(۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ ۰۸:۰۲ ب.ظ)^_^ نوشته شده توسط: من میگم حرف سر "حرام بودن حرمتشکنی احکام الهی در جامعه" برای گسترده نشدن "عدم انجام احکام دینی در جامعه" و نابود نشدن دین هست، دوستان کماکان میگن مردم سرشون رو بندازن پائین.
ضمن اینکه قدرت اختیار وجود داره و لازم هم هست، اما در عین حال خداوند که آفریننده انسان هست و از ضعفش باخبره این قانون رو وضع کرده تا به تمام بندههاش در حفظ دینشون کمک کنه.
حرف شما متینه و حرمت شکن در تمام جوامع مجازات میشه. اما حرمت شکنی در تعریف چه معنی میتونه داشته باشه مهمه! ببینید ممکنه یک نفر به یک کودک تجازو کرده باشه یا این که یک انسان را کشته باشه ، بله ایشون باید طبق قانون مجازات بشن چون به یک انسان صدمه وارد کرده.اما کجای دین اومده که یک نفر اگه یه لیوان آب خورد بگیرین یجوری بزنینش که کلیه هاش کنده بشه! آب چه وسوسه ای داره! پس حضرت عباس چطوری از آب گذشت و شهید شد! امام حسین چطوری تونست از زن و بچه اش بگذره اما از خواسته اش نه!
خداوند چه قانونی وضع کرده! ۱۲۴۰۰۰پیغمبر اومدن که بشر را هدایت کنن، این یعنی در انتخاب دین هم انسان آزاده، وگرنه اگر قرار بود همه چیز طبق قانون جبر باشه و هیچ اختیاری نباشه که همه از دم یه جور بودیم و الان مطیع بی چون و چرای اجرای اوامر الهی بودیم مثل جمادلات و فرشته ها!
در حکومت حضرت مهدی که آخرین پادشاه جهان هستن وعده داده شده که همه در صلح و صفا در کنار هم زندگی میکنن و هیچ جا نیومده که همه باید مسلمون بشن!
در ادامه توجه شما را به شعر معروف مولانا جلب میکنم
آن یکی بر رفت بالای درخت
میفشاند او میوه را دزدانه سخت
صاحب باغ آمد و گفت ای دنی
از خدا شرمت بگو چه میکنی؟
گفت از باغ خدا بنده خدا
میخورد خرما که حق کردش عطا
پس ببستش سخت آن دم بر درخت
میزدش بر پشت و پهلو چوب، سخت
گفت آخر از خدا شرمی بدار
میکشی این بیگنه را زار زار
گفت کز چوب خدا این بنده اش
میزند بر پشت دیگر بنده اش
چوب حق و پشت و پهلو آن او
من غلام و آلت فرمان او
گفت توبه کردم از جبر ای عیار
اختیار است، اختیار است، اختیار