شب درب و داغون بود!!!
آدم خرافاتی نیستم ولی واقعا انرژی منفی داره این دوستم واسم.. دیگه انقدر ازش میترسم که سه روزه زنگ میزنه یا پی ام میده جوابشو نمیدم.. به خصوص که میدونم این سری میخواد جایی که همو ببینیمو مشخص کنه.. واقعا میترسم ازش و حتی نمیخوام ببینمش! موندم چی کار کنم و چجوری از دستش در برم :|
یکی از اقوام خییییعلی غریب Big Grin ما هر وقت میره خونه ی آبجیش دقیقا همون روز و یا فرداش ابجیش با شوهر گرامش بحثشون میشه Big Grin
رد خور هم نداره. یعنی اگه این فرد ۱ سال نره خونه اینا، اینا اصن دعوا ندارن ولی تا مهمونی اونجاس، کار به ۲۴ ساعت هم نمیکشه Big Grin Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RangiRangi , so@
ارسال: #۳۰۷۰۸
۲۱ تیر ۱۳۹۵, ۱۰:۴۴ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
s@kur@ اینطوری نمیشه؛ اددش کن تو انجمن, خودمون بهش بگیم! Big Grin Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۰۷۰۹
۲۱ تیر ۱۳۹۵, ۱۰:۴۷ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ تیر ۱۳۹۵ ۱۰:۴۴ ب.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط:  s@kur@ اینطوری نمیشه؛ اددش کن تو انجمن, خودمون بهش بگیم! Big Grin Big Grin
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

کامیابی و شادمانی تو در درونت قرار دارد، اراده کن که شاد بمانی، آن زمان، تو و شادمانی‌ات، میزبان نامریی دشواریها خواهید بود.((هلن کلر))Big GrinBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RangiRangi
ارسال: #۳۰۷۱۰
۲۱ تیر ۱۳۹۵, ۱۱:۰۳ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ تیر ۱۳۹۵ ۰۶:۳۷ ب.ظ)@s@kur نوشته شده توسط:  یه دوست دبیرستانی دارم چند سالی ازش بیخبر بودم ولی به لطف تلگرام اون دوباره منو پیدا کرد. دختر خیلی خوب و مهربونیه اما همیشه ناله و شکایت میکنه از همه چی به خصوص از پدرخونده اش که چند سال میشه با مادرش ازدواج کرده
من هر وقت باهاش حرف میزنم به دلایلی کاملا خنده دار من و پدرم با هم حرفمون میشه!! بدترینش اول فروردین بود که وحشتناک و بی سابقه بود اون بگو مگوی من و بابام! درحالیکه من و پدرم همیشه خیبیلی صمیمی هستیم با هم. من و بابام انقدر رفیق هستیم با هم که یه بحث ساده چند دقیقه ای هم عجیبه برای من.
آخریش چهار شب پیش بود.. به دلیل خیلیی مسخره و دقیقا یه ساعت بعد از صحبت کردن با این دوستم من و بابام حرفمون شد.. دلیلش انقدر خنده داره که حتی باورم نمیشه سر این اعصاب جفتمون کل شب درب و داغون بود!!!
آدم خرافاتی نیستم ولی واقعا انرژی منفی داره این دوستم واسم.. دیگه انقدر ازش میترسم که سه روزه زنگ میزنه یا پی ام میده جوابشو نمیدم.. به خصوص که میدونم این سری میخواد جایی که همو ببینیمو مشخص کنه.. واقعا میترسم ازش و حتی نمیخوام ببینمش! موندم چی کار کنم و چجوری از دستش در برم :|
یه دوستی من دارم که یا واقعا انرژی مثبته یا داغون به حدی که توی یه هفته دوسه کیلو وزن کم میکنه
اوایل روی انرژی اش خیلی حساب می کردم حتی یه مدت که نیومد کتابخونه منم کلا روحیه ام را از دست دادم . ولی دیگه به احساسش اعتماد نمیکنم یه دفعه میزنه روحیه آدم را داغون میکنه من فقط بعضی حرفاشو میشنوم.
نمیدونم چرا بعضی وقتا تحت تاثیر حرف یه آدم عملکردمون عوض میشه.

/////
این کنکور را بعضیا دیگه خیلی جدی گرفتند آدم یه چیزایی میشنونه شاخ در میاره . که بگذریم ...
آدما هزارتا رنگ عوض میکنن .......
حالا به سوال :میگم میشه یه دانشگاهی برای دوره ارشد برای کسی دعوتنامه بده؟ چه جوری؟
طرف نه دانشگاه کارشناسی سطح بالایی خونده نه مقاله ای چیزی ...تازه تغییر رشته هم داده

فقط شروع کردن کافی نیست
با قدرت ادامه بده...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: RangiRangi
ارسال: #۳۰۷۱۱
۲۱ تیر ۱۳۹۵, ۱۱:۲۲ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ تیر ۱۳۹۵ ۱۰:۰۶ ب.ظ)reza.kh نوشته شده توسط:  حاصل اولین جلسه فوتسال چیزی به جز کپسول ناپروکسن و پماد پیروکسیکام نبود [تصویر:  confused.gif][تصویر:  confused.gif]

ای بابا! ناراحتی نداره که! همیشه بازیکنای بزرگ، تکنیکی و خاص رو می‌زنن مصدوم می‌کنن! Big Grin اصلا هدفشون همینه نامردا! Big Grin
منو هم تو دوران اوج فوتبالم خیلی مصدوم می‌کردن! واقعا خیلی حسودن بعضیا! Big GrinSmile)))
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Skyrim , RASPINA
ارسال: #۳۰۷۱۲
۲۱ تیر ۱۳۹۵, ۱۱:۴۹ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۲۲ ب.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  ای بابا! ناراحتی نداره که! همیشه بازیکنای بزرگ، تکنیکی و خاص رو می‌زنن مصدوم می‌کنن! Big Grin اصلا هدفشون همینه نامردا! Big Grin
منو هم تو دوران اوج فوتبالم خیلی مصدوم می‌کردن! واقعا خیلی حسودن بعضیا! Big GrinSmile)))

آره دیگه مشکل ما بازیکنای بازیکنای بزرگ، تکنیکی و خاص همینه دیگه Big GrinBig GrinTongue
باید تو اوج خداحافظی کنم CoolCool

سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
در شعرِ من حقیقت یک ماجرا کم است ...
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Milestone
ارسال: #۳۰۷۱۳
۲۲ تیر ۱۳۹۵, ۱۲:۱۹ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران،غم مخور


فایل‌(های) پیوست شده


"یارب نظر تو برنگردد"
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: crevice , Milestone , RangiRangi , pezhman.m-AI , Skyrim , RASPINA
ارسال: #۳۰۷۱۴
۲۲ تیر ۱۳۹۵, ۱۲:۱۹ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
سلام

داشتم خفه میشدم بدون نت. خدا هیچوقت همچین روزی را برای کسی نداره
الان یه حس آرامش عجیبی دارم !
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: crevice , RangiRangi , Skyrim , MLMSecurity
ارسال: #۳۰۷۱۵
۲۲ تیر ۱۳۹۵, ۱۲:۳۲ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دوستان کسی vmware workstation کار کرده؟از کجا میتونم فیلم اموزشی بگیرم
لطفا کمک کنین

باز میشه این در..صبح میشه این شب..صبر داشته باش
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۰۷۱۶
۲۲ تیر ۱۳۹۵, ۱۲:۴۵ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ تیر ۱۳۹۵ ۰۱:۰۰ ق.ظ، توسط khayyam.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۲ تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۳۲ ق.ظ)همیلا نوشته شده توسط:  دوستان کسی vmware workstation کار کرده؟از کجا میتونم فیلم اموزشی بگیرم
لطفا کمک کنین

کار کردن با این که چیزی نیست می خوای چه کاری انجام بدی کمکی از دستم بربیاد در خدمتم


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۳۰۷۱۷
۲۲ تیر ۱۳۹۵, ۱۲:۵۴ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ تیر ۱۳۹۵ ۱۰:۴۴ ب.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط:  s@kur@ اینطوری نمیشه؛ اددش کن تو انجمن, خودمون بهش بگیم! Big Grin Big Grin

"ادد" نوشتن خودش هنریه ! Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: NP-Cσмρℓєтє , Skyrim
ارسال: #۳۰۷۱۸
۲۲ تیر ۱۳۹۵, ۱۲:۵۵ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۲۲ تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۵۷ ق.ظ، توسط RangiRangi.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۱ تیر ۱۳۹۵ ۱۰:۰۲ ب.ظ)Milestone نوشته شده توسط:  به نظر من به جای فرارهای مقطعی، خیلی محکم و قاطعانه از چیزی که شما و پدرتون رو آزار می‌ده دل بکنید و تو انجام چنین کاری اصلا نباید رودربایستی داشته باشید، چون هیچ چیز تو زندگی مهم‌تر از آرامش شما و افرادی که دوستشون دارید نیست.
بله حق با شماست.. قطع رابطه با این دوستم، دل کندن نیست چون واقعا نه وابسته اش هستم و نه باهاش راحتم.. ولی چون دوران دبیرستان دوست صمیمیش و محرم اسرارش بودم به هوای اون دوران هنوز با من حرف میزنه و وقتی من ارتباطم رو کم میکنه به هر طریقی که شده دوباره تماس میگیره با من.
خیلی ممنونم
چقدر خوب بود حرفاتون و به دلم نشست.

(۲۱ تیر ۱۳۹۵ ۱۰:۰۸ ب.ظ)samaneh@90 نوشته شده توسط:  شما خرافاتی نیستی!!!!!! این حقیقته. انرژی منفیشو برای شما میفرسته.وقتی دوستاتون در مورد مسائل زندگیش حرف میزنه یا خودتون بحث رو بگیرین به خنده و حرف عوض کنین یا هم بگین برام کار پیش اومد باید برم . خودشون بعد یه مدت میفهمن
خب مسئله اینه من چون نمیدونم این انرژی منفی دقیقا چیه بهش زیاد اعتقادی نداشتم. ولی ظاهرا حقیقته و باید باورش کنم من هم.

(۲۱ تیر ۱۳۹۵ ۱۰:۳۷ ب.ظ)barca نوشته شده توسط:  بهش بگین که این دیدیش به مسائل به خودش و بقیه اسیب می رسونه اگه می تونین کمکش کنین مثبت فک کنه
باور کنید چن بار اینو بهش گفتم.خودش بهم میگه با تو حرف میزنم چون انرژی میگیرم ازت. (کلا من سعی میکنم خیلی مثبت حرف بزنم حتی اگه خودم ناامید باشم دیگه ناامیدیمو به بقیه منتقل نمیکنم. )
بعد از حرف زدن با من ظاهرا مثبت فکر میکنه فرداش دوباره میشه همونی که بود. واقعا خسته شدم از طرز فکرش به خصوص که غیرمستقیم به خودم داره آسیب میزنه حرفاش.

(۲۱ تیر ۱۳۹۵ ۱۰:۳۹ ب.ظ)crevice نوشته شده توسط:  یکی از اقوام خییییعلی غریب [تصویر:  biggrin.gif] ما هر وقت میره خونه ی آبجیش دقیقا همون روز و یا فرداش ابجیش با شوهر گرامش بحثشون میشه [تصویر:  biggrin.gif]
رد خور هم نداره. یعنی اگه این فرد ۱ سال نره خونه اینا، اینا اصن دعوا ندارن ولی تا مهمونی اونجاس، کار به ۲۴ ساعت هم نمیکشه [تصویر:  biggrin.gif] [تصویر:  biggrin.gif]
Smile)))))
پس یعنی انقدرها هم عجیب نیست این تجربه من. حالا خوبه فقط وقتی میاد خونشون دعوا دارن. مثلا میتونن بیرون یا خونه مادرشون همو ببینن اگه کلا فقط با دیدن خواهرش بحثشون میشد که خواهره به خاطر زندگیش از شهرش باید میرفت که دیگه هیچ وقت خواهرشو نبینه Big Grin
من برم دو رکعت نماز شکر بخونم که این دوستم، فقط یک دوست قدیمیه نه خواهر و قوم و خویش Big Grin

(۲۱ تیر ۱۳۹۵ ۱۰:۴۴ ب.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط:  s@kur@ اینطوری نمیشه؛ اددش کن تو انجمن, خودمون بهش بگیم! [تصویر:  biggrin.gif] [تصویر:  biggrin.gif]
ادش کنم بعدش دعواتون بشه با خونواده من مسئولیتش رو به گردن نمیگیرمااBig Grin
(۲۱ تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۰۳ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط:  یه دوستی من دارم که یا واقعا انرژی مثبته یا داغون به حدی که توی یه هفته دوسه کیلو وزن کم میکنه
اوایل روی انرژی اش خیلی حساب می کردم حتی یه مدت که نیومد کتابخونه منم کلا روحیه ام را از دست دادم . ولی دیگه به احساسش اعتماد نمیکنم یه دفعه میزنه روحیه آدم را داغون میکنه من فقط بعضی حرفاشو میشنوم.
نمیدونم چرا بعضی وقتا تحت تاثیر حرف یه آدم عملکردمون عوض میشه.
هر وقت حس کردی انرژی مثبتت برای کاری که میخوای انجام بدی کمه، برو جلو آینه وایسا و تو چشای خودت نگاه کن. مطمئن باش خودت منبع انرژی مثبتی برای خودت : )

وای چقدر نقل قول.. قبل جواب دادن حواسم نبود طولانی میشه پستم Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: samaneh@90 , Milestone , **sara** , RASPINA
ارسال: #۳۰۷۱۹
۲۲ تیر ۱۳۹۵, ۰۱:۲۱ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
سلام مانشتی های گل
یه روزی که خیلی دور نیست من و دوستای مانشتی هم دوره ام هر روز تو مانشت بودیم و حرف میزدیم و درس میخوندیم
که ارشد قبول بشیم
اما امان از این روزگار که هر چی رو به دست میاد مشکلات جدیدی هم به دنبالش پیدا میشه
این روزا دنبال تموم کردن سمینار و پیاده سازیشم....برام دعا کنین
براتون آرزوی موفقیت دارم

خفته بودیم و شعاع آفتاب / بر سراپامان به نرمی می خزید
روی کاشی های ایوان ، دست نور / سایه هامان را شتابان می کشید

"فروغ فرخزاد"
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: samaneh@90 , NP-Cσмρℓєтє , **sara** , RASPINA
ارسال: #۳۰۷۲۰
۲۲ تیر ۱۳۹۵, ۰۱:۴۱ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۲۲ تیر ۱۳۹۵ ۰۱:۲۱ ق.ظ)Pegasus نوشته شده توسط:  ...
عه چه جالب یاد هواپیمایی Pegasus افتادم. البته خودشون که زیاد جالبیّت نداشتند، ولی خب Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Pegasus


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۲۷۵ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۱۸,۸۹۴ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۳۰ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۴,۳۳۶ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۷۶ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۲۴ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۳۵ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۴۶۴ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۲۶۶ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۳۰ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close