(۳۱ فروردین ۱۳۹۴ ۱۱:۲۳ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: دلیل اصلی من برای ترک اینجا اینه که شخصیت من طوری هست که یه سری حرفا باعث میشه که من شدیدا دپرس بشم! و اینجا زیاد شده بود از این حرفا و این حالت حداقل یک روز طول میکشه که برطرف بشه که هزینه ی زیادی هست!
روحیات آدمای کتابخون مثل همه.
همه شون حساسن. همه شون رو میشه راحت شناخت. یه خط که مینویسن تا ته ِش رو میشه خوند.
من هم یه روزی خیلی کتاب میخوندم. بعدها فهمیدم کتاب خوندن ِ زیاد ، اونقدرها هم خوب نیست. همه کتاب هام رو دادم به این و اون.
شعر هم زیاد میخوندم گاها یه چیزایی هم مینوشتم. دپرس میشدم با نوشتن و خوندن نوشته های بقیه. همه اون شعرها و نوشته ها رو هم پاره کردم و ریزریزشون کردم و بعدش تو یک پاکت کاغذی ریختم و انداختمش یکی از سطل زباله های شهر.
میخوام بگم... دپرس شدن درسته هزینه داره ولی گاهی وقتا میشه پیشگیری کرد از این حالت. خیلی از نویسنده ها و شاعرها آدم هایی هستن که تعادل روانی ندارن یه چیزی مینویسن تو اوج آشفتگیشون و کلی کلمه خوشگل رو میچینن کنار هم و ما هم اون رو میخونیم و داغون میشیم و فکرمیکنیم این نویسنده ها چقدر بارشونه!
همین شوپنهاور که شما ازش گفتید مثلا. یا اصلاااا نویسنده موردعلاقه من که آلبرکامو هستش مثلا. یا کافکا یا اصلا هدایت.. یااا شاملو حتی.
آدمای کتابخون یه دوره عجیب دپرسی رو میگذرونن همیشه.. و حس میکنن بار کلی مشکل روی دوششونه و کافیه همون کتاب ها رو از خودشون دور کنن این بار سنگینیش رو از دست میده.
جوجه تیغی ها زمستون خوابن.
اون آدمان که تو زمستون وقتی سردشون میشن باید دست های همدیگه رو بگیرن تا گرم بشن. اگه دیدن دارن یخ میزنن باید دست های هم رو هاااا کنن تا گرم بشن. آدما هر چقدر نزدیک هم باشن گرم تر میشن.
و تازه حتی سرزمین نارنیا هم زمستون و سرماش ابدی نبود. زمستون ترسوتر از اونه که یه جا موندگار بشه.
خلاصه که جناب ریمن امیدواریم که بمونید. رفتن هیچ وقت سرمای زمستون رو کم نمیکنه. و جاتون هم همیشه خالی میمونه چون تو این دنیا هیچکس دیگه نمیتونه جای یکی دیگه رو پر کنه.
اما اگر واقعا از مانشت میرید براتون آرزوی موفقیت میکنم.
پ.ن: از این جو رسمی مانشت واقعا میترسم! آدم میخواد یه چی بنویسه اینجا ولی نمیدونم چی مانعش میشه و همش وسوسه میشه ارسال نکنه پست هاش رو! نمیدونم اینجا چطور بنویسم مناسبه. شده پیام دادیم یا پست زدیم از یکی کمک خواستیم جواب ندادن حتما فکر کردن مناسب نیست لحن نوشتنمون. شده پیام دادن یا پست زدن ازمون کمک خواستن جواب ندادیم چون فکر کردیم مناسب نیست لحن نوشتنشون. خواهش میکنم این پست هر طور مناسبه و خاطر کسی رنجیده نمیشه، همون طور خونده بشه.