زمان کنونی: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳, ۰۷:۴۶ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

هرچه می خواهد دل تنگت بگو...

ارسال: #۱۹۰۲۱
۰۵ خرداد ۱۳۹۴, ۰۲:۱۳ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۰۲:۱۴ ق.ظ، توسط Avril89.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
دیشب اومدم آخرین صفحه ۱۴۲۵ بود !!! امشب اومدم ۱۳۹۹ :| :| :|
داعش حمله کرده صفحات فنا شدن؟؟!! AngelBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: **sara** , roger670 , Bahar_HS , shayesteNEY , alim93 , RASPINA
ارسال: #۱۹۰۲۲
۰۵ خرداد ۱۳۹۴, ۰۹:۰۴ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۰۱:۰۴ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط:  من میام اینجا شادیای فنیمو با بقیه تقسیم کنم ولی گویا تهش شادیای فنیم برای خودم باقی میمونه :|
آخه، من یکی که از مسائل فنی سر در نمیارم،نمی تونم در شادی شما سهیم باشم؛ولی خوشحال میشم با این روند شما ،ما هم با مسائل فنی آشنا بشیم.
پ.ن: من هم وقتی اولین پروژه عملی م رو به سرانجام رسوندم؛خیلیییییی حس خوبی داشتم!Smile

Never give up on something you can't go a day without thinking about

۲) سال ۹۴ : دوباره از نو شروع می کنم.Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: vesta , **sara** , blackhalo1989 , so@ , RASPINA , alirezaei
ارسال: #۱۹۰۲۳
۰۵ خرداد ۱۳۹۴, ۰۹:۵۱ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
آندره مارلو، رمان نویس فرانسوی، در یکی از داستان هایش، از زبان یک کشیش روستایی که چندین دهه به اعتراف مردمان گوش سپرده، همه آنچه را از طبیعت بشر آموخته است، این چنین توصیف می کند:
« نخست اینکه، مردم بیش از آنکه انسان تصور می کنند، ناشادند... و دیگر آنکه چیزی به نام انسان رشدیافته وجود ندارد.»
برای هر انسانی مقدر شده که نه فقط نشاط زندگی که تاریکی های ناگزیر زندگی را نیز تجربه کند: بیداری از خواب و خیال، پیری، بیماری، انزوا، فقدان، بی معنایی، انتخاب های رنج آور و در نهایت مرگ را؛ و این مهم درمانگر و بیمار نمی شناسد.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: shayesteNEY , Bahar_HS , Riemann , **sara** , sahar salehi
ارسال: #۱۹۰۲۴
۰۵ خرداد ۱۳۹۴, ۱۱:۰۲ ق.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۱:۱۹ ق.ظ، توسط MarkLand.)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
با سلام خدمت همه دوستان
مانشت برای من به شخصه مفید بوده و استفاده های درسی خودم را از این سایت کردم و همین جا هم تشکر می کنم از همه دوستانی که به من کمک کرده اند. قبلا شاید حدود ۲ سال پیش فقط خواننده مطالب نبودم و پست هم می زدم ولی بعد از مدت کوتاهی به این تیجه رسیدم که بهتر است بیشتر خواننده مطالب باشم. اشنایی من با مانشت به قضیه دوستی من با اقای بارسا در بیرون بر می گرده....
در این چند روز گذشته شاهد بحثهایی در این تاپیک بودم به هر حال انتقادی شده بود نسبتا هم درست بود و خیلی ها هم پذیرفتند شاید باید مهربانانه تر گفته می شد. این انتقاد باعث شد بین دو نفر سوء تفاهم پیش بیاد. خوب وقتی دو نفر با هم اختلافی به هم می زنند غیر اخلاقی ترین کار اینه که فرصت را برای تسویه حساب مناسب ببینیم و به طرفداری از کسی چیزی بگم ان هم از روی بغض.
جناب اقای مایل استون دو پست نوشتند که یکی را پاک کردند من هر دوی انها را خواندم حدود ۱۰۰ خط مطلب در جهت تخریب اقای بارسا نوشتن! این حجم مطلب با حجم کل چند صفحه ای که بحث شده بود برابری می کرد! اگر ایشون ناراحت نمیشه میگم که من به نیت خیر شما برای حل مساله شک کردم! شما خودتان نقض غرض کردین و قرار نبود ایشان را به قول خودتان بولد کنید اما چیزی حدود ۱۰۰ خط مطلب در مورد یک نفر نشان از چیز دیگری داشت. حتی زمانی که خود اقای بارسا نوشته بود بنده قصد ادامه بحث را ندارم ایشون پست دوم رو با اون همه نوشته زد!!!
دیروز من دخالت نکردم خیلی های دیکر هم دخالت نکردن از جمله ادمین محترم و سایر مدیران و قضیه داشت تموم میشد که بنزین رسید! کینه باعث شعله ور تر شدن اختلاف شد....
اما این زشتی همه ماجرا نبود زیبایی های هم بود از جمله نوشته های با نیت حل مساله خانم شایسته و خانم وستا و سایر عزیزان که سعی در حل مساله داشتن.
بنده به شخصه هم خوشحالم و هم ناراحت. ناراحتی را گفتم خوشحالی ام به دلیل خداحافظی اقای بارسا از مانشت هست به عقیده من باعث می شود بیشتر روی کار خودشان تمرکز کنند و زمانهایی که اینجا گذاشته می شود می تواند صرف کارهای مفید و یا استراحت کردن بشود.
مانشت زمان ما خانم انرژی مثبت داشت لونا خانم داشت خانم بچه مثبت بود اقای هاتف اقای سینا اقا فرداد بودن و... اون زمان مانشت عیارش خیلی بالاتر بود و شاید انگیزه بیشتری برای امدن بود اما الان مانند بقیه بزرگان سکوت شاید بهتر باشد.
در اخر امیدوارم همه دلخوری ها از بین برود و با یک خاطره خوب از هم یاد کنیم Smile

think positive
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: shayesteNEY , blackhalo1989 , RASPINA , Bahar_HS , NP-Cσмρℓєтє , vesta , Avril89 , sahar salehi , alim93
ارسال: #۱۹۰۲۵
۰۵ خرداد ۱۳۹۴, ۱۱:۲۹ ق.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۱:۰۲ ق.ظ)MarkLand نوشته شده توسط:  مانشت زمان ما خانم انرژی مثبت داشت لونا خانم داشت خانم بچه مثبت بود اقای هاتف اقای سینا اقا فرداد بودن و... اون زمان مانشت عیارش خیلی بالاتر بود و شاید انگیزه بیشتری برای امدن بود اما الان مانند بقیه بزرگان سکوت شاید بهتر باشد.
منم کم کم باید برنامه ریزی کنم برای رفتن از مانشت.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: MarkLand
ارسال: #۱۹۰۲۶
۰۵ خرداد ۱۳۹۴, ۱۱:۴۸ ق.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
شاید من خیلی کوچکتر از این باشم که بخوام حرفی بزنم , همین دیروز یکسالگی مانشتی من بوده , عموماً درگیر مسائل نمیشم و سریع میگذرم , نمیدونم شاید این خصلت بد من باشه!
این بار هم دوست نداشتم حرفی بزنم ولی خب "بزرگترهای مانشت سرمایه های مانشت هستن " و این جمله ابداً شعار نیست!

هیچکی منکر این قضیه نیست که مانشت به بزرگانش مانشت شده , به پیشکسوتهایی که مدتهاست در پست هاشون میخونیم به مانشت سر میزنن ولی حرفی نمیزنن, اینکه مانشت قبلاً خیلی جوّ خوبی داشته, شاید همون بحث تفاوت نسل ها داره اینجا خودنمایی میکنه , نمیدونم بانی قضیه چه چیزی میتونه باشه جز این!

عموماً در مقایسه بزرگترها و کوچکترها میگن , درسته بزرگترها علم شما رو ندارن ولی تجربشون از شما بیشتره , اما خب در مانشت میشه گفت هم تجربشون بیشتره , هم علمشون!

پیامبر (ص) میفرمایند: برکت و خیر ماندگار، همراه بزرگترهاى شماست.
فقط خواستم بگم با رفتن بزرگترها و پیشکسوت ها , خیر و برکت مانشت هم میره...

کاش این اتفاق نیفته, امیدوارم کدورتها از بین بره, خوب نیست سکه های مانشت کم بشه!
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: mohaddeseh70 , so@ , sahar salehi , **sara** , vesta , MarkLand , Bahar_HS , ƊƦЄƛM , alirezaei , Avril89
ارسال: #۱۹۰۲۷
۰۵ خرداد ۱۳۹۴, ۱۲:۰۳ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
منم فک می کنم یه مدت تو بخش سرگرمی خیلی فعال شدم. تصمیم دارم برم تو لاک دفاعی خودم و به خاطر احساس دینی که به مانشت دارم فقط تو بخشای درسی فعال باشم.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال: #۱۹۰۲۸
۰۵ خرداد ۱۳۹۴, ۱۲:۱۰ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۱۱ ب.ظ، توسط **sara**.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۰۶ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:  ای بابا همه کتک لازم شدید هاااااااااااااا Angryزهرا دمپایتو بیار Smileنه نه نه اصلا دمپایی کارساز نیست UndecidedCoolاون فلکو بیار Smileیکی یکی صف بکشید میخوام فلکتون کنیمBig Grin

پ.ن:ختم کدورتا و پست زدنای مربوط به اتفاقی که من ندیدمSmileصلــــــــــــــــــــــــــــــــوات Smileببینم کسی بیاد دوباره پست بزنه و قضیه رو کش بده با اجازه ادمینShyخودم از دنیا بنش میکنمSmileوالا
کاملا باهات موافقم آفاق جونBig Grin
در زمینه فلک کمکی چیزی خواستی در خدمتمCool
و البته کدوم اتفاق؟Big GrinBig GrinBig Grin

آفاق منو نزنی هاBig Grin
ولی خداییش اینقدر همه چی رو سخت نگیریمSmile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: so@ , vesta , Bahar_HS
ارسال: #۱۹۰۲۹
۰۵ خرداد ۱۳۹۴, ۱۲:۲۰ ب.ظ
هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
من که دلم نشکسته اما اولا فضای فکریه من به وضوح از کاربرای اینجا فاصله گرفته. دوما تقریبا تمام فعالیت من تو همین تاپیکه که سرگرمیه. سوما یکی دو تا دلیل شخصی هم دارم.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: vesta , **sara** , so@
ارسال: #۱۹۰۳۰
۰۵ خرداد ۱۳۹۴, ۱۲:۳۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۱:۵۷ ق.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  منم همین طور. احساس می کنم زیادی اینجا بود. دیگه وقت رفتنه. فکر کنم اینجا کمتر بیام یا اصلا نیام برام بهتره.

چرا همه تون تریپ رفتن برداشتید؟؟؟؟Angel
این کار رو نکنید! لطفا! چون خیلی ها مثل من فقط اینجا رو دارند.... خواهشا، دیگه اینجا ازم نگیرید...

Never give up on something you can't go a day without thinking about

۲) سال ۹۴ : دوباره از نو شروع می کنم.Smile
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: **sara**
ارسال: #۱۹۰۳۱
۰۵ خرداد ۱۳۹۴, ۱۲:۳۵ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۳۹ ب.ظ، توسط **sara**.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
الان حس و حال ما از خداحافظی شما دوستان خوبمون اینه:

او می‌رود دامن کشان من زهر تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می‌رود

بچه های خوبی باشید و دیگه حرف از رفتن نزنیدExclamation
با همه شما هستم... بله حتی شماBig Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Bahar_HS , sahar salehi , mohaddeseh70 , alirezaei
ارسال: #۱۹۰۳۲
۰۵ خرداد ۱۳۹۴, ۱۲:۳۷ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۳۳ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  کلا اهل وب گردی و فروم بازی و اینا هم نیستم. مانشت تنها فرومیه که میام سر میزنم.
یجورایی این جا زیاد میام تو فکرم مانشت زیاد هست. دارم تلویزیون نگاه می کنم، غذا می خورم، بیرون میرم، با کسی حرف میزنم و کلا همه جا مانشت تو فکرم میاد Smile حتی تو خوابم هم نفوذ کرده.
با این اوصاف اینجا نباشم بهتره. این جریاناتم تلنگری برای منه که یعنی دیگه بسه aurora برو.
فک می کردم فقط خودم اینطوریم.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: so@ , **sara** , vesta , Riemann , Aurora , Bahar_HS
ارسال: #۱۹۰۳۳
۰۵ خرداد ۱۳۹۴, ۱۲:۴۱ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۳۷ ب.ظ)IT Expert نوشته شده توسط:  
(05 خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۳۳ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  کلا اهل وب گردی و فروم بازی و اینا هم نیستم. مانشت تنها فرومیه که میام سر میزنم.
یجورایی این جا زیاد میام تو فکرم مانشت زیاد هست. دارم تلویزیون نگاه می کنم، غذا می خورم، بیرون میرم، با کسی حرف میزنم و کلا همه جا مانشت تو فکرم میاد Smile حتی تو خوابم هم نفوذ کرده.
با این اوصاف اینجا نباشم بهتره. این جریاناتم تلنگری برای منه که یعنی دیگه بسه aurora برو.
فک می کردم فقط خودم اینطوریم.
منم دقیقا فقط همینجا هستمBlush
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: vesta , so@ , sahar salehi , Riemann , Aurora , Bahar_HS
ارسال: #۱۹۰۳۴
۰۵ خرداد ۱۳۹۴, ۱۲:۴۷ ب.ظ
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۴۵ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط:  
(05 خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۴۱ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط:  نخیر، من هم هستم، هم تیپای شخصیتی جونBig GrinTongue

الان دلم میخواد یکی حرف بزنه، از همین سیرابی که پختم یه قاشق بریزم تو حلقش
نخیر من هم هستم، هم تیپای شخصیتی بـــــــــــــــــوق
شما ESFJ بودین. الکی خودتون رو قاطی ما ISFJ ها نکنید.Big Grin
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: **sara** , Riemann , vesta , Bahar_HS
ارسال: #۱۹۰۳۵
۰۵ خرداد ۱۳۹۴, ۱۲:۵۶ ب.ظ (آخرین ویرایش در این ارسال: ۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۰۱:۰۰ ب.ظ، توسط sahar salehi.)
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...
(۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۵۲ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط:  راستی ینی همه اینجا تیپ شخصیتی هم هستیم که موندیم؟ اونا که رفتن چی بودن ؟؟؟
آقای بلک هم فک کنم ISTJ بودن.
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 سپاس‌گزاری شده توسط: Aurora , blackhalo1989


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اگر بیش از سه سال از عضویت شما در مانشت میگذرد:بگویید کجایید و چه میکنید؟ Fardad-A ۸۳ ۵۶,۶۲۴ ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: clint
  ازدواج دور از جوانان، جوانان دور از ازدواج (هرچه می خواهد دل تنگت بگو...) morweb ۲,۶۹۵ ۶۲۱,۸۹۷ ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: gogooli
  انخاب مسیر آینده ؟ آینده دکترا چه خواهد شد ؟ shivap ۱۰ ۱۰,۴۷۶ ۰۲ آذر ۱۳۹۸ ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: WILL
  سلام،امروز حال ات چطوره؟ حس امروزت را بگو. فرید ۹۰۷ ۲۳۵,۳۷۵ ۲۰ مهر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۳ ب.ظ
آخرین ارسال: Bache Mosbat
  اگر داده ها در هر بار به طور مساوی تقسیم شود حداکثر عمق درختی log n خواهد شد؟ post98 ۱ ۳,۱۹۹ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ ۰۹:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: ahrmb
  اینترنت در آینده ناپدید خواهد شد hnarghani ۰ ۳,۳۴۷ ۰۷ بهمن ۱۳۹۳ ۰۱:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: hnarghani
  اختلالی که زندگی شما را نابود خواهد کردشک و بدبینی ناشی از اختلال شخصیت پارانویید( morweb ۰ ۳,۳۵۵ ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۵:۳۴ ق.ظ
آخرین ارسال: morweb
  تعداد سوالات دروس تخصصی کامپیوتر تغییر خواهد کرد؟؟؟ Denize ۱۸ ۱۸,۵۵۳ ۱۷ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: shovaliehsiah
Question لطفا تجربیات خود را در مورد نوشتن سمینار و پایان نامه بگویید Potential ۲۴ ۲۱,۳۷۵ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: انرژی مثبت
  یک موضوع جدّی که اگه دقت نکنیم، مایه‌ی سرافکندگی ما در قیامت خواهد بود silver_0255 ۸ ۷,۶۷۶ ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۰ ق.ظ
آخرین ارسال: silver_0255

پرش به انجمن:

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close